روضه (این‌روزها که روزی گریه، فراهم است) 🎥 مراسم عزاداری شب دوم ماه #محرم 🗓 یک‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی 📝 شاعر: #سجاد_روانمرد 📍 #هیأت_رایة_العباس (علیه‌السّلام) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7

روضه (این‌روزها که روزی گریه، فراهم است) 🎥 مراسم عزاداری شب دوم ماه #محرم 🗓 یک‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی 📝 شاعر: #سجاد_روانمرد 📍 #هیأت_رایة_العباس (علیه‌السّلام) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7

بسم الله الرحمن الرحیم #محرم روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم ترم را من رو به روی گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوتر های صحنت پهن کردم در زیر پای زائران بال و پرم را حالا که دقت میکنم صحنی نداری هرچند میگردم همه‌ دور و برم را با این خیالات دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را #سجاد_روانمرد #غزل #امام_حسن_علیه‌السلام @sajad_ravanmard

بسم الله الرحمن الرحیم مدح: #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام مداح:#حاج_ابوذر_روحی شاعر:#سجاد_روانمرد @sajad_ravanmard

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 📷#کلیپ_تصویری 📍#شب_پنجم_محرم 🎤پس‌‌واحد/عجیب نیست که دائم.. 🔹#کربلایی_محمدرضا_گودرزی 🔹#شاعر #سجاد_روانمرد هیئت محبین آل یاسین #محرم_۱۴۴۵ @sajad_ravanmard

بسم الله الرحمن الرحیم #غزل_امام_حسن_علیه_السلام عجیب نیست که دائم سر زبان من است حسن قشنگ‌ترین واژه درجهان من است اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم زبان برای همین کار در دهان من است همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله پس از علی ولی الله در اذان من است گدای سفره ‌ی او بوده اند اجدادم همین بزرگترین فخر خاندان من است به تیره روزی شب های خویش مفتخرم برای اینکه حسن ماه آسمان من است غم نداری خود را نمی‌خورم هرگز چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است مرا به شاعر درگاه او شناخته اند هزار شکر که در شهر این نشان من است قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست ولی محبت او برتر از توان من است اگر چه جان جهان شد برای ما اما همیشه گفته حسن جان حسین جان من است #سجاد_روانمرد @sajad_ravanmard

سلام و عرض ادب رفقای مداح عزیزی که محبت کردن و از اشعار تو این ایام اجرا کردن ی پیام بفرستن برای بنده🌹 👇👇 @sajadravanmard

🎙فـایل صـوتــی #کربلایی_حسین_ستوده شاعر: #سجاد_روانمرد واحد|شعرخوانی... عجب نیست که دائم سر زبان من است محرم الحرام۱۴۴۶ #شب_پنجم پنجشنبه۲۱تیرماه۱۴۰۳ #کربلاالمقدسة هیئت دوستداران حضرت مهدی(عج) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7

بسم الله الرحمن الرحیم ساقی عمو باشد پس می‌شود در کربلا ساغر علی اکبر وقت رجزخوانی گفتند حیدر رفته منبر یا علی اکبر #سجاد_روانمرد #فطرس #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام @sajad_ravanmard

بسم الله الرحمن الرحیم #شب_هشتم نبی را می‌کند تکرار رفتار علی‌اکبر علی را می‌کند تفسیر گفتار علی‌اکبر صدای صور اسرافیل در گوش فلک پیچید قیامت شد به‌پا هنگام پیکار علی‌اکبر به پشت کشتگان او اگر خطی نیفتاده‌ست جوانمردی همیشه بوده معیار علی‌اکبر غروب روز عاشورا کنار عمه و بابا تمام آسمان‌ها شد عزادار علی‌اکبر چه‌لبخندی به‌لب‌های حسین از شوق می‌آمد میان موج غم‌ها وقت دیدار علی‌اکبر تمام عالم از دربار او خیر و خوشی دیدند که دنیا هست تا محشر بدهکار علی‌اکبر در آغوش علی جا داشت از اول، ولی افسوس به شمر افتاد آخرسر، سروکار علی‌اکبر #سجاد_روانمرد @sajad_ravanmard

دودمه (جانم علی‌اکبر؛ جانم علی‌اکبر) 🎥 مراسم عزاداری شب هشتم ماه #محرم 🗓  سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ مداح: #حاج_محمود_کریمی شاعر: #سجاد_روانمرد #خیمة_العباس (علیه‌السّلام) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7

[ این روزها که روزی گریه فراهم است - شعرخوانی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی جـــواد مــقــدم 📝 شاعر: #سجاد_روانمرد ◾️ شب هفتم محرم | ۲۲ تـــیــر ۱۴۰۳ ‌📌 عاشقان قمر بنی هاشم (ع) تهران https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7

بسم الله الرحمن الرحیم #محرم بر شانه گرفتیم از اول علم‌ات را بر سینه نشاندیم سپس داغ غم‌ات را در روضه و در سینه زنی های محرم خواندیم فقط شعر تر محتشم‌ات را ((ای اهل حرم میر و علمدار)) که گفتیم هی باد نشان داد به عالم علم‌ات را ما فاصله داریم که احساس نکردیم آغوش پر از لطف و لطیف حرم‌ات را هرگز نفروشیم به جنات پر از شور شیرینی این عشق پر از پیچ و خم‌ات را شاعر بِنِشین گریه کن از درد فراق‌اش بگذار زمین دفتر شعر و قلم‌ات را #سجاد_روانمرد #غزل #حضرت_اباالفضل_علیه‌السلام @sajad_ravanmard

بسم الله الرحمن الرحیم #محرم تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد آسمان حرم انگار پناهش افتاد عرق شرم به پیشانی عباس نشست تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد علم از دست علمدار که بر خاک نشست زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود همه گفتند علمدار سپاهش افتاد مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد #سجاد_روانمرد #غزل #حضرت_اباالفضل_علیه‌السلام @sajad_ravanmard