eitaa logo
نجم الدین
10.4هزار دنبال‌کننده
693 عکس
27 ویدیو
7 فایل
🌟نجم الدین نشر بیانات استاد #صمدی_آملی 🚩کانال رسمی #نمیباشد ✔️استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع کانال❌
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 توفیق بود که نسبت به حدیث شریف امام رضا ( خطاب به ریّان بن شبیب ) در رابطه با گریه بر امام حسین علیه الصلوة و السلام روی آوریم که یکی از اسرار این گریه این است که دوست داریم تمام قابلیتهای انسانی ما شکوفا بشود. چون بسیاری از استعدادها در اجتماع شکوفا نمی شود؛ زمینه برای شکوفایی پیش نمی آید. می بینید یکی از چیزهایی که مورد بخل و حسد و کینه واقع می شود این است که کسی کمالی داشته باشد، کمال او در بین دوستانش، اطرافیانش، محیطش اگر ظهور کند، به جای اینکه بیایند کمالات خودشان را با کمال ایشان تطبیق بدهند و از محضر استفاده کنند راه حسد را در پیش می گیرند و حسود بر اساس یک وصف غیر مناسب باعث می شود که یا کمال از محسود مسلوب می شود، یا بالاخره جلوی ارتقای وجودی محسود را می گیرند و یا اینکه مانع وصول فیض محسود به اجتماع می شوند. برای همین است که ائمه علیهم السلام محسود واقع شدند؛ مورد حسد واقع شدند. نمی توانند ببینند امام جواد، یک جوان در سن جوانی اینهمه کمالات الهیه را ظهور بدهد، نمی توانند ببینند. نمی تواند تحمل کند که امام حسین علیه الصلوة و السلام آنقدر در امت پیغمبر ظهور کمالات را اظهار کند و به وجود بیاورد. نمی توانند بعد از پیغمبر اکرم، دوست ندارند؛ خواهان نیستند؛ چون خودشان القابی برای خودشان درست کرده اند، می خواهند بر اساس القاب مردم به آنها روی بیاورند، از طرفی هم القاب صرف که نمی تواند کمال آور باشد. ✍🏼 ____________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
استادصمدی-لقب‌گرایی‌مانع‌رشد.mp3
1.33M
#استادصمدی‌آملی #تکیه‌برالقاب‌مانع‌رشدوشکوفایی‌کمالات #برگرفته‌ازجلسه‌سخنرانی‌شب‌دوازدهم‌محرم‌سال‌98 ⌛️زمان: 3:09 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
👈 القاب صرف که نمی تواند کمال آور باشد. مثل یک بچه فقیری می رود دانشگاه، می رود به مراکز علمی، تحقیقی، بهترین کمالات را بدست می آورد بعد یک بچه سرمایه داری، یک بچه ی سرداری، یک بچه ی مسؤولی، یک بچه ی شخصیتی، ایشان این کمال را بدست نمی آورد، منتها القابی برای خودش یدک می کشد؛ چون فرزند فلانی است نمی تواند بیاید؛ از آنطرف این کمال را ندارد. دلش می خواهد که اجتماع به سوی او روی بیاورند در حالیکه اجتماع خواهان کمالند و ایشان ندارد کمال را به اینها بدهد؛ باید آن فرزند فقیر بدهد؛ ولی بالاخره یا جلوی رشد آن فرزند فقیر را می گیرند یا جلوی فیض دهی او را می بندند. چون از آن ور هم نمی خواهند آن جایگاه القابی مجازی غیر واقع اجتماعی آنها هم مورد ضربه واقع بشود؛ چون اگر این بیاید ظاهر بشود دیگر جا برای آنها نمی ماند که. و لذا همیشه حسد گرفتار کننده است در اجتماع. در بین اوصاف بد، این وصف حسد باعث می شود اجتماع بی بهره می شود. کلّ ائمه محسود واقع شدند. فلانی پدرخانم جناب رسول الله است؛ فلانی زن پیغمبر است؛ فلانی داماد پیغمبر است؛ فلانی صحابه ی دست اول پیغمبر است؛ این القاب جمع شده اما از آن ور کمالی ندارد؛ علمی ندارد؛ رابطه با غیب ندارد. اجتماع هم بعد از پیغمبر یک کسی را می خواهد که ارتباط با غیب داشته باشد. علی هست. ولی خب اگر علی را بخواهند منصه ی ظهورش را فراهم کنند دیگر جا برای آنها نمی ماند که. مجبورند که بیایند علی را از میدان در بکنند، جلوی فیض اقیانوس بیکران علی به مردم را بگیرند تا بعد بگویند آقا ما صحابه ی پیغمبریم؛ ما دست اولیم. ما داخلی هستیم؛ ما دامادیم. جلوی فیض را می بندند نمی گذارند مردم بهره مند بشوند. ✍🏼 ____________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
👈 بکائی که اینهمه برای آن ثواب نقل کرده اند، بکاء یعنی همین که به یاد آقا افتاده ای، گریه ات سرازیر شود، بطور طبیعی. چرا اجتماع به این بکاء نمی رسد؟ چرا امام رضا علیه الصلوة و السلام میگه: یابن الشبیب إن کنتَ باکیاً فابکِ للحسین علیه السلام " ؟ اگر می خواهی گریه کننده باشی برای حسین گریه کن. خب حالا یک جوانی می میرد، مادرش می خواهد گریه کننده باشد، دیگر نمی تواند در مرگ پسرش خنده کند که. لابد دلش می خواهد گریه کند دیگر. هرچه دیگرانی می خواهند جلویش را بگیرند، ایشان گریه می کند، این چه گریه ای می شود؟ گریه طبیعی. خب حالا دلش می خواهد گریه کننده باشد، امام به او می گوید: " إن کنتَ باکیاَ "، می خواهی که گریه کننده باشی، " فابکِ للحسین ". این می شود بکاء. ولذا همین که میلش به این است که بگرید، حالا برای هر امری، هر چیزی. دوستش از دنیا رفته، خبر به او رساندند، تصادف کرده، و... و... می بینی که یک مشکلی برای او پیش آمده، پدر او، برادر او، دوست او، همسایه او گریه می کند، ایشان هم ناگهان می بینی رو به سوی گریه کردن دارد می رود، امام می گوید : "إن کنت باکیا" حالا می خواهی گریه کنی؟ " فابک للحسین" می بینید ما برای این امور، گریه بر امام حسین را توجه نداریم اصلا. بله در اینجور جلسات مصیبت می خوانیم، قضایا را می گوییم، گریه می کنیم، این روضه خوانی کردن و گریه کردن هنوز ان بکاء طبیعی نیست. . و لذا در روایات داریم وقتی حضرت آدم خواست توبه بکند، که حالا تفسیر انفسی و معانی اش چه می شود؟ صورت ظاهری روایت را نقل می کنم، که به او گفته شد به این اسامی خدای متعال را قسم بده: « أللهم إنی أسئلک بحق محمد و علي و فاطمة و الحسن و الحسین و جعفر» هفت تا اسم را ایشان برده از این اسامی اهل بیت، بدون تکراری. بعد وقتی رسید به اسم حسین دید گلو گیر کرده. خفه شدم. تا می خواهد بگوید حسین، نمی آید. این را می گویند بکاء. یعنی تا به یاد می افتد، بشکند. نه اینکه آنقدر مصیبت خوانده شود، آنقدر تشبیهات بشود، هی اینجور، خیمه آتش زدند، هی پهلو شکستن، بعد کمی گریه کنیم. همین که مصیبت قطع شد، گریه هم قطع می شود. معلوم می شود این بکاء طبیعی نیست. و لذا به تعبیر شاعر، خوب تعبیر کرده است، آفرین، می گوید که: اگر حاجی در هنگام رمی جمرات، در تنها جایی که پیش می آید، می بیند مردم همه دارند سنگ می اندازند، معمولا در جمرات است دیگر، در جای دیگر که پیش نمی آید، می گوید حاجی در هنگام رمی جمرات اگر در همان لحظه یاد این بیفتد که اوه در شام کاری شد که مردها، زنها، همه، بچه ها، کودکان، همه داشتند اهل بیت را سنگ می زدند. این لحظه به یادش بیفتد، نمی تواند خودش را کنترل کند. بکاء ادامه🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
👈 هر موقع ما إن شاء الله یک جمعی را پیدا کردیم، که در آن جمع کسانی که ناقص اند به دنبال فهم نقصشان راه بیفتند بگویند ما هم کامل بشویم؛ کسانی که کامل اند بدنبال رفع نقص ناقصها بیفتند؛ کسانی که کاملند از اظهار کمال برای اجتماع امساک نکنند؛ کسانی که ناقص اند جلوی فیض کمال کامل را نگیرند؛ حسودی ها برداشته بشود؛ همه به دنبال ترقی و ارتقاء وجودی باشیم؛ همه کمک کنیم؛ آنی که نمی داند با تمام وجود، به محضر آنی که داناست مشرّف بشود، بگوید: آقا من در خدمتم. من فرزند علامه ام، آیت الله ام، عظمایم، خانَم، سرمایه دارم، هرچه هست، کار به اینها ندارم، من نمی دانم؛ تو می دانی. « هل یستوي الّذین یعلمون و الّذین لا یعلمون» باشد پدرت فقیر بود؛ گاریچی بود؛ دستفروش بود؛ کارگر بود؛ فهله بود حتی؛ خدمتگزار مدرسه بود؛ رفتگر شهرداری بود؛ آقا تو کمال داری من ندارم. به من بیاموز. کاری به این ندارم که تو فرزند که هستی؟ انقدر می دانم تو کمال داری من ندارم. تو علم داری، من ندارم. تو صفا داری، من ندارم. تو تحقیقات کردی، من نکردم. تو عالمی من جاهلم آمده ام از محضر مبارکت استفاده کنم. دیگر نگویم کسر شأن من است. ما این موقعی که محضر استادمان مصباح الانس می خواندیم؛ اسفار می خواندیم؛ درسهای دیگر، این موقع خدا شاهد است فرمود آقا روی کره زمین از جنبه ی ظاهری، در علوم ظاهری کسی را نمی بینم که یک چیزی داشته باشد و من آنرا نداشته باشم؛ اگر ببینم کسی باشد که چیزی دارد که من ندارم یقیناً می روم دنبالش. می گویم آقا من ندارم به من بده. وگرنه یاییم جلوی کمال را سد بکنیم؛ بدترین ضیقی اجتماع است؛ اجتماع فرج ندارد. و لذا حسود نمی گذارد اجتماع فرج داشته باشد. بخیل نمی گذارد؛ غیبت کننده نمی گذارد؛ دروغ زننده نمی گذارد؛ رنگ و روغن کننده نمی گذارد که اجتماع درست پیش برود. اجتماع از فرج می افتد. گشایش ندارد. ✍🏼 ____________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
👈 نسبت به ائمه هم حسد ورزیده اند اما حسدشان اینجور نبود که از علی، کمال علی را بگیرند؛ ولی آمدند جلوی نشر کمال علی را بستند. دیگه نگذاشتند که حقایق امیرالمؤمنین به دلها منتقل بشود. در خانه اش را بستند، شایعات کردند؛ کارها کردند؛ و می بینید که در بین ملیونها و ملیاردها مسلمان حالا خدا توفیق داد من و شما بالاخره به دنبال دوازده امام و دوازده معصوم بعد از پیغمبر را، با بی بی جان فاطمه سیزده معصوم راه افتادیم اما با اینکه راه افتادیم باز هم حسودان آمدند به یک نحوی مسیر را گل آلود کردند نگذاشتند ما درست از این مسیر استفاده کنیم. باز هم با شبهات ذهن جوانهای ما را درگیر کردند، یک عمر در طول تاریخ، ذهن جوانها درگیر است. در حقیقت از دست همدیگر خسته ایم. خسته ایم. آنهایی که قلیل اند، کمالی دارند، از دست بی کمال ها خسته اند. آنهایی که کمال ندارند از دست صفات بد خودشان. حسود است. خب آقا. این یک جوانی است خدا به او داده است؛ چه باعث می شود که من یک کاری بکنم در درونم که آخرش او از این جوانی اش خیر نبرد. بالاخره هم نمی گذارند. شما الان به دقت اجتماع را نگاه بکنید؛ تحلیل بکنید؛ می بینید اصلا خوبان نمی توانند در اجتماع ما رشد کنند. معمولاً جلوی رشدها بسته شده. اجتماع خسته است. خسته از صفات رذیله. از آن طرف استعداد برای بالا رفتن هم داریم، و با این کار نمی رویم؛ حالا که نمی رویم یک عده ی قلیلی که می خواهند بروند آنها را هم به هر صورتی باشد پایین می کشیم. چون از این طرف هم سختمان است که این بالا برودم، من بمانم. آن مثال مولوی می زند در مثنوی اش، می گوید که بچه های فقیر فقرای در روستا، آمدند مدرسه و درس خواندند و کمالی یافتند، اما بچه سرمایه دارهایی که پدرشان پولدار بودند اینها چون زندگی شان دائم اداره بود، پول را گرفتند ولخرجی کردند درس نخواندند ؛ ناگهان می بینید بعد از مدتی این صحنه متحول شد. آن بچه های روستای گدا زاده ها و فقیر زاده ها درس خواندند آمدند بالا؛ بعد این فرزند این اربابها و این سرمایه دارها درس نخواندند اینها فردا می شوند فقیر در اجتماع، کسی اینها را تحویل نمی گیرد. ولی اینها حسودند. از آن طرف هم چون نمی خواهند که آن آقایی شان، آن خان خانی شان در این اجتماع از بین برود، بالاخره به هر صورتی هست مزاحم می شوند نمی گذارند کمالات آن زحمت کشیده های در اجتماع بیاید فیضش به عموم مردم بیچاره برسد. یکی از بزرگترین نقص و آفت بعد از پیروزی انقلاب که در کشور ما ظهور کرد همین است. که نمی گذارند کمال کمال دار ها درست دیده بشود. آخرش آلوده می کنند و به یک نحوی خودشان را محق اظهار می کنند اعلام می کنند، می قبولانند. مردم هم چون در بسیاری از جاها مطلع نیستند، می پذیرند؛ اما معلوم است به اینها پذیراندند. اینها هم پذیرفتند. وقتی واقعیت برایشان روشن شود می گوید: عجب، نمی دانستیم. یکی از بطون معانی ظهور حضرت بقیة الله همین است. ✍🏼 __________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0