#علم_اصول
#تاریخ_علم_اصول ۱۳
با این همه، انتقادهایى نیز بر این تبویب وارد است
نظیر:
١- تقسیم نکردن امارات لفظى و غیر لفظى به «معتبر و غیر معتبر» و لذا از امارات غیر معتبر، نظیر: قیاس، استحسان، مصالح مرسله، سد ذرایع و … که در تبویب مرحوم مظفر و بعدها در تبویب آقاى مکارم مشاهده میشود.
٢- پیچیدگى تبویب ایشان که شاید به خاطر منطقى بودن و دقیق بودن کار نیز تا حدى نو و ابتکارى بودن عناوین مباحث باشد. افزون بر این، به روز بودن قلم محقق صدر نیز این پیچیدگى را براى ناآشنایان به ادبیات نوین عربى دوچندان کرده است و همین امر در مهجور و غریب ماندن افکار و اندیشههاى مرحوم صدر بیتأثیر نبوده است.
در اینجا به همین مقدار بسنده میکنیم؛ چرا که خود این بحث نیاز به مقایسهای عمیق میان تبویبهاى اخیر و سپس تطبیق آنها با ملاکهاى تبویب صحیح دارد که در مقالهای دیگر میگنجد.
مطلب دیگرى که جاى توجه دارد اینکه مرحوم صدر با دو ملاک، دو نوع تبویب ارائه کرده است که با یکدیگر متفاوتاند. لذا بایسته است تفاوتها و برترىهاى هر کدام را برشماریم.
خوشبختانه، خود ایشان این امر را بر عهده گرفته و تحت عنوان
«مقارنه بین التقسیمین» [۲۰]
این مقایسه را انجام داده است که خلاصه آن را در اینجا مرور میکنیم.
ایشان میگوید:
١ـ تقسیم دوم، به روش قدیمی در تنظیم مباحث اصولى نزدیکتر است؛ زیرا مثلاً حجیت خبر، در تقسیم دوم در بحث از سنت طرح میشود، چون از عوارض سنت است؛ در حالى که تقسیم اول، به شیوه جدید دروس اصولى نزدیک است.
٢ـ تقسیم دوم به گونهای صورت گرفته است که کاربردىتر و تطبیقىتر است؛ یعنى قواعد اصولى به همانگونه که در استنباط فقهى مورد استفاده قرار میگیرند، در کنار هم قرار داده میشوند؛ مثلاً از آنجا که در تطبیق و استدلال فقهى، قواعد اصولى عام در دلیل لفظى، نظیر بحثهاى اوامر و نواهى، از قواعد اصولى دخیل در اثبات سند، مانند حجیت خبر واحد و تواتر و سیره و اجماع، جدا نمیباشند (زیرا فقیه در استنباط حکم از دلیل لفظى، به دلالت و سند با هم نگاه میکند و قواعد اصولى هر دو جهت را در زمان واحد جارى میکند) لذا در تقسیم مذکور نیز این قواعد از هم جدا نشده و در یکجا تحت عنوان دلیل شرعى بحث شدهاند؛ در حالى که معمولاً بحثهاى الفاظ و ظواهر از بحث حجیت خبر و حتى از بحث حجیت ظهور جدا مطرح میشوند؛ هرچند ظهور و حجیت آن براى عملیات استنباط، دو عنصر متلازم و غیر قابل تفکیکاند.
اما در تقسیم اول به گونهای تبویب شده که اصول به صورت مجرد دیده شده است، لذا مباحث با دقت بیشتر و با ترتیب منطقىتر و بر اساس نوع دلیلیت تقسیم شدهاند. از این رو، هر صنف از دلیل، با دقت از صنف دیگر جدا شده و طبعاً تمام مباحث مربوط به آن صنف، ذیل همان بحث آمده است. به این ترتیب، بحثها جایگاه خویش را دقیقتر پیدا میکنند؛ مثلاً ادله استقرایى، صنف خاصى در تقسیم مذکور محسوب میشود که در ضمن آن، از اصول روشن استقرایى هم بحث میگردد. یا حجج شرعیه، صنف دیگرى محسوب میگردد که در ضمن آن، از اصل حجیت تعبدیه و چگونگى آن نیز بحث میشود؛ در حالى که این مباحث با این نظم و سهولت در تقسیم ثانى داخل نبوده و جایگاه چندان دقیق و مشخصى ندارند.
مثلاً در تقسیم دوم؛ چون ملاک ذات ادله بود، دلیل لفظى و استقرایى و تعبدى در یک صنف قرار گرفتهاند (به این خاطر که همه آنها از دلیل واحد استنباط میشوند).
در نهایت، محقق صدر میفرماید: با این بیانات روشن میشود که در صورتی میتوان تقسیم اول را ترجیح داد که به علم اصول نگاهى تجریدى، یعنى جدا و مستقل از تطبیق آن در فقه، داشته باشیم، ولی اگر به مباحث اصولی نگاه تطبیقی کنیم، ترجیح دوم برتر است.
به بیان دیگر، انتخاب هر تبویب و برترى آن، به چگونگى نگاه شما به علم اصول و قواعد آن بستگى دارد.
خود شهید صدر در درس خارج اصول، تقربیاً طبق روش اول در تبویب حرکت کرده است؛ چون به شیوه و روش رایج در مدرسه شیخ انصارى و پیروانش در اصول نزدیکتر است.
اکنون نیز در حوزهها نیز همین شیوه متداول است که به تبویب کفایهای مشهور است.
اما در کتاب حلقات و تا حدودى در معالم الجدیده، منهج دوم را پیش گرفته است؛ چرا که تبویب دوم به دلیل تطبیقى بودن به محصل اصول در فهم قواعد اصولى و اجراى آنها در فقه و استنباط فقهى کمک فراوانى میکند.
[۲۰]. سید محمود هاشمی، بحوث فی علم الاصول، ج ١، ص ۶١ -۶٢
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
بنده آمادگی دارم هر کدام از بزرگواران هر درسی را که میخواهند سریع دوره کنند آن درس را تدریس کنم
البته با شروط زیر
۱/ جای بحث پردیسان است
۲ / باید منظم تشریف بیاورید
۳/ پیش مطالعه کنید
برای درخواست تدریس به
@srsr1359
پیام بدهید
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🏴 پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب به مناسبت رحلت آیتالله حاج شیخ لطفالله صافی گلپایگانی
بسم الله الرحمن الرحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانههای حوزهی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقهترین عالم دینی در آن حوزهی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذهی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب میشدند و پس از آن هم همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهرهمند میساختند. قریحهی شعری، حافظهی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعهی علمیِ دینیِ کشور مایهی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزهی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۰/۱۱/۱۲
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆شعر مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی در عرض ارادت به حضرت بقیت الله با صدای دلنشین سید مجید بنی فاطمه در محضر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
پیام تسلیت حضرت آیت الله سیستانی حفظه الله
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🔆حضرت آیتالله صافی گلپایگانی: در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها است
🔅به مناسبت ارتحال حضرت آیتالله صافی گلپایگانی
🔆دليل الحكومة و الولاية في عصر الغيبة للفقهاء
🔆ففي الغيبة الكبري أو الطُّولي التي يطول زمانها كما أخبر به النبي صلي الله عليه و آله لا بد بطريقٍ أولي للإمام من رعاية مصالح شيعته، و دفع ما يؤدي إلي ضياع أمرهم و انحلاله، و ذلك بنصب القيِّم علي أمورهم، الحافظ لشئونهم الاجتماعية و السياسية، و قوانين دينهم و دنياهم.
و ليس ذلك بالإجماع و الاتفاق إلا ولاية الفقهاء
العدول المسماة بالنيابة العامة، فللفقهاء التدخل في أمور المسلمين بما تقتضيه مصالحهم، و يكون كل ما يقع تشريعاً تحت مسئولية الإمام عليه السلام و رعايته مما يرتبط بمصالح الامة الإسلامية و شئون الولاية علي الناس، و تقام لحفظها الحكومات يكون ذلك واقعاً تحت مسئولية الفقهاء و رعايتهم و إدارتهم.
🔆فعلي عاتقهم إحياء السنة، و دفع البدعة، و حفظ الشريعة، و كفالة الامة.
🔆فالزعامة لهم، و هم خلفاء الإمام و القائمون مقامه في تلك الشئون، و أمناؤه علي الحلال و الحرام، و لو لا ذلك لاندرس الدين و ضاعت آثار الشرع المبين...
🔅ضرورة وجود الحكومة أو الولاية للفقهاء، ص: ۱۵
🔅ما حکومت و اسم های شریفی مانند «الحاکم» و «الولی» و امثال این ها را از اختصاصات خداوند متعال می دانیم و حکومتی را مشروع تلقی می کنیم که منشعب و مقتبس از این حکومت باشد. قبلاً حکومت هایی وجود داشت که نوعاً علما آن ها را «حکومت ظلمه» می نامیدند، لذا کسانی که متعهد و متدین بودند در مواردی که لازم می دانستند، بدون اجازه علما کاری را انجام نمی دادند؛ یعنی قائل به این مطلب بودند که این ها چون در عصر غیبت از طرف فقها نیستند و حاکمانی هستند که بر مردم مسلط شده اند از این جهت حکومتی ندارند و این افراد ناچار بودند در کارهایی که با فقها در ارتباط است از آن ها اجازه بگیرند...
🔆همان طور که در توقیع شریف آمده است ما معتقدیم که در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است.
🔆در طول زمان موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً #حضرت_امام در آن حکمی که برای #بازرگان صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.
امام خمینی و حکومت اسلامی؛ مصاحبههای علمی ص ١٣-۱۵
🔺آیتالله شیخ لطفالله صافی گلپایگانی؛ دومین دبیر شورای نگهبان
@roozaneebefarda
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🔆موضوعات مصوب رساله سطح ۳ و ۴
⏪در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی و بیانیه ی گام دوم انقلاب اسلامی با محوریت اندیشه ی رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی»
🔆جهت اطلاع از نحوه ی واگذاری موضوعات به شماره
09927270034در پیام رسان ایتا پیام ارسال نمایید. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi
#تاریخ_علم_اصول ۱۴
#علم_اصول
محقق دانشمند آقاى سیستانى در کتاب الرافد فی علم الاصول که تقریرات درسى ایشان به قلم آقاى «سید منیر السید عدنان القطیفى» است، در جلد ۱ از ص۴٣–۵٧ دو تبویب جدید براى اصول پیشنهاد میکند
که یکى از آنها به ملاک و محور حجیت است و دیگرى، به ملاک اعتبار
الف) تبویب اول
ایشان در تبویب اول که به ملاک حجیت و عدم حجیت است، اصول را در سه بخش کلى تنظیم میکند:
احتمال
کشف،
و میثاق عقلایى.
الف) حجیت احتمال
وی در این قسمت ۵ صنف احتمال را طرح میکند:
١ـ احتمال واصل به درجه قطع و بحث در حجیتش (بحث در حجیت قطع)
٢ـ احتمال واصل به درجه اطمینان و بحث از آن (بحث در حجیت اطمینان)
٣ـ احتمال معتمد بر قوه محتمل، اگرچه درجه احتمال ضعیف باشد که بحث از حجیتش عبارت از: بحث «اصاله الإشتغال» میباشد
۴ـ احتمال معتمد بر علم اجمالى که با کمک گرفتن از علم اجمالى تقویت میشود و این بحث عبارت از مباحث علم اجمالى و دو شبهه محصوره و غیر محصوره میباشد
۵ـ احتمالى که قوتى نداشته و اهمیتى هم در ناحیه محتمل ندارد
که دو نوع است:
الف) احتمالى که معارض است با احتمال در طرف مقابلش به خاطر وجود علم اجمالى به جامع که مورد «اصاله التخییر» است؛
ب) احتمالى که معارض با احتمال در طرف مقابلش نیست که مورد «اصاله البرائه» است.
بنابراین، جامع این پنج بحث «حجیت احتمال» است.
ب) حجیت کشف
کشف، یا إدراکى است و یا احساسى. کشف إدراکى در امارات عقلائیه و شرعیه که مجتمع عقلایى یا شارع به تتمیم کشف آن حکم میکنند، وجود دارد. و بحث از امارات و طرق در اینجا طرح میشود.
کشف احساسى هم در استصحاب وجود دارد، لذا این بحث را در این قسمت باید مطرح کرد.
ج) حجیت میثاق عقلایى
مقصود از این میثاق، هر طریقى است که مجتمع عقلایى بر آن تبانى کرده باشند. حال این تبانى، چه از کاشفیت نوعیه باشد مثل خبر ثقه، یا به خاطر مصلحت اجتماعى عام باشد مثل ظواهر.
در اینجا دو نوع بحث میشود؛ یکى، بحث کبروى مثل: حجیت ظهور و دیگرى، بحث صغروى مانند: بحث در صیغه امر و نهى، عام و خاص، مطلق و مقید و نظیر اینها از مباحث الفاظ. همچنین بحث تعارض ادله نیز داخل در این قسم است.
محقق سیستانى این تبویب را، از آنجا که بسیار دور از شیوه مرسوم در تبویب علم اصول است، کنار میگذارد و در توجیه این کار میگوید؛ یکى از شرایط تصنیف این است که «مستنکر» نباشد؛ مخصوصاً وقتى که میتوان با حرکت تدریجى و آرام به هدف رسید. از این رو، ایشان تبویب دوم را ارائه میکند:
تبویب دوم
ایشان در تبویب دوم میفرمایند: چون علم اصول از مبادى تصدیقیه غیر بدیهى علم فقه است و محور بحث در فقه هم حکم شرعى میباشد و حکم هم نوعى از اعتبار است، لذا محتاجیم تا از علم دیگرى به عنوان مبادى تصدیقیه حکم شرعى بحث کنیم و این بحث از اعتبار است که شامل خود اعتبار و عوارض آن و اقسام و لواحقش میشود که علم اصول نامیده میشود.
بحث از اعتبار (که ملاک و محور مباحث اصول است) در ۱۵ فصل تنظیم میشود:
١ـ تعریف اعتبار
٢ـ تقسیم اعتبار به اعتبار ادبى و قانونى
٣ـ علاقه بین دو اعتبار ادبى و قانونى
۴ـ شیوه جعل اعتبار قانونى
۵ـ مراحل اعتبار قانونى
۶ـ اقسام اعتبار قانونى
٧ـ علاقه بین این اقسام
٨ـ اقسام قانون تکلیفى و قانون وضعى
٩ـ عوارض احکام قانونى
١٠ـ وسایل ابراز حکم قانونى
١١ـ وسایل استکشاف حکم قانونى
١٢ـ وثاقت وسایل استکشاف حکم قانونى
١٣ـ تعارض اثباتى و ثبوتى بین وسایل استکشاف
١۴ـ تنافى بین اعتبارهاى قانونى هنگام تطبیق
١۵ـ تعیین قانون، به هنگام فقدان وسیلهای براى بیان آن.
(برای اطلاع از تفصیل این تبویب رک: محقق سیستانى، الرافد فی علم الاصول، ج ١،ص۴٧ـ۵٧)
🔅🔅🔅
[۲۲]. افزون بر دلیلى که در متن مقاله ذکرش رفت، بیان نظریه مختار، نیازمند طرح و تبیین نظریه دیگر نگارنده است که اجمالاً معتقد است: اصول، گستردهتر از آنچیزی است که اکنون موجود است؛ زیرا براى فهم، کشف و استنباط مسایل کلامى و اخلاقى و… از متون مقدس اسلامى (قرآن و روایات) به ابزار فهم و استنباط نیاز داریم و اصلىترین این ابزار، اصول است. بر این اساس نیازمند تدوین اصول کلام و اصول اخلاق هستیم؛ همانگونه که براى فقه چنین اصولى تدوین کردهایم.
در پى طرح چنین نظریهای، مباحثى نظیر نیازمندى به اصول جدید براى هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مشترک براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، چگونگى اصول مختص براى استنباط در هر یک از علوم اسلامى، اصل لزوم اجتهاد براى فهم درست و استنباط صحیح از متون دینى در هر یک از رشتههاى اسلامى و علوم دینى و اینکه آیا حجیت در کلام و اخلاق معنا دارد و آیا اجتهاد یا حجیت با هدف کلام که کشف معارف حقیقی است سرِ ناسازگاری ندارد، مطرح میشود. تبیین، تحلیل و اثبات این مسائل نیازمند نوشتار دیگرى است که امیدوارم امکان نوشتن آن فراهم آید.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
🏴شهادت حضرت علی بن محمد النّقی، امام هادی علیه السلام را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه تسلیت عرض میکنم
🔆اين بزرگواران ، دائم در حال مبارزه بودند
🔅رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای
"حضرت را از مدینه به سامره آوردند تا زیر نظر خودشان باشد لیکن دیدند فایدهای ندارد.
در زمان این سه امام (امام جواد، امام هادی وامام عسکری) از اقصا نقاط دنیا نامه میفرستادند پول میفرستادند و دستور میگرفتند؛ در حالی که این ها در محدودیت بودند.
حضرت امام هادی علیه السلام در سامره محبوب مردم شده بود ، همه ایشان را احترام میکردند، اهانتی در کار نبود. این جا بود که حکّام فهمیدند رازی وجود دارد، آن را باید بشناسند و علاج کنند. آن ها به مسئله قدسیّت پی بردند.
متوکل حضرت را به مجلس شراب کشاند تا خبر همه جا بپیچد که علی بن محمد میهمان متوکل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود. شما ببینید این خبر چه تاثیری بر جا می گذاشت.
حضرت با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد.
حضرت به دربار متوکل رفت و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد، یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار متوکل را مغلوب کرد به طوری که در آخر حرف هایش، متوکل بلند شد برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد.
حضرت، مجلس را به کلّ، متحول کرد و از دربار بیرون رفت.
در مبارزهای که شروع کننده ی آن خلیفه ی تند خو و قدرتمند بود و طرف دیگر یک جوان بیدفاع؛ طرف به ظاهر ضعیف تر دست به یک جنگ روانی زد. مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد.
ما اگر بودیم اصلاً نمی توانستیم این کار را بکنیم، این امام است که میتواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند.
ممکن بود حضرت مثلاً بلند شود و همه شیشه های شراب را به زمین بریزد، این عکس العمل خوبی نبود و نتیجهای هم از آن گرفته نمیشد اما حضرت طوری دیگر عمل کرد"
کتاب انسان ۲۵۰ ساله
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi
باسمه تعالی
فعلا بزرگواران درخواست دوره سریع دروس رسائل، کفایه حلقه ثالث شهید صدر، الموجز را داشته اند
امکان دوره سریع منطق، بدایه الحکمه و مکاسب نیز وجود دارد
البته با شروط زیر
۱/ جای بحث پردیسان است
۲ / باید منظم تشریف بیاورید
۳/ پیش مطالعه کنید
توجه کنید امکان تدریس مجازی وجود دارد
برای درخواست تدریس به
@srsr1359
پیام بدهید
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi