شیعیان خواب بس است برخیزید هجر ارباب بس است برخیزید يادمان رفته که عهدی هم هست یادمان رفته که مهدی(عج) هم هست یادمان رفته که او پشت در است یادمان رفته که او منتظر است او منتظر است تا که ما برگردیم این ماییم که در غیبت کبری ماندیم...😔

شرح این عکس با خودتون .... هر چه میخواهد دل تنگت بگو....

🔊 #نوای_مهدوی 💔فضای این دل دیوانه گرفته بوی گل نرگس🍃 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

🥀 روایتی تکان دهنده از نحوه شهادت، نوجوان سیزده ساله... #حتما_ببینید😔 💔باشد #حرام ، شیرحلالی که خورده ام ، روزی اگر ز خون شما بگذرم... 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃

#پیام_ارسالی_شما 🌷 🍃برای خوش حالی امام زمان دوست دارم... ✍آقا جانم سلام ؛معلم از من خواسته است برای خوشحالی شما جای خالی پر کنم. عجیب سخت است...! 🍃برای خوشحالی شما جای خالی پر نخواهم کرد ،کائنات را با ردپای برچسب خورده ی دخترکی که در پی تو میگردد پر خواهم کرد... 💚میگردم و میگردم؛ آنقدر می دوم ،آنقدر با قدم هایم اللهم عجل لولیک الفرج میخوانم که تسبیح هم مهره کم بیاورد و تمام جای خالی ها با آمدن شما پر شود🍃 🍃آقا جان شنیده ام سر بریده ها نزد شما خریدار ترند.. می ایستم و اسماعیل وار سرم فدای خوشحالی شما...! 🍃"من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد💚 شهید محمدرضا دهقان" 👤 اللهم عجل لولیک الفرج

#پیام_ارسالی_شما🌷 🍃بسم الله الرحمن الرحیم ✍سلام برآقا امام زمان عج الله که نمی دانم در کدامین بیابان بیتوته و شب را به سحر می رساند سلام بر دل پر از غم آقایم که خون گریه می کند سلام بر آقایم که دلیل زنده بودن و زنده ماندنم دیدار روی منور از نور اوست آقا جان دلِ خراب ما دیگر توان اینهمه مصیبت و حُزن و اندوه را ندارد،دوری و هجر شما از یک سو و بلایا و بیماریها از سوی دیگر دلمان را ریش و حالمان را خراب کرده و تنها راه التیام و تسکین دل پر دردمان رجعت شماست مولای غریبم... 👤لبیڪ يازینب ڪبریٰ(س)

همین‌ که‌ گرفتاریش‌ را حل‌ میکنیم میرود پشت‌ سرش‌ را هم‌ نگاه‌ نمیکند… انگار نه انگار! که ما را برای رنجی که دچارش شده بود صدا زد #سوره_یونس12

چه زیبا «شهادت» ... به پایتان پیچید در این دنیا ، نگذاشتید دنیا پاپیچتان شود ... #یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات

#پیام_ارسالی_شما🌷 🍃سلام امام زمانم ✍از شما می خواهم اون دنیا شفیعم باشید... 👤شهیدگمنام سلام

حرف حرف می آورد ،ازهمه چیز و همه جا.. حرف افتاد به خانواده ها.. یک دفعه بغض کرد ،نگاه کردم ؛ چشمش پر اشک شده بود ، پرسیدم: چی شد جناب سرهنگ؟ گفت: ‌خجالت می کشم!! خیلی در حق خانواده‌ م کوتاهی کرده ام ، کمتر به شان رسیده ام..کمتر پدری کرده ام.. فرصتش هم نبوده ،نه که بوده و نکرده باشم ،نبود. 🌷شهید علی صیاد شیرازی🌷

از یک محله به یک مدرسه می‌رفتند اما با دو مسیرِ متفاوت.. هرچه‌ دوستش اصرار می‌کرد که‌ بیا از همین کوچه برویم قبول‌ نمی‌کرد.. می‌گفت: این‌‌ کوچه پُر از دختره من نمیام معلوم‌ نیست این کوچه به کجا ختم ‌میشه.. #شهید_علی‌_صیاد_شیرازی..

جوری‌ زندگی‌ کن‌ کسانی که‌ تو را‌ میشناسند‌ اما.. خدا را‌ نمیشناسند به‌ واسطه‌ی‌ آشنایی‌ با تو‌ با‌ #خدا آشنا‌ شوند