eitaa logo
قرارگاه مجازی عمار
103 دنبال‌کننده
10 عکس
39 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2) 5 - عقيل روزى (عقيل ) برادر (امام على ) عليه السلام از حضرتش ‍ درخواست كمك مالى كرد و گفت : من تنگدستم مرا چيزى بده . حضرت فرمود: صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم ، سهميه ترا خواهم داد. عقيل اصرار ورزيد، امام به مردى گفت : دست عقيل را بگير و ببر در ميان بازار، بگو قفل دكانى را بشكند و آنچه در ميان دكان است بردارد. عقيل در جواب گفت : مى خواهى مرا به عنوان دزدى بگيرند. امام فرمود: پس تو مى خواهى مرا سارق قرار دهى كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم ؟ عقيل گفت : پيش معاويه مى رويم ، فرمود: خود دانى عقيل پيش معاويه رفت و از او تقاضاى كمك كرد. معاويه او را صد هزار درهم داد و گفت : بالاى منبر برو بگو على عليه السلام با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم . عقيل بر منبر رفت و پس از سپاس و حمد خدا گفت : مردم من از على عليه السلام دينش را طلب كردم مرا كه برادرش بود رها كرد و دينش را گرفت ، ولى از معاويه درخواست نمودم مرا بر دينش مقدم داشت .(303)
۳۰ مهر ۱۴۰۳
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه راهکار که چطور با همسر خود برخورد کنیم
۳۰ مهر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پزشکیان: هزینۀ تمام‌شدۀ بنزین ۸۰۰۰ تومان است 🔹یکی دیگر از چالش‌های موجود اصلاح در یارانه‌های انرژی است. میزان مصرف بنزین در سال جاری حدود ۴۰ درصد بالاتر از سال ۱۳۹۸ می‌باشد این در حالیست که رشد جمعیت و درآمد ملی بسیار کمتر از این است . 🔹امروز هزینۀ تمام‌شدۀ بنزین بدون لحاظ قیمت نفت که شامل هزینۀ پالایش، هزینۀ حمل فرآورده و هزینۀ جایگاه، حدود ۸۰۰۰ تومان می‌باشد. 🔹امسال حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان و در صورت ادامه وضع موجود در سال آینده باید ۱۳۰ هزار میلیارد تومان واردات بنزین انجام شود و هر لیتر بنزین وارداتی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان هزینه دارد.
۱ آبان ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پادشاه انگلیس پا شده رفته استرالیا (چون هنوز پادشاه استرالیا هم هست🙄) 🎙یکی از نماینده‌های استرالیا با عصبانیت داره میگه: اینجا سرزمین شما نیست. آنچه از ما دزدیدین رو پس بدین ... 🔺جالبه بدونید بومیان استرالیا توسط استعمارگران انگلیسی به‌عنوان نوعی حیوان دسته‌بندی می‌شدن! تا سال ۱۹۶۰ که سرانجام به‌عنوان انسان پذیرفته شدن!
۲ آبان ۱۴۰۳
کانال امام حسین (ع) - @karbalaaz.mp3
3.57M
🔸حرمت پنج چیز را نشکنید 🔹استاد رفیعی
۲ آبان ۱۴۰۳
نهج البلاغه خطبه 7 - توصیف پيروان شيطان و من خطبة له عليه‌السلام يذم فيها أتباع الشيطان اِتَّخَذُوا اَلشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلاَكاً منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند، وَ اِتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ و در دل‌هاى آنان تخم گذارد، وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ و جوجه‌هاى خود را در دامانشان پرورش داد. فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ با چشم‌هاى آنان مى‌نگريست و با زبان‌هاى آنان سخن مى‌گفت.
۴ آبان ۱۴۰۳
20.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه بودن قرآن الله اکبر از اعجاز قرآن👆
۴ آبان ۱۴۰۳
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حاجت دنیایی داری از امام جواد (ع) بگیر استاد مسعود عالی
۴ آبان ۱۴۰۳
84 : مرگ قال الله الحكيم : (كل نفس ذائقة الموت ) (آل عمران : آيه 185) : هر نفسى چشنده مرگ خواهد بود. قال رسول الله صلى الله عليه و آله : كفى بالموت واعظا شرح كوتاه : ياد مرگ شهوات نفسانى را مى ميراند و ريشه هاى غفلت را قطع مى كند و آتش حرص را خاموش مى كند و دنيا را در نظر كوچك مى نمايد. مرگ اول منزل از منازل آخرت و آخر منازل از منازل دنياست . خوش بحال كسى كه ورودش به منزل اول مورد تكريم واقع شود، و خوش بحال شخصى كه آخر منزل از منازل دنيا يعنى قبر برايش نيكوتر از گذشته باشد. مخلصين به موت مشتاق و مجرمين از آن كراهت دارند. در حالى كه آدمى موت را دور مى پندارد بسيار به انسان نزديك است و انسان چون همدم لذات است ، دوست ندارد از مظاهر دنيا دل بكند، و لذا ترك دنيا يعنى جان دادن ، سخت ترين لحظات براى خيلى ها به حساب مى آيد.(719) 1- پيرمرد 150 ساله سعدى گويد: در مسجد جامع دمشق با دانشمندان مشغول مناظره و بحث بودم ، ناگاه جوانى به مسجد آمد و گفت : در ميان شما چه كسى فارسى مى داند؟ همه حاضران اشاره به من كردند، به آن جوان گفتم : خير است ، گفت : پيرمردى 150 ساله در حال جان كندن است ، و به زبان فارسى صحبت مى كند، ولى ما كه فارسى نمى دانيم ، نمى فهميم چه مى گويد، اگر لطفى كنى و قدم رنجه بفرمائى ، به بالينش ثواب كرده اى شايد وصيتى كند، تا بدانيم چه وصيت كرده است . من برخواستم و همراه آن جوان به بالين آن پيرمرد رفتم ، ديدم مى گويد: چند نفسى به مراد دل مى كشم ، افسوس كه راه نفس گرفته شد، افسوس كه در سفر عمر زندگانى هنوز بيش از لحظه اى بهره نبرده بوديم و لقمه اى نخورده بوديم كه فرمان رسيد، همين قدر بس است . آرى با اينكه 150 سال از عمرش رفته بود، تاءسف مى خورد كه عمرى نكرده ام حرفهاى او را به عربى براى دانشمندان ترجمه كردم ، آنها تعجب كردند كه با آن همه عمر دراز باز برگذر دنياى خود تاءسف مى خورد. به آن پيرمرد در حال مرگ گفتم . حالت چگونه است ؟ گفت : چه گويم كه جانم دارد از وجودم مى رود.! گفتم : خيال مرگ نكن و خيال را بر طبيب چيره نگردان ، كه فيلسوفهاى يونان گفته اند: (مزاج هر چند معتدل و موزون باشد نبايد به بقاء اعتماد كرد، و بيمارى گرچه وحشتناك باشد دليل كامل بر مرگ نيست ) اگر بفرمائى طبيبى را به بالين تو بياورم تا تو را درمان كند؟ چشمانش را گشود و خنديد و گفت : پزشك زيرك ، بيمار را با حال وخيم ببيند، به نشان تاءسف دست بر هم سايد، وقتى كه استقامت مزاج دگرگون شد نه افسون (دعا) و نه درمان هيچكدام اثر نبخشد.(720) 2- گفتگوى هنگام مرگ بلال حبشى مؤ ذن پيامبر صلى الله عليه و آله ، هنگامى كه رنجور شد و در بستر مرگ قرار گرفت ، همسرش در بالين او نشست و گفت : واحسرتا كه مبتلا شدم ! بلال گفت : بلكه موقع شور و شادى است ، تاكنون رنجور بودم و تو چه مى دانى كه مرگ در زندگانى خوش است ؟ همسر گفت : هنگام فراق فرا رسيده است . بلال فرمود: هنگام وصال فرا رسيده است . همسرش گفت : امشب به ديار غريبان مى روى ، فرمود: جانم به وطن اصلى مى رود. همسر گفت : واحسرتا، او فرمود، يا دولتاه ، همسر گفت : تو را از اين پس كجا بينم ؟ فرمود: در حلقه خاصان الهى ، همسرش عرض كرد: دريغا كه با رفتن تو، خانه بدن و خانمان ما ويران مى گردد! فرمود: اين كالبد مانند ابر مى باشد كه لحظاتى به هم پيوند و بعد از هم گسيخته مى شود.(721) 3- فرشته مرگ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در شب معراج ، خداوند مرا به آسمانها سير مى داد، در آسمان فرشته اى را ديدم كه لوحى از نور در دستش ‍ بود، و آنچنان به آن توجه داشت كه به جانب راست و چپ نگاه نمى كرد و مانند شخص غمگين ، در خود فرو رفته بود، به جبرئيل گفتم : اين فرشته كيست ؟ گفت : اين فرشته مرگ (عزرائيل ) است كه به قبض روحها اشتغال دارد گفتم : مرا نزد او ببر، تا با او سخن بگويم ، جبرئيل مرا نزدش برد، به او گفتم : اى فرشته مرگ آيا هر كسى كه مرده يا در آينده مى ميرد روح او را تو قبض ‍ كرده اى و يا قبض مى كنى ؟ گفت : آرى ، گفتم : خودت نزد آنها حاضر مى شوى ؟ گفت : آرى خداوند همه دنيا را همچنان در تحت اختيار و تسلط من قرار داد، همچون پولى كه در دست شخصى باشد، و آن شخص ، آن پول را در دستش هرگونه كه بخواهد جابجا نمايد. هيچ خانه اى در دنيا نيست مگر اينكه در هر روز پنج بار به آن خانه سر مى زنم ، وقتى كه گريه خويشان مرده را مى شنوم به آنها مى گويم : گريه نكنيد من باز مكرر به سوى شما مى آيم تا همه شما را از اين دنيا ببرم .(722) 4- علامه مجلسى سيد نعمت الله جزائرى شاگرد مقرب علامه مجلسى گويد: من با استادم مجلسى قرار گذاشتم هر كدام زودتر از دنيا برويم به خواب ديگرى بيائيم تا بعضى قضايا منكشف شود. بعد از اينكه استادم از دنيا رفت بعد از هفت روز كه مراسم فاتحه تمام شد، اين معاهده به
۴ آبان ۱۴۰۳
يادم آمد و رفتم سر قبر علامه مجلسى ، قدرى قرآن خواندم و گريه كردم و مرا خواب ربود و در عالم رؤ يا استاد را با لباس زيبا ديدم كه گويا از ميان قبر بيرون شده .! فهميدم او مرده است و انگشت ابهام او را گرفتم و گفتم : وعده كه دادى وفا كن و قضاياى قبل از مردن و بعد از مردن را برايم تعريف كن . فرمود: چون مريض شدم و مرض بحدى رسيد كه طاقت نداشتم ، گفتم : خدايا ديگر طاقت ندارم و به رحمت خود فرجى برايم كن . در حال مناجات ديدم شخص جليلى (فرشته ) آمد به بالين من و نزد پايم نشست و حالم را پرسيد و من شكوه خود را گفتم ، آن ملك دستش را گذاشت به انگشت پاهايم و گفت : آرام شدى ؟ گفتم : آرى ، همينطور دست را يواش يواش به طرف سينه بالا مى كشيد و دردم آرام مى گرفت ، چون به سينه ام رسيد، جسد من افتاد روى زمين و روحم در گوشه اى به جسدم نظر مى كرد. اقارب و دوستان و همسايگان آمدند و اطراف جسد من گريه مى كردند و ناله مى زدند، روحم به آنها مى گفت : من ناراحت نيستم من حالم خوب است چرا گريه مى كنيد، كسى حرفم را نمى شنيد. بعد آمدند جنازه را بردند غسل و كفن و نماز بجاى آوردند و جسدم را درون قبر گذاشتند، ناگاه منادى ندا كرد اى بنده من ، محمد باقر براى امروز چه مهيا كردى ؟ من آنچه از نماز و روزه و موعظه و كتاب و... را شمردم ، مورد قبول نشد، تا اينكه عملى يادم آمد، كه مردى را به خاطر بدهكارى در خيابان مى زدند و او مؤ من بود و من بدهكارى او را دادم و از دست مردم او را نجات دادم ، آن را عرض كردم . خداوند به خاطر اين عمل خالص همه اعمالم را قبول و مرا به بهشت (برزخ ) داخل نمود.(723) 5- مالك اشتر چون مالك اشتر از طرف امام على عليه السلام به حكومت مصر منصوب گرديد معاويه انديشيد اگر مالك اشتر به مصر آيد براى شاميان سخت شود، لذا عده اى را ماءمور كرد تا در راه كوفه به مصر با زهر دادن او را مسموم و از بين ببرد. و به اين حيله معاويه ، مالك را با شربت (عسل ) مسموم كردند و از دنيا رحلت كرد. وقتى خبر شهادت مالك به معاويه رسيد گفت : على عليه السلام دو دست داشت (724) يكى بر صفين يعنى عمار ياسر و ديگرى امروز يعنى مالك اشتر قطع شد. چون خبر شهادت مالك به امام رسيد فرمود: انا لله و انا اليه راجعون ، و مرگ مالك از مصائب تاريخ است . جماعتى بعد از مرگ مالك خدمت امام آمدند ديدند كه امام دست بر دست مى سايد و افسوس مى خورد و مى فرمايد: (بخدا قسم مرگ تو اى مالك جمعيت زيادى را شكست و بسيارى (از مردم شام ) را خوشحال كرد، گريه كننده گان بايد بر امثال مالك بگريند، مگر موجودى مانند مالك متصور مى شود؟)(725)
۴ آبان ۱۴۰۳