✨صدقه دادن با دست خالی!
- عزیزم، کمی صبر کنیم، پول دستم می یاد.
- حتما. غم به دلت راه نده. نگران نباش. فقط می خواستم آش نذری بپزم. اشکالی که نداره؟ با همین چیزهایی که داریم
- نه چه اشکالی. خدا قبول کنه
🌸هر ماه، سعی می کرد آش نذری برای امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها بپزد. می دانست این آش است که برکت را به زندگی شان می دهد و هر بار که یخچال و ظرفهای حبوبات خانه ته می کشید و کارت خودش و شوهرش نزدیک به صفر می شد، این آش را بار می گذاشت. اما این بار، به اندازه نصف استکان نخود مانده بود و کمی بیشتر لوبیا. عدس هم کم داشت و رشته هم به دویصت گرم نمی رسید. مانده بود چه کند. مصر بود آش را بار بگذارد.
🔹قابلمه متوسطی را پر آب کرد. همان مقدار نخود و لوبیا را درونش ریخت تا بپزد. سبزی آش هم نداشت. یعنی کم داشت. سبزی اسفناج هم کمی. با خود گفت "خب، یک مدل آش جدید می پزم. به برکت و رحمت خدا، ان شاالله که خیلی خوشمزه بشود. ولو شده به دو نفر همسایه هم نذری بدهیم، خودش خوب است."
🔸نزدیک ظهر که دیگر نخود و لوبیاها کاملا پخته بود، سبزی آش و اسفناج را ریخت. فریزر خالی، به صورتش دهن کجی کرد. لبخندی زد که : "حالا تمیزت می کنم. یک دل سیر. خوب شد خالی خالی شدی. "
🌱مشغول سرخ کردن سه چهار پیاز کوچکی که باقی مانده بود کرد. نعنا هم نداشت که نعنا داغ بریزد. به دلش ناراحتی راه نداد. اشکالی ندارد. خدا قبول کند ولو بدون نعنا داغ. من همه داشته هایم را خرجت می کنم خدایا در این نداری. تو کریمی. همین ها را هم خودت داده ای. الحمدلله رب العالمین.
🔹شکر می گفت و بسم الله و صلوات و پیازها را سرخ می کرد. فکری به سرش زد. یاد آش نذری روز تاسوعا افتاد که منزل یکی از دوستان خورده بود. آش آن ها کلم هم داشت. پس کلم هم می شود ریخت. نصف کلمی که در یخچال داشت را برداشت. مجدد خوب شست و بسم الله گویان، خردش کرد. آن را هم در آش ریخت. همان مقدار کم عدس را هم ریخت و آش را هم زد. زیر پیازها را خاموش کرد و منتظر شد تا سبزی ها نیم پز شوند و رشته را بریزد.
🔸آش حاضر شده بود. نمک و ادویه هایش را هم ده دقیقه قبل ریخته بود که خواصش از بین نرود. ظرف هایی که از قبل خریده بود را چید و چهار کاسه نذری، کشید. چند کاسه کوچک هم برای فرزندان و شوهرش کشید. برای خودش هم یک کاسه کوچک که تبرکی بخورد. شوهر و فرزندانش، همان چند کاسه نذری را پخش کردند. خوشحال و متشکر از خداوند، مشغول شستن قابلمه آش شد.
🔹ناهار، آش خوردند و برای شب هم، همان مقداری که از غذای ظهرشان باقی مانده بود. از شوهرش تشکر کرد که باز هم اجازه پختن آش نذری را داده بود و در پخش کردنش کمک کرده بود. تسبیح را برداشت. همان طور که در رختخواب دراز کشیده بود، ذکر الحمدلله می گفت و مطمئن بود که خدا بعد از این صدقه و شکر، باب رحمتش را برایشان بازتر خواهد کرد.
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: إنَّ الصَّدَقَةَ تَزِيدُ صاحِبَها كَثرَةً ، فَتَصَدَّقُوا يَرحَمْكُمُ اللّه ُ (بحارالأنوار : ج 18 ص 418 ح 2 .)
☘️ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : صدقه، بر روزى و دارايىِ صدقه دهنده مى افزايد . پس ـ خدايتان رحمت كند! ـ صدقه بدهيد .
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#صدقه
#روزی
#شکر
شد سرود رو لبامون.mp3
5.81M
بشنوید
🌹جبرئیل اومد به روی سینه عالم نوشت🌹
🌹اول ذی الحجه جشنه توی تالار بهشت🌹
☘️☘️☘️☘️☘️
🌹🌹سالروز پر سرور ازدواج آسمانی، حیدر کرار (علیه السلام) و زهرای بتول (سلام الله علیها) مبارک باد🌹🌹
@salamfereshte
#ذی_الحجه
#ازدواج
#مناسبتی
از هر چه کم گذاشتی، از او، کم نگذار.
اوست که پیمانه ات را پُر می کند.
@salamfereshte
#نكته
#یاد_خدا
#تولیدی
#روشنا
هدایت شده از بِه وَقْتِ شاهْ تُوتْ
🔥 داستانك👇
🔕 در را آرام طوري كه خودم صدايش را نشنوم مي بندم. مگر ميشود از اهن صدا در نيايد به هر حال تقه اي صدا داد.
❄️ پاورچين پاورچين باغچه را در آن هواي سوزناك دي ماه دور ميزنم تا نصف راه حيات را رفته باشم. خدا خدا ميكردم از ديوار صدا در بيايد اما از من نه. به خاطر صاحب خانه يمان.
⏰ كارهايم تا دير وقت طول ميكشد. واويلايم است اگر موقع برگشتن به خانه صدايي از من بشنود. قشقرقي به پا ميكند بيا و ببين. يادم نمي آيد خانه ي پدري ام انقدر جواب پس داده باشم كه الان به اين خانم صاحبخانه جواب پس ميدهم.
👶 چاره اي ندارم. اينجا قيمتش از هر جاي ديگري مناسب تر بود. اگر فرزندم به دنيا بيايد حتما اسبابمان را در كوچه ميريزد. فعلا نمي داند همسرم باردار است.
🌃 آسمان امشب هم پر از خالي است. مگر ميشود در اين هواي آلوده ستاره اي هم ديد؟ حوض را رد ميكنم. چيزي نمانده است كه پله هاي خانه مان را دو تا يكي كنم كه پايم به لگن ايستاده در حيات گير ميكند و با صورت به زمين ميخورد و صدايي بلند مي شود.
💡 چراغ خانه خانم صاحبخانه زود روشن مي شود. خودم را در راه پله ي تاريك مخفي ميكنم.خودش را با دمپايي كه لخ لخ كنان به زمين كشيده ميشود، به لب ايوان مي رساند تا ببيند صدا از چيست. خيلي ناشيانه صداي گربه در مي آورم. او هم پيشته پيشته كنان و لخ لخ كنان به خانه اش باز ميگردد.
😥 نفس حبس شده ام را بيرون مي آورم. دستم را به پيشاني ام ميكشم و به خير گذشت را چند بار در ذهنم تكرار ميكنم. آخر مگر من بي نوا مي توانم با يك خانم آن هم خانمي كه حق صاحب خانگي بر گردنم دارد دهن به دهن شوم و خداي ناكرده كدورتي ايجاد شود. در واقع جراتش را ندارم.
🚪 ميدانم سميرا در را از داخل قفل ميكند. كليد را بر در مي اندازم و در را باز ميكنم. گرماي مطبوع داخل خانه به صورتم مي خورد و تمام فكر هاي چند لحظه قبلم را تبخير ميكند. دود مي كند و به هوا ميفرستد.
🤕 سميرا با سري بسته شده و حالي خموده سلامي ميكند. بسته هاي خريد را بالاي سرش ميگذارم و مژده خريدن انار هاي سرخ را كه امروز با كلي بي قراري سفارششان را داده بود، مي دهم. لبش به لبخندي باز مي شود. و تشكري ميكند.
🛍 بسته ها را به آشپزخانه ميبرم. بسته انار را باز ميكنم. اناري كه از همه خوش رنگ تر است را برميدارم و مي شورم. با حوصله باز ميكنم و دانه دانه ميكنم و در ظرفي بلورين ميگذارم. چند دانه اش را ميخورم.
😋 حسابي ترش است.از همان جا از سميرا مي پرسم:
-انارش ترشه سميرا. ميخواي نمك بزنم؟
-نه عليرضا همين جوري ترش ميخوام.
🍧 خودم را بالاي سرش مي رسانم و كاسه بلورين پر از انار دانه شده را دستش مي دهم. ذوق زده آرام بلند ميشود و كاسه را با تشكري از من ميگيرد.
🤐 حالا كه سميرا حال خوشي ندارد، بايد بيشتر مراعات زن صاحبخانه را بكنم تا خداي نكرده بگو مگويي پيش نيايد و حالش را نامساعد تر كند. چند ماهي بيشتر نيست. فوق فوقش شش ماه.
😅 در دلم ميخندم و به خودم ميگويم:
-شش ماه، پاورچين پاورچين رفتن در حيات خانه، راه رفتن اصلي را از يادت نبرد؟
🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇
امام على علیه السلام :سِتّةٌ لا یُمارَونَ : الفَقیهُ ، و الرّئیسُ ، و الدَّنیُّ ، و البَذیُّ ، و المَرأةُ ، و الصَّبیُّ.
(غرر الحکم .5634)
امام على علیه السلام : شش کس اند که با آنها مجادله نشاید: فقیه، رئیس، فرومایه، بد زبان، زن و کودک.
🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇 🖇
#مجادله_ممنوع
#مراعات
@bevaghteshahtoot
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎راز فراموش نکردن سردار سلیمانی توسط رهبر انقلاب
✨با خواندن آیت الکرسی و صلوات و سوره ای قرآن و ... هدیه ای نثار سردار عزیزمان و تمام شهدای اسلام می کنیم.
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین🌹
@salamfereshte
#سردار_سلیمانی
#صلوات
🌸پرسش مخاطبان:
👈📌دیگه رمان ننوشتید؟ نمی گذارید؟
✍️چرا. یک عدد 😁رمان یا به عبارت دیگر، #داستان_بلند در دست است که مراحلی از اون رو طی کردم و ان شاالله دعا بفرمایید هر چه زودتر به مرحله نگارش و انتشار برسد و ادامه ماجراها
🍀🌼🍀🌼🍀
👈📌حالا تا رمان بعدی تون، داستان کوتاه چی؟ داستانک خوبه ها. اما ما از اون داستان های دنباله دار خیلی دوست داریمم
🙏ممنونم از اینکه نظراتتون رو مطرح می کنین.. چشم. داستان دنباله دار هم می گذارم ان شاالله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.. خدایا توفیق خدمت را به همه مان بده و رضایت مولا را شامل حالمان کن..
#داستان_کوتاه #خواستگاری ، داستان کوتاه حدود 8 تا 9 قسمتی است فعلا البته! که ان شاالله قرار است برایتان بگذارم..
از صبوری و دعاهایتان سپاسگذارم.
🌹خدایا، قلب و دل همه مخاطبان کانال سلام فرشته را پر از نور و برکت و رحمت های خاصه ات قرار ده و دلشان پر ا زمحبت های خاصت بگردان.. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
@salamfereshte
#پیام_مخاطب
#داستان_کوتاه
#خواستگاری
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸و خدایی که در این نزدیکیست ...🔸
نگاه کردن به دریا عبادت است. نظر به طاووس هم عبادت است! شما اگر توی جانمازتان یک پر طاووس داشته باشید، نگاهش کنید، #گریه کنید که عیبی ندارد! من وقتی مثل شما بودم، از [قبرستان] شیخان #گل_نیلوفر می بردم به حجره ام. نگاهش می کردم. توی این گلها خدا را شناختم. اشک می ریختم. این پُر می شد از اشک! با خودم می گفتم این نقاشی را از دور نمی شود کرد! این رنگ را از دور نمی شود زد! او که نقاشی اش کرده، تویش بوده! من از اینجا فهمیدم که خدا درون اشیاء است.
یک وقتی مدرسهی خان بودم. تدریس می کردم. هنوز هم معمّم نشده بودم. اداره اوقاف آمده بود گُلکاری کرده بود در مدرسهخان و گل میخک کاشته بود. یک #گل_میخکی بود که من ایستاده بودم پایش! خیلی هم برای وقتم ارزش قائل بودم. مثلاً روزی ده تا درس می دادم و چند تا درس می خواندم و کار میکردم. پای این گل شاید #یک_ساعت_و_نیم خیره شده بودم! نفهمیدم کِی ایستادم و کِی رد شدم!
@haerishirazi
هدایت شده از بِه وَقْتِ شاهْ تُوتْ
#به_وقت_عصرگاهی
#تلنگر 👌
امروز کتابخوانی و علم آموزی .نه تنها یک وظیفه ی ملی که یک واجب دینی است .
💫آیت الله خامنه ای حفظه الله💫
#عصرتان_پربرکت 🌦
@bevaghteshahtoot
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی چیست؟
🔸آیا اشک، همیشه نشانۀ حال خوش معنوی است؟
🌼 راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی (ج۶)
🔻 معمولاً اگر کسی در عبادتش خیلی گریه کند، مردم میگویند «او حال خوش معنوی دارد» درحالیکه هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد.
🔻 در واقع، مردم حال خوش معنوی را مساوی با «غم معنوی» میدانند؛ نه یک «شادیِ عمیق»! درحالیکه حال خوش معنوی، به داشتن یک سلسله شادیهای بسیار عمیق و معنادار، وابسته است!
🔻 حال خوش معنوی میتواند با اشک و گریه توأم باشد، اما این گریه ناشی از غم نیست، بلکه مثل گریۀ بچهها، گریۀ بدون غم و غصه است. چرا بچهها سرزنده و سرحال هستند؟ چون نگران فردا نیستند و مطمئن هستند که هروقت گرسنه شدند، پدر و مادر برایشان غذا میآورند.
🔻 حال خوش معنوی یعنی «اطمینان» و «نداشتن نگرانی»! قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی اینکه با ذکر خدا آرام شو، تا نگرانیهایت برطرف شود.
🔻 حال خوش معنوی وجوه مختلفی دارد که تهِ همهاش شادی و سرور است؛ یکی «نداشتن نگرانیِ بیهوده»، یکی «داشتن حالت شکر» و یکی هم «دیدن و درک زیباییهایی که خدا آفریده است»
🔻 حال خوش معنوی یعنی پناهجویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این لذت- از یک مرحلهای به بعد- اشک آدم را هم جاری میکند.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع) - ۹۶.۳.۱۱
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/3976
#حال_خوش_معنوی
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
✅یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است.
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد.
@salamfereshte
هدایت شده از شبکه افق
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺همیشه اشکهایش را با چادر من پاک میکرد
همسر شهید مدافع حرم محمد جعفر حسینی خاطرهای را نقل میکند راجع به آخرین روزهای زندگی او، خاطرهای که او را به یاد شبهای روضه میاندازد، شبهایی که محمد جعفر، اشکهایش را با چادر او پاک میکرد.
#ملازمان_حرم گفتوگویی است ساده و صمیمی با همسران و فرزندان شهدای مدافع حرم
⏰پنجشنبهها ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق
⏯ فایل کاملاین قسمت در یوتیوب:
https://youtu.be/pCnAsElASio
⏯ فایل کاملاین قسمت در آپارات:
https://aparat.com/v/urKsm
🆔 @ofogh_tv
هدایت شده از علیرضا پناهیان
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نظام تربیتی پروردگار عالم چگونه است؟
➕توصیه امام صادق(ع) در مورد تربیت فرزند که اکثر والدین آن را نمیپذیرند!
#تصویری
@Panahian_ir