eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
990 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
هر جمعه با یک؛ این هفته؛ نام فیلم: شیوع(انگلیسی: Contagion) کارگردان: استیون سودربرگ (Steven Soderbergh) کشور: آمریکا انتشار: ۲۰۱۱ قسمت سوم؛ 🔹استیون سودربرگ تعلیق وحشت از ویروس و بیماری ناشناخته را در اواسط فیلم به نقطه‌ی ناگزیری رسانده اما همچنان می‌تواند با انبوه بازیگران معروف فیلم، آن را از نقطه‌ی یاد شده رها ساخته و به انجام قابل قبول و امیدبخشی برساند، در حالی‌که از هیچ تغییر و تحول غیرمنطقی و فراتر از فیلمنامه نیز بهره نگرفته و همه‌ی ابعاد قصّه اعم از شخصیت‌ها و داستان را با منطق خودِ قصه پیش می‌برد. 🔹شباهت‌های فیلم “شیوع” و آنچه این سالها تحت عنوان کرونا، به‌صورت اپیدمی درآمده، باعث شده که شک و شبهه‌هایی درمورد ساخت فیلم به‌وجود بیاید این‌که گویا سناریوی چنین واقعه‌ای از حدود ۱۰ سال پیش ریخته شده. 🔹این‌که بیماری چه در فیلم “شیوع” و چه در کرونا، از چین آمده، منشأ آن خفاش بوده علائمی همچون آنفولانزا دارد به‌سرعت سرایت کرده و مرگبار است، موضوعاتی است که بسیاری را نسبت به فیلم یاد شده و منشأ بیماری کرونا مشکوک کرده است. 🔹مصاحبه‌هایی هم که اخیراً و پس از اپیدمی ویروس کرونا توسط برخی دست‌اندرکاران فیلم صورت گرفته به این شک‌ها و ابهامات افزوده است. 👈 اسکات زد برنز نویسنده فیلمنامه “شیوع در مصاحبه‌ای گفته: شاید بعضی‌ها بگویند که این شباهت‌ها غیرطبیعی است؛ اما من متعجب نیستم. چون زمانی که با متخصصان در این زمینه صحبت کردم، آن‌ها به من گفتند که این موارد روزی در جهان اتفاق خواهند افتاد! 👈 تهیه‌کننده فیلم “شیوع” هم در مورد شباهت‌ها در مصاحبه‌ای دیگر گفته: عقیده‌ی سودربرگ و اسکات برنز این بود که فیلمی به‌شدت دقیق بسازیم که با پروتکل‌های واقعی و علوم مطابقت داشته باشد!! 🔹توجه داشته باشیم که فیلم “شیوع” توسط کمپانی‌ای مانند برادران وارنر (از جمله استودیوهای اصلی هالیوود) تولید شده که در ساخت فیلم‌های به‌اصطلاح پیشگویانه مانند “جن‌گیر” (که تئوری حمله به عراق را ۳۰ سال قبل از آن ارائه کرد) و “هکرز” و “برادران سوپرماریو” (تصویرسازی قبلی از حمله به برج‌های دوقلوی نیویورک و واقعه یازده سپتامبر) و “جوکر” (تصویرسازی و نسخه‌پیچی برای شورش‌های ضد سرمایه‌داری سال ۲۰۱۹) و… سابقه طولانی دارد، 🔹و همچنین کمپانی ریجنسی متعلق به آرنون میلچان که به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی صنعت سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل از سوی شیمون پرز رییس سابق رژیم صهیونیستی، لقب پسر خوب اسراییل را دریافت کرد! 🔹نکته‌ی جالب این‌که شباهت‌های فیلم “شیوع” با قضایای ویروس کرونا در جهان باعث شده، پس از گذشت سال‌ها مجدداً میلیون‌ها نفر در دنیا به تماشای این فیلم بنشینند و باعث شوند تا فیلم “شیوع” در زمره‌ی پربیننده‌ترین فیلم‌های اینترنتی و در وب‌سایت‌هایی مانند “آی تونز” در کنار فیلم‌های جدیدی همچون “روزی روزگاری در هالیوود” و “انگل” قرار بگیرد!! 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡ امروز ٢٧ ژانویه ۲۰٢٣ مصادف است با روز جهانی یادآوری افسانهٔ !!! (به‌مناسبت سالروز آزادسازی اسیران اردوگاه توسط ارتش سرخ در سال ١٩۴۵م) به همین مناسبت ان‌شاءالله از امروز ترجمه‌ی مقاله‌ای در این زمینه در چند قسمت تقدیم می‌شود؛ (۱) نویسنده: دیوید دیوک / مترجم: محمدحسین خدّامی قسمت اول؛ ✡ پس از آن که من از نژادپرستی حاکم بر یهود و صهیونیسم و نیز از حضور فراگیر آن‌ها در رسانه‌ها آگاه شدم، به مطالعه‌ی کتاب‌ها و مقالاتی پرداختم که تلویحاً می‌فهماند داستان جنایات آلمانی‌ها در طول جنگ جهانی دوم تا حدودی مبالغه‌آمیز است. به اشاره‌ی برخی از آن نوشته‌ها، پرداختن مصرّانه و همه‌جانبه‌ی رسانه‌ها به آنچه امروزه هولوکاست خوانده می‌شود، آن هم چندین دهه پس از پایان جنگ، انگیخته از منافع استراتژیک اسرائیل است. ✡ در ابتدا، من احتمال نادرستی برخی از اتهامات آلمانی‌ها را رد می‌کردم زیرا عکس‌ها و فیلم‌های دلخراشی را مشاهده کرده بودم که فجایع آلمانی‌ها را از مدرک و سند بی‌نیاز می‌ساخت. آنچه در پی می‌آید، گزارشی است از این‌که چگونه من برخی از ابعاد این بخش تاریک تاریخ اروپا را مورد تردید قرار دادم. ✡ زمانی که من در دانشگاه ایالت لوئیزیانا تحصیل می‌کردم، در کلاس انگلیسی مقاله‌ای در مورد توسعه آزادی اخلاق جنسی در آمریکا به نگارش درآوردم. در آن مقاله توضیح داده بودم که چگونه من تا پیش از سال اول دبیرستان تصویر کاملاً برهنه‌ای از بدن یک زن از روبرو ندیده بودم. این مسأله شاید برای جوانان امروز عجیب به نظر برسد اما حتی مجله‌ی "پلی‌بوی" تا اواسط دهه‌ی شصت، قسمت جنسی تصاویر را سانسور می‌کرد. ✡ پس از نوشتن مقاله، یکی از دوستان راستگرای من به من تذکر داد و گفت در مورد ادعای عدم مشاهده‌ی تصویری کاملاً برهنه در دوران کودکی اشتباه کرده‌ام. او به من گفت: «تو تصاویر کاملاً برهنه‌ای از زنان دیده‌ای، عکس‌های واضحی از مردان و زنان برهنه و غالباً نحیف و لاغری که به طور فجیعی جان باخته بودند. "تو عکس‌ها و فیلم‌های زیادی از قربانیان یهودی جنایت‌های وحشیانه‌ی نازی‌ها را مشاهده کرده‌ای" ✡ پس از تأمل متوجه شدم دوستم راست می‌گوید. با این‌که تلویزیون و مطبوعات در اواخر دهه‌ی پنجاه و اوایل دهه‌ی شصت در مقایسه با امروز بسیار با حجب و حیاتر بودند، اما در طول دوران کودکی من، رسانه‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های خبری تکان‌دهنده‌ای را نشان می‌دادند که صحنه‌های واضحی از قربانیان برهنه، مُثله شده و فوق‌العاده نحیف یهودی در جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشید ✡ این تصاویر، صفحات مجلاتی مانند مجله لوک (۱) و مجله لایف (۲) را پر کرده بود و همیشه در برنامه‌های مستند تلویزیونی درباره جنگ به نمایش در می‌آمد حتی روزنامه‌ها از جمله روزنامه شهر سکونت خودم تایمز پیکایون (۳) که دارای مالکیت یهودی است آن را تجدید چاپ می‌کرد. ✡ در دوران معصومیت کودکانه که من و رفقایم هرگز تصویری از زنی کاملاً برهنه ندیده بودیم، رسانه‌ها، جنازه‌هایی برهنه را که غالباً متعلق به زنان یا کودکان با جثه‌های کوچک بود، در معرض دید ما قرار می‌دادند. جنازه‌ها همانند توده‌های هیزم روی هم انباشته شده بودند و بوسیله بولدوزرهای نیروهای متفقین در گورهای دسته‌جمعی ریخته می‌شدند. ✡ تأثیر آن تصاویر به‌قدری عمیق بود که حتی امروز با وضوح تمام همراه با احساسی کاملاً برانگیخته در حافظه‌ام زنده می‌شوند. به گمان دوست من پخش مکرر تصاویر قربانیان یهودی جنگ جهانی دوم، دلیل سیاسی داشت. او بدون انتظار پاسخی، سؤال کرد: «آیا این مسأله اتفاقی بوده است؟! اگر تمام این ماجرا برای برانگیخته شدن احساسات بواسطه برهنگی و مرگ است، پس چرا عملاً تنها قربانیان یهودی نمایش داده می‌شوند؟!» ✡ زمانی که فیلم "چهره‌های مرگ" (۴) در سینماهای آمریکا در سال ۱۹۷۴ به نمایش در آمد، میلیون‌ها نفر صف کشیدند تا فیلم‌هایی واقعی از انسان‌های گرفتار در چنگال مرگ را مشاهده کنند. صحنه‌ای از یک انسان در صحنه‌ی ناخوشایند مرگ شاید میخکوب‌کننده‌ترین صحنه برای هر فرد باشد. والدین، فرزندانشان را از چنین صحنه‌هایی دور نگه می‌داشتند. برنامه‌های خبری تلویزیون به‌ندرت تصاویر دلخراش جنایات قتل را نشان می‌دهند. علیرغم هیاهوهای تبلیغاتی رسانه‌ها برای بالا بردن میزان بینندگان، حتی پس از سقوط هواپیمای مسافربری معمولاً تصاویری کلی و مبهم از صحنه پخش می‌شود و سرها و تنه‌های جدا شده نشان داده نمی‌شود. ✡ شدت خشونت در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و نوجوانان نگرانی بسیاری را برانگیخته است. در عین حال پخش صحنه‌های وحشتناک هولوکاست بر اساس قوانین ایالتی جزء برنامه‌های اجباری برخی مدارس شده است. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7763 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈• 🍃 ۲۹۵🍃••┈┈• ﯾﻪ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺩﻡ ﺗﺮﻣﯿﻨﺎﻝ ﻫﺴﺖ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻟﻪ می‌بینمش 😜 ﻫﻤﯿﺸﻪ می‌گه ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺮﻩ ﺗﺎ ﺷﻬﺮﺵ!😐 حساب کردم اگر پیاده راه افتاده بود الان می‌تونست تو بارسلونای اسپانیا باشه😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ --------🔸😜🔸-------- به نام خداوند چاره ساز سلام از امام باقر علیه‌السلام؛ أَرْبَعٌ مِنْ كُنُوزِ اَلْبِرِّ: كِتْمَانُ اَلْحَاجَةِ وَ كِتْمَانُ اَلصَّدَقَةِ وَ كِتْمَانُ اَلْوَجَعِ وَ كِتْمَانُ اَلْمُصِيبَةِ. بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۷۵ ب چهار چيز از گنجهاى‌ نيكى‌ است‌ : ۱. نهان‌ داشتن‌ حاجت‌ ۲. پنهان‌ نمودن‌ صدقه‌ ۳. پوشيده‌ داشتن‌ درد ۴. نهان‌ كردن‌ مصيبت‌. ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ✍🏻 حاجت، درد و مصیبت، نقاط ضعف انسانی قلمداد می‌شود که بهتر است دیگران از آن مطلع نباشند، چرا که جز خفت برای انسان فایده‌ای ندارد و باعث شادی دشمنان فرد می شود و صدقه عملی نیک است که پنهانی بودنش، انسان را از ریا نجات می‌دهد. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121484956184554.pdf
10.98M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ یا رَبَّ‌العالَمِینَ امروز؛ شنبه‌ ۸ بهمن ۱‌۴۰۱ ۶ رجب ۱۴۴۴ ۲۸ ژانویه ۲۰۲۳ تمام صفحات 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۸۳ 🖋 مقاله‌ی نوزدهم: جولانگاه نفوذیان یهودی قسمت اول؛ پس از آن‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام تصمیم به جنگ با معاویه گرفت و به‌دنبال گردآوری لشکر بود و نامه‌ای هم برای معاویه نوشت، 🔹معاویه مردم شام را جمع کرد و در خطبه‌اش برای آن‌ها گفت: «خدایا ما را یاری کن بر کسانی که خوابیده را بیدار می‌کنند و آرامش را سلب، و خون‌های ما را می‌ریزند و ناامنی به بار می‌آورند. خدا می‌داند که آن‌ها هیچ بهانه‌ای برای این کار ندارند غیر از این‌که به حکومتی حسادت می‌کنند که خدا به ما بخشیده؛ ولی بدانند که ما هیچ‌گاه با رضایت خود، این لباس را از تن بیرون نخواهیم کرد. مردم، شما که می‌دانید من جانشین امیرالمؤمنین عمر و امیرالمؤمنین عثمان در میان شما بودم و من ولی دم و پسرعموی عثمان هستم و خدا هم گفته «هرکه مظلومانه کشته شد، ما به ولیّ او اختیار قصاص داده‌ایم». شما هم که می‌دانید عثمان مظلومانه کشته شد و من اینک می‌خواهم نظر شما را بدانم.» 🔹این‌جا بود که شامیان یک‌صدا فریاد زدند: «به خون‌خواهی عثمان برمی‌خیزیم. و با معاویه بیعت کردند و پیمان بستند که یا جان ببازند یا انتقام عثمان را بگیرند.» [۱] 🔹در معرکه‌های آن هفتادهزار نفر کشته شدند. ۵۴هزار نفر از شامیان و ۲۵هزار نفر از عراقیان که ۲۵ نفرشان از اصحاب جنگ بدر بودند. دو لشکر، صد روز در منطقه‌ی صفین باقی ماندند و در این مدت، ۹۰ درگیری با یکدیگر داشتند. [۲] 🔹هم‌چنین بزودی به نقش پررنگ اشعث بن قیس در قالب یهودی نفوذی حزب اموی در پیشبرد جنگ به‌سوی دلخواه معاویه، و نیز ارتباط وی با معاویه سخن خواهیم گفت. با دقت در آنچه خواهیم گفت، روشن می‌شود که اگر اشعث را – که به یقین نفوذیان دیگری نیز او را یاری می‌کردند – از تابلوی صفین پاک کنیم، تصویری بسیار متفاوت از آن جنگ ترسیم خواهد شد. 🔹رسول خدا (ص) حتی به فکر این شرایط حساس نیز بود و برای امیرالمؤمنین (ع) نشانه‌هایی دالّ بر حقانیّت آن حضرت نصب فرموده بود. از مهم‌ترین این نشانه‌ها، جناب عمار یاسر [۳] و نیز جناب اویس قرنی بودند. ولی همان‌گونه که شاهد آن خواهیم بود، معاویه و حزب اموی چنان نفوذی در روح و جان شامیان داشتند که هیچ نشانی از تأثیرگذاری نشانه‌های رسول خدا (ص) در میان آن‌ها و در این شرایط حساس نیست. 🔹درهرحال، معاویه در وقت اضافه به تمامی انتظارات و اهداف خود از به‌پا کردن آتش جنگ صفین رسید: 👈 ۱- امیرالمؤمنین (ع) به‌عنوان متهم اصلی و همیشگی کشته‌شدن عثمان، و معاویه به‌عنوان مظلوم و حامی از خون به ناحق ریخته‌شده‌ی عثمان، در ذهن شامیان و بسیاری از مردم دیگر جا افتاد و حقِ هرگونه بی‌نظمی و ایجاد ناامنی برای معاویه محفوظ ماند. 👈 ۲- عیار شامیان و عراقیان محک خورد معاویه نسبت به وفاداری کامل شامیان، حتی با وجود علم کامل شامیان به یاوه‌گویی‌های وی، و نیز دمدمی مزاج بودن کوفیان، حتی با علم کامل به حقانیّت خود، و عواقب شوم سرپیچی از فرمانده به اطمینان عملی رسید. به‌گونه‌ای که حتی حضور و به شهادت رسیدن امثال عمار یاسر و اویس قرنی – که از سوی پیامبر (ص) به‌عنوان نمادهای ویژه‌ی صفین معرفی شده بودند – نیز عملاً خاصیت خود را از دست دادند. و این یعنی شامیان پیامبر جداگانه‌ای به‌نام معاویه دارند! 👈 ٣- بار بدنامی‌های جنگ به دوش دیگران افتاد و معاویه خود را در برابر افکار عمومی شامیان تبرئه کرد. برای نمونه کُشتار گسترده‌ی صفین به پای امیرالمؤمنین (ع) نوشته شد – همان‌گونه که شهادت عمار نیز به گردن آن حضرت افتاد – و نیرنگ قرآن بر نیزه کردن و فریب‌کاری در حکمیّت هم به پای عمروعاص تمام شد. 👈 ۴- اعتقاد شامیان به معاویه دوچندان شد ولی عراقیان با دل‌هایی مالامال از دشمنی بازگشتند و یکدیگر را دشنام می‌دادند و با شلاق به جان هم می‌افتادند. [۴] بنابراین پایه‌های حکومت اموی مستحکم‌تر و ارکان حکومت امیرالمؤمنین (ع) لرزان‌تر از سابق شد. 👈 ۵- برخی از افرادی که بیمی از آن‌ها می‌رفت، تکلیفشان در این جنگ روشن شد. [۵] ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7794 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت هشتاد و چهارم؛ چند روز بعد خانمی زنگ زد و همان درخواست را داشت با چاشنی تهدید: «اگه مدارکی رو که می‌خوایم تحویل‌مون ندی، دو تا بچه‌هات رو می‌دزدیم." محکم و قاطع گفتم: "شما کوچک‌تر از این حرف‌هایید که بخواید بچه‌های منو بدزدید!" حسین گفته بود که خیلی با او تماس نگیرم و اگر گرفتم در مورد مباحث امنیتی یا جبهه‌ای چیزی را تلفنی نگویم. به ناچار به سپاه همدان رفتم و موضوع را مطرح کردم گفتند: "تشخیص شما درست بوده! اینا ته‌مونده‌های منافقین‌اند که برای صدام و حزب بعث جاسوسی می‌کنن. خوب جواب‌شون رو دادین." هوا داشت سرد می‌شد برگهای زرد و نارنجی درختان می‌ریخت که یک مورد مشکوک دیگری سر راهمان سبز شد. چند نفر با یک خودروری پیکان سر یک ساعت مشخص می‌آمدند و از آن طرف کوچه خانه ما را ورانداز می‌کردند وهب با هوشی که داشت زودتر از من به آنها مشکوک شده بود به او و مهدی گفتم: اگه کسی با ماشین یا موتور اومد و گفت می‌خوام ببرمتون پیش بابا؛ سوار نشید. از محل استقرار حسین بی اطلاع بودم نباید دل‌شوره و اضطراب می‌گرفتم به خانه حاج‌آقا سماوات رفتم تا از حسین خبری بگیرم گفت: "دقیقاً نمی‌دونم لشکر قدس گیلان کجاست شاید عقبه اونا تو اهواز باشه ولی حسین‌آقا که اهل پشت جبهه نیست با این حال اگه پیغامی دارین بگید بهشون برسونم." ساکت ماندم نمی‌توانستم بگویم که حامله‌ام دست وهب و مهدی را گرفتم به خانه برگشتم. چند روز بعد به سونوگرافی رفتم آرزوداشتم توراهی‌ام دختر باشد تا اسمش را «هاجر» بگذارم این آرزو را از وقتی که به حج رفتم و سعی صفا و مروه می‌کردم داشتم خانم دکتر پرسید: "از بمباران و موشک‌باران که نمی‌ترسی؟" گفتم: "شکر خدا؛ نمی‌ترسم" گفت: «آفرین چون برای این فرشته کوچولوت، اصلاً خوب نیست.» اشک شوق توی چشمانم جمع شد. ناخودآگاه یاد بچه اولم زینب افتادم و گفتم: "خدایا خودت نگهدار هاجر باش." اخبار تلویزیون، خبر از عملیاتی بزرگ و سراسری در جنوب را می‌داد حمله‌ای که منجر به فتح شهر فاو عراق شده بود همدان و بیشتر شهرها به تلافی موفقیت رزمنده‌ها در جبهه، بمباران می‌شدند بسیاری از مردم به باغات اطراف شهر رفتند اما در محله ما که به محله پاسداران معروف بود هیچ خانواده‌ای خانه و کاشانه‌اش را ترک نکرد. در این مواقع آنچه دلم را آرام می‌کرد دعا بود؛ دعای توسل سه شنبه ها دعای کمیل پنج شنبه ها دعای ندبه صبح جمعه و زیارت عاشورا در غروب جمعه چراغ دلم را روشن می‌کرد گاهی با سایر خانم‌ها به خانه شهدا سر می‌زدیم می‌خواستیم روحیه بدهیم ولی بیشتر جاها روحیه می‌گرفتم ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راست می‌گفت... از دنیا که بگذری.. به راحتی از جانت هم می‌گُذری... باشیم... دیدم پاهاش زخمی و خونی شده به سردار بی‌سر شلمچه "ماشاالله رشیدی" گفتم: کفش‌هایت کو!!!؟ گفت: "دادم به اون بسیجی که کفشش پاره بود و نمی‌توانست تو ورزش صبحگاهی هم‌پای دیگران بدود" گفتم: "پس خودت چی؟! پاهات رو ببین خونی و زخمی شده!!!" گفت: "اشکال نداره" گفتم: "یعنی چی؟!" گفت: "اگه از یک کفش نتونم بگذرم چطور از جونم بگذرم!؟" 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee