eitaa logo
سلمان رئوفی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
12 🔅🔅🔅 📐 خب این پس بنابراین این هم مسار کثرت و اختلاف می‌شود یک عده می‌روند سراغ این آقا می‌گویند این اعلم است یک عده می‌‌خواهند بروند سراغ او می‌گویند او اعلم است قول این آقا حجت است اعمال ولایت این حجت نیست چون این منصب را خدای متعال به این نداده مال او نیست. اصلاً باز هم یک هرج و مرجی قهراً در جامعه پیش می‌آید. مثل تقلیدهای شخصی نیست که اشکالی پیش نمی‌آید. آن برای خودش یک چیزی در شک بین ثلاث و اربع مثلاً یک کاری می‌کند سجده‌ی سهو انجام می‌دهد او نمی‌دهد طوری نمی‌َشود که، در طهارت و نجاست و اعمال شخصیه مشکلی پیش نمی‌آید که، در تجارات و این‌ها مشکلی پیش نمی‌آید اما در اداره‌ی یک کشور، اداره‌ی امت، که باید هر کسی ساز خودش را بزند راه خودش را بخواهد برود قهراً اختلال در کشور ایجاد می‌َشود بنابراین این‌جاها یک جاهایی نیست که ما مثل با تقلید بخواهیم محاسبه بکنیم و بگوییم مثل آن‌جاها. ⏪ یک راه دیگری که وجود دارد این است که بگوییم در این موارد بگوییم خب اگر خدای متعال یک نفر را از بین این‌ها آمده قرار داده یک نفر را، در واقع یک نفر را ولیّ قرار داده و آن هم برای آن هم جایز است یا واجب است که اعمال ولایت بکند بگوییم رأی اکثریت مردمی که اکثریت واقعی آن منطقه، آن جامعه، یا اکثریت کسانی که می‌آیند در انتخاب شرکت می‌کنند که الان آن‌چه که در دنیا هست همین دومی هست. اکثریت کسانی که آمدند خدای متعال می‌فرماید آن را من ولیّ قرار بدهید یا این طریق آن کسی که پیش خودم ولی قرار دادم این را طریق قرار بدهید. 🔹 س: مقبولیت بشود محور؟ ▪ ج: نه، مقبولیت نمی‌گوییم چون مقبولیت هم باز ذات مراتب هست، بعد هم تا یک کسی مقبول بشود خب طول می‌کشد آیا این مدتی که تا مقبولیت ... 🔹 س: ؟؟؟ ▪ ج: نه، مقبولیت که حالا بعضی از فقهای ما فرمودند طول می‌کشد تا یک مقبولیت یک کسی پیدا بکند. خب کم‌کم جهات مختلف او برای مردم روشن بشود امتحاناتی پس بدهد کم کم که مردم علاقه‌مند بشوند که خب مقبولیت عمومی مثلاً‌ پیدا بکند مثلاً از روز اول که حضرت امام که این مقبولیت امروز را نداشتند دیگر؟ 🔹 س: حاج آقا وقتی انتخاب که می‌کند یعنی من این را قبول دارم ؟؟؟ ▪ ج: نه، حالا مقبولیت عامه را داریم می‌گوییم. بعضی از فقهای معاصر فرموده‌اند که کسی که مقبولیت عامه دارد خیلی‌ها یعنی از بقیه‌ی فقها بیش‌تر مورد توجه است، مقلدین بیش‌تری دارد، مراجعین بیش‌تری دارد، بیش‌تر مورد ... این مثلاً گفته بشود خب این اشکالش این است که یک فترتی باید بگذرد و این در این فترت چه باید کرد؟ ؟؟؟ تا بگذرد ... 🔹 س: ؟؟؟ ▪ ج: نه آن امر واقعی هست که ما ببینیم که واقعاً این‌جوری در خارج، مثلاً می‌بینیم در خارج حضرت امام این مقبولیت عامه را دارد حالا کسی قبول داشته باشد نداشته باشد امام را، ولی این مقبولیت ؟؟؟ نمی‌شود انکار کرد که بیش‌تر مردم، خیلی از مردم و نصاب بالایی از جمعیت مردم ایشان را قبول کردند امام خودشان هم فرمودند که چون مردم من را قبول دارند این کار را می‌کنم دیگر، در صحبت‌شان فرمودند چون مردم قبول دارند ؟؟؟ ⏪ ادامه دارد.... @salmanraoofi
13 🔅🔅🔅 📐 اما اگر بگوییم نه آقا رأی ؟؟؟ آن‌چه که اکثریت مردم که شرکت در رأی‌گیری کردن با شرایطی که برای رأی دادن وجود دارد مثلاً بالغ باشند و چه باشند این را خدای متعال طریق قرار داده برای این که آن یک نفری که ولیّ قرار داده آشکار می‌شود روشن می‌شود. خب این یک راه معقولی است که اگر شارع بیاید این کار را بکند ولی سؤال این است که خب چرا از اول موضوع حکم را قرار ندهد المنتخب «جعلت منتخب الناس ولیاً» یا منتخب الاکثریة ولیاً، یا بگوید بله من یک نفری را مثل لقمه از پشت سر توی دهان گذاشتن است، من یک نفر را ولیّ قرار دادم شما هم حالا باید پیدایش کنید راه پیدا کردنش این چه هست؟ این که انتخابات؟؟؟ آن یکی را پیدا کنید. ⏪ خب این یک بیان است آقا همین که منتخب شما می‌َشود من آن را، البته برای منتخَب، منتخِب و منتخَب شرایطی را ذکر می‌کند. آدمی که این شرایط را دارد مثل الان هم توی قانون اساسی برای مثلاً ریاست جمهوری شرایطی ذکر شده بگوید کسانی که واجد این شرایط هستند باید کسی که می‌خواهد ولایت داشته باشد این شرایط را داشته باشد حالا شما انتخاب بکن، پس بعد از این که انتخاب کردند مردم او را ولی قرار می‌دهد مثل این که الان در نظام ما همین‌جوری هست مردم یک کسی را انتخاب کردند ولیّ امر تنفیذ می‌کند آن رأی مردم را، بعد از انتخاب تنفیذ می‌کند نه این که بگوییم بله ولی امر یک کسی توی دل خودش تنفیذ کرده آن وقت بعد شما بروید با رأی دادن‌تان او را پیدا بکنید در مورد ولی امر غیر معصوم که این معقول اصلاً نیست ما چه می‌دانیم مردم کی را انتخاب می‌کنند در مورد شارع ممکن است چون علم غیب دارد، عالم غیب است می‌داند بالاخره رأی‌ها به کی منتهی خواهد شد توی دلش مثلاً او را، ‌آن کسی که می‌داند رأی مردم به او منتهی خواهد شد او را، این هم این صورت دوم هم این مشکلات را دارد ... 🔹 س: ؟؟؟ ▪ ج: حالا فعلاً به اثبات کار نداریم. این‌ها صور است. 🔹 س: ؟؟؟ ▪ ج: بله، اشکال ثبوتی آن این بود که این که جعل ولایت بکند برای یک نفر، منصب را برای یک نفر قرار بدهد و جواز یا وجوب اعمال را هم برای همان قرار بدهد، می‌گوییم خب این طریق دارد یا طریق ندارد؟ اگر طریق نداشته باشد که لغو است، اگر بخواهد طریق داشته باشد این طریق چه هست؟ این طریق اگر اعلمیت و اتقی بودن اوست این مثال کثرت است این هم فرقی نمی‌کند با این که هرج و مرج لازم می‌آید مثل صورت اولی می‌شود. 🔹 س: آقا اشکال اثباتی می‌شود دیگر، شما الان می‌فرمایید که ما طریق نداریم اتقی مشکل دارد اورعیت مشکل دارد ؟؟؟ مشکل دارد این‌ها مشکل اثباتی هست. ▪ ج: نه اشکال ثبوتی هست. یعنی وقتی این‌جوری قرار می‌دهد لازمه‌ی چنین قراردادن یک طریق قرار می‌دهد این طریق هم خودش مبتلا به همانی است که در صورت اول بود یعنی یک جعلی است که لَیستلزمُ جعل الطریق. 🔹 س: این اشکال ثبوت جعل هدی نیست بخاطر این که ما هنوز نفهمیدیم راه آن چه هست ممکن است فردا یک کسی بیاید بگوید آقا این راهش، هیچ مشکلی هم ندارد. ▪ ج: دارد محاسبه می‌کند دیگر، خدا عقل به ما داده داریم محاسبه می‌کنیم می‌گوییم خب اگر خدا یک نفر را قرار بدهد منصب را برای یک نفر قرار بدهد و به آن یک نفر هم اجازه بدهد یا واجب بفرماید که اعمال ولایت بکند خب این اگر طریق برایش قرار بدهد که روشن است دعوا، اگر بخواهد طریق قرار بدهد که باید طریق قرار بدهد که باید طریق قرار بدهد این طریق را می‌خواهد چه قرار بدهد؟ باز این‌ها حرف‌های ثبوتی است. در عالم ثبوت دارد حساب می‌کند ... اگر بخواهیم آن عالم ثبوت را داریم حساب می‌کنیم می‌گوییم خب اگر این‌جوری بخواهد جعل بکند باید طریق قرار بدهد حالا اگر قرار نداد که قبیح است، طریق می‌خواهد قرار بدهد طریق را چه بیاید قرار بدهد؟ اگر طریق را این حرفی قرار بدهد که عده‌ای می‌گویند اعلم و اتقی و این حرف‌ها قرار می‌دهد این هم مثل همان قبلی هست بله آن‌جا در خود جعل ولایت هرج و مرج بود، این‌جا در خود جعل ولایت هرج و مرج نیست اما آن جعل ولایت وقتی مصحح دارد که راه داشته باشد، این راهش هم خودش اشکال دارد بنابراین وقتی این راه غلط است خود آن هم غلط می‌َشود چون همان لغویتش برمی‌گردد پس بنابراین این نمی‌شود فقط راهی که دارد که می‌توانیم بگوییم که اگر این راه را قرار بدهد اشکالی نیست این است که بیاید و انتخاب بشود. اگر انتخاب شد اشکال این است کما این که این اشکال در قبلی هم می‌آید و آن این است که خب چرا می‌آید این‌جوری قرار می‌دهد؟ خود این عقلائی نیست خود این عقلی نیست که بیاید یک چیزی را قرار بدهد.... حالا مستشکل دارد می‌گوید، بیاید یک چیزی را قرار بدهد بعد راهش را بیاید چه قرار بدهد؟ ؟؟؟ یعنی یک غیر معیّنی را، یعنی یک معیّن عنده را قرار می‌داده بعد بیاید طریق آن را انتخابات قرار بدهد. خب پس اول المنتخب را قرار داده ⏪ ادامه دارد.... @salmanraoofi
14 🔅🔅🔅 ▫️س: چه اشکال داشت این؟ از اول قرار بدهد ؟؟؟ 🔹ج: اگر از اول المنتخب قرار بدهد پس بنابراین نتیجه این می‌شود که ولی فقیه ولایت ندارد یا فقها ولایت ندارند کی؟ المنتخب من الناس ولایت دارد. الفقیه المنتخب ولابت دارد. ▫️س: ؟؟؟ 🔹ج: ؟؟؟ پس بنابراین این‌جوری نیست که ولایت مال فقیه باشد شرط انتخاب توی آن نباشد فلان نه، چون این‌جوری هست دیگر، آقایان این بحث در حقیقت به این‌جاست که دیگران می‌گویند آن کسی که منتخب ناس است او ولایت دارد دیگری ولایت ندارد. این می‌‌گوید که نه، این می‌گوید ... حرف مشهور فقها این است که نه چه مردم انتخاب بکنند چه نکنند چه اطاعت بکنند چه اطاعت نکنند، وزان فقیه وزان امیرالمؤمنین است. مردم قبول بکنند یا قبول نکنند ائمه‌ی اثنی عشر امام هستند. انتخاب مردم، اطاعت مردم ، ؟؟؟ مردم دخالتی در ولایت آن‌ها و امامت آن‌ها ندارد. آیا این‌جا هم ... ▫️س: ؟؟؟ ببینید اهل سنت توی خلفا می‌گویند اجماع امت کاشف است یعنی خود اجماع می‌آید چکار می‌کند ولایت می‌دهد به خلفا ولایت می‌دهد ؟؟؟ این را دیدند خواستند این تصویب نشود گفتند ما جعل می‌کنیم نه این که مردم در واقع جعل باشد چون اهل سنت ؟؟؟ 🔹ج: ؟؟؟ ▫️س: ؟؟؟ این‌جور می‌گوید ردّاً به قول ؟؟؟ اگر امام می‌آمد می‌گفت انتخاب کنید این می‌شد همان پاسخی که اهل سنت دارند برای اجماع می‌دهند که توی خلفا ... 🔹ج: بالاخره سؤال می‌کنیم که آیا شرط تحقق ولایت انتخاب است و بدون انتخاب شخص اصلاً ولایت ندارد، یا نه صرف‌نظر از انتخاب مردم ولایت دارد انتخاب طریق و کشف آن است، کدام است؟ آن که مشهور فقها قائل هستند این است که نه خدای متعال این را منصوب کرده یا اگر خدا هم منصوب نفرموده ائمه علیهم السلام، امام صادق منصوب فرموده، «جعلت علیکم حاکمٌ» خب حالا چه مردم انتخاب بکنند چه نکنند چه قبول داشته باشند چه نداشته باشند کار به این کارها ندارد او منصوب است و بر او جایز است اعمال ولایت. منتها طریق را این قرار داده پس ... ▫️س: ؟؟؟ 🔹ج: حالا می‌خواهیم بگوییم، محذور اول همین داریم می‌گوییم، می‌گوییم که ... ▫️س: ؟؟؟ 🔹ج: دفع نمی‌شود، ‌نه صحبت سر این است. که اگر آن‌چه که ظواهر ادله دارد می‌گوید این که فقیه منصوب شده است فقیه را منصوب می‌کنی بعد می‌آیی یک طریقی برایش قرار می‌دهی می‌گویی این.... خب چرا از اول نمی‌آیی همان منتخب را قرار بدهی؟ ▫️س: ؟؟؟ خودتان جواب را دادید دیگر، چون اثر دارد. اگر می‌آمد از اول قرار می‌داد منتخب بودن را شرط می‌گرفت خب آن ولایت ؟؟؟ نداشت وقتی که شما خودتان دارید می‌گویید که فرق دارد که ما انتخاب را ملاک قرار بدهیم یا تأیید قرار بدهیم خیلی پس این مقبولیت را یا ؟؟؟ 🔹ج: ببینید شما الان در مقام جواب از این وجوه هستید ▫️س: نه اصلاً استدلال را نفهمیدم. 🔹ج: نه، و الا ما صورت اول را هم که می‌‌گوییم فساد لازم می‌آید را جواب دادیم. و جواب داده می‌شود. ببینید الان فقط بیان این است که حرف ؟؟؟ را می‌خواهیم توضیح بدهیم دیگر، حالا چرا گفته؟ حالا داریم توضیح می‌دهیم حرفش را. در مقام بیان توضیح که نمی‌توانیم جواب بدهیم از حرفش، حالا می‌گوییم این آقایی که عقیده‌اش این است که این مسلک مشهور و جعل ولایت برای عامه‌ی فقها باطل است ببینید این دلیلش چه هست که دارد می‌گوید باطل است؟ علاوه بر این که چیزی که در این‌جا هست که در کلام خود قائل وجود ندارد که این خلف فرض ماست چون که شما می‌گویید برای یک نفر، که ما تصریح کردیم در مقام گفتار که در کلام قائل نیست گفتیم از این باب این هم یکی از شقوق حساب شده که کأنّ ظاهر عبارت چون عام است و الا این که دیگر جعل عام نیست. این شما می‌گویید یک نفر منتها این یک نفر که یا علی التعیین است پیش خودش یا لا علی التعیین باشد پس بنابراین این اصلاً از فرض خارج باید قرار بدهد ؟؟؟ یعنی یک نفر را قرار داده، آن وقت بگویید که اگر آن یک نفر این‌جوری، این اصلاً از فرض خارجش باید بکنیم چون فرض ما این است که نصب عام چطور است؟ خیلی خب این هم ... ▫️س: ؟؟؟ عام ازمانی هست نه عام ازمانی است نه عام ابدالی چون در زمان‌های مختلف ؟؟؟ بعد از آن یک فقیه دیگر باید ؟؟؟ 🔹ج: خب برای هر زمانی است ... ▫️س: ؟؟؟ 🔹ج: نه این که عام نیست این خود قائل می‌گوید این عام ازمانی، خب عام ازمانی برای هر فقیه هم همین‌طور است یعنی در عام استغراقی هم بله این ولیّ است نه برای یک روز، نه برای دو روز، آن عام ازمانی که در تمام فروض هست آن از این جهت فرقی نمی‌کند. خب پس بنابراین این فرضیه و این صورت ثانیه هم صورت باطلی شد. ⏪ ادامه دارد.... @salmanraoofi
15 🔅🔅🔅 ⏪ و اما فرضیه‌ی سوم: فرضیه‌ی سوم این بود که أن یکون ... مثل این که اشتباه کردم، فرضیه دوم را داشتیم می‌گفتیم؟ ▪ س: نه سوم را هم گفتید. 🔹 ج: دوم بود یا سوم بود. ▪ س: ؟؟؟ 🔹 ج: دوم را چی گفتیم؟ س: ؟؟؟ 📐 أن یکون المنصوب الجمیع و لکن لایجوز إعمال الولایة الا لواحد، این بود که پس بنابراین... آن وقت این صورت دوم یک شبهه‌ی دیگری هم دارد. چون من اشکالی را که گفتم مال صورت سوم بود گفتم خروج از فرض است. این مال صورت سوم می‌شد صورت دوم خروج از فرض را ندارد. 📐 صورت دوم این بود که همه دارند ؟؟؟ برای همه جعل شده، منصوبند همه، ولی إعمالش فقط مال یکی است، آن وقت آن یکی را چه جور پیدایش بکنیم که می‌خواهد إعمال بکند؟ پس بنابراین خارج از فرض نیست. بالاخره برای همه منصوب است همه منصوبند. آن وقت اشکال آن این است یک اشکال دیگری که این‌جا وجود دارد این است که خب اگر همه منصوبند یک نفر باید إعمال کند برای بقیه برای چه جعل ولایت شده؟ ⬅ اگر ولایتی است که بناست که به عمل نیانجامد برای چه؟ خدای متعال بیاید بگوید آقا صد تا فقیه هم که دارید من همه را ولی قرار دادم، خیلی خب، اما یکی از آن‌ها حق إعمال دارد آن یکی را هم چه‌جور باید پیدایش کرد؟ حالا به همین طرقی که گفته شد. حالا اشکال این است که خب برای بقیه برای چه جعل ولایت کرده؟ ▪ س: ؟؟؟ 🔹 ج: خب ؟؟؟ شرطش است. ▪ س: ؟؟؟ 🔹 ج: نه ببینید در هر زمانی ... ▪ س: ؟؟؟ 🔹 ج: همان که بناست که واجب بکند خدا برایش، همان که در آن زمان واجب می‌شود بر او یا جایز می‌شود إعمال را، برای همان ؟؟؟ همان را هم نصب بکند. ضمّ بقیه چه فایده‌ای دارد؟ ▪ س: مثل واجبات کفایی هست دیگر؟ 🔹 ج: حرف این است ضمّ بقیه چه فایده‌ای دارد؟ ▪ س: مثل واجبات کفایی است همه را می‌گوید باید از این منکر نهی بکنند اما یک کسی که اقدام کرد حالا یا هر طریقی که شما گفتید بسط ید را گفتید به هر حال هر فقیهی ؟؟؟ 🔹 ج: واجب کفایی اشکال ندارد. ▪ س: این هم همین‌طور است. 🔹 ج: نه این مثل آن نیست. ▪ س: شما می‌گویید لغو است اگر بگویند که همه باید از این منکر نهی کنند اما اگر یکی کرد بگویی پس چرا به بقیه گفته بودی؟ این لغو است که به بقیه هم بگوید؟ 🔹 ج: نه ▪ س: به همه می‌گوید تا یکی اقدام بکند. س: ؟؟؟ 🔹 ج: نه ساقط که نمی‌شود یعنی منصب را دارد. ببینید اشکال این است که الان این جامعه احتیاج دارد به یک ولیّ، و آن ولیّ و یکی هم باید إعمال ولایت بکند شارع می‌آید می‌گوید هر چه فقیه وجود دارد در این عصر، من همه‌ی این‌ها را به ایشان ولایت دادم ولی یکی از آن‌ها حق إعمال دارد. بقیه حق إعمال ندارند. ▪ س: هر کی زودتر، هر کی بسط ید مثلاً پیدا کرد؟ 🔹 ج: ؟؟؟ ▪ س: هر کی بسط ید پیدا کرد توی جامعه و توانست. ▪ ج: اما آن‌هایی هم که بسط ید ندارند ولایت به ایشان دادم ها، خب می‌گوییم لغو است برای چه به آن‌ها دادی؟ ▪ س: نه لغو نیست برای این که همه‌ی آن‌ها تلاش کنند. اگر برای همه‌ی آن‌ها قرار نداده باشد تلاش نمی‌کنند. 🔹 ج: تلاش برای چه بکند؟ ▪ س: تلاش کنند که اقامه‌ی حکومت بکنند. 🔹 ج: همین که تلاش بکنند، ببینید یعنی اگر یک مسابقه می‌گذاشتند می‌گفتند بله فقط تا به آن‌جا که رسیدم همین ولایت را ‌می‌خواهم جعل بکنم ببینید تلاش کنید تلاش کنید برسید به آن نقطه‌ای که بالاخره یک نفر هست که در مسابقات جلو می‌افتد، بله حالا اشکال این است که قائل می‌گوید که ... ⏪ ادامه دارد.... @salmanraoofi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 کرونا یا ویروس معیشت طلاب 📝 معیشت طلاب بعد از کرونا، تقريبا هیچ 🖋 ناصر میرزایی 🔹 از اواسط اسفندماه تاکنون نمازهای جماعت و مساجد و تبلیغ مبلغان تعطیل شده است؛ با انفعال نهادهای حوزوی و تبلیغی در تعامل با ستاد ملی مبارزه با کرونا -علی رغم ناچیزبودن سهم مساجد و حرم‌ها در شیوع بیماری- قرار بر این است ماه مبارک رمضان نیز این تعطیلات تبلیغی تداوم یابد. در این شرایط دشوار، معیشت اقشار و مشاغل گوناگون مورد نظر همگان بود؛ اما هیچ‌کس سخنی از دردها و مشکلات معیشتی طلاب و روحانیون نگفت! قرار شد دولت سبد معیشتی 200 الی 600 هزار تومانی به اقشار آسیب‌پذیر از کرونا بدهد؛ اما احدی نگفت یکی از ضعیف‌ترین اقشار جامعه، طلاب و روحانیون شهریه‌بگیر یعنی اکثریت طلاب و روحانیون کشور هستند. 🔹 روحانیونی که قربتا الی الله تبلیغ جهادی می‌روند با اینکه حق الزحمه تبلیغی اعزام‌شدگان از مراکز تبلیغی نیز، از سالها پیش، تغییر محسوسی نکرده است. طلابی که همیشه با بدترین و سخت‌ترین مرارت‌های زندگی ساخته‌اند و بدون توقع باز هم به جهاد علمی و تبلیغی خود ادامه می‌دهند. آیا همسر و فرزندان آنها باید از حداقل‌های زندگی (تأمین اجاره مسکن، نان شب و ارزان‌ترین میوه بازار) هم محروم باشند؟! چه سخت است زمانی که مدام باید خانواده را با وعده و وعیدهای آینده‌‌ی نامعلوم، چشم انتظار گذاشت و ... . 🔹 یکی از افتخارات و تفاخرهای مسئولین حوزوی این است که چندین هزار نفر طلبه جهادی داریم؛ که در سیل و زلزله و کرونا و همه صدمات اجتماعی با یک اشاره‌ در میدان حاضر و آماده‌اند. صد البته وظیفه و افتخار طلاب همین است. اما آیا این مسئولین برای رفع مشکلات معیشتی طلاب، خود وظیفه‌ای ندارند؟! نباید برای رفع مشکلات معیشتی طلاب جهادگر، دوید و حرص خورد و چه بسا گریبان چاک کرد؟! کسی نمی‌گوید مسؤولین حوزوی، خودشان جهادی و بدون حقوق کار کنند؛ اما ای کاش در عوض دریافتی‌های خویش، برای رفع مشکلات طلاب هم دوندگی می کردند و تلاش مضاعف انجام می‌دادند. آیا دستگاه‌ها و نهادهایی که از ظرفیت بی‌شمار طلاب جهادی در همه بحران‌ها استفاده می‌کنند، در ایام عادی همین خدمات را با هزینه‌های هنگفت به پیمانکاران نمی‌سپارند؟ آیا اینان حاضرند یک بیستم آن هزینه‌ها را به جهادی، اختصاص دهند؟ ❓یک سؤال اساسی از همه نهادهای حوزوی مطرح است: آیا برای معیشت طلاب، آن هم در این وانفسای کرونایی دغدغه‌ای عملی دارند؟ آیا برای این دغدغه، رایزنی و چاره‌اندیشی هم کرده‌اند؟ آیا این رایزنی‌ها، خروجی عملی و کارآمدی برای طلاب داشته است؟ تکلیف این عده از طلاب و خانواده‌هایشان که استخوانشان زیر چرخ گرانی‌ها خصوصا در شرایط کرونایی خرد می‌شود چیست؟ آیا چون پزشکان و پرستاران و معلمان و... واجب کفایی خود را انجام می‌دهند، حق داریم بگوییم که حق دریافت حقوق در طول سال و خصوصاً ایام کرونایی ندارند؟ برادران مسئول حوزه‌های علمیه، حتما می‌دانید احمد الحسن‌ها و تشیع انگلیسی و دگر اندیشان و... در کمین طلاب جوان و بی‌معیشت شما دندان تیز کرده‌اند. ✍🏻 رونوشت به: مجمع نمایندگان طلاب، مرکز مدیریت، دفتر تبلیغات، شورای عالی و جامعه مدرسین. 📌 مناهج: لطفا نظرات و پیشنهادات خود را برای ارسال کنید. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 @Manahejj
16 🔅🔅🔅 ▫️س: ؟؟؟ 🔹ج: شما خارج از بحث می‌َشوید شأنی باشد، داریم می‌گوییم اگر ولایت فعلیه بخواهد قرار بدهد این اشکالات را دارد قائل حرف قائل را دارد می‌زند «و ثانیاً أنّ جعل الولایة حینئذٍ للباقی لغوٌ قبیح» شما می‌گویید یک نفر حق إعمال دارد خب همان یک نفر را هم به او ولایت بده بقیه را برای چه ولایت می‌دهی؟ مثل این که شارع بگوید آقا تمام قوم و خویش‌های شخص ولایت بر آن هر شخصی دارند اما غیر بابایش نمی‌تواند إعمال ولایت بکند شارع بگوید آقا هم مادرش، هم برادرانش و هم خواهرانش، هم دامادها، هم عمه‌ها، هم خاله‌ها، همه همه ولایت دارند بر شخص، اما هیچ کسی حق ولایت ندارد غیر بابایش. س: خودش انتخاب کرده. ج: غیر بابایش، ؟؟؟ بقیه را برای چه گفتی؟ س: ؟؟؟ ج: فقط برای این است که یک مثلاً شیره سرشان بمالی، یک احترامکی از ... س: ؟؟؟ ج: آن‌جا چه لازم می‌آید؟ آن‌جا هرج و مرج لازم می‌آید؟ س: ؟؟؟ ج: آن‌جا مشکلی پیش نمی‌آید. س: ؟؟؟ ج: لغویت هم لازم نمی‌آید آن‌جا. ولی خیلی، آن‌جا لغویت هم لازم نمی‌آید. س: چرا لازم نمی‌آید؟ ج: می‌دانم هر روز هر کسی یک‌جوری، آخر جامعه گفتند، امور شخصیه را نباید با امور جامعه و یک ملت و یک امت خلط کرد. آن‌جا بله یک بحث داریم که بچه‌ای یک مالی دارد حالا پدر صلاح می‌داند حتی آن‌جا هم بعضی از فقها گفتند جد مقدم بر پدر است چون هم بر پدرش ولایت دارد و هم بر نوه‌اش ولایت دارد بر هر دو. س: ؟؟؟ ج: حالا آن‌جا قاضی دیگر، س: ؟؟؟ ج: حالا این‌ها بله، یک اختلافاتی هم، یک فروعی این‌جاها دارد. ⏹«و یردُ علی الاحتمال الثالث» احتمال ثالث همین بود که نه جعل منصب برای همه نمی‌شود، جعل منصب برای یکی از فقها می‌شود و آن یکی هم که جعل منصب برایش فرموده آن اجازه إعمال یا وجوب إعمال دارد. خب اشکال این یکی این است که خود صاحب مقال فرموده که «أنّهُ کیف یُعیّن من جُعِل له الولایة الفعلیة فإن لم یکن طریقٌ الی التعیین صار الجعل لغواً و هو قبیح و إن قیل بالانتخاب قلنا فیصیر النصب لغواً و الإمامة إنعقد بالانتخاب له لا به» و اگر شما این‌جا هم بگویید که با انتخاب روشن می‌کند خب اشکال همان اشکالی است که توضیح دادیم. که ؟؟؟ پس همان منتخب را ولیّ قرار بده نه این که بیایی یک کسی مجهول الحالی را ؟؟؟ طریق بخواهید قرار بدهید برای آن. علاوه بر این که اشکال روشن‌تر آن این بود که از این دو تایی که ایشان گفته اشکال روشن‌تر آن همان بود که عرض کردیم. و آن این است که این خروج از فرض است. این نصب عام نشد این نصب یک نفر شد که حالا یک طریقی برای پیدا کردن آن یک نفر قرار می‌دهد که به آن نمی‌گویند نصب عام. ⏪ ادامه دارد.... @salmanraoofi
✳️ واقعه‌ای سخت 🔸امام خمینی در 26 فروردین 1368 در نامه ای خطاب به وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی علت تصمیم خود در برکناری آقای منتظری را تبیین کردند . متن نامه سوم امام به این شرح است : بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم خدمت فرزندان عزیز، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، و وزرای محترم ـ دامت افاضاتهم 🔹با سلام، شنیدم در جریان امر حضرت آقای منتظری نیستید و نمی‏‌دانید قضیه از چه قرار است. همین قدر بدانید که پدر پیرتان بیش از دو سال است در اعلامیه‌‏ها و پیغام‌ها تمام تلاش خود را نموده است تا قضیه بدین جا ختم نگردد، ولی متأسفانه موفق نشد. از طرف دیگر وظیفۀ شرعی اقتضا می‏کرد تا تصمیم لازم را برای حفظ نظام و اسلام بگیرد. لذا با دلی پرخون حاصل عمرم را برای مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم. 🔸ان‏شاءاللّه‏ خواهران و برادران در آینده تا اندازه‏ای روشن خواهند شد. سفارش این موضوع لازم نیست که دفاع از اسلام و نظام شوخی بردار نیست؛ و در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد. توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللّه‏ و برکاته.68/1/26 روح‏ اللّه‏ الموسوی الخمینی(صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۵۰) 🔻 البته این نامه بی خبری برخی مسئولان نظام و تفاوت معنادار افق فکری و بصیرت تاریخی امام با آنها را نشان می دهد که البته جای بسی تعجب و تاسف است.بگذریم از اینکه برخی مسئولان و مقامات روحانی حتی در پی رحلت امام نیز هنوز به ماهیت آقای منتظری پی نبرده بودند و نسبت به او گرایش داشتند. برخی از تلگرام ها و نامه های او را در اختیار صداوسیما می گذاشتند تا پخش شود.سفارش می کردند که حرم را برای او خلوت کنند و از او تجلیل به عمل آورند.. نان امام را می خوردند و آش دیگران را هم می زنند. (فصلنامه پانزده خرداد، ش۱۱، ص۲۵۵) 🔹🔹🔹 www.Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
👓 رهبر انقلاب چندسال قبل به اعضای فرمودند: بخاطر خدا چندسال درستان را تعطیل کنید و به وضع طلاب رسیدگی کنید! حال که درسها تعطیل است، بعضی از اعضای محترم درس آنلاین مسائل کرونا گذاشته اند!! اولین درس کرونا است که شما مسئول آن هستید! درس خارج هم نیست، درس سطح است!! 💬 سریع الرضا @HozeTwit
باسمه تعالی بزرگوارانی مکرر پیشنهاد میدهند یا سوال دارند برنامه ی برای اجتهاد دارید بله میتوانم یک برنامه تفصیلی بدهم برای ماه مبارک رمضان افرادی که قطعا در درس شرکت خواهند کرد پیشنهاد بدهند چه بحثی داشته باشیم بحث فقهی و اصولی میزان الاعلمیه (میزان اعلمیت) که رساله ای ناقص در این باره نوشته ام و بحث بسیار مهمی است بحث برنامه ای برای اجتهاد ادامه بحث مکتب شناسی فقهی آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله یکی از پیشنهادات را ان شاءالله در ماه مبارک رمضان به بحث خواهم گذاشت والسلام @salmanraoofi
۴ 🔆دلالت الفاظ بر نهی و تحریم دلالت الفاظ منع و تحظیر - از قبیل نهی، تحریم، لایجوز، لاأحبّ، لاأصلح – بر حرمت تکلیفی یا وضعی بیع، بر یک نسق نیستند و مختلفند. 🔆این اختلاف، هم در استعمالات عرفی و هم در استعمالات شرعی - روایات و آیات - وجود دارد. آنجايي كه منع به لسان تحریم است، حرمت، حرمت مولوی و تکلیفی است. معنای حرمت تکلیفی این است که مقنّن و شارع در این رابطه، به بطلان معامله و عدم نقل و انتقال ثمن و مثمن اکتفا نمی‌کنند، بلکه اقدام به معامله را نیز ممنوع و جرم دانسته و بر آن مجازات وضع می‌کنند. 🔆به نظر ما اینکه بر روی معاملاتِ محرّم تکلیفی تکیه نشده است، به خاطر غفلت از نیّتِ مقنّن و شارع در انجام‌نگرفتن برخی معاملات است که برای آن مجازات وضع‌می‌کنند، و در صیغۀ تحریم، معنای واضحی وجود دارد که اگر لسان دلیل منع و تحظیر، لسان تحریم شد، این امر در نهی تکلیفی و حرمت تکلیفی و نهی مولوی ظهور دارد. 🔆این مطلب را در گذشته بیان کردیم. مؤیّدش آن است که در کلمات فقهای بزرگ ما - قدماء یا متوسّطین مثل مرحوم علّامه و دیگران - وقتی دربارۀ مکاسب محرّمه صحبت می‌شود، گروهی آن را به پنج قسم و گروهی به سه قسم، تقسیم‌بندی می‌کنند. به هر حال، آنهایی هم که تثليث مي‌كنند، در کنار مکاسب محرّم، مکاسب مستحب و مکروه را هم ذکر می‌کنند. 🔆اینکه کسب حرام در کنار کسب مکروه قرار می‌گیرد، قرینه بر این است که حرام، حرام تکلیفی است؛ زیرا اگر حرام وضعی باشد، نوع استعمال آن با نوع استعمال استحباب تفاوت پیدا می‌کند، چرا که مستحب و مکروهِ وضعی نداریم. جلسه ۶ مکاسب محرمه ۱۳۸۳/۱۰/۹ @salmanraoofi
هدایت شده از محمد استوار میمندی
🔰 تراز انقلاب ✍چند روزی است پذیرش حوزه های علمیه آغاز شده است و بار دیگر اردوگاه علمی فرهنگی اهل بیت عصمت و طهارت با جذب سربازانی از جنس عشق و اراده، به دنبال تقویت خود در مسیر سربازی امام عصر علیه السلام است و تلاش دشمنان در دور کردن جوانان از معنویت نیز نمی تواند آرمان خواهی برخاسته از معنویت دینی را که حوزه های علمیه منادیان اصلی آن هستند تحت تاثیر قرار دهد. در این میان مدرسه علمیه معصومیه قم به خصوص در یک دهه اخیر با حضور طلابی که همگی فارغ التحصیلان دانشگاه های مختلف کشور هستند و غالبا با انگیزه نهضت نرم افزاری، تحول در علوم انسانی، نظام سازی و در نهایت تمدن سازی وارد حوزه شده اند و نیز با مدیریت مدیرانی فاضل، انقلابی، هوشمند و باتدبیر و اساتید اهل دانشی در تراز انقلاب اسلامی، مدرسه معصومیه را به عنوان نماد تلاش علمی، عقلانیت انقلابی و دوراندیشی تحول گرایانه قرار داده اند که فارغ التحصیلان آن می توانند به عنوان کنش گران اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در آینده نه چندان دور نقش موثری را در پیشبرد مکتب اهل بیت علیهم السلام با آرمان های انقلابی در کشور و بلکه جهان ایفا کنند. چند روز اخیر یکی از ژورنالیست های رسانه ای، نام مدرسه معصومیه را بار دیگر بر سر زبان ها انداخت تا مأموریت دیگری در راستای پروژه انقلابی زدایی از حوزه انجام شود، همانطور که در دو سه سال اخیر نیز با دو قطبی سازی های حوزه قم و حوزه نجف، حوزه انقلابی و حوزه مستقل، حوزه سیاسی و حوزه غیرسیاسی و حتی اختلاف انداختن بین بزرگان حوزه و دمیدن در آتش برخی از اختلاف مبانی و یا اختلاف سلیقه هایی که لازمه آزاداندیشی و استقلال رأی حوزویان بوده است فتنه های بی سرانجامی را در حوزه مبارکه قم راه بیندازد. آنچه که در این میان ماجرا را مشکوک تر می کند این است که شخصی که از جنس حوزویان نیست و سابقه همراهی با جریان فتنه را در کارنامه دارد با بارانداز فعالیت های حرفه ای خود در قم، خود را دلسوز حوزویان معرفی می کند و با ارتباط خاص با بعضی از افراد و جریان های درون حوزه و نیز اطلاع از اخبار خاص و محرمانه منطقه ای و داخلی و با همان ادبیات ژورنالیستی همچنان در این شهر به دنبال اختلاف افکنی بین حوزویان است و اتفاقا با خوانش خاص سیاسی خود که برخاسته از نگرش غیرانقلابی است همه تشکل ها و افراد موثر انقلابی حوزه را رمی به برچسب های مختلف می کند. اگر چه رعایت تقوا، انصاف، دوراندیشی، عقلانیت، دقت در موضع گیری، اخلاق مداری و مهرورزی برای هر طلبه انقلابی اصلی ضروری است و همگان باید به آن پایبند باشند و از این طریق به دنبال جذب حداکثری در مسیر حرکت به سمت آرمان های انقلاب باشند اما دخالت فتنه گون عده ای در امور حوزه مقدسه قم نیز امری نیست که برای مومنان جامعه قابل تحمل باشد و سعه صدر استراتژیک مسئولان حوزه و مومنان جامعه نیز نباید سبب سوء استفاده شود. مدیران، اساتید و طلاب مدرسه علمیه معصومیه قم در کنار دیگر مدارس علمیه کشور آماده اند تا رسالت بزرگ خود را بر اساس گام دوم انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری«دام ظله العالی» و توصیه های مراجع معظم تقلید«دام ظلهم» به سوی جامعه پردازی و تمدن سازی نوین اسلامی انجام دهند. @ostovarmeymandi http://eitaa.com/joinchat/839385090C17be5777cc
هدایت شده از روزنه
تکرار تلخ فعالیت باند در حوزه علمیه قم و را بشناسیم و بگیریم! 💥اختصاصی @rozaneebefarfa 🔻🔻🔻 وقتی برخی یادداشت‌های درباره را خواندم یکه خوردم. به ناگاه یاد ماجرای باغ سلیمان خان و نقش سید اسدالله در بیوت حوزه نجف افتادم. مجمع سلیمان خان میکده به ریاست اردشیر ریپورتر تشکیل گردید و اکثر اعضای آن بابی یا بهایی بودند و در حدود ۱۳۲۱ق، سه سال پیش از وقایع مشروطه، در تهران تشکیل گردید. خرقانی از ارکان این تشیلات بود و از سوی این تشکیلات ماموریت یافت به حوزه نجف برود. او که از بابی‌های نهان‌روش بود، به نجف رفت و کم کم در بیوت نجف خصوصا بیت آخوند خراسانی نفوذ کرد. وی انجمنی مخفی در نجف راه انداخت که نیروهایی را که زمینه انحراف را داشتند، جذب میکرد و آنها را اموزش میداد و خوراک فکری‌ای مانند روزنامه حبل المتین کلکته و کتاب‌های روشنفکران ایرانی را در اختیارشان قرار می‌داد. (تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملک‌زاده، ج۴، ص۲۳۹و۲۴۴-۲۴۵) او در دوران مشروطه موفق شد که ثمره تلاشش را ببیند و در بیت آخوند سخت مورد اعتماد افرادی چون دو فرزند آخوند میرزا احمد و میرزا مهدی و دامادش شیخ اسحاق آیت الله‌زاده رشتی قرار گرفت و در مواقع حساس مشاوره می‌داد. او در همین دوران موفق شد که به تدریج وجهه شیخ نوری و سایر شریعت خواهان ایران را نزد آخوند و سایر مراجع نجف خراب کند و مطالبات دقیق و عمیق آنها را در حد دعواهای شخصی برای کسب قدرت، تقلیل دهد. (مبارزه با محمدعلی‌شاه، به کوشش ایرج افشار، ص۴۲۶-۴۲۷) اعلامیه‌ها و فتاوایی هم از سوی خرقانی در تایید افراد ناسالم و در مقابله با افراد سالم گرفته شد که اثار مخربی در مشروطه ایران به جا گذاشت. خرقانی در نامه‌ مخفیانه گزارشی که به تقی‌زاده در تهران نوشته بود، در انتهای نامه اشاره کرده که هر چه از نامه‌ها و فتاوا لازم دارید، بیان کنید تا از اینجا بگیرم و برای شما بفرستم! که این نشان از عمق تاثیراتی که خرقانی در نجف به جا گذاشت. (اوراق تازه‌یاب مشروطیت، به کوشش: ایرج افشار، ص۴۴۵و۴۷۴) میثم عبداللهی روزنه٬ دریچه ای به تحولات حوزه علمیه قم 👇 @rozaneebefarda