قسمت پانزدهم
#یاهادی_الامم
"فَاَنَّى حِزْتُمْ بَعْدَ الْبَیانِ"
بعد از همه اینها حال چه شد که مجرم هستید؟ یعنی بعد از اینکه حق روشن شد چرا اینهمه جرم میکنید؟ یا چرا متحیر اید؟ اسلام با تلاشهای پیغمبر صل الله و تحمل سختی ها توسط علی علیه السلام استقلال یافت شما هم که حامی ان بودید حال پیغمبر وفات کرده است پس چه شد که شما دست از حکم الهی و حمایت از حق برداشتید.
"وَاَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْاِعْالنِ، وَ نَكَصْتُمْ بَعْدَ الْاِقْدامِ، وَاَشْرَكْتُمْ بَعْدَ الْایمانِ"
و شما بعد از اعلان حق آن را پنهان کردید، و بعد از اقدام به گذشته خود رجوع نمودید، و بعد از ایمان آوردنتان مشرک شدید. حضرت همچنان به مسئله عقبنشینی انصار از حق اشاره میکند و میگوید شما که قبلاً به طور علنی خلافت علی علیه السلام را در #غدیر پذیرفته بودید، و با او بیعت کردید پس چرا الان پنهان کاری می کنید و می پوشانید چرا بعد از ایمان دوباره مشرک شدید.
"بُؤْساً لِقَوْمٍ نَكَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ"
بدا به حال گروهی که پیمان ها یا قسم های خود را شکستند پس از آن که پیمان بسته بودند!
"وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ"
تصمیم گرفتند که پیغمبر را از مدینه بیرون کنند و اینان توطئه را علیه شما آغاز کردند.
"اَلا تُقاتِلونَ: اَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنینَ"
چرا با آنها نمی جنگید؟ آیا از آنها می ترسید؟ حال آنکه خداوند سزاوارتر است که از او بیمناک شوید، اگر مومن باشید!
°• این عبارت حضرت این آیه قرآن کریم است. حضرت به خوبی مسئله #خیانت_یهود را در جریان سقیفه تطبیق میدهند و این #خیانت_سردمداران_سقیفه را نظیر همان خیانت اهل یهود مدینه می دانند. یهود می خواستند پیغمبر را از مدینه بیرون کنند؛ اینها هم میخواهند پیغمبر را از صحنه خارج کنند، بحث شخص حضرت علی علیه السلام و شوهر من نیست، بحث عدم اطاعت از کسی است که پیغمبر او را از ناحیه خدا برای خلافت معرفی کرده بود. پس علی علیه السلام را از خلافت دور کردن در واقع حضرت رسول اکرم صلی الله را از صحنه خارج کردن است.•°
"اَلا وَ قَدْ أَرى اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ"
همانا می بینم که شما در راحت طلبی و خوشگذرانی فرورفته اید! یعنی حالت روحی شما عوض شده و رفاه طلب شده اید.
"وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ"
و شما آن کس را که سزاوار به امر و نهی بود، دور ساختید. یعنی شما کسی را که اولاً توانایی در حکومت اسلام داشت و ثانیاً آشنا به موازین اسلام و احکام الهی بود و ثالثاً از طرف خدا منصوب بود از صحنه دور کردید.
این کلمه اَحَقُ و در اینجا به معنای صفت تفضیلی نیست بلکه به معنای مطلقاً سزاوار است یعنی فقط او سزاوار بود نه هیچ کس دیگری آنها که سر کار آمدن صلاحیت کار ندارند.
"وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بِالضّیقِ مِنَ السَّعَةِ"
شما با راحتطلبی خلوت کردید و خودتان را از تنگی و مضیقه به سوی وسعت و آسایش و راحتی نجات دادید! یعنی راحتطلبی و #بیتفاوتی شما زمینهساز این خیانت شد. شما دیدید که پای اقامه حق ایستادن رنج کشیدن دارد، مکافات و درگیری دارد، پس تصمیم گرفتید که خود را از این تنگنا نجات دهید و به راحتی و خوشگذرانی خودتان برسید.
"فَمَجَجْتُمْ ما وَعَبْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذى تَسَوَّغْتُمْ"
پس آنچه را که حفظ می کردید دور انداختید و آنچه مثل غذایی گوارا خورده بودید بالا آوردید! یعنی حقیقت را پذیرفته بودید، اما شکم روح شما طاقت این حقیقت را نداشت، چون حفظ آن همراه با تحمل سختی های جسمی بود، لذا آن را بیرون آوردید و دور انداختید.
"فَاِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ جَمیعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ"
اگر شما و هرچه انسان روی زمین است همه با هم کافر شوید، خدا از همه بینیاز و ستایش شده است. حضرت از ابتدای خطبه از خلقت و مبدا آن شروع کرد و یک یک مسائل اعتقادی و مسئله ظهور اسلام را مطرح نمود و گفت: شما با اینکه امکانات و نیروی انسانی هم دارید دست از حمایت حق کشیده اید.
"ألا وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلى مَعْرِفَةٍ مِنّی بِالْخِذْلَةِ الَّتی خامَرْتُكُمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ"
به تحقیق گفتم آنچه را که باید میگفتم، در حالی که میدانستم یاری نکردن با شما آمیخته شده و سخنان من در شما اثر نخواهد گذاشت، چون شما را میشناسم که نسبت به ارزشهای معنوی بیتفاوت شده و در رفاه مادی فرو رفته اید و بی وفایی همچون لباس، دلهای شما را در خود جای داده است.
| قسمتی از شرح خطبه فدک حاج اقا مجتبی تهرانی |
به امیدِ گوشه نگاهی...
١٨:٠٠
#یازهـــــــــــراء