@بسم الله الرحمن الرحیم @
(روایت ماندگار کربلای خان طومان ٩۵ه ش)
(قسمت سوم)
#صبح روز هفدهم فروردین، ازفرودگاه حلب بسمت منطقه ای بنام خانات منتقل ودراردوگاهی مورد نظر مستقر شده ورزمندگان مشغول استراحت شدند.
باتفاق نماینده قرارگاه..... وفرمانده یگان ویژه ١٩فجر جهت بازدید وتوجیه منطقه عملیاتی عازم جبهه خان طومان شدیم.
#از خطوط دفاعی :
خونه زرد، تل ١،٢،خاکریز خط یاسر، روستای خالدیه، شهرک خان طومان، تل نصر، وموقعیت های دیگر بازدید کردیم.
هماهنگی های لازم جهت تغییر وتحول خطوط تماس بین دویگان صورت گرفت.
#مجددا با ارکان یگان ویژه ٢۵کربلا به جبهه خان طومان امدیم.
فرماندهان رده های مختلف یگان ویژه ٢۵کربلا شب هجدهم رادرکنار یگان ویژه ١٩فجر قرارگرفته وتبادل اطلاعات، تغییرو تحول امکانات، تجهیزات، تسلیحات و.... انجام گرفت.
##ظهر روز هجدهم فروردین، شروع ماموریت کامل یگان ویژه ٢۵کربلا در جبهه خان طومان بود.
کارها ومسیولیتهابشرح ذیل تقسیم کارشده بود.
١.عبدالله، جانشین یگان
٢.رامین، عملیات
٣.محمود،مرکز هماهنگی آتش وجانشین عملیات.
۴.باقر،اطلاعات
۵،علی، نیروی انسانی. وبازرسی
۶.مفید،محور یکم،
ابکایی جانشین محور.
٧.رحیم،محوردوم،
شیرزاد جانشین محور.
٨.احمد،اماد و پشتیبانی
٩.حسن،مهندسی رزمی.
١٠.حسین،گد محمول.
١١حسین،گد مالک.
١٢.محمدتقی، گد عمار.
١٣.روح ا...، گد حمزه.
١۴.مصطفی، گد یاسر.
١۵.حسین،گد ناصرین.
١۶.محسن،گد ادوات.
١٧.مسیح،بهداری
١٨.علی،
و........ ،تل نصر،
١٩.و..................
با ترکیب فوق، همه فرماندهان مشغول اجرای ماموریت شدند.
#اولین روز ماموریت درخان طومان، باشهادت یکی ازبرادران فاطمیون بنام غفورحسنی ومجروحیت سه نفر شروع شد.
واین شروع ماجرای جانفشانی مدافعان حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام یگان ویژه ٢۵کربلا وفاطمیون درکربلای خان طومان ٩۵ه ش بود.
پیش بینی نبردهای سنگین درجبهه خان طومان را قطعی می دانستیم.
لذا زمزمه :
سالی که نکوست ازبهارش پیداست
برزبانمان جاری شد.
ادامه دارد.
(انصار الولایه)
https://eitaa.com/salamiraniaziz
مارو به دوستان خودتون معرفی کنید👆 🌺💐
حماسه های کربلای خان طومان ٩۵ه ش
قسمت دوم (روایت بی سیمی )
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
#از موقعیت رضا به همه رده های حاضردرشبکه:
عمار، حمزه، یاسر، مالک، حسین، نصر، باقر، شاهد، محسن، حسن، احمد، رحیم، مفید وهدایت، مجید، و......... بگوش باشید.
برابر شنود مخابراتی، وشواهد وقراین صحنه نبرد، دشمن برای یک هجوم سنگین به جبهه خان طومان آماده شده است.
لذا همه رزمندگان و فرماندهان آماده مقابله ومقاومت دربرابر هجوم دشمنان باشید.
#رحیم، مفید، عمار، حمزه، یاسر، مالک و...... پیام را گرفتیم وهمگی درمواضع دفاعی منتظر استقبال ازدشمنان هستیم.
ساعت ١۶ روز بیست و یکم فروردین ___________
#رضا، رضا، عمار
بفرمایید.
حجم آتش دشمن بروی مواضع و نیروهای گردان عمار زیاد شده.
رضا: بله آتش تهیه دشمن شروع شده،
رزمندگان توی مواضع خودشون آماده هجوم بعداز پایان آتش تهیه باشند.
عمار :ان شاء الله، به امید خدا.
#رضا، رضا، یاسر
جانم
علاوه بر آتشهای سنگین دشمن، ظاهرا تانک ها نفربرهای دشمن بسمت خط یاسر درحرکتند.
رضا:کاملا آماده باشید، باید بمحض قرار گرفتن زرهی دشمن درتیررس شما، باارپی چی ها ازشون پذیرایی کنید.
یک یادوتا تانک یانفربرها رامنهدم کنید فرارمیکنند.
رضا جان، نیاز به نیروی کمکی وپشتیبانی اتش بیشتری داریم.
دانش، باشه، با محمود هماهنگ میکنیم دستتون رابا آتش های توپخانه و ادواتی بیشتر بگیره.
#حسین، حسین، رضا
بگوشم.
حسین جان، صداراداشتی؟
بله.
حواست به موقعیت یاسر باشه، نیاز به کمکی داره. یک دسته نیروهایت را برای کمک بهشون اعزام کن. یاعلی مدد.
حسین:چشم. به امید خدا.
#رضا، رضا، مالک.
بفرمایید.
دشمن داره با چندین تانک و نفربر وتعدادی از نیروهای پیاده ازسمت مدرسه ایکس بسمت خط مالک میآیند.
درخواست اجرای اتش پشتیبانی وضدزره داریم.
رضا ، :باشه، شما آرایشات خوب خودتون رابگیرید ان شاء الله، آتش های پشتیبانی و ضدزره را برروی دشمن اجرامیکنیم.
#محمود. محمود، رضا.
جانم، بگوشم.
محمودجان، دشمن ازسمت خونه زرد، وخط یاسر، خط مالک فشارمضاعفی داره وهمه گردانهای درخط درخواست اجرای اتش موثر دارند. یاعلی. منطقه رابرای دشمن نارالله بکن.
محمود :دارم آتش میریزم، چشم حواسم به مناطقی که دشمن هجوم آورده هست.
رضا:محمودجان، ازاتشهای توپخانه صحرایی بیشتر استفاده کن. ضمنا درخواست بمباران هوایی راازطریق نرکز هماهنگی اتش داشته باش. یاعلی.
#رضا، رضا، عمار
بفرمایید.
رضا جان، نیروها با تانکهای دشمن به نزدیکترین نقطه خونه زرد رسیدند وما چندنفر درحال مقاومت هستیم. لطفا نیروی کمکی واتش روی دشمن بریزید.
عمار جان.
بگوشم.
تعداد تانکها ونیروهای دشمن چقدرهست؟
عمار:ما دو، سه دستگاه تانک ونفربر وتعدادزیاذی از نیروهای دور وبر انهارامیبینیم وباهاشون درگیرهستیم.
#محمود، محمود،.رضا.
محمود:جانم
صدای موقعیت عمار را داری؟
بله گرفتم داریم روی دشمن آتش میریزیم.
#محمود، محمود، عمار
جانم، محمود بگوشه.
محمود جان، توی موقعیت عمار، از خونه زرد، تاانبار کاه، سنگر دوشکا، و.... آتیش می خواهم، لطفا آتیش بریزید.
محمود:باشه مشغولم، فقط باید کمک کنید تصحیحات آتش را برای دقت آتش به بنده بگین.
#رضا، رضا، یاسر
بفرمایید.
رضاجان، مجبور به یک پله عقب نشینی شدیم.در رینگ دوم دفاعی مساقرشدیم.
#حسین، حسین، رضا.
بگوشم.
کمکی را برای موقعیت یاسر فرستادی؟
بله، توی موقعیت یاسر هستن ودارن کمکش میکنند.
#حمزه، حمزه، رضا.
بگوشم
اوضاع شما چطوره؟
حمزه: بما فشار کمتری اوردند ولی ازسمت یاسر وعمار تهدید میشیم.
رضا:حواستون به جناحین باشه. فعلا موقعیت خودتون را محکم داشته باشید.
#رضا: گردانهای عمار، حمزه، یاسر، مالک، و.....
سلام ودرود بر همه شهیدان، جانبازان، رزمندگان، که همچون شهدای عظیم الشان دفاع مقدس ومدافعان حرم، دربرابر دشمنان تکفیری یهودی مقاومت کرده وباصلابت وسلحشوری از قدرتمندی لشگر عملیاتی ٢۵کربلا درصحنه های نبرد دفاع میکنید.
ماشاالله به عزم و اراده جهادی تان.وبه مقاومت عاشورایتان،
دشمنان تکفیری یهودی با متحمل شدن تلفات وخسارات زیاد (بیش از دویست و پنجاه کشته و زخمی ومنهدم شدن چندین دستگاه تانگ ونفربر، خودرو، سلاح و تجهیزات، هلی شات هاو....) مجبور به عقب نشینی وشکست به اردوگاه دشمنان تحمیل شد.
مقاومت تون باردیگر شکست را به دشمنان، تحمیل نمود
#درنبرد روز بیست و یکم فروردین، همرزمانی چون:
محمدتقی سالخورده
حسین بواس
سید سجاد خلیلی
وچند نفر سایر همرزمان فاطمیون و..... شهید ومجروح شدند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
حماسه های کربلای خان طومان ٩۵ه ش.
قسمت چهارم روایت بی سیمی
#شانزدهم اردیبهشت، ساعت ١٢ظهر روز جمعه (عید مبعث پیامبر اکرم صلی الله)
#از عبدالله به:
تقی، حمزه، یاسر، مالک، محسن، احمد، حسین، نصر، اسماعیل، حسن، علی، مجید، شاهد، و...بگوش باشید
عبدالله، بگوشیم.
#همه رده ها آماده باشید
/ دشمن درحال اجرای عملیات برای تصرف اهداف پيش بيني شده خودش هست.
/اتش تهیه دشمن شروع شده وبعد از پایان آتش تهیه هجومش راشروع میکنه.
/همه رزمندگان دراماده باش صد درصد باشند وبا تمام توان درمقابل دشمنان ایستادگی کنید.
/ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
#تقی، حمزه، یاسر، مالک، نصر، حسین، محسن، احمد، علی، اسماعیل و.... پیام را گرفتیم.
آماده ایم(واستقم کما امرت ).
#موقعیت خونه زرد
#عبد الله، عبدالله، سید
بفرما
عبدالله جان، سیدرضا هستم
سیدجان خوبی ان شاء الله.
خداروشکر، عبدالله، تانگ ها و نفرات دشمن دوروبرموقعیت خونه زرد هستن وبسمت ما تیراندازی میکنند وحجم آتش سنگینی ازطرف دشمن بسمت ماریخته میشه.
هم آتش بریزید وهم نیروی کمکی میخواهیم.
#عبدالله :، سیدجان، الان به محمود میگم اتش روی دشمن روانه واجرا کنه.
نیروی کمکی هم ازبچه های ناصرین را برایتون میفرستیم.
#محمود، محمود، عبدالله
جانم.
محمود جان، خونه زرد، دروضعیت سختی قرارداره، نیاز به اتش پشتیبانی دارن، زحمت بکشیددستشون رابا اجرای اتش هابگیرین.
محمود:چشم الان اقدام میکنم.
#محمود، محمود، سیدرضا
جانم، سیدجان
محمودجان، دور وبر خونه زرد پراز تکفیری ها شده، روشون آتش بریزید.
ما درمحاصره کامل هستیم، نیروی کمکی بفرستید.
محمود:باشه سیدجان، الان سریع اقدام میکنیم.
#حسین، حسین، عبدالله
بگوشم.
حسین جان تعدادی از بچه هارابکمک سیدرضا توی خونه زرد بفرست وضعیت اونجا ردیف نیست.
حسین :باشه، الان چندنفر رامی فرستم.
#عبدالله، عبدالله، سیدرضا
بله بفرما
عبدالله من تیرخوردم، وضعیت توی خونه زرد خیلی خرابه، دشمن باتانک ونفراتش امد توی خونه زرد.
کمکی بفرستید، آتش بریزید، همه جای خونه زرد رااتش بریزید.
محمود، محمود، تقی.
جانم.
آتیش می خواهیم، ازخونه زرد،سنگر دوشکا، انبار کاه، مرغداری و.... آتیش بریزید.
#محمود،:داریم آتش میریزیم، فقط باید دقیقا بگویید کجا راباید بزنیم، باید تحصیحات بدهید.
محمود :سیدجان بچه ها نزدیک شماهستن بادشمن اطراف شما درگیر شدند.
خودت توی خونه زردهستی چطور خونه زرد رابزنیم.
#سیدرضا :من دارم حسینی (شهید) میشم.
توروخدا همه جای خونه زرد رابااتش بزنید.
نیروهای دشمن همه جای خونه زرد هستن، باید بااتش نابود بشوند.
من دیگه کارم تمامه، دارم حسینی میشم
خداحافظ، دیداربه قیامت.
#سیدرضا، مشتاقم
جانم.مشتاق.
من نزدیکتم، توی خونه هستی؟
کجا خونه زرد هستی؟
پشت درب خونه زرد هستم دارم میام بالا موقعیت تو.
#سیدرضا، :
مشتاق نیای، نیای، توی خونه زرد پر دشمن هست.
مشتاقی:
آمدم توی خونه، چندقدمی شماهستم.
#سیدرضا :مشتاق نیایید، من دارم حسینی میشم. خدا حافظ.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم.
عبدالله، من خودم رابه سیدرضا رسوندم.
سیدرضا داره پرواز میکنه، من اینجا با دو، سه همرزم فاطمیون تنها هستیم.
شرایط خونه زرد خیلی خرابه، دشمن توی ساختمون واطراف پرهستن.
کمکی بفرستید، آتش پشتیبانی بریزید.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بله محمودجان، آتیش بریزید، دوروبرمون نیروها وتانکهای دشمن هستن هرچه میتونید آتش بریزید.
نیروی کمکی بفرستید
#محمود :نیروی کمکی داره میاد نزدیکی شما هستن.
آتش هم داریم میریزیم.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم، مشتاق.
عبدالله جان، من هم تیرخوردم ، نیروی کمکی چی شد؟
#عبدالله:بچه هاامدند بسمت خونه زرد، بین راه با دشمن درگیر شدند
دشمن بسختی مقاومت میکنه واجازه ورود بچه ها را برای رسیدن به خونه زرد نمیده.
#عبدالله جان، من هم دارم مثل سیدرضا حسینی میشم، دیدار به قیامت، خداحافظ بچه ها. خداحافظ.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بچه هادارند تلاششون میکنند که خودشون رابشما برسونند وشما را به عقب بیاورند.
#مشتاق، :خداحافظ، دیداربه قیامت.
(توضیحات)
دراین شرایط، برادر عبدالله بتنهایی خودش را تا نزدیکی خونه زرد رساند ومتاسفانه، دشمن او راتعقیب وبدنبال به اسارت گرفتن اوبود که بلطف خدای بزرگ، ازدست دشمنان رهایی یافت وبه طرز معجزه آسایی خودش را به نیروهای خودی رساند.
#پیکرهای مطهرشهیدان سیدرضا طاهر وحسین مشتاقی دراین شرایط درموقعیت خونه زرد برای مدتی ماندگار وجاویدالاثرشد وپس یکماه پیکر شهید سیدرضا طاهر وپس از چهل وپنج روز پیکر حسین مشتاقی به کشورمان رجعت نمودند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@.
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#درتوفیق دیداری که بامادرشهید مدافع حرم محمود رادمهر داشتم بایک الگوی زینبی عجیبی مواجهه شدم
#چند روزی بودکه ازماموریت کربلای خان طومان ٩۵ه ش برگشته بودیم.
روزگار سخت وتلخی برایم بود
دوستان همرزم عزیزمان دروادی شام بلا برسرزمین خان طومان جامانده بودند.
احساس میکردم با واکنش های تند ودلخراش خانواده های معظم ومعزز شهیدان کربلای خان طومان مواجهه شوم.
#محدودیتهایی را برای اعزام فرزندان، پدران، برادران شهید به سوریه ایجاد کرده بودیم.
#روزی درمراسمی، مادرشهید محمود رادمهر رادیدم ودراون دیدار، حاج آقا کاظمی کیاسری هم بودند
مادرشهید رادمهر روبه حاج آقا کاظمی کرده وگفتن چرا اجازه نمیدهید اعضای دیگر خانواده شهید برای دفاع از حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام به سوریه و عراق بروند؟ .
#حاج آقا کاظمی، درجواب گفت این موضوع مربوط به اقای رستمیان هست که ایشون باید پاسخ بده.
#مادرشهید رادمهر، روبه بنده کرد وگفت چرااین طور تصمیم گرفته اید؟
#از تصمیمات فرمانده محترم کل سپاه وسایر ملاحظات گفتم ولی ابشان قانع نشده وگفت اقای رستمیان، ازشما نزد حضرت زهرا سلام الله علیها وحضرت زینب (س)، شکایت میکنم وشماباید جواب اینکارتون رابدهید.
#مات ومبهوت بودم که من چکار کنم انتخاب این تصمیم سازمانی هست و.....
سرم راپایین انداختم و شرمنده اینهمه عظمت خانواده شهید وشهید ان شدم که مثل حضرت زینب کبری س) جبل الصبر بودند ودربرابر اراده زینبی انان هیچ بودیم.
این شرایط رادرتمام دیدارهایی که با خانواده های معزز شهیدان داشتم لمس میکردم که همه خانواده های انتخاب شده برای قرارگرفتن درزمره خانواده معظم شهید، بهترین ها، صبورترین ها، بصیرترین ها، آماده ترین ها، و...... بودند.
واعلام میکردند که شما به ماموریت های خودبپردازید واصلا نگران خانواده های شهیدان نباشید..
سلام ودرود الهی راتقدیم شهیدان عظیم الشان وخانواده های معظم شان نمودم.
🍃🍃🍃
سرتیپ۲پاسدار حمیدرضا رستمیان یکی از فرماندهان جبهه مقاومت
«سلام ایرانی»
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#توفیق دیدار خانواده معظم شهید مدافع حرم حسن رجایی فر درمنزل پدرشهید درروستای کامیکلاه بابل نصیبمون شده بود.
#انقدر صفا وعشق وآرامش دردرون دلهای خدایی این پدر ومادر باصفا بودکه شرمنده شده بودیم.
پدرشهید، خودش رزمنده دوران دفاع مقدس بود وهزاران خاطره از ان روزهای حماسه وایثارداشت
فرزندانی را تربیت کرده بودکه همگی سربازان امام خمینی وامام خامنه ای بوده و هستند
#از فرزندشهیدش گفت که او ازطفولیت سربازی امام را درخوابهای صادقه اش دیده بود ووقتی که به سن سربازی رسید هم خدمت کرد وهم لباس سبزپاسداری رابرای دفاع از انقلاب اسلامی برتن کرد.
#عاشق ولایت وامامت بود وبسیار درترببت وشکوفایی نوجوانان و جوانان محل تلاش میکرد.
دارالقرانی ساخت وبرای بچه ها کلاسهای آموزشی قرآن رادایرمیکرد.
#پدرشهید ادامه داد ومیگفت:
دراخرین مرحله قبل از ماموریت به سوریه باهم به دارالقرآن آمدیم وسفارشاتی داشت.
برایش خیلی سخت بود.
سرش راپایین انداخت و گفت پدرم، این نقطه دارالقرآن محل دفن وقبرم باشه.
#به حسن اقا گفتم دادا، چی میگی؟
شرم کرد بخاطردلم گفت بابا هروقت شهید شدم متواینجا دفن کنید.
البته، چون خودم رزمتده بودم دلی قوی داشتم واز جهاد وشهادت فرزندانم لذت میبردم.
#لذا پس از اعزام وحماسه کربلای خان طومان ٩۵ه ش، پسرم شهید شد وپس از سالها پیکرش برگشت وما برحسب سفارش ووصیتش اورادردارالقران خاکسپاری کردیم.
افتخارمیکنم که فررندم حسن اقا که خواب سربازی امام رادیده بود وپاسدارامام خامنه ای عزیز شده بود،
جانثارراه ولایت وامامت شد وفدای راه امام حسین علیه السلام ومدافع حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام شد وبه مقام عندربهم یرزقون رسبد.
#مادرمحضر پدر ومادر وخانواده معظم شهید درسها اموختیم وازمحضرشون مرخص شده و
نثارشادی روحش سلام الهی راتقدیم نمودیم.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(انصار الولایه)
@خاطره ای با فرمانده دلها شهید حاج قاسم سلیمانی @
#دی ماه سال ٩۴ه ش ودر روزهای پایانی ماموریت به هنگام ظهر روز چهارم دی ماه بود که توفیق حضور ودیدار حاج قاسم سلیمانی فرمانده دلها درموقعیت استقراری یگان ویژه ٢۵کربلا درشهر الحاضر حلب نصیبمان گردید .
#پس ازاقامه نماز ظهر و عصر،
خیرمقدم گفته وگزارش یگانی داده شد.
#یکی از مداحان همراه کاروان زینبی (س) درخواست مداحی کوتاه راکرد.
گفتم اگر فرمانده قبول کند حرفی نیست تعدادی از دوستان، ازجمله شهید رحیم کابلی اصرار کرد که خوانده شود.
#از فرمانده عزیزحاج قاسم درخواست کردم اگر اجازه بدهید برای لحظاتی مداح عزیزمان اشعاری را بخوانند.
##شهید حاج قاسم سلیمانی گفت :
فرصتم کم هست وباید چند جای دیگر بروم خیلی کوتاه و خلاصه بخوانید.
#به مداح که برادر حسین قنبری بود گفتم خیلی خلاصه بخوانید که وقت فرمانده عزیز را کمتر بگیریم.
@مداح عزیز اینگونه خواند :@
#مارا بنویسید فدای سر زینب
آماده ترین افسر رزم آور زینب
باید به مسلمانی خود شک کند آنکه
یک لحظه کوتاه شود او کافر زینب
کافیست که با گوشه ابرو بدهد اِذن
فرماندهی کل قوا مادر زینب
رهبر بدهد رخصت میدان بگذاریم
مرحم به سر زخم دل مضطر زینب
از بیخ درآورده و خواهیم درآورد
چشمی که چپ افتد به دور و بر زینب
آن کشور سوریه و این کشور ایران
مجموع دو کشور بشود کشور زینب
با لطف خدا مملکت شیعه پر است از
سلمان ابالفضل و علی اکبر زینب
باید که به گور پدر خویش بخندد
هرکس بشود باعث درد سر زینب.
##هنگامی که مداح عزیز، بیت به بیت میخواند اشک ازچشمان فرمانده دلها جاری میشد.
ماهم بواسطه اشک چشمان پاک فرمانده دلها غمگین واشکی میریختم،
اما آن اشک کجا واین اشک کجا!!!!
##درپایان بیان اشعار حماسی فوق، شهید حاج قاسم رو به مداح کرد گفت :
احسنت، عالی بود،
این اشعار سروده خودت هست؟
مداح گفت :نه بنده فقط خواندم.
##حاج قاسم سلیمانی، تشکر کرد واشکهایش راپاک کرد وشروع به سخنرانی دربین رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا نمود.
#یاد وخاطره وحماسه ها ی او ویاران شهیدش گرامی باد..
("انصار الولایه)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@بسم رب الشهدا و الصدیقین@
#حماسه های مردان جهادی مازندران و گلستان درعملیات کربلای چهار #
(قسمت اول)
##سلام الهی بر شهیدان ومجاهدین راه حق.
سلام بر غواصان، خط شکنان لشگر ویژه ٢۵کربلا.
سلام الهی بر گردان های ویژه و خط شکن عاشورا، یارسول (ص)، علی ابن ابیطالب (ع)، مالک اشتر، انصارالحسین. وهمه رده های رزم وپشتیبانی رزم وخدمات رزم لشگر قدرتمند کربلا.
###شب سوم دی ماه ١٣۶۵ه ش، ساعت.....،
#رزمندگان اسلام براساس طرح عملیاتی وارد وداخل آبهای خروشان، ناآرام، اروند رود شدند.
#از لشگر ویژه ٢۵کربلا،
گردان ویژه عاشورا ماموریت خط شکنی، سرپل گیری را عهده دارست.
#غواصان برسطح وعمق آبهای اروند شناوروهمه حواسشان به اجرای صحیح و دقیق ماموریت خط شکنی است.
@دشمنان کاملا آماده وهوشیار شده اند
تیرها وترکش ها، لحظه ای امان نمیدهند. ازابتدای حرکت وشنا ورشدن غواصان گردان ویژه عاشورا، تعدادی از نفرات درداخل ابها مجروح و شهید شدند.
#اروند تبدیل به اتش وخون،
اب واتش، شده و
دستور به خط شکنی است.
#ذکر های آیه الکرسی ها، آیه وجعلنا من بین ایدیهم سداو....،
یاحسین، یامهدی، و..... قطع نمیشود.
#بدلیل آمادگی های صددرصد دشمنان، گره سختی وجود دارد وکارخط شکنی را به سخت ترین شرایط رسانده است.
#همه امید قرارگاه فرماندهی کل سپاه و...... به خط شکنی وگرفتن سرپل درجزیره ام الرصاص توسط لشگر ویژه ٢۵کربلا ست.
#غواصان لشگر باتوکل به خدا وتوسل به معصومین علیهم السلام از همه قدرت خود استفاده کرده وباعبور ازرودخانه اروند رود وموانع ایجاد شده ودرزیر آتش ها، خون الود برساحل پرماجرا جزیره ام الرصاص پانهاده وسرپل گرفته شد.
#غواصان ورزمندگان گردان ویژه عاشورا، اولین وبزرگترین موفقیت خودرا بدست آوردند.
#تعدادی قابل ملاحظه از رزمندگان غواص و....... درابهای اروند وساحل جزیره ام الرصاص بشهادت رسیده وپیکرهایشان درداخل نیزارها، سیم خاردارها، ابها افتاده است.
#مجروحین، منتظر انتقال به آنسوی رودخانه برای مداوا و..... هستند.
#دستور به ادامه پیشروی وتصرف کامل جزیره ام الرصاص وحرکت بسمت جزیره ام البابی هست.
ادامه دارد.
(انصار الولایه).
«سلام ایرانی»
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
📋 فهرست نهایی نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری
🔸 فهرست نهایی نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری به تفکیک استان به همراه تعداد کرسیهای هر استان پیش روی شماست.
#انتخابات_خبرگان_ششم
🇮🇷 این خانه #از ماست
«سلام ایرانی»
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
@@پندواندرزهای حکیمانه از بزرگان دین.
#از عالِم بزرگی پرسیدند:
چگونه بفهمیم در خواب غِفلَتیم یا نه؟
گفت: اگر برای امام_زَمانت کاری میکنی
و به ظهور آن حضــرت کمک میکنی؛
بدان که بیداری...
و اِلا اگر مجتهد هم باشی
در خواب غفلتی‼️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج.
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
#انتخابات🗳
#روشنگری
#بصیرت
#انتخاب_اصلح
#مشارکت_حداکثری
#حماسه_حضور
#ایران_قوی
«سلام ایرانی»
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
https://eitaa.com/salamiraniaziz
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•