فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تیراندازی #خبرنگار شبکه #منوتو در #میدان_آزادی
وقتی میگیم #کشته_سازی یعنی این 👆
❌لحظه مسلح کردن سلاح خبرنگار «من و تو»!
ثانیه 38 تا 49 فیلم را بادقت نگاه کنید، صدای مسلح کردن سلاح کمری میآید و بلافاصله تیراندازی میکند و فریاد میزند "تیراندازی کردن، تیراندازی کردن"
صدای تیراندازی درست کنار فیلمبردار و بصورت بلند شنیده میشه. درست بعد از مسلح کردن 👆
❌دشمن میداند مردم در #آشوبهای_خیابانی همراهی نمیکنند
بنابراین خودشان، جوانانی را که #پادو آنها خواهند شد
خواهند کشت تا به گردن #نظام بیندازند درست مثل #اعتراضات_آبان98
اگر به فکر جان خودتون هستید، پی نعره دشمن نروید
آنها برای اهداف کثیفشان به هیچ کس رحم ندارند. حتی سرباز پیاده هایشان👌
#اسلحه #کشتار #خونریزی #بی_بی_سی #مزدور #تروریست #ایران_اینترنشنال #manoto #صدای_آمریکا #آمریکا #ترامپ #اعتراض #سلبریتی #سفارت_انگلستان
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_سی_و_ششم 💠 مصطفی در حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بود و صدای تیراندازی از
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_و_هفتم
💠 آینه چشمان سیدحسن را حریری از اشک پوشانده و دیگر برای نجاتم التماس میکرد :«ما اهل #داریا هستیم!» و باز هم حرفش را باور نکردند که به رویم خنجر کشید.
تپشهای قلب ابوالفضل و مصطفی را در سینهام حس میکردم و این #خنجر قرار بود قاتل من باشد که قلبم از تپش افتاد و جریان خون در رگهایم بند آمد.
💠 مادر مصطفی کمرش به زمین چسبیده و میشنیدم با آخرین نفسش زیر لب ذکری میخواند، سیدحسن سینهاش را به زمین فشار میداد بلکه قدری بدنش را تکان دهد و از شدت درد دوباره در زمین فرو میرفت.
قاتلم قدمی به سمتم آمد، خنجرش را روبروی دهانم گرفت و عربده کشید :«زبونت رو در بیار ببینم لالی یا نه؟»
💠 تمام استخوانهای تنم میلرزید، بدنم به کلی سُست شده بود و خنجرش به نزدیکی لبهایم رسیده بود که زیر پایم خالی شد و با پهلو زمین خوردم.
دیگر حسی به بدنم نمانده بود، انگار سختی جان کندن را تجربه میکردم و میشنیدم سیدحسن برای نجاتم #مردانه گریه میکند :«کاریش نداشته باشید، اون لاله! ترسیده!» و هنوز التماسش به آخر نرسیده، به سمتش حمله کرد.
💠 پاهای نحسش را دو طرف شانه سیدحسن کوبید و خنجری که برای من کشیده بود، از پشتِ سر، روی گردنش فشار داد و تنها چند لحظه کشید تا سرش را از تنش جدا کرد و بیآنکه نالهای بزند، #مظلومانه جان داد.
دیگر صدای مادر مصطفی هم نمیآمد و به گمانم او هم از وحشت آنچه دیده بود، از هوش رفته بود. #خون پاک سیدحسن کنار پیکرش میرفت، سرش در چنگ آن حرامی مانده و همچنان رو به من نعره میزد :«حرف میزنی یا سر تو هم ببرم؟»
💠 دیگر سیدحسن نبود تا خودش را فدای من کند و من روی زمین در آغوش #مرگ خوابیده بودم که آن یکی کنارش آمد و نهیب زد :«جمع کن بریم، الان ارتش میرسه!» سپس با تحقیر سراپای لرزانم را برانداز کرد و طعنه زد :«این اگه زبون داشت تا حالا صد بار به حرف اومده بود!»
با همان دست خونی و خنجر به دست، دوباره موبایل را به سمتش گرفت و فریاد کشید :«خود #کافرشه!» و او میخواست زودتر از این خیابان بروند که با صدایی عصبی پاسخ داد :«این عکس خیلی تاره، از کجا مطمئنی خودشه؟»
💠 و دیگری هم موافق رفتن بود که موبایل را از دست او کشید و همانطور که به سمت ماشینشان میرفت، صدا بلند کرد :«ابوجعده خودش کدوم گوری قایم شده که ما براش #جاسوس بگیریم! بیاید بریم تا نرسیدن!» و به #خدا حس کردم اعجاز کسی آنها را از کشتن من منصرف کرد که یک گام مانده به مرگ، رهایم کردند و رفتند.
ماشینشان از دیدم ناپدید شد و تازه دیدم سر سیدحسن را هم با خود بردهاند که قلبم پاره شد و از اعماق جانم ضجه زدم.
💠 کاسه چشمانم از گریه پُر شده و به سختی میدیدم مادر مصطفی دوباره خودش را روی زمین به سمتم میکشد. هنوز نفسی برایش مانده و میخواست دست من را بگیرد که پیکر بیجانم را از زمین کندم و خودم را بالای سرش رساندم.
سرش را در آغوشم گرفتم و تازه دیدم تمام شال سبزش از گریه خیس شده و هنوز بدنش میلرزید. یک چشمش به پیکر بیسر سیدحسن مانده و یک چشمش به امانتی که به بهای سالم ماندنش سیدحسن #قربانی شد که دستانم را میبوسید و زیر لب برایم نوحه میخواند.
💠 هنوز قلبم از تپش نیفتاده و نه تنها قلبم که تمام رگهای بدنم از وحشت میلرزید. مصیبت #مظلومیت سیدحسن آتشم زده و از نفسم به جای ناله خاکستر بلند میشد که صدای توقف اتومبیلی تنم را لرزاند.
اگر دوباره به سراغم آمده بودند دیگر زنده رهایم نمیکردند که دست مادر مصطفی را کشیدم و با گریه التماسش کردم :«بلند شید، باید بریم!» که قامتی مقابل پایمان زانو زد.
💠 مصطفی بود با صورتی که دیگر رنگی برایش نمانده و چشمانی که از وحشت رنگ خون شده بود. صورتش رو به ما و چشمانش به تن غرق #خون سیدحسن مانده بود و برای نخستین بار اشکش را دیدم.
مادرش مثل اینکه جانی دوباره گرفته باشد، رو به پسرش ضجه میزد و من باور نمیکردم دوباره چشمان روشنش را ببینم که تیغ گریه گلویم را برید و از چشمانم به جای اشک، خون پاشید.
💠 نگاهش بین صورت رنگ پریده من و مادرش سرگردان شده و ندیده تصور میکرد چه دیدهایم که تمام وجودش در هم شکست.
صدای تیراندازی شنیده میشد و هرلحظه ممکن بود #تروریست دیگری برسد که با همان حال شکسته سوارمان کرد، نمیدانم پیکر سیدحسن را چطور به تنهایی در صندوق ماشین قرار داد و میدیدم روح از تنش رفته که جگرم برای اینهمه تنهاییاش آتش گرفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 رد شدن پلیس آمریکا با اسب از روی معترضان به نژادپرستی!
این همون غربه که بعضیا واسش سر و دست میشکستن...
تا تهشو ببینید!
#آمریکا #ترامپ #نژادپرستی #آمریکایی #سیاهپوستان #تروریست #خشونت #پلیس #حقوق_بشر #اعتراضات_آمریکا #تظاهرات_آمریکا #دیکتاتوری
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
🎥روایت خبرنگار صدا و سیما از مزاحمت دو جنگنده برای هواپیمای ایرانی 🔹کاپیتان هواپیمای ایران جسارت ب
⭕️ مقامهای آمریکایی رهگیری هواپیمای مسافربری ماهان توسط دو جنگنده F-15 نیروهوایی آمریکا را تایید کردند و گفتند ما فقط در دید هواپیمای ایرانی قرار گرفتیم...
#تروریست های آمریکایی
#هواپیمای_ماهان
@fanos25
🌹 شهید لاجوردی یارِ صادق و پولادین انقلاب
♦️شهید «سیداسدالله #لاجوردی» یکی از چهرههای اصیل مبارزه با رژیم #پهلوی بود که مجاهدتها و مبارزاتش را پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داد. او با بینش و #بصیرت عمیق دینیاش شناختی دقیق از #نفاق و #التقاط و #انحراف داشت و بر همین اساس گروهک مجاهدین خلق (منافقین) و سران قدرتطلبش را به خوبی میشناخت.
♦️لاجوردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حُکم امام خمینی (ره) به عنوان دادستانِ انقلاب تهران منصوب شده بود از یک سو نقشی پُررنگ در هدایت نوجوانان و جوانان فریب خورده از سوی منافقین و برگرداندن بسیاری از آنها به دامان دین و مردم داشت و از سوی دیگر در برخورد قاطع با افراد لجوج و جنایتکار این گروهک #تروریست و صیانت از امنیت و آرامش ملت محکم و قاطع بود.
♦️لاجوردی نهایتا پس از عمری تلاش و مجاهدت مومنانه و مخلصانه در روز ۱ شهریور ۱۳۷۷ توسط #منافقین در بازار تهران #ترور شد و به شهادت رسید. امام خامنهای از شهید لاجوردی با عناوینی چون «یارِ صادق و پولادین انقلاب» نام بردهاند.
♦️در شرایطی که دشمن و ضدانقلاب کینهتوز و لجوج با دروغگویی و فضاسازی سعی دارد جای #شهید و #جلاد را تغییر دهند وظیفهای مضاعف و سنگین در بازشناسی چهرهی این مجاهدت فیسبیلالله و یار و همراه مخلص انقلاب و ملت بر عهدهی همگان است.
🗓 یکم شهریور سالروز #شهادت سیداسدالله لاجوردی توسط منافقین در سال ۱۳۷۷
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@fanos25
13.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ما را از مرگ میترسانند
غافل از آنکه مادران این مردان
در عزای به خون غلتیدن عزیزشان
خدا را شکر میکنند
و زینب وار ایستادهاند...
🔹مادر شهید محمد قنبری نمادی شد برای غیرت و شجاعت تا دشمنان این آب و خاک بدانند تا امثال این شیرزنان باشند سیدعلی خامنهای خیالش راحت است...
#شهید_محمد_قنبری
#تروریست
#مادرکیان_پاسخگوباش
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110