🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
👻👻😬👻😬😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩
👻👻😬👻😬😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻
👻😬👻😬
👻😬👻
👻😬
👻
ࢪمآن⇩
👋👀بچھمثبٺ👀👋
#به_قلم_بانو
#قسمت106
#سارینا
1ماه بعد
نگاهمو مثل بقیه روزا ها به صفحه گوشی دوختم اما دو روزی بود سامیار جواب پیام مو نداده بود .
نه به روز های اول این یک ماه که24 ساعت چت می کردم نه به این 15 روز که در روز دو سه بار جواب مو می داد بعدش هم شد تهش یه باشه و حالا هم که دو روزه جواب نداده بود و هر وقت گلایه می کردم می گفت سرش شلوغه.
با اعصاب خوردی زل زدم به صفحه گوشی و بی طاقت دستمو روی تماس زدم و منتظر شدم تا جواب بده.
انقدر بوق خورد قطع شد و جواب نداد.
بار دومم همین طور.
دلم شور می زد و حسابی نگران ش شده بودم که جواب داد و نفس راحتی کشیدم:
- چته سارینا چته انقدر زنگ می زنی؟حواست هست کجاییم؟وقتی پیام می دی جواب نمی دم یعنی کار دارم بفهم بگو چته؟
بغض کردم اخیرا خیلی دل نازک شده بودم و مدام گریه می کردم.
کامیار خیلی دلداری م می داد که گرفتاره و عملیات سخته اما خوب دست خودم نبود.
بابا من بعد دو سال بهش رسیده بودم تازه 5 ماهه عقد کردیم و 1 ماهه هم که دورم ازش باشه عملیات سخته ولی جواب یه پیام و می تونه بده که.
لب زدم:
- سلام نگرانت شده بودم .
با عصبانیت بیشتری گفت:
- مگه بچه ام انقدر زنگ نزن بیینم اخر گند می زنی یا نه با اینکارت بس که بچه بازی رو یکم جدی باش مراعات کن باید برم کار دارم باز زنگ نزنی!
و قطع کرد.
قطع کردم و سرمو روی زانو هام گذاشتم زدم زیر گریه.
در اتاق وا شد و کامیار اومد داخل.
روی تخت نشست و گفت:
- وای خدا باز که تو داری گریه می کنی سارینا ببینمت باز چی شده؟بازم سامیار جواب تو نداده؟
سر بلند کردم که سوتی زد و گفت:
- نگاه کن چشماشو الان بریم پایین فکر می کنن من زدمت!
هق زدم و گفتم:
- باهام بد رفتاری می کنه چون فقط نگران ش شده بودم و بهش زنگ زدم.
و از گریه هق هق کردم و به سکسکه افتادم.
کامیار یه طوری نگاهم کرد یه طوری که انگار می گفت اروم باش تازه اولشه برعکس چشاش لبخند زد و گفت:
- اینطور نیست ولی خبر خوب برات دارم دلیل اینکه مدت مدام بالا میاوردی اینکه شما بارداری و خبر خوش دوم اینکه شب قراره بریم عمارت اصلی و سامیار رو ببینی.
شکه سرمو بالا اوردم و بهش نگاه کردم.
با خنده گفت:
- تو 4 ماهه بارداری سارینا خانوم!داری یه نی نی برای خودت و سامیار میاری باید زود تر این موضوع رو تمام کنیم و برگردین تا این نی نی به دنیا نیومده ازدواج کنید اخ خدا دارم عمو می شم.
و بلند خندید.
هنوز ناباور داشتم بهش نگاه می کردم که بلند تر خندید و گفت:
- قیافه اشو باورت نمی شه،؟
برگه رو گرفت سمتم و گرفتم ازش راست می گفت من باردار بودم.
حتما سامیار بفهمه بال در میاره از خوشی.
با گریه خندیدم و از همه خوب تر این بود که داشتم می رفتم پیش سامیار.
نمی دونم چطور وسایل مو جمع می کردم و مثل بچه ها مدام می گفتم کی می ریم دیگه کامیار.
جلوی اینه وایسادم و به خودم نگاه کردم اصلا معلوم نبود من باردارم!
البته خوب لاغر بودم و فقط یکم تپل شده بودم و معلومه که معلوم نبود.
یعنی من به این زودی دارم مادر می شم؟
4 ماهه باردارم یعنی 1 ماه بعد از عقدمون.
حتما مامان اینا خوشحآل می شن و اقا بزرگ قراره نتیجه اشو ببینه!
با صدا کردن های کامیار سریع چمدون رو برداشتم و از اتاق بیرون زدم که جلو اومد و ازم گرفت و گفت:
- واسه چی بلند کردی باید مراقب باشی تو سن ت کمه ضعیف هم هستی حالا باید مراقب دونفر باشی بهتره کسی نفهمه تا امنیت بچه بیشتر باشه خوب؟
سری تکون دادم و راه افتادیم.
با چند تا ماشین های اتوبوسی شکل مدل بالای خارجی حرکت کردیم.
با همون چند تا دختری که اون روز روی میز شون نشستم جور شده بودم و یه جورایی اطلاعات ازشون به دست میاوردم.
#رمان
خدا همیشه بهت یه شانس دیگه میده 🎗
خدا وقتی زمین خوردی دستتو میگیره...
خدا بعد از سختی ها بهت شادی هدیه میده
خدا آینده ی قشنگی رو برات میسازه ✨
خدا دردت رو تسکین میده
خدا اونی که میخوای رو برمیگردونه 🌚
خدا چیزای رو میبینه و میشنوه که تو نمیبینی و نمیدونی... 🌱🤍
خدا شونه به شونه باهاته رفیق ،
کافیه بهش اعتماد کنی :)♡
#شب_خوش🌙✨
هدایت شده از 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
🌿- بِسمِخُداۍسَتّـٰارُالعیوب(:
خدا میگه:
وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِر
این بار هم بخاطرِ من،
صبوری کن…✨️•♥︎🍃•
#عشق_فقط_خدا
بـسمـربِّمھد؎فـٰاطمہ.س.🌱🤍
﴿اَلـسَلامُعَلَیـکیـٰابَـقیَةاللّٰه﴾🙂🫶
❣سلام امام زمانم✋
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم
تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم
حس دیدار تو در من جمعه غوغا میکند
جمعه ها چشمان خود را حلقه بر در میکنم
سـلامـ عزیز زهرا کجایے آقا؟!❣
سلامتی و فرج مولایمان صاحب الزمـــان
عجل الله تعالی فرجه الشریف#صلوات⚘️
#السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِه
#اݪهۍعَجللِۅَلیڪالْفࢪج
#امام_زمان
- حِسۍبَراۍِگُفتَنِشِعرۍجَدیدنیست . . ៹
یِڪمِصرَعۅخُلـٰاصِہدِلمتَنگِڪَربَلـٰاست ࣫͝ . .❤️🩹🫀!″
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله‹🌱♡-