eitaa logo
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
4.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
141 فایل
بسم‌ ِاللّٰھ نزدیك‌ترین‌حال ِ‌بنده‌به‌خداوند‌،حالت ِ‌سجود‌ست 🤍. - — - رفیق؛ اگه نمازت رو محافظت نکنی، حتی میلیاردها قطره‌ اشك هم برای اهل‌بیت بریزی؛ درآخرت نجاتت نمیده . -[ اولویتت #خدا باشه . - — - - تبلیغات ِچنل: @tabsajed⤷ *کپی‌مجاز‌ه‌به‌جزمحفل‌ها.
مشاهده در ایتا
دانلود
⇜‌[ 😍📚 ]⇝ ﷽ در اين آيه خداوند متعال مےفرمايند:🍃 سستــ نشويد و غمگين نباشيد، شما اگر ايمان داشته باشيد، برترين(گروه انسانها) هستيد.🍃 نڪته ديگری ‌ڪه آنجا شاهد بودمـ، انبوه ڪسانے بود ڪه زندگے دنيايے خود را تباه ڪرده بودند، آن هم فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند!😔😖 جوان گفتــ: آنچه حضرت حق از طريق معصومين برای شما فرستاده استــ ، در درجه اول، زندگے دنيايے شما را آباد مےڪند و بعد آخرت را مے سازد. مثال به من گفتند: اگر آن رابطه پيامڪے با نامحرم را ادامه مےدادے، گناه بزرگے در نامه عملتــ ثبتــ مےشد و زندگے دنيايے تو را تحتــ الشعاع قرار مےداد.📩❌ در همين حين متوجه شدمـ ڪه يڪ خانم باشخصيتــ و نورانے پشتــ سر من، البته ڪمے با فاصله ايستاده‌اند! از احترامے ڪه بقيه به ايشان گذاشتند، متوجه شدمـ ڪه مادر ما حضرت فاطمه زهرا(س) هستند.😭😭 وقتے صفحات آخر ڪتاب اعمال من بررسے مےشد و خطا و اشتباهے در آن مشاهده مےشد، خانم روی خودش را بر مےگرداند.😔😔 اما وقتے به عمل خوبے مےرسيديمــ، با لبخند رضايتــ ايشان همراه بود. تمامـ توجه من به مادرمـ حضرت زهرا(س) بود. من در دنيا ارادت ويژه‌ای به بانوی دو عالمـ داشتمــ. مرتبــ در ايام فاطميه روضه خوانے داشتيم و سعے مےڪردمــ ڪه همواره به ياد ايشان باشمـ.😢😢 ناگفته نماند ڪه جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نيز از اولاد حضرتــ زهرا(س) به حساب مےآمديمـ. حالا ايشان در ڪنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود.😱😱 نه فقط ايشان ڪه تمامـ معصومين را در آنجا مشاهده ڪردمـ! برای يڪ شيعه خيلے سختـــ استــ ڪه در زمان بررسے اعمال، امامان معصوم: در ڪنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش باشند.😔😓 از اينڪه برخے اعمال من، معصومين را ناراحتــ مےڪرد. مےخواستمــ از خجالتــ آب شومــ.😓😓😥 خيلے ناراحتــ بودمــ. بسياری از اعمال خوب من از بين رفته بود. چيز زيادی در ڪتاب اعمالمــ نمانده بود. از طرفي به صدها نفر در موضوع حق‌الناس بدهڪار بودمــ ڪه هنوز به برزخ نيامده بودند. 😨😨 برای يڪ لحظه نگاهمــ به دنيا و به منزل خودمان افتاد. همسرم ڪه ماه چهارمـ بارداری را مےگذراند، بر سر سجاده نشسته بود و با چشمانے گريان، خدا را به حق حضرت زهرا(س) قسم مےداد ڪه من بمانمــ.😭😭 نگاهمــ به سمت ديگرے رفت. داخل يڪ خانه در محله خود ما، دو ڪودڪ يتيمــ، خدا را قسم مےدادند ڪه من برگردم. آنها به خدا مےگفتند: خدايا، ما نمےخواهيمـ دوباره يتيم شويم.😢😢 اين را بگويم ڪه خدا توفيق داد ڪه هزينه‌های اين دو ڪودڪ يتيمــ را مےدادمـ و سعے مےڪردمــ برای آنها پدری ڪنم. آنها از ماجرای عمل خبر داشتند و همينطور با گريه از خدا مےخواستند ڪه من زنده بمانم.🤲🤲 به جوانے ڪه پشت ميز بود گفتمــ: دستمــ خالے استــ. نمےشود ڪاری ڪنی ڪه من برگردمــ؟😪🤐 نمےشود از مادرمان حضرت زهرا(س) بخواهی ڪه مرا شفاعتــ ڪند. شايد اجازه دهند تا من برگردم و حق الناس را جبران ڪنمـ. يا ڪارهای خطای گذشته را اصلاح ڪنمــ. جوابش منفي بود.😰😰 اما باز اصرار ڪردمـ. گفتمــ از مادرمان حضرت زهرا(س) بخواه ڪه مرا شفاعتــ كنند. لحظاتے بعد، جوان پشت ميز نگاهے به من ڪرد و گفتــ: به خاطر اشڪهای اين ڪودڪان يتيمــ و به خاطر دعاهای همسرت و دختری ڪه در راه دارے و دعای پدر و مادرت، حضرت زهرا(س) شما را شفاعت نمود تا برگرديد.🍃🏴🏴🍃 به محض اينڪه به من گفته شد: "برگرد" يڪباره ديدمـ ڪه زير پای من خالے شد! تلويزيونهاي سياه و سفيد قديمي وقتی خاموش ميشد، حالت خاصی داشتــ، چند لحظه طول مےڪشيد تا تصوير محو شود.⬜️⬛️ مثل همان حالت پیش آمد و من یڪباره رها شدمــ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 😌👌.•░از ڪسے‌ڪه ڪتاب نمےخونه بترس از اونے‌ڪه فڪر میڪنه خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ .