eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سلمان رئوفی
باسمه تعالی هر حوزه ای تمایل داشته باشد برای تدریس اصول الموجز یا حلقات و فقه هر بابی خصوصا فقه ۵ (متاجر) آمادگی دارم. دوستانی که تمایل دارند در خدمت باشم می توانند به مسئولین محترم مدرسه پیشنهاد بدهند سوابق علمی بنده با شرمندگی به شرح زیر است https://eitaa.com/salmanraoofi/2163 https://eitaa.com/salmanraoofi/2164 والسلام
۸ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول 🔆تبویب مرحوم مظفر این تبویب داراى یک مقدمه و چهار مقصد است. مرحوم مظفر در مقدمه، از مبادى تصوریه و مباحث وضع تا مشتق گفت‌وگو می‌کند. مقصد اول: مباحث الفاظ است که شامل: مباحث اوامر، نواهى، مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین می‌باشد. مقصد دوم: استلزامات عقلیه نام دارد که دو بخش دارد؛ بخش اول، مستقلات عقلیه است که به بحث از حُسن و قبح عقلى اختصاص یافته و بخش دوم، غیر مستقلات عقلیه است که در آن از اجزاء، ضد، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد و… بحث می‌شود. مقصد سوم: مباحث حجت است که شامل بحث از قطع، امارات و تعارض ادله می‌باشد. مقصد چهارم: اصول عملیه است که البته تنها بحث استصحاب در کتاب‌هاى اصول فقه یافت می‌شود. گویا ایشان مؤلف به نوشتن دو بحث برائت و اشتغال نشده است. همان‌طور که گفتیم، جوهره تبویب مظفر همان تبویب پیشنهادى محقق اصفهانى است، منتها با تفاوت‌هاى زیاد. از جمله تفاوت‌هاى تبویب مظفر با تبویب اصفهانى، این است که ایشان در مباحث عقلى، یعنى مقصد دوم کتاب خویش، علاوه بر غیر مستقلات عقلیه، از مستقلات عقلیه نیز بحث می‌کند. البته خود نگرش ایشان در تقسیم مباحث عقلى اصول به مستقلات عقلى و غیر مستقلات عقلى و برجسته نمودن این دو بحث، جالب است که محقق اصفهانى به آن التفات نداشته است. تفاوت دیگر این است که وى بحث از استصحاب را هم‌چون دیگر محققان اصولى بعد از شیخ اعظم، در اصول عملیه مطرح می‌کند؛ حال آن‌که مرحوم اصفهانى در حجج مطرح کرده بود. تمایز دیگر این‌که، ایشان مبادى تصورى و تصدیقى لغوى و احکامى را مطرح نمی‌کند، بلکه برخى مباحث لغوى و وضع را در مقدمه می‌آورد و دیگر مبادى احکامى را در لابه‌لاى بحث‌هاى خویش در مقصد اول ذکر می‌نماید. از دیگر امتیازات تبویب مرحوم مظفر این است که ایشان براى بحث از تعارض ادله باب مستقلى باز نکرده، بلکه در مباحث حجت به آن می‌پردازد؛ حال آن‌که محقق اصفهانى باب چهارم تبویب خویش را به تعارض ادله اختصاص داده بود. از دیگر ویژگی‌هاى تبویب مرحوم مظفر، آسانى آن براى به خاطر سپارى مطالب در ذهن و تا حدى استحکام منطقى‌اش می‌باشد که البته روانى قلم و ملاحت کلام ایشان نیز در سهل الوصول بودن مطالب، بی‌تأثیر نیست. هم‌چنین ایشان بار دیگر، بحث قیاس و استحسان و مصالح مرسله و سد ذرایع را در مباحث حجت وارد کرده و به نقد و بررسی آن می‌نشیند؛ این در حالى است که مدتى بود که این مباحث از اصول فقه شیعى به فراموشى سپرده شده بود و به آن پرداخته نمی‌شد. شاید ریشه این فراموشى به قوانین میرزاى قمى و بعدها شیخ و محقق خراسانى برگردد که شاگردان دیگر آنان نیز به تبعیت از اساتید خویش این مطالب را در اصول خود مطرح نکرده‌اند که البته طرح مجدد آن توسط مرحوم مظفر، کارى به‌جا و شایسته می‌نماید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 هر تلاشی «جهاد» نیست... 📍 شرح معنای «جهاد» در منطق اسلام 🗓 گزیده‌ای از بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ @qom_khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ در این جنگ بی‌امانِ حق و باطل، در کجای جبهه‌ی «جهاد تبیین» ایستاده‌ای؟ 🗓 گزیده‌ای از بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ @qom_khamenei_ir
۹ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول 🔆تبویب شهید صدر مرحوم صدر که داراى هوشى سرشار و استعدادى عجیب بوده است، همان‌طور که در علوم دیگر نظیر: فقه، منطق، فلسفه، اقتصاد اسلامى و… ابداعاتى داشته، در اصول نیز تحولات و تأسیسات زیادى را از خویش به یادگار گذاشته است. 🔆وى با ارائه تعریفى جدید براى علم اصول فقه و قرار دادن موضوعى نو براى آن و نیز با مطرح کردن مبناى حق الطاعه در قطع، ظن و شک و مبناى حساب احتمالات در اجماع و شهرت و… هم به لحاظ محتوایى و هم از جهت شکلى، اصول را دگرگون ساخته و به تکامل و پختگى مطلوبى رسانده است. 🔆از این رو به‌جاست که کلمات ایشان را در این باب با تفصیل بیش‌تر و دقتى ژرف‌تر مورد بحث و بررسى قرار دهیم. 🔆محقق صدر در ابتداى کتاب بحوث فى علم الاصول که تقریرات درس ایشان به قلم محقق محترم آقاى سید محمود‌ هاشمى است، بحث نسبتاً مفصلى از تبویب در علم اصول ارائه می‌نماید که خلاصه‌ای از آن را در این‌جا می‌آوریم. شهید صدر پیش از ارائه تقسیم پیشنهادى خویش، تبویبى را که مرحوم آیت الله خوئى ره به تبعیت از بزرگان پیشین ارائه کرده، نقل و نقد می‌کند. آقاى خوئى مباحث اصولى را به چهار قسمت تقسیم می‌کند: «١ـ ما یوصل الى معرفه الحکم الشرعى بعلم وجدانیٍّ، و هذا هو مباحث الاستلزام العقلی؛ ٢ـ ما یوصل الى معرفه الحکم الشرعی بعلم تعبدیٍّ، و هذا على ضربین: الف) مایکون البحث فیه عن الصغرى بعد الفراغ عن الکبرى و هذا هو مباحث الالفاظ بأجمعها. ب) ما یکون البحث فیه عن الکبرى، و هذا هو مباحث الحجج و الامارات الظنیه؛ ٣ ـ ما یبحث فیه عن الوظیفه العملیه الشرعیه للمکلفین عند العجز عن معرفه الحکم الواقعی بعلم وجدانی أو تعبدی، و هذا هو مباحث الاصول العملیه الشرعیه؛ ۴ـ ما یبحث فیه عن الوظیفه العملیه العقلیه فى مرحله الإمتثال عند فقدان ما یعیّن الوظیفه الشرعیه و هذا هو مباحث الاصول العملیه العقلیه.» مرحوم صدر در نقد این تبویب می‌فرماید: «اگر این تقسیم، صرف سلیقه و ذوق شخصى باشد مشکلى نیست؛ اما اگر این تقسیم به لحاظ نکته‌ای عقلى و منطقى صورت گرفته که عبارت از طولیت و ترتب میان اقسام مذکور در عملیات استنباط است به نحوى که نباید پس و پیش شود، اشکالات فراوانى دارد که به برخى از آن‌ها اشاره می‌کنیم: اولاً: بین دو قسم اول، چنین طولیتى که ادعا شده است، موجود نیست. ثانیاً: در درون خود مجموعه دوم و نیز در درون مجموعه سوم، این طولیت یافت نمی‌شود؛ زیرا حجج و امارات همه در یک مرتبه نیستند و نیز همه اصول عملیه شرعیه در یک مرتبه قرار ندارند؛ بلکه در عملیات استنباطى؛ بعضى بر بعضى دیگر مقدم می‌باشند؛ مثلا علم تعبدى که از دلالت قطعى‌السند حاصل می‌شود، بر آن‌چه که از دلالت دلیل ظنى به دست می‌آید، مقدم است یا وظیفه شرعى‌ای که با استصحاب ثابت می‌شود، بر وظیفه شرعى‌ای که با برائت ثابت می‌گردد، مقدم است. ثالثاً: تأخر قسم چهارم از قسم سوم بنا بر همه مبانى موجود در اشتغال عقلى درست نیست، بلکه تنها طبق برخى از این مبانى پذیرفته است؛ زیرا یکى از مبانى موجود در این باب، علیت علم اجمالى براى موافقت قطعیه است و این یعنى آن‌که حکم عقل به اشتغال تنجیزى بر اطلاق دلیل برائت شرعى حاکم است. و حتى اگر هم‌چون محقق نایینى، تمایز بین اصول و اماره را به سنخ مجعول بودن آن‌ها برگردانیم، هرچند اشکال‌های بالا بر آن وارد نمی‌شود، اما اشکال دیگرى متوجه آن است که در این صورت، اصل محرزى مثل استصحاب نه از اماره خواهد بود و نه از اصول غیر محرزه و در این حالت باید که قسم سومى هم بین این دو، فرض نمود. افزون بر این‌که مبناى صحیح در تمایز میان اماره و اصل، این است که حکم ظاهرى در اماره، نتیجه ایجاد تزاحم بین ملاکات واقعى در مقام حفظ و تقدیم بعضى از آن‌ها با ملاک قوت احتمال می‌باشد و حکم ظاهرى در اصل، نتیجه تزاحم مذکور با تقدیم برخى از آن ملاک‌ها به لحاظ ملاک اهمیت محتمل است. بنابراین، مبناى محقق نائینى در این مسئله قابل پذیرش نیست.» 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
۱۰ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول در ادامه، محقق صدر تبویب خود از علم اصول را به تفصیل بیان می‌کند: وی تحت عنوان «المقترح فى تقسیم علم الاصول» چنین می‌گوید: «مسائل اصولى دربردارنده بحث از «ادله مشترک براى استنباط فقهى» است که این ادله، به دو لحاظ تقسیم می‌شوند: ١- از حیث نوع دلالت و این‌که لفظى، عقلى یا شرعى است که در این صورت، کشف از واقع می‌کنند و به آن اماره می‌گویند، یا این‌که اصلاً کشف از واقع نمی‌کنند که از آن، به اصول تعبیر می‌کنند؛ ٢- از حیث نوع دلیل بنفسه و این‌که آیا مرتبط با شارع است یا خیر و نیز از حیث سنخ مجعولٌ فیه و این‌که طریقیت و علمیت دارد یا منجزیت یا صرفاً وظیفه عملى را تعیین می‌کند. اما بحث از همه اقسام مذکور، متفرع بر بحث از اصل موضوعى «حجیت قطع» است، چرا که بدون بحث از حجیت قطع، هیچ اثرى بر بحث‌هاى بعدى نمی‌توان بار کرد؛ زیرا بحث‌هاى بعدى بدون پشتوانه می‌شوند. نیز از آن‌جا که با این ادله به دنبال استنباط حکم شرعى هستیم، لازم است در مقدمه و پیش از هر بحثى، از مسئله دیگرى نیز سخن بگوییم که بحث از حکم شرعى و حقیقت آن و انقساماتش به واقعى و ظاهرى، تکلیفى و وضعى و… می‌باشد. از این رو، شیوه مطلوب آن است که براى ورود به مسائل این علم، به دو بحث به عنوان مقدمه و مبادى عام علم اصول اشاره شود که عبارت است از: «بحث قطع و بحث از حقیقت حکم و اقسامش». در ادامه، محقق صدر می‌گوید: بعد از این مقدمه، مسائل علم اصول را می‌توان به یکى از دو مقیاس زیرین تقسیم نمود: ملاک اول: تقسیم به لحاظ نوع دلیلیت ١ـ مباحث الفاظ: متضمن بحث از دلیلیت لفظى و چیزهایى است که به تشخیص ظهورات لغوى یا عرفى برمی‌گردد و نیز هر بحث لغوى اصولى و بحث از ظهور حالى یا سیاقى که می‌تواند کاشف از حکم شرعى باشد، هرچند در لفظ نباشد، نظیر دلالت فعل و تقریر معصوم بر حکم شرعى، در آن داخل می‌شود. ٢ـ مباحث استلزام عقلى، که متضمن بحث از دلیلیت عقلى برهانى غیر استقرایى است که شامل هر قاعده عقلى برهانى‌ای که امکان استنباط حکم شرعى از آن وجود دارد، می‌شود که خود بر دو قسم است: الف) مستقلات عقلیه: در آن، از قاعده عقلى‌ای بحث می‌شود که بدون ضمیمه شدن مقدمه شرعى به آن، منتج حکم شرعى است. که از آن به ملازمه بین عقل و شرع در تحسین و تقبیح تعبیر می‌شود. لذا در این‌جا، ابتدا از حقیقت حکم عقلى به تحسین و تقبیح و سپس از قاعده ملازمه، یعنى قاعده «کلما حکم به الشرع حکم به العقل» بحث می‌شود. ب) غیر مستقلات عقلیه: در آن از قواعد عقلى‌ای بحث می‌شود که با ضمیمه شدن مقدمه‌ای شرعى به آن‌ها منتج حکم شرعى خواهند بود که شامل همه مباحث علاقات و اقتضائاتى است که عقل بین حکم و موضوعش و یا متعلقش درک می‌کند. ٣ـ مباحث دلیل استقرایى: شامل بحث از اجماع، سیره و تواتر می‌باشد که بر اساس حساب احتمالات و استقرا استوار است. قبل از ورود در این مباحث، به صورت اجمالى نکاتى درباره حقیقت دلیل استقرایى گفته می‌شود. ۴ـ حجج شرعى: متضمن بحث از ادله‌ای است که دلیلیتشان با جعل شرعى ثابت می‌شود. حجج شرعى دو قسم است: الف) امارات؛ ب) اصول عملیه شرعى. شایسته است که پیش از ورود به این دو بحث، مقدمه‌ای ذکر گردد که در آن، بحث مربوط به جعل دلیلیت و حجیت شرعى با اقسام گوناگونش آورده شود. و نیز فرق جوهرى میان حجیت اصل و حجیت اماره و انواع و مقدار آثارى که با هر یک از این دو ثابت می‌شود، ذکر گردد و در نهایت هم بحثى درباره چگونگى تأسیس اصل هنگام شک در دلیلیت شرعى آورده شود. ۵ـ اصول عملیه عقلى: اصولى است که عقل، آن‌ها را در جهت حکم شرعى در موارد شک بدوى یا مقرون به علم اجمالى در متباینین یا اقل و اکثر، ثابت می‌کند. در این فصل هم‌چنین از کل مسائل اشتغال عقلى و قاعده قبح عقاب بلا بیان عقلى و تخییر عقلى بحث می‌شود. در آخر هم خاتمه‌ای شامل بحث از تعارض میان ادله و احکام تعارض آورده می‌شود. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
♦️ چالش هسته‌ای ♦️ ✅ برگزاری دوره ی سلسله 🔻 با رویکرد 1️⃣ روایت اول: چالش هسته‌ای "همراه با برگزاری کلاس‌ها، نشست‌ها و اردوهای علمی برای طلاب سطح عالی و خارج" 📚 سرفصل‌ها: 1️⃣ مساله هسته‌ای 2️⃣ طرح کلی اندیشه اسلامی 3️⃣ زندگی سیاسی اهل بیت علیهم السلام 4️⃣ حوزه و انقلاب اسلامی 5️⃣ اندیشه مقاومت 6️⃣ مساله هسته‌ای و رسانه 🔰 اساتید دوره: - حجت الاسلام والمسلمین دکتر - حجت الاسلام و المسلمین - حجت الاسلام و المسلمین - حجت الاسلام و المسلمین - دکتر - و سایر اساتید کشوری 🎁 مزایای دوره: 1️⃣ اعطای مدرک و گواهی پایان دوره 2️⃣ ثبت امتیاز و حمایت مرکز نخبگان حوزه 3️⃣ ثبت به عنوان مبلغ تخصصی 4️⃣ حمایت از پایان نامه ها و چاپ مقالات پژوهشی مرتبط 5️⃣ حمایت مالی و معرفی برگزیدگان به مراکز آموزشی و پژوهشی 🔹🔸جهت ثبت نام اطلاعات خود را به آی دی @mohjat در پیام رسان ایتا ارسال کنید. ⏰ مهلت ثبت نام: از اول تا دوازدهم بهمن ماه 💠 مرکز مطالعات راهبردی حوزه و انقلاب اسلامی
🔔نشریه «مناهج» با موضوع «روش‌شناسی علوم اسلامی» فراخوان مقاله داد 🔖پروانه انتشار دوفصلنامه علمی روش شناسی علوم اسلامی به زبان فارسی و گستره ملی و سراسری به صاحب امتیازی مرکز تخصصی آخوند خراسانی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، مدیر مسئولی حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی و سردبیری حجت‌الاسلام والمسلمین علی رحمانی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شد. 📝این نشریه با عنوان «مناهج» که در حال اخذ رتبه علمی پژوهشی است، در ۱۴ محور فراخوان مقاله داده است که پژوهشگران می‌توانند در هر موضوعی از موضوعات علوم اسلامی همچون فقه و اصول، کلام و فلسفه و تاریخ و سیره و علوم قرآن و حدیث مقالات مرتبط با روش شناسی و معرفت شناسی را از طریق سامانه دوفصلنامه ارسال نمایند و از امتیازاتی چون «ارزیابی و نشر رایگان مقالات دریافتی و چاپ در دو شماره اول»، «برخورداری مقالات از اعتبار رتبه علمی پژوهشی مقاله (با توجه به تعمیم امتیاز به شماره‌های نخست)» و «تقدیر مالی از نویسندگان (۳۰ تا ۵۰ میلیون ریال)» بهره‌مند باشند. 📌علاقه‌مندان تا ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ فرصت دارند مقالات خود را ارسال نمایند. 👈 اطلاعات بیشتر + محورهای فراخوان مقالات: https://b2n.ir/p77706 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
۱۱ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول ملاک دوم: تقسیم به لحاظ نوع دلیل طبق این ملاک، مباحث اصولى به ۲ قسم اصلى تقسیم می‌شوند: ١ـ ادله: عبارت است از قواعد اصولى که تعیین‌کننده وظیفه مکلف در مقابل حکم شرعى با ملاک کشف از آن است. ٢ـ اصول عملیه: قواعدى است که تعیین‌کننده وظیفه عملى مکلف بدون ملاک کشف از حکم شرعى می‌باشد. قسم اول با بحث‌هاى عامی درباره ادله آغاز می‌گردد، همان‌گونه که در منهج سابق به آن اشاره شد. سپس ادله را به ادله شرعیه و ادله عقلیه تقسیم می‌کنیم. بحث از دلیل شرعى را در ۳ جهت پى می‌گیریم: الف) تحدید دلالات دلیل شرعى ب) در اثبات صغراى دلیل شرعى؛ یعنى اصل صدورش از شارع ج) حجیت این دلالات آنگاه در خود جهت اول دلیل شرعى به ۲ قسم لفظى و غیر لفظى تقسیم می‌شود و دلالات دلیل شرعى لفظى را از دلالات دلیل شرعى غیر لفظى، یعنى فعل و تقریر معصوم، جدا می‌کنیم. در بحث از دلالات دلیل شرعى لفظى، مقدمه‌ای را ذکر می‌کنیم که شامل مباحث وضع و هیأت و دلالات لغوى و مجازى است؛ چرا که تمام این مقدمه مربوط به دلالت دلیل لفظى است. هم‌چنین در بحث از دلالات دلیل شرعى لفظى، مسائلى نظیر: صیغه و ماده امر، صیغه و ماده نهى، اطلاق، عموم، مفاهیم و غیر از اینها از قواعد و ضوابط عام ادله لفظى داخل است و در دلالات دلیل شرعى غیر لفظى، از امورى که از طریق ضوابط عام ظهور عرفى یا قرینه عقلى‌ای که از عصمت شارع ناشى شده و دلالت بر فعل یا تقریر معصوم ع داشته باشد، بحث می‌شود. در جهت دوم، از وسایل ممکن براى اثبات صدور دلیل از شارع صحبت می‌کنیم؛ نظیر: تواتر، اجماع، سیره، شهرت و خبر واحد. در جهت سوم از حجیت این دلالت‌ها و این‌که آیا ظاهر کتاب و سنت قابل اعتماد و أخذ است یا خیر و سایر چیزهایى که به این مسئله مرتبط است و نیز از تبعیت دلالت التزامى از دلالت مطابقى در حجیت بحث می‌شود. بعد از دلیل شرعى، دلیل عقلى در دو بحث مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه مطرح می‌گردد که شامل همه مباحثى است که در منهج سابق به آن اشاره شد. در بحث از دلیل عقلى، هم به بحث صغروى در صحت قضیه عقلى و درجه تصدیق عقل نسبت به آن می‌پردازیم و هم به بحث کبروى در حجیت ادراک عقلى در استنباط حکم شرعى از آن. اما در بحث از اصول عملیه، ابتدا مباحث عامی نظیر بحث از زبان اصول و تمایزاتش با ادله و عدم مطابقت مدلول التزامى از مدلول مطابقى در اصول عملیه را مورد بحث قرار می‌دهیم. بعد وارد خود بحث اصول عملیه شده و در ابتدا، از وظیفه مقرر براى شبهه مجرد از علم اجمالى به جامع تکلیف بحث کرده و سپس وارد بحث از میزان تغیّرى می‌شویم که در فرض وجود علم اجمالى در مسئله، بر آن حادث می‌شود. در قسمت اول، برائت و استصحاب داخل است و در قسمت دوم اشتغال و اقل و اکثر. در خاتمه هم، نظیر منهج سابق، بحث از تعارض ادله و اصول، اقسام و احکام آن‌ جاى می‌گیرد[۱۹] این خلاصه‌ای از کلام ایشان در کتاب بحوث بود که از منطقى و عالمانه بودن تحقیق ایشان و پختگى و یکدستی این کار حکایت دارد. آنچه در تبویب ایشان برجسته است، ترتیب منطقى و مبادى‌گونه مباحث بر یکدیگر است. لذا براى نقد این تبویب تنها باید اشکالات منطقى و نه سلیقه‌ای، بر آن کرد؛ در حالى که تا پیش از تبویب ایشان، اکثر تبویب‌ها سلیقه‌ای بوده و برخى دیگر که سلیقه‌ای محض نبوده‌اند، ترکیبى از ترتب منطقى و سلیقه در آن‌ها اعمال شده بود؛ مثلاً تبویب مرحوم شیخ و محقق خراسانى و تبویب علامه مظفر و یا به تبویب‌هاى جدید معاصرین، نظیر تبویب مرحوم مطهرى، و آقایان فضلى و مکارم شیرازى، همگى ترکیبى از سلیقه و ترتب منطقى‌اند؛ هرچند تبویب محقق اصفهانى از اشکال سلیقه‌ای بودن تا اندازه‌ای دورتر است. ویژگی‌هاى تبویب شهید صدر ١ـ از ویژگی‌هاى بسیار مهم تبویب محقق صدر، قرار دادن بحث قطع به عنوان عنصرى مشترک در اول مباحث اصولى است، با این توجیه که قطع به مثابه پشتوانه و نقطه اتکایى است که بحث در بقیه مسائل اصولى و ظن و شک را روا می‌شمارد و بدون آن این جواز مورد تشکیک قرار می‌گیرد؛ یعنى این مباحث بدون بحث از قطع سست بوده و از خاستگاه مطمئن بی‌بهره خواهند بود. ٢ـ ویژگى دیگر، بحث از ماهیت حکم به عنوان عنصر مشترک دیگرى در ابتداى اصول است که پیش‌تر از ایشان محقق اصفهانى تحت عنوان مبادى احکامیه چنین کرده بود و به حق این دو امر (قرار دادن بحث قطع و ماهیت حکم در ابتداى مباحث اصول) کارى شایسته و قابل ارج بوده و به دلایل خاص خویش، کاملاً صحیح و پذیرفتنى است. ٣ـ امتیاز دیگر این تبویب، جداسازى بحث ادله شرعى لفظى از غیر لفظى است که موجب توجه بیش‌تر به دو بحث مهم فعل و تقریر معصوم ع گردیده است که در تبویب‌هاى پیشین مشاهده نمی‌شود. [۱۹]. سید محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، ج ١، ص ۶١ - ۶۲ 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
۱۲ 🔆چشم‌اندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول ۴ـ ایشان اصول را بر مبناى حق الطاعه، به جاى قاعده قبح عقاب بلا بیان عقلى، استوار ساخته است و از این رو، بحثى بسیار مهم و شایسته درباره حق الطاعه در اصول خویش مطرح نموده است. ۵ـ یکى از کارهاى اساسى مرحوم صدر در این تبویب این است که همواره پیش از ورود در یک بحث، تمام مقدمات لازم براى آن را بیان کرده و ابهامات تصورى و مفهومى را نیز رفع می‌نماید. این کار باعث روشن‌تر شدن مباحث شده و تا حد زیادى ابهام‌هاى ناشى از خلط مباحث، جدل یا مغالطه در بحث را برطرف می‌کند. ۶ـ بحث از «سیره و بناهاى عقلایى» که در مباحث حجج از اهمیت بسیارى برخوردار است، در تبویب مرحوم صدر بابى مستقل دارد و به تفصیل به آن پرداخته می‌شود. در حالى که این بحث، به رغم اهمیت بسیار آن، از سوى اصولى‌ها به صورت جدا و مستقل طرح نمی‌شود و تنها در لابه‌لاى برخى از مباحث دیگر به آن اشاره می‌گردد. ٧ـ از آن‌جا که شهید صدر بحث‌هاى اجماع، سیره و تواتر را بر اساس «حساب احتمالات و استقرا» ثابت می‌کند، قبل از ورود در این مباحث، به صورت اجمالى درباره حقیقت استقرا و دلیل استقرایى سخن می‌گوید. ویژگی‌هاى دیگرى نیز در این تبویب موجود است که جزئى‌تر بوده اما با مقایسه این تبویب با تبویب‌هاى دیگر، مشخص می‌شود. شایسته است تأکیدى دوباره بر سیر زیبا و کاملاً مستدل تبویب آقاى صدر کرده تا خوانندگان با تأمل بیش‌تر در این تبویب، به عمق کار ایشان پی ببرند. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
نشست جمع میان سلوک فردی و اجتماعی - سخنان استاد امینی نژاد.mp3
16.1M
🔰 جمع میان سلوک فردی و اجتماعی - استاد امینی‌نژاد ▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برگزار شد. ▫️در این نشست استاد علی امینی‌نژاد به ارائه مباحث مربوطه پرداختند. ⏱ زمان: ۳۵ دقیقه 💿 حجم: ۱۵ مگابایت 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
🔰 بیانات استاد علی امینی‌نژاد در نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" ▫️نشست علمی "جمع میان سلوک فردی و اجتماعی" توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه برگزار شد. ▫️در این نشست استاد علی امینی‌نژاد به ارائه مباحث مربوطه پرداختند که اهم فرمایشات ایشان به قرار ذیل است؛ - به قول فرمایش علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ما کاری مهم‌تر از خودسازی نداریم. رسیدن به سعادت حقیقی انسان در بستر سیر و سلوک است و مابقی امور همگی فریب دنیاست. - استعداد افراد در سیر و سلوک مختلف است و دین اسلام برای همه استعدادها برنامه دارد. - عالی‌ترین مدل سیر و سلوک، سلوک فردیِ در دل فعالیت‌های اجتماعی است. - ما قائل به اصالت فرد هستیم اما به نحو غالب، انسان برای رسیدن به سعادت نهایی، چاره‌ای جز حضور در اجتماع ندارد. - از سویی جامعه باید افراد را به سعادت حقیقی برساند اما تا به کی فرد باید منتظر بماند تا جامعه ایده‌آل تشکیل گردد. - انسان باید با اصلاح جامعه دست به اصلاح خود بزند و در دل اصلاح جامعه خودسازی کند. - اولین مقام سیر در این فضا مقام یقظه و بیداری است که مساله اصلاح نیت و اخلاص را در پی دارد یعنی برای انسان روشن باشد که می‌خواهد به کجا برسد. انسان باید دائماً مساله تصحیح نیت را در خود داشته باشد و این با مساله علت غایی پیوند دارد؛ راه را روشن می‌کند، سختی‌ها را آسان می‌کند و نشاط آفرین است. - در ابتدا انسان باید به عزلت بپردازد و خلوت بگزیند. باید متوجه خود و معایب خود باشد. تا ما متوجه اهداف عالی خود نشویم، نمی‌توانیم به سعادت حقیقی برسیم. - در مورد توحد و خلوت گزیدن، ممکن است در ابتدا نیاز باشد که شخص از فضاهای اجتماعی به دور باشد. مشکلی که در رهبانیت مسیحی وجود داشت، ارزش نهایی خلوت بود یعنی خلوت ارزشش موقتی نشد بلکه تا به انتها، به عنوان ارزش باقی ماند. اگرچه فوایدی به دنبال داشت اما در عصر ختمی باعث شد، برکات و آثار حضور در اجتماع را از دست بدهد. - عزلت و خلوت کردن در اسلام، برای حضور اجتماعیِ به نحو عالی است. به نحوی که هم اجتماع از او بهره ببرد و هم او در دل حضور اجتماعی، خودش را بسازد. - سالک باید تمام فعالیت‌های اجتماعی را برای اصلاح نفس خود رقم بزند و اصلاح نفس خود، در ایثار و از خودگذشتگی است. یعنی تا از خود عبور نکنیم، امکان ندارد به اهداف حقیقی دین برسیم. باید به سمت توحید و عشق نسبت به حضرت حق سبحانه و تعالی برویم و این معنا قطعاً با عبور از نفس خود حاصل می‌شود. - عبور از خود یکی از عالی‌ترین مسائل حضور هوشمند در اجتماع است. برای مثال ابتدا در خانواده این اتفاق شروع می‌شود. شخص سالک در خانواده، رعایت نکته‌های سلو‌کی را می‌کند؛ از خود می‌گذرد برای اهل خانه. - سوالی که در اینجا مطرح است، این است که چرا برخی از بزرگان سلوک و معرفت، حرکات اجتماعی‌شان بروز ندارد؟ بله اگر اصل حرکت اجتماعی را انکار کنند، در ورطه رهبانیت مسیحی افتاده‌اند اما توجه کنیم که استعداد‌ها مختلف است و روش‌ها و مدل‌های سلوک اجتماعی به تبع استعدادهای افراد، مختلف است. 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/joinchat/1085734937Cedd3e6f21f
۱۳ با این همه، انتقادهایى نیز بر این تبویب وارد است نظیر: ١- تقسیم نکردن امارات لفظى و غیر لفظى به «معتبر و غیر معتبر» و لذا از امارات غیر معتبر، نظیر: قیاس، استحسان، مصالح مرسله، سد ذرایع و … که در تبویب مرحوم مظفر و بعدها در تبویب آقاى مکارم مشاهده می‌شود. ٢- پیچیدگى تبویب ایشان که شاید به خاطر منطقى بودن و دقیق بودن کار نیز تا حدى نو و ابتکارى بودن عناوین مباحث باشد. افزون بر این، به روز بودن قلم محقق صدر نیز این پیچیدگى را براى ناآشنایان به ادبیات نوین عربى دوچندان کرده است و همین امر در مهجور و غریب ماندن افکار و اندیشه‌هاى مرحوم صدر بی‌تأثیر نبوده است. در این‌جا به همین مقدار بسنده می‌کنیم؛ چرا که خود این بحث نیاز به مقایسه‌ای عمیق میان تبویب‌هاى اخیر و سپس تطبیق آن‌ها با ملاک‌هاى تبویب صحیح دارد که در مقاله‌ای دیگر می‌گنجد. مطلب دیگرى که جاى توجه دارد این‌که مرحوم صدر با دو ملاک، دو نوع تبویب ارائه کرده است که با یکدیگر متفاوت‌اند. لذا بایسته است تفاوت‌ها و برترى‌هاى هر کدام را برشماریم. خوشبختانه، خود ایشان این امر را بر عهده گرفته و تحت عنوان «مقارنه بین التقسیمین» [۲۰] این مقایسه را انجام داده است که خلاصه آن را در این‌جا مرور می‌کنیم. ایشان می‌گوید: ١ـ تقسیم دوم، به روش قدیمی در تنظیم مباحث اصولى نزدیک‌تر است؛ زیرا مثلاً حجیت خبر، در تقسیم دوم در بحث از سنت طرح می‌شود، چون از عوارض سنت است؛ در حالى که تقسیم اول، به شیوه جدید دروس اصولى نزدیک است. ٢ـ تقسیم دوم به گونه‌ای صورت گرفته است که کاربردى‌تر و تطبیقى‌تر است؛ یعنى قواعد اصولى به همان‌گونه که در استنباط فقهى مورد استفاده قرار می‌گیرند، در کنار هم قرار داده می‌شوند؛ مثلاً از آن‌جا که در تطبیق و استدلال فقهى، قواعد اصولى عام در دلیل لفظى، نظیر بحث‌هاى اوامر و نواهى، از قواعد اصولى دخیل در اثبات سند، مانند حجیت خبر واحد و تواتر و سیره و اجماع، جدا نمی‌باشند (زیرا فقیه در استنباط حکم از دلیل لفظى، به دلالت و سند با هم نگاه می‌کند و قواعد اصولى هر دو جهت را در زمان واحد جارى می‌کند) لذا در تقسیم مذکور نیز این قواعد از هم جدا نشده و در یک‌جا تحت عنوان دلیل شرعى بحث شده‌اند؛ در حالى که معمولاً بحث‌هاى الفاظ و ظواهر از بحث حجیت خبر و حتى از بحث حجیت ظهور جدا مطرح می‌شوند؛ هرچند ظهور و حجیت آن براى عملیات استنباط، دو عنصر متلازم و غیر قابل تفکیک‌اند. اما در تقسیم اول به گونه‌ای تبویب شده که اصول به صورت مجرد دیده شده است، لذا مباحث با دقت بیش‌تر و با ترتیب منطقى‌تر و بر اساس نوع دلیلیت تقسیم شده‌اند. از این رو، هر صنف از دلیل، با دقت از صنف دیگر جدا شده و طبعاً تمام مباحث مربوط به آن صنف، ذیل همان بحث آمده است. به این ترتیب، بحث‌ها جایگاه خویش را دقیق‌تر پیدا می‌کنند؛ مثلاً ادله استقرایى، صنف خاصى در تقسیم مذکور محسوب می‌شود که در ضمن آن، از اصول روشن استقرایى هم بحث می‌گردد. یا حجج شرعیه، صنف دیگرى محسوب می‌گردد که در ضمن آن، از اصل حجیت تعبدیه و چگونگى آن نیز بحث می‌شود؛ در حالى که این مباحث با این نظم و سهولت در تقسیم ثانى داخل نبوده و جایگاه چندان دقیق و مشخصى ندارند. مثلاً در تقسیم دوم؛ چون ملاک ذات ادله بود، دلیل لفظى و استقرایى و تعبدى در یک صنف قرار گرفته‌اند (به این خاطر که همه آن‌ها از دلیل واحد استنباط می‌شوند). در نهایت، محقق صدر می‌فرماید: با این بیانات روشن می‌شود که در صورتی می‌توان تقسیم اول را ترجیح داد که به علم اصول نگاهى تجریدى، یعنى جدا و مستقل از تطبیق آن در فقه، داشته باشیم، ولی اگر به مباحث اصولی نگاه تطبیقی کنیم، ترجیح دوم برتر است. به بیان دیگر، انتخاب هر تبویب و برترى آن، به چگونگى نگاه شما به علم اصول و قواعد آن بستگى دارد. خود شهید صدر در درس خارج اصول، تقربیاً طبق روش اول در تبویب حرکت کرده است؛ چون به شیوه و روش رایج در مدرسه شیخ انصارى و پیروانش در اصول نزدیک‌تر است. اکنون نیز در حوزه‌ها نیز همین شیوه متداول است که به تبویب کفایه‌ای مشهور است. اما در کتاب حلقات و تا حدودى در معالم الجدیده، منهج دوم را پیش گرفته است؛ چرا که تبویب دوم به دلیل تطبیقى بودن به محصل اصول در فهم قواعد اصولى و اجراى آن‌ها در فقه و استنباط فقهى کمک فراوانى می‌کند. [۲۰]. سید محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، ج ١، ص ۶١ -۶٢ 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی بنده آمادگی دارم هر کدام از بزرگواران هر درسی را که میخواهند سریع دوره کنند آن درس را تدریس کنم البته با شروط زیر ۱/ جای بحث پردیسان است ۲ / باید منظم تشریف بیاورید ۳/ پیش مطالعه کنید برای درخواست تدریس به @srsr1359 پیام بدهید 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🏴 پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب به مناسبت رحلت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی بسم الله الرحمن الرحیم با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانه‌های حوزه‌ی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقه‌ترین عالم دینی در آن حوزه‌ی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذه‌ی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب می‌شدند و پس از آن هم همواره درباره‌ی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره‌مند میساختند. قریحه‌ی شعری، حافظه‌ی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه‌ی علمیِ دینیِ کشور مایه‌ی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه‌ی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆شعر مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی در عرض ارادت به حضرت بقیت الله با صدای دلنشین سید مجید بنی فاطمه در محضر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام تسلیت حضرت آیت الله سیستانی حفظه الله 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🔆حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی: در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها است 🔅به مناسبت ارتحال حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی 🔆دليل الحكومة و الولاية في عصر الغيبة للفقهاء 🔆ففي الغيبة الكبري أو الطُّولي التي يطول زمانها كما أخبر به النبي صلي الله عليه و آله لا بد بطريقٍ أولي للإمام من رعاية مصالح شيعته، و دفع ما يؤدي إلي ضياع أمرهم و انحلاله، و ذلك بنصب القيِّم علي أمورهم، الحافظ لشئونهم الاجتماعية و السياسية، و قوانين دينهم و دنياهم. و ليس ذلك بالإجماع و الاتفاق إلا ولاية الفقهاء العدول المسماة بالنيابة العامة، فللفقهاء التدخل في أمور المسلمين بما تقتضيه مصالحهم، و يكون كل ما يقع تشريعاً تحت مسئولية الإمام عليه السلام و رعايته مما يرتبط بمصالح الامة الإسلامية و شئون الولاية علي الناس، و تقام لحفظها الحكومات يكون ذلك واقعاً تحت مسئولية الفقهاء و رعايتهم و إدارتهم. 🔆فعلي عاتقهم إحياء السنة، و دفع البدعة، و حفظ الشريعة، و كفالة الامة. 🔆فالزعامة لهم، و هم خلفاء الإمام و القائمون مقامه في تلك الشئون، و أمناؤه علي الحلال و الحرام، و لو لا ذلك لاندرس الدين و ضاعت آثار الشرع المبين... 🔅ضرورة وجود الحكومة أو الولاية للفقهاء، ص: ۱۵ 🔅ما حکومت و اسم های شریفی مانند «الحاکم» و «الولی» و امثال‏‎ ‎‏این ها را از اختصاصات خداوند متعال می دانیم و حکومتی را مشروع تلقی می کنیم که‏‎ ‎‏منشعب و مقتبس از این حکومت باشد. قبلاً حکومت هایی وجود داشت که نوعاً علما‏‎ ‎‏آن ها را «حکومت ظلمه» می نامیدند، لذا کسانی که متعهد و متدین بودند در مواردی که‏‎ ‎‏لازم می دانستند، بدون اجازه علما کاری را انجام نمی دادند؛ یعنی قائل به این مطلب‏‎ ‎‏بودند که این ها چون در عصر غیبت از طرف فقها نیستند و حاکمانی هستند که بر مردم‏‎ ‎‏مسلط شده اند از این جهت حکومتی ندارند و این افراد ناچار بودند در کارهایی که با‏‎ ‎‏فقها در ارتباط است از آن ها اجازه بگیرند.‏.. 🔆همان طور که در توقیع شریف‏‎ ‎‏آمده است ما معتقدیم که در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این‏‎ ‎‏موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت‏‎ ‎‏حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است. 🔆در طول زمان‏‎ ‎‏موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً در آن حکمی که برای‏‎ ‎‏ صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای‏‎ ‎‏شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی‏‎ ‎‏محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به‏‎ ‎‏دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر‏‎ ‎‏سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.‏ امام خمینی و حکومت اسلامی؛ مصاحبه‌های علمی ص ‭١٣-۱۵ 🔺آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی؛ دومین دبیر شورای نگهبان‎ ‎ @roozaneebefarda 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆موضوعات مصوب رساله سطح ۳ و ۴ ⏪در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی و بیانیه ی گام دوم انقلاب اسلامی با محوریت اندیشه ی رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» 🔆جهت اطلاع از نحوه ی واگذاری موضوعات به شماره
09927270034
در پیام رسان ایتا پیام ارسال نمایید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
۱۴ محقق دانشمند آقاى سیستانى در کتاب الرافد فی علم الاصول که تقریرات درسى ایشان به قلم آقاى «سید منیر السید عدنان القطیفى» است، در جلد ۱ از ص۴٣–۵٧ دو تبویب جدید براى اصول پیشنهاد می‌کند که یکى از آن‌ها به ملاک و محور حجیت است و دیگرى، به ملاک اعتبار الف) تبویب اول ایشان در تبویب اول که به ملاک حجیت و عدم حجیت است، اصول را در سه بخش کلى تنظیم می‌کند: احتمال کشف، و میثاق عقلایى. الف) حجیت احتمال وی در این قسمت ۵ صنف احتمال را طرح می‌کند: ١ـ احتمال واصل به درجه قطع و بحث در حجیتش (بحث در حجیت قطع) ٢ـ احتمال واصل به درجه اطمینان و بحث از آن (بحث در حجیت اطمینان) ٣ـ احتمال معتمد بر قوه محتمل، اگرچه درجه احتمال ضعیف باشد که بحث از حجیتش عبارت از: بحث «اصاله الإشتغال» می‌باشد ۴ـ احتمال معتمد بر علم اجمالى که با کمک گرفتن از علم اجمالى تقویت می‌شود و این بحث عبارت از مباحث علم اجمالى و دو شبهه محصوره و غیر محصوره می‌باشد ۵ـ احتمالى که قوتى نداشته و اهمیتى هم در ناحیه محتمل ندارد که دو نوع است: الف) احتمالى که معارض است با احتمال در طرف مقابلش به خاطر وجود علم اجمالى به جامع که مورد «اصاله التخییر» است؛ ب) احتمالى که معارض با احتمال در طرف مقابلش نیست که مورد «اصاله البرائه» است. بنابراین، جامع این پنج بحث «حجیت احتمال» است. ب) حجیت کشف کشف، یا إدراکى است و یا احساسى. کشف إدراکى در امارات عقلائیه و شرعیه که مجتمع عقلایى یا شارع به تتمیم کشف آن حکم می‌کنند، وجود دارد. و بحث از امارات و طرق در این‌جا طرح می‌شود. کشف احساسى هم در استصحاب وجود دارد، لذا این بحث را در این قسمت باید مطرح کرد. ج) حجیت میثاق عقلایى مقصود از این میثاق، هر طریقى است که مجتمع عقلایى بر آن تبانى کرده باشند. حال این تبانى، چه از کاشفیت نوعیه باشد مثل خبر ثقه، یا به خاطر مصلحت اجتماعى عام باشد مثل ظواهر. در این‌جا دو نوع بحث می‌شود؛ یکى، بحث کبروى مثل: حجیت ظهور و دیگرى، بحث صغروى مانند: بحث در صیغه امر و نهى، عام و خاص، مطلق و مقید و نظیر این‌ها از مباحث الفاظ. هم‌چنین بحث تعارض ادله نیز داخل در این قسم است. محقق سیستانى این تبویب را، از آن‌جا که بسیار دور از شیوه مرسوم در تبویب علم اصول است، کنار می‌گذارد و در توجیه این کار می‌گوید؛ یکى از شرایط تصنیف این است که «مستنکر» نباشد؛ مخصوصاً وقتى که می‌توان با حرکت تدریجى و آرام به هدف رسید. از این رو، ایشان تبویب دوم را ارائه می‌کند: تبویب دوم ایشان در تبویب دوم می‌فرمایند: چون علم اصول از مبادى تصدیقیه غیر بدیهى علم فقه است و محور بحث در فقه هم حکم شرعى می‌باشد و حکم هم نوعى از اعتبار است، لذا محتاجیم تا از علم دیگرى به عنوان مبادى تصدیقیه حکم شرعى بحث کنیم و این بحث از اعتبار است که شامل خود اعتبار و عوارض آن و اقسام و لواحقش می‌شود که علم اصول نامیده می‌شود. بحث از اعتبار (که ملاک و محور مباحث اصول است) در ۱۵ فصل تنظیم می‌شود: ١ـ تعریف اعتبار ٢ـ تقسیم اعتبار به اعتبار ادبى و قانونى ٣ـ علاقه بین دو اعتبار ادبى و قانونى ۴ـ شیوه جعل اعتبار قانونى ۵ـ مراحل اعتبار قانونى ۶ـ اقسام اعتبار قانونى ٧ـ علاقه بین این اقسام ٨ـ اقسام قانون تکلیفى و قانون وضعى ٩ـ عوارض احکام قانونى ١٠ـ وسایل ابراز حکم قانونى ١١ـ وسایل استکشاف حکم قانونى ١٢ـ وثاقت وسایل استکشاف حکم قانونى ١٣ـ تعارض اثباتى و ثبوتى بین وسایل استکشاف ١۴ـ تنافى بین اعتبارهاى قانونى هنگام تطبیق ١۵ـ تعیین قانون، به هنگام فقدان وسیله‌ای براى بیان آن. (برای اطلاع از تفصیل این تبویب رک: محقق سیستانى، الرافد فی علم الاصول، ج ١،ص۴٧ـ۵٧) 🔅🔅🔅 [۲۲]. افزون بر دلیلى که در متن مقاله ذکرش رفت، بیان نظریه مختار، نیازمند طرح و تبیین نظریه دیگر نگارنده است که اجمالاً معتقد است: اصول، گسترده‌تر از آن‌چیزی است که اکنون موجود است؛ زیرا براى فهم، کشف و استنباط مسایل کلامى و اخلاقى و… از متون مقدس اسلامى (قرآن و روایات) به ابزار فهم و استنباط نیاز داریم و اصلى‌ترین این ابزار، اصول است. بر این اساس نیازمند تدوین اصول کلام و اصول اخلاق هستیم؛ همان‌گونه که براى فقه چنین اصولى تدوین کرده‌ایم. در پى طرح چنین نظریه‌ای، مباحثى نظیر نیازمندى به اصول جدید براى هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مشترک براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مختص براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، اصل لزوم اجتهاد براى فهم درست و استنباط صحیح از متون دینى در هر یک از رشته‌هاى اسلامى و علوم دینى و این‌که آیا حجیت در کلام و اخلاق معنا دارد و آیا اجتهاد یا حجیت با هدف کلام که کشف معارف حقیقی است سرِ ناسازگاری ندارد، مطرح می‌شود. تبیین، تحلیل و اثبات این مسائل نیازمند نوشتار دیگرى است که امیدوارم امکان نوشتن آن فراهم آید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
🏴شهادت حضرت علی بن محمد النّقی، امام هادی علیه السلام را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه تسلیت عرض میکنم 🔆اين بزرگواران ، دائم در حال مبارزه بودند 🔅رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای "حضرت را از مدینه به سامره آوردند تا زیر نظر خودشان باشد لیکن دیدند فایده‌ای ندارد. در زمان این سه امام (امام جواد، امام هادی وامام عسکری) از اقصا نقاط دنیا نامه می‌فرستادند پول می‌فرستادند و دستور می‌گرفتند؛ در حالی که این ها در محدودیت بودند. حضرت امام هادی علیه السلام در سامره محبوب مردم شده بود‌ ، همه ایشان را احترام می‌کردند، اهانتی در کار نبود. این جا بود که حکّام فهمیدند رازی وجود دارد، آن را باید بشناسند و علاج کنند. آن ها به مسئله قدسیّت پی بردند. متوکل حضرت را به مجلس شراب کشاند تا خبر همه جا بپیچد که علی بن محمد میهمان متوکل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود. شما ببینید این خبر چه تاثیری بر جا می گذاشت. حضرت با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد. حضرت به دربار متوکل رفت و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد، یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار متوکل را مغلوب کرد به طوری که در آخر حرف هایش، متوکل بلند شد برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. حضرت، مجلس را به کلّ، متحول کرد و از دربار بیرون رفت. در مبارزه‌ای که شروع کننده ی آن خلیفه‌ ی تند خو و قدرتمند بود و طرف دیگر یک جوان بی‌دفاع؛ طرف به ظاهر ضعیف تر دست به یک جنگ روانی زد. مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد. ما اگر بودیم اصلاً نمی توانستیم این کار را بکنیم، این امام است که می‌تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند. ممکن بود حضرت مثلاً بلند شود و همه شیشه های شراب را به زمین بریزد، این عکس العمل خوبی نبود و نتیجه‌ای هم از آن گرفته نمی‌شد اما حضرت طوری دیگر عمل کرد" کتاب انسان ۲۵۰ ساله 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی فعلا بزرگواران درخواست دوره سریع دروس رسائل، کفایه حلقه ثالث شهید صدر، الموجز را داشته اند امکان دوره سریع منطق، بدایه الحکمه و مکاسب نیز وجود دارد البته با شروط زیر ۱/ جای بحث پردیسان است ۲ / باید منظم تشریف بیاورید ۳/ پیش مطالعه کنید توجه کنید امکان تدریس مجازی وجود دارد برای درخواست تدریس به @srsr1359 پیام بدهید 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی هر روز ساعت ۱۳.۳۰ بحث دوره سریع کتاب الموجز برقرار است بزرگوارانی که مایل به شرکت مجازی هستند از طریق پیوند زیر اقدام کنند https://room.gharar.ir/35ecae97-147f-4ed5-902a-8667572a8564 متشکر 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi