ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﻧَﺪﺍﺭﻡ ﺑِﺒَﺮَﻡ "ﻣَﺤﻀَـــــﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ"
ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﺳـَﺮےٖ ﻫَﺴﺖ، ﻓـَﺪﺍٰےِ ﺳـَﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ"
ﺍَﺯ ڪﻮﺩَکے ﺍَﻡ ﯾﺎٰﺩ ﮔِﺮِﻓﺘـَــﻢ ﮐِﮧ ﺑِﮕـﻮﯾَﻢ:
"ﻣـﺎٰﺩَﺭ ﭘِـﺪَﺭَﻡ"ﻧَـﺬﺭِ ﭘِـﺪَﺭ ﻣﺎٰﺩَﺭ" ﺍَﺭﺑـﺎٰﺏ
#السلام_علیک_یااباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥به ما میگویند ملت گریه
چون از همین گریه ها میترسند...
#امام_حسین
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- امام حسین جانم ،
حواست به ماهم هست ؟
هوایِ قلبمونو داری ؟
این قلبه دیگه خیلی خسته شده
اربعین کربلاتو نبینه از دست میره ..
صحنُ سراتُ نبینه ،
از تپش میُفته قربونت برم (:💔
هدایت شده از ﴿عُشّاق الحُســــ۱۲۸ـــێݩ﴾
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
!🥀“
وقسمبہتو
ڪہقلبمبااسمتآراممۍشود . . !
یااباعبداللّٰھ:) .
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔🌿آخرین سخن امام حسین قبل از شهادتشان.....
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیوهفتمـ
#گره_گشایی
این را همـ بگویمـ ڪه صلواتـ واقعا ذڪر و دعای معجزهگری استــ. آن قدر خیرات و برڪات در این دعا نہفته استــ ڪه تا ازین جهان خارج نشویمـ قادر به درڪش نیستیمـ.
پیامبر اڪرمـ (ص) فرمودند: گره گشایی از ڪار مؤمن هفتادبار از حج خانه خدا بالاتر است. ثمرات این گرهگشایی آنجا بسیار ملموس بود. 🌺🌹
بیشتر این ثمرات در زندگے دنیایی اتفاق مےافتد. یعنی انسان وقتی در این دنیا خودش را به خاطر دیگران خطر بیاندازد اثرش را بیشتر در همین دنیا مشاهده خواهد ڪرد.✋✋
یادمـ مےآید ڪه در دوران دبیرستان، بیشتر شبها در مسجد و بسیج بودم. جلسات قرآن و هيئت ڪه تمام میشد در واحد بسیج بودمـ و برخی شبها تا صبح مےماندم و صبح به مدرسه مےرفتمـ.🚶♂🚶♂
یڪ نوجوان دبیرستانے در بسیج ثبتنام ڪرده بود. او چهره زیبایی داشت و پسر بسیار سادهای بود.
یڪ شب پس از اتمام فعالیت بسیج، ساعتمـ را نگاه ڪردمـ. یڪ ساعت به اذان صبح بود. بقیه دوستان به منزل رفتند . من هم به اتاق دارالقرآن بسیج رفتمـ و مشغول نماز شبــ شدمــ.
همان نوجوان یڪباره وارد اتاق شد و سریع در ڪنارم نشست.
وقتی نمازم تمامـ شد با تعجب گفتم: چیزی شده؟؟🤔🧐
با رنگ پریده گفت: هیچی! الان شما چه نمازی مےخواندی؟؟😟🙁
گفتمــ: نماز شب. قبل از اذان صبح مستحب است ڪه این نماز را بخوانیمـ. خیلی ثواب دارد. 😇😊
گفت: به من هم یاد مےدهی؟؟☺️
به او یاد دادمـ و در ڪنارمـ مشغول نماز شد، اما مےدانستمـ او از چیزی ترسیده و نگران استــ. بعد از نماز صبح با هم از مسجد بیرون آمدیمــ .🚶♂🚶♂
گفتمـ: اگر مشڪلی هست بگو. من مثل برادرتـ هستمـ.
گفت: روبروی مسجد یڪ جوان هرزه منتظر من بود . مےخواست من را به خانه اش ببرد . حتےتا نیمه شب منتظرم مانده بود. من فرار ڪردمـ و پیش شما آمدمـ.😱😱😱
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیوهشتمــ
#گره_گشایی
روز بعد یڪ برخورد جدی با آن جوان هرزه ڪردمـ و حسابے او را تهدید ڪردمـ. آن جوان هرزه دیگر سمت بچههای مسجد نیامد. این نوجوان هم لا ما رفیق و مسجدی شد. البته خیلی برای هدایت او وقت گذاشتمـ . خدا را شڪر الان هم از جوانان مؤمن محله ماست.😇✋
مدتی بعد، دوستان من ڪه به دنبال استخدام در سپاه بودند حداقل شش ماه یا بیشتر درگیر مسائل گزینش شدند. اما ڪل زمان پیگیری استخدام بنده یڪ هفته بیشتر طول نڪشید.✌️🖐
تمامـ رفقای من فڪر ڪردند من پارتی داشتمـ اما..... آنجا به من گفتند: زحمتے ڪه برای رضای خدا ، برای آن نوجوان ڪشیدی، باعث شد در استخدام ڪمار اذیت شوی و ڪار شما زودتر هماهنگ شود. البته این پاداش دنیایی اش بود و پاداش آخرتیاش در نامه عمل شما محفوظ است. ✋✋
حتی به من گفتند این که ازدواجشما به آسانی صورت گرفت و زندگے خوبی داری نتیجه ڪارهای خیری استــ ڪه برای هدایت دیگران انجامـ دادی!!!☺️
من شنیدمـ ڪه مأمور بررسی اعمال گفت: ڪوچڪترین ڪاری ڪه برای رضای خدا و در راه ڪمڪ به بندگان خدا کشیده باشید آنقدر در پیشگاه خداوند ارزش پیدا مےڪند ڪه انسان حسرت ڪارهاے نڪرده را می خورد.😔😞
یڪ روز همسرمـ به من گفت: دختری را در راه مدرسه دیدامـ ڪه از لحاظ جسمی بسیار ضعیفــ استــ ، چندین بار از حال رفته و.....🙁🙁
من پیگیری ڪردمـ . او یڪ دختر یتیمـ و بیسرپرست استــ. بیا امروز به منزلشان برویمـ. آدرسشان را بلدمـ.😌😌
با هم راه افتادیمـ . در حاشیه شهر وارد یڪ منزل ڪوچڪ شدیمـ ڪه یڪ اتاق بیشتر نداشتــ. هیچ گونه امڪانات رفاهی وجود نداشتــ. یڪ یخچال و یڪ اجاق گاز در کنار دیوار وجود داشتـ.
مادر و دو دختر در آن خانه زندگی مےڪردند. پدر آنها در سانحه رانندگے مرحوم شده بود. به بهانه آبخوردن به سر یخچال رفتمـ . هیچ چیزی در این یخچال نبود. سرم داغ شده بود!!!
خدایا چه ڪنم؟؟🤲
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیونهمـ
#گره_گشایی
خودمـ شرایط مالے خوبے نداشتمـ. چطور باید به آنها ڪمڪ مےڪردمـ؟؟! فڪری به ذهنمـ رسید . به سراغ خالهام رفتمـ .
او همسر شهید، انسان مؤمن و دستــ به خیری بوده و هست. او را به منزل آنها آوردمـ. شرایط منزلشان را دید. خودمـ نیز ڪمک کردم و همان شبــ برای آن دو دختر ڪاپشن و لباس مناسب خریدیمـ.🧤🧣🧦
خالهام آخر شب با ڪلی وسایل به خانه آنها برگشتــ. و یخچال آنها را پر از مواد غذایی ڪرد. ماههای بعد تا توانست زندگے آنها را تأمین نمود.👜🎒🛒🎁🛍
وقتی در آن سوی هستی، مشغول بررسی اعمال بودمـ مشاهده ڪردمـ که شوهرخاله ام به سمتم آمد. او از رفقایمـ بود ڪه شهید شد و در ڪنار دیگر شهدا در بهشت برزخی ✨عند ربهمـ یُرزقون✨ بود.
به من ڪه رسید در آغوشم گرفت و صورتمـ را بوسید. خیلی از من تشڪر ڪرد. وقتے علتــ را سوال ڪردمـ ، گفتـ: توفیق رسیدگے به آن خانواده یتیمـ را شما به همسر من دادی. نمیدانے چه خیرات و برڪاتے نصیب شما و همسر من شد. 🌹🍃🍃🍃🌹
خدا مےداند با گره گشایی از ڪار مردمـ چه مشکلات دنیایی و آخرتے از شما حل مےشود.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_چهلمـ
#با_نامحرم
خیلی مطلبــ در موضوع ارتباط با نامحرم شنیده بودمـ. این ڪه وقتے یڪ زن و مرد نامحرمـ در یڪ مکان خلوتـ قرار مےگیرند نفر سوم آنها شیطان است.👹😈
یا وقتے جوانے به سوی خدا حرڪت مےڪند شیطان با ابزار جنس مخالفــ به سوی او مے آیدوـ......
یا در جایی دیڱر بیان شده ڪه در اوقات بیڪاری شیطان به سراغ فڪر انسان مےرود و.....
خیلی از رفقای مذهبے را دیدهام ڪه به خاطر اختلاط با نامحرم گرفتار وسوسههای شیطان شده و در زندگی دچار مشڪلات شدهاند.
این موضوع فقط اختصاص به مردان ندارد. زنانے ڪه با نامحرم در تماس هستند هم دچار این دردسرها مےشوند.
اینجا بود ڪه ڪلام حضرت زهرا(س) را درڪ ڪردمـ ڪه فرمودند: بهترین (حالت) برای زنان این است (ڪه بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را نبینند.🥀🥀
شڪر خدا از دوران جوانی اوقات بیڪاری نداشتمـ ڪه بخواهمـ به موضوعات این گونه فڪر ڪنمـ و در همان ابتدای جوانے شرایط برای ازدواج من فراهمـ شد. اما در ڪتاب اعمال من یڪ موضوع بود ڪه خدا را شڪر به خیر گذشتــ.🤲🤲
در سال های اولے که موبایل اومده بود، برای دوستانم با گوشے پیامڪ میفرستادم ، بیشتر پیام های من شوخے و لطیفه و.....بود .✋✋
آن زمان تلگرام و شبڪه های اجتماعے نبود. لذا از پیامک بیشتر استفاده مےشد.
رفقای من هم در جواب برای ما جڪ میفرستادند. در این میان، یڪ نفر با شماره ناآشنا برای من لطیفههای عاشقانه مےفرستاد. 😨🙄
من هم در جواب برای او جڪ مےفرستادمـ. نمیدانستمـ این شخص ڪیست؟؟ یکی دوبار زنگ زدمـ اما گوشے را جواب نداد.📱📱
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ