@بسم الله الرحمن الرحیم @
(حماسه ماندگار کربلای خان طومان ٩۵ه ش)
(قسمت نهم)
#درساعت ١۴بعدازظهر روزشانزدهم، موقعیت شاهد هشت که دیدگاه اطلاعاتی ودیده بانی آتشهای ادواتی وتوپخانه ای بودمورد هدف اتشهای مختلف دشمن (موشک، گرادهاو...) قرارگرفت که براثر حجم این اتشها، برادر حبیب الله (بهمن) قنبری وهمرزم فاطمی اوبشهادت رسیدند.
اولین شهدای روز شانزدهم اردیبهشت پرواز راشروع کردند.
باکم شدن حجم آتشهای تهیه و....، دشمن شروع رخنه همزمان درچندین محور پیشروی کردوفشارهای سنگینی به مواضع دفاعی رزمندگان اسلام درموقعیت های خونه زرد، سنگر دوشکا، تل سنگی معدن یک ودو، خط یاسر، روستای خالدیه،و........... اورد.
مقاومت رزمندگان اسلام، مانع ازموفقیت های دشمن میشد.
رزمندگان اسلام درخونه زرد بشدت با دشمنان پیش تاخته که با ترکیبی ازنیروها باتانگها پیشروی کرده بودند درگیربودند.
حدود سه ساعت درگیری و مقاومت رزمندگان اسلام درخونه زرد طول کشید ودران حماسه عاشورایی، برادر سیدرضا طاهر وحسین مشتاقی وچندنفر ازهمرزمان فاطمیون به شهادت رسیدند.
تعدادزیادی ازنیروها وتجهیزات دشمن هم کشته و زخمی ومنهدم شده بود.
همزمان یک دستگاه نفربرانتخاری دشمن ازفضای بینابین گردانهای درحال مقاومت عمار وحمزه عبورنموده وخودش رابه نزدیکی مرکزمنطقه رساند وبصورت انتحاری منفجرشد
دراین عملیات انتحاری دشمن، به شعاع سیصدمتر تمامی ساختمانهای منطقه انفجار، تخریب ومنهدم شدند که باعث آسیب های قابل ملاحظه به رزمندگان اسلام وتجهیزات و امکانات یگان ویژه ٢۵کربلا شد.
#باشوگ سنگینی که به یگان دراین عملیات انتحاری وارد شده بودمنطقه مرکزی سقوط کرده وبه اشغال دشمنان درآمده بود.
موقعیت مرصد اطلاعاتی و دیده بانی برادر محمود رادمهرهم براثر اصابت گلوله های تانگ دشمن منهدم شد.
برادر محمود رادمهر وسید جواد اسدی درموقعیت منطقه مرکزی در حوالی قرارگاه تاکتیکی یگان بشهادت رسیده بودند.
جبهه سمت راست خان طومان دچار آسیب سنگینی گردید.
مقاومت رزمندگان اسلام، بصورت عاشورایی مانع از پیشروی آسان دشمن دراین منطقه شده بود.
تمام تلاش دشمن این بود که هرچه سریعتر عقبه خان طومان رادرحوالی تونل دوقلو تصرف واشغال نماید
ولی مردان مردی ازلشکر عملیاتی ٢۵کربلا وفاطمیون خونه به خونه، موضع به موضع، خاکریز به خاکریز با رزم بی امان خود مقاومت میکردند وسرعت پیشروی دشمنان را به حداقل میرساندندتانتوانند براحتی به اهدافی که ترسیم کرده اند برسند.
# موقعیت گردان حمزه، بارخنه وعملیات انتحاری دشمن سقوط کرد ومجبور به انجام عقب نشینی شده بودند.
موقعیت خط یاسر هم تحت فشار دشمن یک گام عقب امدند.
گردان مالک و یاسر درمقابل دشمنان باشدت بیشتری مقاومت نموده وتلفات سنگینی به آنان کردند.
مقاومت های عاشورایی رزمندگان اسلام تاساعاتی ازشب ادامه داشت
پیشروی دشمنان متوقف گردید ولی آنان برای حفظ مناطق اشغال شده، مقاومت سختی میکردند.
#موقعیت های حساس منطقه شامل :
تونل دوقلو، شهرک خان طومان، تل نصر، روستای الحمره، تل ده خونه دراختیار رزمندگان یگان، فاطمیون، جیش سوری بود.
ولی بخشی قابل توجه از جبهه خان طومان به اشغال دشمنان تکفیری درآمده بود.
حدود ده ساعت درگیری سنگین و عاشورایی درمقابل دشمنان تکفیری و اربابان آنان صورت گرفته و همچنان مقاومت هاتوسط مردان طلایی لشگروفاطمیون انجام ميگرفت .
#شرایط بسختی گذشته ومیگذشت.
برادر رضا حاجی زاده درمنطقه خونه شهید درحوالی روستای خالدیه بشهادت رسیده بود
حجة الاسلام مجید سلمانیان هم درحالی که مشغول کمک ویاری رزمندگان گردانهای یاسر، مالک، ناصرین بود بسختی مجروح و بشهادت رسید.
خط دفاعی ناقصی شکل گرفته بود وباید برای رهایی رزمندگان اسلام درمنطقه محاصره شده خان طومان، تصمیم واقدامی صورت می گرفت.
ادامه دارد
(انصار الولایه)
حماسه های کربلای خان طومان ٩۵ه ش.
قسمت چهارم روایت بی سیمی
#شانزدهم اردیبهشت، ساعت ١٢ظهر روز جمعه (عید مبعث پیامبر اکرم صلی الله)
#از عبدالله به:
تقی، حمزه، یاسر، مالک، محسن، احمد، حسین، نصر، اسماعیل، حسن، علی، مجید، شاهد، و...بگوش باشید
عبدالله، بگوشیم.
#همه رده ها آماده باشید
/ دشمن درحال اجرای عملیات برای تصرف اهداف پيش بيني شده خودش هست.
/اتش تهیه دشمن شروع شده وبعد از پایان آتش تهیه هجومش راشروع میکنه.
/همه رزمندگان دراماده باش صد درصد باشند وبا تمام توان درمقابل دشمنان ایستادگی کنید.
/ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
#تقی، حمزه، یاسر، مالک، نصر، حسین، محسن، احمد، علی، اسماعیل و.... پیام را گرفتیم.
آماده ایم(واستقم کما امرت ).
#موقعیت خونه زرد
#عبد الله، عبدالله، سید
بفرما
عبدالله جان، سیدرضا هستم
سیدجان خوبی ان شاء الله.
خداروشکر، عبدالله، تانگ ها و نفرات دشمن دوروبرموقعیت خونه زرد هستن وبسمت ما تیراندازی میکنند وحجم آتش سنگینی ازطرف دشمن بسمت ماریخته میشه.
هم آتش بریزید وهم نیروی کمکی میخواهیم.
#عبدالله :، سیدجان، الان به محمود میگم اتش روی دشمن روانه واجرا کنه.
نیروی کمکی هم ازبچه های ناصرین را برایتون میفرستیم.
#محمود، محمود، عبدالله
جانم.
محمود جان، خونه زرد، دروضعیت سختی قرارداره، نیاز به اتش پشتیبانی دارن، زحمت بکشیددستشون رابا اجرای اتش هابگیرین.
محمود:چشم الان اقدام میکنم.
#محمود، محمود، سیدرضا
جانم، سیدجان
محمودجان، دور وبر خونه زرد پراز تکفیری ها شده، روشون آتش بریزید.
ما درمحاصره کامل هستیم، نیروی کمکی بفرستید.
محمود:باشه سیدجان، الان سریع اقدام میکنیم.
#حسین، حسین، عبدالله
بگوشم.
حسین جان تعدادی از بچه هارابکمک سیدرضا توی خونه زرد بفرست وضعیت اونجا ردیف نیست.
حسین :باشه، الان چندنفر رامی فرستم.
#عبدالله، عبدالله، سیدرضا
بله بفرما
عبدالله من تیرخوردم، وضعیت توی خونه زرد خیلی خرابه، دشمن باتانک ونفراتش امد توی خونه زرد.
کمکی بفرستید، آتش بریزید، همه جای خونه زرد رااتش بریزید.
محمود، محمود، تقی.
جانم.
آتیش می خواهیم، ازخونه زرد،سنگر دوشکا، انبار کاه، مرغداری و.... آتیش بریزید.
#محمود،:داریم آتش میریزیم، فقط باید دقیقا بگویید کجا راباید بزنیم، باید تحصیحات بدهید.
محمود :سیدجان بچه ها نزدیک شماهستن بادشمن اطراف شما درگیر شدند.
خودت توی خونه زردهستی چطور خونه زرد رابزنیم.
#سیدرضا :من دارم حسینی (شهید) میشم.
توروخدا همه جای خونه زرد رابااتش بزنید.
نیروهای دشمن همه جای خونه زرد هستن، باید بااتش نابود بشوند.
من دیگه کارم تمامه، دارم حسینی میشم
خداحافظ، دیداربه قیامت.
#سیدرضا، مشتاقم
جانم.مشتاق.
من نزدیکتم، توی خونه هستی؟
کجا خونه زرد هستی؟
پشت درب خونه زرد هستم دارم میام بالا موقعیت تو.
#سیدرضا، :
مشتاق نیای، نیای، توی خونه زرد پر دشمن هست.
مشتاقی:
آمدم توی خونه، چندقدمی شماهستم.
#سیدرضا :مشتاق نیایید، من دارم حسینی میشم. خدا حافظ.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم.
عبدالله، من خودم رابه سیدرضا رسوندم.
سیدرضا داره پرواز میکنه، من اینجا با دو، سه همرزم فاطمیون تنها هستیم.
شرایط خونه زرد خیلی خرابه، دشمن توی ساختمون واطراف پرهستن.
کمکی بفرستید، آتش پشتیبانی بریزید.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بله محمودجان، آتیش بریزید، دوروبرمون نیروها وتانکهای دشمن هستن هرچه میتونید آتش بریزید.
نیروی کمکی بفرستید
#محمود :نیروی کمکی داره میاد نزدیکی شما هستن.
آتش هم داریم میریزیم.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم، مشتاق.
عبدالله جان، من هم تیرخوردم ، نیروی کمکی چی شد؟
#عبدالله:بچه هاامدند بسمت خونه زرد، بین راه با دشمن درگیر شدند
دشمن بسختی مقاومت میکنه واجازه ورود بچه ها را برای رسیدن به خونه زرد نمیده.
#عبدالله جان، من هم دارم مثل سیدرضا حسینی میشم، دیدار به قیامت، خداحافظ بچه ها. خداحافظ.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بچه هادارند تلاششون میکنند که خودشون رابشما برسونند وشما را به عقب بیاورند.
#مشتاق، :خداحافظ، دیداربه قیامت.
(توضیحات)
دراین شرایط، برادر عبدالله بتنهایی خودش را تا نزدیکی خونه زرد رساند ومتاسفانه، دشمن او راتعقیب وبدنبال به اسارت گرفتن اوبود که بلطف خدای بزرگ، ازدست دشمنان رهایی یافت وبه طرز معجزه آسایی خودش را به نیروهای خودی رساند.
#پیکرهای مطهرشهیدان سیدرضا طاهر وحسین مشتاقی دراین شرایط درموقعیت خونه زرد برای مدتی ماندگار وجاویدالاثرشد وپس یکماه پیکر شهید سیدرضا طاهر وپس از چهل وپنج روز پیکر حسین مشتاقی به کشورمان رجعت نمودند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈