eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
216 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا 🕋 در قرآن 🛑 قسمت ششم: وقوف در و مشعر نکات زیر در از ایت اله جوادی املی در خصوص ایات ۱۹۸ و ۱۹۹ بقره ذکر شده است: 👈"هنگام از ، در به ياد خدا باشيد: ﴿فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفتٍ عَرَفتٍ فَاذكُروا اللّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرام﴾، 👈پس از رفتن به عرفات و در آن واجب است تا هنگام بازگشت افاضه از عرفات تحقق يابد، زيرا عنوان «افاضه» با حركت و خروج تفاوت دارد و فرع بروقوف دسته ‏جمعي است . 👈اگر جمعيت انبوهي در زمان معين در مكاني واحد ايستاده، بعد متفرّق شده و حركت كنند، «افاضه» پديد مي‌آيد؛ بنابراين براي تحقق افاضه سه عنصر كثير (كثرت) و در مكان و زمان واحد لازم است و بدون هر يك از آنها «افاضه» پديد نمي‌آيد، بلكه صرف خروج و مانند آن است. البته اجتماع بدون كثرت نخواهد بود؛ ولي كثرت بدون اجتماع فرض دارد؛ يعني هركدام جداگانه توقف كند و خارج شود. 👈 «يوم اكبر» يا «» بر روز عرفه و روز منا بر همين اساس است كه همگان در كنار هم جمع‌اند و چون حاجيان از سراسر جهان به مكه مي‌آيند و در جهان شرك و مشرك وجود دارد و در نتيجه از مشركان حكم جهاني اسلام است و به زماني كه در خصوص حجاز مشرك وجود داشته باشد اختصاص ندارد ، آن روز، روز اجتماع عمومي و بيزاري از مشركان است: ﴿واَذنٌ مِنَ اللّهِ ورَسولِهِ اِلَي النّاسِ يَومَ الحَجِّ الاَكبَرِ اَنَّ اللّهَ بَرِي‏ءٌ مِنَ المُشرِكينَ ورَسولُه) بنابراين، عبارتِ ﴿فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفت﴾ هم اصل وجوب وقوف در عرفات و هم وقوف دسته ‏جمعي در زمان و مكان واحد را مي‌فهماند. البته زمان و مقدار وقوف را سنّت مشخص كرده است. 👌اسرار وقوف در عرفات وقوف در عرفات تنها در مناسك حج و از مشتركات حج تمتع و قِران و اِفراد است. در روايات براي وقوف در عرفات اسراري آمده است كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود: ألف. تطهير و آمادگي براي ورود به خانه خدا؛ 👈اميرمؤمنان حضرت علي(عليه‌السلام) در پاسخ پرسشي از راز وقوف در عرفات فرمود: چون كعبه خانه خداست و حرم دروازه آن است، وقتي مهمانان الهي آهنگ خانه خدا مي‌كنند، خداوند آنان را بيرون دروازه نگه‏ مي‌دارد تا به درگاهش تضرّع و ناله كنند... و بدين شكل از گناهان پاك شده و لياقت ورود به محدوده حرم را پيدا كنند و كم‌كم به خانه او راه يابند و در اطراف آن طواف كنند 👌از اين رو در روز عرفه بهترين وظيفه همان و نيايش است، از همين‏ رو گرچه روزه روز عرفه مستحب است؛ ولي طبق بيان امام باقر(عليه‌السلام) اگر روزه آن روز موجب ضعف انسان شود و نتواند دعاهاي روز عرفه را بخواند، روزه نگيرد 👈ب. آگاهي به معارف و علوم ديني و اسرار آفرينش؛ امام سجاد(عليه‌السلام) در «حديث شبلي» درباره سرّ وقوف در عرفات فرمود: «اين وقوف براي آن است كه انسان به معارف و علوم ديني واقف و از اسرار نظام آفرينش باخبر شود و بداند كه خداوند به همه نيازهاي او واقف و بر رفع آنها تواناست، خود را به او بسپارد و تنها از او اطاعت كند»، 👈چون اطاعت او بهترين سرمايه است: «و طاعته غني» از اين رو امام سجاد(عليه‌السلام) به سائلي كه در روز عرفه گدايي مي‌كرد، فرمود: واي بر تو! آيا در چنين روزي، دست نياز به سوي غير خدا دراز مي‌كني؛ در چنين ‏روزي اميد است خداوند به كودكان درون رحم سعادت بخشد. 👈ج. معرفت انسان به آگاهي خدا بر نهان و آشكار او؛ در ادامه «حديث شبلي» حضرت سجاد(عليه‌السلام) فرمود كه حج گزار بايد در عرفات دريابد كه خداي سبحان به نهان و آشكار و به صحيفه قلب او و رازهاي آن آگاه است؛ روايات فراواني به بيان وظيفه حج گزاران در سرزمين عرفات پرداخته كه بخش عمده آن درباره دعا و كيفيت آن، به ويژه دعاي عرفه امام حسين و دعاي امام سجاد(عليهما‌السلام) است. بخش ديگر نيز درباره اهميت دعا و ترغيب و تشويق افراد به دعا براي ديگران است؛ به گونه‌اي كه روشن مي‌شود ائمه اطهار(عليهم‌السلام) و برخي شاگردان آنان قسمت مهم همت خويش را در آن سرزمين كه دعا مستجاب است، صرف دعا براي ديگران مي‌كردند." h
⭕️ (ره): 🔹 برای نفع ملت است، برای نفع جامعه است، برای نفع بعضی اشخاص و بعضی گروه ها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است و قانون برای تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان می آید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می آید و کسانی که مخالفت ها می خواهند بکنند، از قانون بدشان می آید، لکن قانونی که مال همه ملت است و برای تهذیب همه ملت است و برای آرامش خاطر همه ملت است و برای مصالح همه ملت است، این قانون باید شمرده بشود. 🔹نباید اگر چنانچه یک قانونی برخلاف نظر من بود من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونی نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را بدهید با قانون، نه قانون خودش را با شما تطبیق بدهد. 📕صحیفه نور، ج ۱۴ ص