فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این 55 ثانیه را حتما ببینید
♨️ بابت شکست ترامپ تبریک میگید؟ میدونستید تنها زمانی که بایدن از ترامپ حمایت کرد بعد از ترور سردار بود!
‼️ الحق که مرز های حقارت رو رد دادید!
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
@samenfanos110
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
پروانه ای در دام عنکبوت #بخش_صدودو انور همینطور که به طرف قفسه های ازمایشگاه میرفت گفت:وقتی صبح به
پروانه ای دردام عنکبوت
#بخش_پایانی_فصل_اول
انور به سمتم حمله ور شد,دریک چشم به هم زدن چاقوی ضامن دار را از جیبم دراوردم وهمزمان که چاقو را به شکم گنده انور فرو میکردم,سوزشی شدید در شانه ام حس کردم....
مرتیکه ی شیطان صفت سرنگ را به شانه ام فرو کرده بود وکل موادش راخالی کرد.
انور که از حمله ی من غافلگیرشده بود وصدالبته پشیمان که چرا بدن مراحین ورود بازرسی نکرده,درحالی که دستش روی شکمش بود ,عقب عقب رفت وکنار میز ازمایشگاه رسید ,کلیدی رافشار داد که صدای اژیر بلندی درفضا پیچید ,خم شدم اسلحه کمری را از جورابم دراورم که لوله ی,اسلحه ی انور را روبه من گرفته بود دیدم...
صدای سفیر گلوله یا گلوله هایی در فضا با صدای اژیر درهم امیخت ودیگر چیزی نفهمیدم....
وقتی چشمانم را باز کردم, خودم را زیرسقف چوبیی یافتم,با شتاب خواستم بلندشوم که سوزشی در بازو همراه دست مهربان علی ,مرا وادار کرد تا بخوابم....
کم کم ,همه چیز داشت یادم میامد...من ....انور...ازمایشگاه....علی....
عه علی که اینجاست..
میخواستم حرف بزنم,تمام توانم را جمع کردم وباصدای ضعیفی پرسیدم:علی,کجا بودی؟من کجام؟اینجا کجاست....
علی:من رفته بودم با مبارزین دیگه اون فرشته های کوچلو رانجات دهم,فرشته های کوچلو جاشون امنه وخدارا شکربه موقع به داد تو رسیدم,یه گلوله به بازوت اصابت کرد امانگران نباش ,خوب میشی,انور هم یک گلوله حرومش کردم والانم ما بیرون از خاک رژیم اشغالگر قدس هستیم...درروستایی نزدیک بیروت در لبنان....سلما نیروهای حاج قاسم ما رانجات دادند....اصلا من وتو جز نیروهای حاج قاسم بودیم....بالاخره باهمین نیروها قدس را فتح میکنیم شک نکن.....
خدا راشکر کردم که از دام عنکبوت رها شدم وبا تصویر زیبا ونورانی حاج قاسم که درخیالم شکل گرفت در حالی که باخودم میگفتم:((ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت,,همانا سست ترین خانه ها,خانه ی عنکبوت است)) دوباره چشمانم بهم امد وبخواب رفتم.....
.... ………پایان فصل اول……
با ما همراه باشید در فصل دوم پروانه ای در دام عنکبوت با عنوان(ازکرونا تا بهشت)
لازم به ذکراست,قهرمانهای فصل دوم رمان هم سلما وعلی و....هستند.
#نویسنده_حسینی
یاعلی
@samenfanos110
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
با سلام؛
به مددخداوند ونگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه،فردا اولین قسمت رمان(از کرونا تابهشت)حضورتان ارسال میگردد.
لازم به ذکراست این رمان ,جوابیه ای کوتاه درمقابل انبوه رمانهای امریکایی وغربی است که نویسنده های این رمان ها سعی درتخریب چهره اسلام,شیعه وامام دوازدهم ما شیعیان دارند,چهره ای که اینگونه رمانهااز امام زمان عج به تصویر کشیدند ,فردی خونریز و خشن است,باشد که این رمان ،قدمی کوچک در زدودن غربت از چهره ی مولایمان وبیان واقعیتهای انکارناپذیر باشد.
اگر دربین شما مخاطبین بزرگوار,کسی هست که دستی درفیلم سازی داردیا از آشنایانش کسی دراین مورد فعالیت میکند,از قول این حقیر به اوبرسانید(سینما برای امام زمان عج ,خیلی خیلی کم میگذارد)
درزمانی که دشمنان قسم خورده اسلام,یهودیان خبیث وامریکاییهای کثیف با دردست گرفتن رسانه ها,علی الخصوص سینمای هالیوود و..دست به تخریب چهره ی پراز رأفت امام زمان ما میزنندوفیلم هایی غیرواقعی از اخرالزمان ,مانند ارماگدون و..را به تصویر میکشند,ما خواب هستیم وتماشا چی....
گاهی خودمان رابه خواب میزنیم وگاهی واقعا درغفلت وبیخبری هستیم ,به طوری که برای انها دست میزنیم وهورا میکشیم واین دردیست بس بزرگ...
کاش یک شیعه ی مخلص پیدا شود ویکی از صدها روایتی راکه از معصومین به مارسیده اند درباره ی دنیای بعداز ظهور ,به تصویرکشد ,تا مردم بفهمند بعدازخروج مهدی زهراس از پس پرده ی غیبت ,این زمین به بهشتی زیبا بدل میشود واینگونه کمی از گرد مظلومیت وغربت که برچهره ی حجت زنده ی خدا ,نشسته,بزداییم....
باشد قدمی شود برای بیداری مردم و رسیدن به ظهور....
به امید ان روز
ارادتمندشما…………حسینی
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
@samenfanos110
#السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی
#صبحت_بخیر_مولاےمن
میدانم که چقدر
قلب مهربانت را شکسته ام
میدانم که چقدر
روح صبورت را آزرده ام
اما
به خودت سوگند
مهربان من که دوستت دارم
ذره ذره ے وجودم
از مهر تو سرشار است
و قلبم از یادت معطر
و زبانم از نامت متبرک
من به محبتت زنده ام
و به نوکرے ات مفتخر
این دلخوشے را از من دریغ مکن ...
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡را میبینم...
🌹🍃🌹🍃
@samenfanos110
AUD-20200928-WA0010.mp3
10.65M
🤲دعای هفتم صحیفه سجادیه
🎙سید رضا نریمانی
💟 شروع چله : ۹۹/۸/۱۹
✔️ روز چهارم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پویش_دعای_هفتم
#کرونا
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
@samenfanos110
😉سالروزشهادترسولخلیلی
ویهنصیحتازخودشهید...😍
❤️ #سالروز_شهادت
❤️ #شهید_خلیلی
❤️ #شهدا_شرمنده_ایم
@samenfanos110
#ازعشقمینویسہ
✆↶شهیـدتهرانےمُقدم 👨🏻♥️
دائم الوضو بود!
موقعِ اَذان خیلی هامی رفتندوضو بگیرند!
ولیحسناذانواقامھ رامیگٌفت و
نمازشراشروعمیڪرد.
.
میگٌفت :زمین جایِجمعکردنثوابه...
حیفزمین خدانیسٺ،
که آدم بدون وضو روش راه بره ؟! ...
@samenfanos110
🌹تازه وارد دانشکده نیروی هوایی شده بود،یک روز بهم زنگ زد شوهر خواهرش بودم. گفت:« میشه بیای تهران؟کار واجب باهات دارم.نگران شدم.از اداره مرخصی گرفتم و رفتم.دم در دانشکده که رسیدم سراغش را گرفتم. گفتند: «آسایشگاهه»
🌹رفتم آنجا.تا من را دید،آمدطرفم. سلام کرد و احوالپرسی. گفت:«شما مسئول آسایشگاه ما رو میشناسی بی زحمت برو پیشش راضیش کن من را از طبقه دوم بیار طبقه اول» گفتم:«عباس تو مگه چقدر میخوای اینجا بمونی؟ فوق فوقش یه سال.برای چی میخوای همچین کاری بکنی؟نکنه اتفاقی افتاده؟»من و منی کرد و گفت:« راستش طبقه دوم آسایشگاه به آسایشگاه خانم ها دید داره نمیخوام خدایی ناکرده چشمم به اون جا بیفته و گناه کنم.»
🌹رفتم پیش رئیس و خواسته عباس را گفتم. خندید و گفت :«طبقه دوم که طرفدار زیاد داره ولی باش به خاطر شما هم که شده میاریمش طبقه اول»به عباس که خبر دادم گل از گلش شکفت.دنیا را دو دستی میدادند بهش آنقدر خوشحال نمیشد.
راوی:شوهر خواهر شهید
📚منبع: علمدار آسمان،محمدعلی صمدی،انتشارات پیام فاطمیون،صفحه ۲۸
#جهاد_اکبر
#تربیت_نفس
#روی_خط_شهدا
#شهید_عباس_بابایی
@samenfanos110
revayatgar-fatholmobin.mp3
5.77M
#رادیو_شهداء
این قسمت : فتح المبین ♥️
@samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرونا
✅ کرونا و طب سنتی
❇️ پیشنهاد دانلود
@samenfanos110
#نظر_کاربران
شارژر به گوشیمه و گوشیم دستمه،
مامانم میگه این سِرُمِتو یه لحظه قط کن بيا شام تو بخور دوباره برگرد😂
واقعا تا حالا اينطوری به قضيه نگاه نکرده بودم
ينی تشبيهش به معنای واقعی آخر تشبيه بود😄😂😂
@samenfanos110
1.mp3
1.29M
✅#صوتی
🌀 قسمت اول
🌀معرفی و کلیات کتاب روش و الگوی تحلیلی رهبر معظم انقلاب از پدیده های سیاسی از زبان نویسنده: دکتر #عبدالله_گنجی
💢ادامه دارد...
┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄
#رهبر_معظم_انقلاب
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
2.mp3
2.04M
✅#صوتی
💠قسمت دوم
🌀روش تحلیل با الگوی رهبری
✍️#نویسنده: دکتر #عبدالله_گنجی
┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄
⭕️ #تحلیل: عبارتست از ساده سازی و حل کردن مسایل پیچیده مربوط به یک رویداد خبری
✅ خمیر مایه هر تحلیل، خبر است
🔹تحلیل سیاسی جذاب ترین و پرمخاطب ترین نوع تحلیل هاست
#رهبر_معظم_انقلاب
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم امام مهربانی ها .. همین الان .. یک روز بارانی
✅ زیارتتوت قبول
✅ ارسالی از یکی از اعضاء کانال .
@samenfanos110
ایها الرفیق ...
پنج شنبه است و ما ،
فاتحهٔ جاماندن از تو را میخوانیم
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات
@samenfanos110
1_67140159.mp3
20.26M
نوکر بودن...
فقط واسه حسین ِفاطمه خوبه... 💔
#سید_رضا_نریمانی 🎤
#پیشنهاد_دانلود
@samenfanos110
هدایت شده از ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
دعاء-كميل-بصوت-ابا-ذر.mp3
30.32M
#اباذر_حلواجی
دعای کمیل...🎼
...♡
@samenfanos110
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 با سلام؛ به مددخداوند ونگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه،فردا اولین قسمت رمان(از کرونا تابهشت
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
سخنی بامخاطبین؛
باعرض سلام وتشکراز همراهی شما بزرگواران,قبل از ارائه اولین قسمت ازفصل دوم پروانه ای در دام عنکبوت باعنوان(ازکرونا تابهشت)،نکاتی راباید متذکر شوم؛
۱-هدف از نوشتن این رمان اگاهی شما عزیزان پیرامون ظهور وحوادث مربوط به این امرعظیم درقالب رمانی شیرین وجذاب است.
۲-بنده به هیچ وجه قصد تعیین وقت برای ظهور راندارم زیرا درروایت از معصوم ع است که کسی وقت ظهور قائم ما را تعیین نماید ,ملعون ودروغگوست.
بنده حقیر وقت تعیین نمیکنم اما آرزوهای خودم وبسیاری ازشما عزیزان را طبق روایات معصومین به رشته تحریر دراوردم,همین وبس...
۳-امید ان دارم که این نوشته مورد توجه حجت زنده ی خدا برروی زمین حضرت بقیه الله ارواحنا فداه قرار گیرد وبا انتقال مفاهیم مهمی پیرامون ظهور ,به مخاطب,قدمی باشد برای نزدیک شدن به ظهور مولا...
۴-برای نوشتن این رمان کتابهای زیادی مطالعه نمودم اما منبع اصلی این رمان
کتابهای:
نگرشی براخباروعلایم ظهور حضرت مهدی(عج)/علی اکبر عارف-قم دارالنور،۱۳۸۱ و
کتابهای,نگین آفرینش جلد۱و۲،درسنامه دوره عمومی معارف مهدویت/مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم/محمدامین بالادستیان،محمدمهدی حایری پور،مهدی یوسفیان/۱۳۹۱
میباشد.
باتشکر......ارادتمند شما....ط_حسینی
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@samenfanos110
#بخش_اول
........به نام خدا........
فصل دوم پروانه ای,در دام عنکبوت با عنوان(از کرونا تا بهشت)
(امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السو ویجعلکم خلفاأ الارض)سوره نمل آیه ۱۰۵
امام صادق ع فرمود:آیه ی مزبور درباره ی قائم نازل شده،به خداسوگند ان حضرت مضطر است که خدا اجابتش فرماید وبدی را از وی دور کند واو را روی زمین,خلیفه قرار دهد....
وچه زیباست روزی که ما ندای اناالمهدی قایم را بشنویم وسراز پا نشناخته روبه سوی مکه رویم وسرتا پایمان رافدایی وجود نازنینش نماییم.......
همه جا تاریکی محض بود وبازهم صدای کودکی که من را به کمک میطلبید مامااااان...
با هول وهراس از جا پریدم...وای دوباره روی کاناپه ی انتظار خوابم برده بود,کاناپه ی انتظار...نامی که من وعلی ,برای این مبل انتخاب کردیم,دوباره کابوسهای قدیمی به سراغم امده بود.
به سرعت خودم را به اتاقهای خواب بچه ها رساندم ,دخترا مثل فرشته خوابیده بودند و دراتاق خواب پسرها را بازکردم ,اونا هم راحت خوابیده بودند,وقتی از بودن وسلامت جگرگوشه هایم مطمین شدم,در اتاق را ارام بستم ودوباره به سمت کاناپه انتظار امدم,اخه این اسمی بود که من وعلی روی این مبل گذاشته بودیم,هروقت امدن علی به درازا میکشید ومن با عصبانیت به علی زنگ میزدم وعلت تأخیرش راجویا میشدم,علی با لحن شوخ همیشگی اش میگفت:اوه اوه خانوم جان توپت رگباری هست هااا برو یه شربت گلاب درست کن وروی کاناپه انتظار ,نوش جان کن به یک ساعت نکشیده,خودم را میرسانم...آه علی,علی,علی......
نشستم روی کاناپه انتظار،کاش بودی..... ..
فکرم رفت به سالها پیش,همانموقع که با کمک نیروهای حاج قاسم ومبارزین فلسطینی از لانه ی عنکبوت فرار کردیم,حالم خوش نبود,یک هفته داخل ان کلبه ی باصفا میهمان یک خانم مهربان لبنانی به اسم صدیقه بودیم,چندین روز تب ولرز عارض وجودم شد,احتمال میدادم مال اون ماده ای که انور خبیث داخل کتفم فرو کرد ,باشدوهم عوارض گلوله ای که از بازویم دراوردند.
خوشبختانه بعداز چند روز استراحت حالم بهترشد ومتوجه شدم به فرزندم لطمه ای نزده فقط چندسال بعدازتولد بچه ها متوجه عقیم شدن دایمم شدم.
حالم که بهتر شد علی میگفت برای اینکه جانمان درامان باشد باید به ایران برویم ومن که دردهای زیادی تحمل کرده بودم,صبراز کف دادم با علی مخالفت کردم وپایم را درون یک کفش کردم ,یاعراق ویا هیچ جا وعلی این مرد زندگی من,بعداز مخالفتهای زیاد ,تسلیم خواسته ی من شد ,اما به,شرطها وشروطها....
ادامه دارد....
#قلم_پاک_ط_حسینی
@samenfanos110