21.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ «حضرت مادر»
🎙 با صدای: بینشان
🎵 شعر و ملودی: اسماعیل شبرنگ
🎛 تنظیم: علی وانیار
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
@aeenzendegi008-1.mp3
زمان:
حجم:
2.62M
🟣خانواده موفق
#دکتر_سعید_عزیزی
💠قسمت هشتم (پارت یک)
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
@aeenzendegi008-2.mp3
زمان:
حجم:
10.35M
🟣خانواده موفق
#دکتر_سعید_عزیزی
💠قسمت هشتم (پارت دو)
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۳۰ ثانیه سخن از جنس جواهر
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸
🌸
✨﷽✨
#ࢪَنْجِ_عشـــق♥
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت592
- حامد : دایی با پدرش و برادراش صحبت کنید ، توهم بعد از مصرفش میتونه برای اطرافیان خیلی خطرناک باشه ؛ اصلاً نباید دست دست کنید حتی اگه الان بستری بشه خیلی بهتر از چند ساعت دیگه است .
و رو کرد به منو ادامه داد : به نظرم خطر بزرگی از سر مریم خانوم رد شده چون رفتارش غیر ارادی بود ، میتونست اتفاقی خیلی بدتر از این بیفته
حامد فوق تخصص اعصاب و روان بود و تو کارش یکی از بهترینهایی بود که سراغ داشتم ، بنابراین حرفش قطعا درست بود
از فکر اینکه خدای نکرده چه اتفاقی میتونست برای مریم بیفته کلافه از جام بلند شدم
نباید به حرف مریم گوش میکردم، نباید میومدیم ؛ دیگه همچین ندونم کاریی نباید اتفاق بیفته
- حامد : ببخشید دایی من آدم چشم چرونی نیستم ، به دلیل شغلم با اینجور افراد زیاد سرو کار دارم
و چون رفتار فرزانه خانوم به عنوان یه آدم تحصیل کرده خیلی برام تعجب آور بود ناخودآگاه تو چهرش دقیق شدم و با اطمینان میگم که صد در صد اعتیاد داره و اعتیادشم سنگینه
دایی دستی به پیشونیش گرفت و گفت : الان که دارم به کاراش فکر میکنم میبینم درست میگی ، بزار تکلیف اینجا مشخص بشه بعد میرم خونه ی خواهرم
در باز شدو اول زندایی و بعد رضوان و مریم اومدند بیرون
نگاهم قفل صورت مریم شد که انگار به شدت تو هم بود ، ته دلم خالی شد ، آب دهنمو قورت دادمو پرسیدم : چی شد ، سرشو اصلا بالا نیاورد که نگام کنه
زندایی با لبخندی گفت : الحمدالله همه چی عالی
چشمامو بستمو بالاخره نفسمو آزاد کردم ، حامد بغلم کردو تبریک گفت و بعدم دایی و رضوان
- دایی : مادر شدنت مبارک باشه دخترم
حامد : تبریک میگم مریم خانوم
و عزیز دلم از خجالت سرخ شده بودو سربه زیر تشکر کرد
- دایی : امشب امیرحسین باید سور بدیا
- چشم ، حتما دایی جون
همه راه افتادند به سمت حیاط ، منم دست گذاشتم روی کمرش تا باهم بریم که ایستادو تکون نخورد
- چیزی شده مریم جان ؟
- با بغض جواب داد : چه عجب بالاخره یادت افتاد بپرسی چیزی شده یا نه
ابروهام از لحن حرف زدنش پرید بالا
بلند زندایی رو که چند قدم فاصله گرفته بودند صدا کرد
زندایی : جانم عزیزم
- میشه بریم دکتر اورژانس ؟
زندایی نگاهی به من انداخت و پرسید : چرا عزیزم مشکلی پیش اومده برات ؟
- مچ دستم خیلی درد میکنه
- من : ببینم دستتو
انگار نه انگار که من باهاش حرف زدم
- زندایی : چی شده مامان خانوم ؟
دستشو نشون زندایی داد ، دور مچش به شدت ورم کرده بود ، ماتم برد وقتی دستشو دیدم
🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
┄•●❥ @salambaraleyasin1401
🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴
ارتباط با ما
https://eitaa.com/hoseiny110
.
چه عجب بالاخره یادت افتاد بپرسی چیزی شده یا نه🤭🤭
اوه مریم حسابی عصبانیه 😵💫
عزیزان در این لینک منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما در مورد رنج عشق هستیم .🌱
https://harfeto.timefriend.net/16754453658294
هر کس وطنی دارد،
و اهلیتِ جایی..
من، اهلِ دیارِ دلِ بیتابِ تو هستم
«يا مَوْلاتى يا فاطِمَةُ أَغيثينى..»
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸
🌸
✨﷽✨
#ࢪَنْجِ_عشـــق♥
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت593
وارد اتاق دکتر که شدیم گفت : باید حتماً از مچشون عکس بگیرید ببینم وضعیت به چه صورته
- زن دایی : دکتر باردار هستند نمیتونن عکس بگیرن
- اگه عکس بود خیلی بهتر میشد
بلند شد و اومد به سمت مریم وگفت : حالا دیگه مجبورم که دستشونو همینجوری جا بندازم
من : شما رزیدنت هستید ؟
- بله
- ممنون لازم نیست جا بندازید
دست سالمشو گرفتمو آوردمش بیرون ؛ دستشو کشید و گفت بزار جا بندازه دیگه دردش امونمو بریده برای چی درک نمیکنی
برگشتم تو صورتشو جدی طوری که بهش بفهمونم تو این زمینه کوتاه اومدنی در کار نیست گفتم : این رزیدنته ، تجربه ی کافی نداره تو هم بارداری اگه یک درصد بد جا بندازه بعدش عذاب میکشی
- من دو ساعته که دارم عذاب میکشم و شما اونقدر حواست به بچه ت بود که اصلاً منو ندیدی ، حالا تازه یادت اومده که مریمی هم هست؟؟؟
خواست برگرده که محکمتر دستشو گرفتم و کشیدم سمتِ خودم و اجازه ندادم قدمی برداره
- واسه چی اینجوری میکنی بزار برم
- الان اون روی لج بازت اومده بالا ، حالیت نیست چکار داری میکنی
- ولم کن ببینم ، من حالیم نیست یا تو که ...
همون لحظه زندایی اومد بیرونو گفت : چرا نمیزاری دستشو جا بندازه امیرحسین ؟
- این رزیدنته زن دایی ، اصفهان مرکز تخصصی ارتوپدی داره دیگه نه ؟
- آره داره
- بریم اونجا بهتره
و بدون اینکه دستشو ول کنم و صبر کنم تا باهام چونه بزنه راه افتادم به سمت حیاط ؛ بچهها تا دیدنمون دویدن سمت مریم و نشست رو نیمکت و باهاشون صحبت کرد از چهرش مشخص بود درد زیادی رو داره تحمل میکنه ولی تموم سعیشو میکرد به روی بچهها نیاره
- دایی : چی شد ؟ دکتر چی گفت؟
- به احتمال زیاد دستش در رفته میخوام ببرمش یه مرکز تخصصی
- حامد : برو ما هم دنبالت میایم
نه دیگه همگی برگردید ، ناهارم نخوردید ، احتمالاً کار ما طول بکشه تموم شد ما هم میایم و بعد آدرسو از دایی گرفتمو با مصیبت بچهها رو راضی کردیم که با حامد اینا برگردن
وقتی رسیدیم خوشبختانه یک متخصص ارتوپدی داشتن ؛ دکتر مسنی بود و تا دست مریمو دید گفت صد در صد در رفته
با ترس بهم نگاه کرد و چقدر اون لحظه به خودم بد و بیراه گفتم که چرا حرفشو قبول کردم و اومدیم اصفهان
دست دیگشو گرفتم و گفتم چیزی نیست مریم جان ، فقط یه لحظه است ، بعدش دیگه این درد تموم میشه
با تردید به دکتر نگاه کرد و دکتر هم با لبخندی گفت : دخترم این همه دردو تحمل کردی اینم تحمل کن بعد دیگه آتل میبندم و همه چی تموم میشه
🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
┄•●❥ @salambaraleyasin1401
🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴
ارتباط با ما
https://eitaa.com/hoseiny110
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنظرم دیدن این کلیپ در ایام فاطمیه یه رزقه👌
از امشب خونه ما حرم شماست مادر 💔
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|ثروتمند می شوی...|
تسبیحات حضرت زهرا "س"📿
آیت الله جاودان🎙
#فاطمیه #حضرت_زهرا
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸
🌸
✨﷽✨
#ࢪَنْجِ_عشـــق♥
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت594
اشک تو چشماش جمع شد و به بیرون از پنجره خیره شد ، روبروش ایستادمو بغلش کردم و سرشو گرفتم تو سینم خواست برگرده و نگاه کنه که نگذاشتم ؛ دکتر دستشو گرفت و بهم اشاره کرد که محکم بگیرمش و بعد صدای جیغش بود که اتاقو برداشت و به شدت ناخوناش تو پهلوم فرو رفت
چشمامو از درد بستم و کمرشو نوازش کردم و گفتم : تموم شد عزیزم ، تموم شد
لرزش خفیف بدنشو حس میکردم ، پاهاش سست شد و بالاخره دستشو از پهلوم باز کرد
دیدن چشمای اشکیش وقتی سرشو بالا آورد حالمو بد کرد
- بزار بشینم
کمکش کردمو نشوندمش
- دکتر تا آتل میبندید میتونم فشارشو بگیرم ؟
- اجازه بده به پرستار شیفت میگم بگیره
- پزشکم ، خودم میتونم بگیرم
اینو گفتم و پشیمونم کرد از گفتن ، به وضوح مشخص بود که حال مریم اصلا خوب نیست و این تازه چونش گرم شده بود
فشارشو گرفتم که به شدت پایین بود
- دکتر ببخشید میون کلامتون ، نبندید آتلو ، فشارش خیلی پایینه باید بهش سرم وصل شه
مشکلی نیست همین جا رو تخت دراز بکشند میگم براشون سرم بیارن ، من میرم اتاق بغل
- ممنون لطف میکنید
با رفتنش ، بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت و بی جون گفت : میشه برگردیم تهران
- برمیگردیم عزیزم ، فعلا بزار ردیفت کنم بعد میریم
سرمشو که وصل کردم خوابش برد و تا تموم شدنش ، دکتره اومدو آتلشو بست و خوشبختانه براش بیمار اومدو رفت
***
تو راه برگشت سکوت کرده بودو حرفی نمیزد ؛ جلوی یک رستوران نگه داشتم و گفتم پیاده شو بریم ی چیزی بخوریم
- نمیخورم
- مریم خانوم ناهار نخوردی هنوز ، الان شما دیگه یک نفر نیستیا
- آهان ببخشید ، چند لحظه یادم رفت بچه تون خیلی براتون مهمه
کلافه به صورتم دست کشیدم
- دردت چیه عزیزم ؟ من هزار بار بهت گفتم تو لفافه با من حرف نزن ، من حال و حوصله ی معما حل کردن ندارم ، نحوه ی رفتارتم جلوی زندایی اصلا درست نبود
- هر چی باشه از رفتار تو خیلی بهتر بود که جلوی اون همه آدم سرم داد کشیدی
- برای این بود که پاتو کردی تو ی کفشو منو کشوندی تو این خراب شده که این مصیبتا رو بکشیم
- اولا که دلیلشو بهت گفتم ، دوما اصلا مقصرم باشم تو حق نداشتی جلوی اون همه آدم سرم داد بزنی ، چون خودت این مثلا قانونو گذاشتی
که هرچقدرم از دست هم دلخور باشیم تو تنهایی فقط بین خودمون حلش میکنیم ولی انگار این قانونا فقط مال منه
- مریم من اون موقع عصبانی بودم
حالم خوب نبود
- عه ... پس یادم باشه هر وقت عصبانی بودم حق هر رفتاریو دارم ...!!!!
🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
┄•●❥ @salambaraleyasin1401
🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴
ارتباط با ما
https://eitaa.com/hoseiny110
.
وایییییییی 🤦♀
حداقل شما دیگه دعوا نکنید 😐
عزیزان در این لینک منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما در مورد رنج عشق هستیم .🌱
https://harfeto.timefriend.net/16754453658294