احسان به زیارت عاشورا علاقه عجیبی داشت.😊همیشه در جیبش بود و می خواند.دو رکعت نماز به استغاثه به حضرت فاطمه را هم به خودش واجب کرده بود. که هر روز بعداز نماز مغرب می خواند.یک تسبیح تربت هم داشت که همیشه در دستش بود و ذکر می گفت.📿همیشه به من می گفت: «با تسبیح #تربت ذکر بگو، چون یه وقتی اگر فرصت نکنی یا مثلا نرسی ذکر بگی، این تو دستت هم که باشه، #ملائکه به جای شما ذکر می گن...❤️✨
این تسبیحش را روزهای اول بعد از شهادتش در دستم گرفته بودم و ذکر می گفتم تا آرام شوم...😔
راوی:همسرشهیدمدافعحرم
#سیداحسان_حاجیحتملو
#سالروز_شهادت🕊
آتـش هجـرِ تـو
با اشڪ روان بنشانیم
سوزِ دل را بہ جز این ؛
مایه ی تسڪینی نیست ...
#بسیجی_مدافع_حـرم
#شهید_عباس_کردانی
#سالروز_شهادت
#شهید_احمد_محمد_مشلب🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۹۹۵/۸/۳۱ نبطیه ، لبنان (۱۳۷۴/۶/۹)
شهادت : ۲۰۱۶/۲/۲۹ ادلب ، سوریه ( ۱۳۹۴/۱۲/۱۰)
#سرادر_هور🌷
متولد : ۱۰ دی ۱۳۴۰ اهواز
شهادت : ۴ تیر ۱۳۶۷ 🕊
درجه : سرلشکر پاسداربخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
✨ فرماندهی درقرارگاه نصرت
سپاه ششم جنگها و عملیاتهاجنگ ایران و عراق
او به دلیل آشنایی با مناطق عملیاتی، نقش مهمی در میان فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق داشت.
از وی بعنوان طراح اصلی عملیات خیبر و عملیات بدر یاد میشود.
🌷شهید هاشمی در سال ۱۳۶۷ پس از انجام مأموریت تخلیه جزیره مجنون، در هنگام ترک مقر فرماندهی، توسط هلیکوپترهای ارتش عراق مورد هدف قرار گرفت و شهید شد.
🕊پیکر وی ۲۲ سال بعد در سال ۱۳۸۹ شناسایی و در اهواز به خاک سپرده شد.
#سالروز_شهادت🕊🌷
یاد شهید با ذکر پنج صلوات🌺
🇮🇷🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🇮🇷
@sangarEshg
فقط یک آرزو دارم....!!!
گفت:
«توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم.
بعد گفت:
«یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی #حضرت_علی_اصغر»
والفجر یک بود که مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد بردنش خورده بود به گلوش.
وقتی می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت:
آرزوی دیگه ای ندارم مگر #شهادت.
23 اسفند #سالروز_شهادت
🌹 #شهیدعبدالحسین_برونسی
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار #شهیدعبدالحسین_برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از #شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
23 اسفند #سالروز_شهادت
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
🌷 #شهیدمهدی_باکری :
☘ بایستی #شهادت را در آغوش گرفت
گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند،بایستی محتوای فرامین امام را درک و #عمل نماییم
سلام #صبحتون_شهدایی
25 اسفند #سالروز_شهادت
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
#دلنوشته😔
#سلام_آقا_مهدی
اول که نشناختمت ولی نگاهت آشنا بود
در ذهنم به دنبال پیرمردی ٥٠_٦٠ ساله میگشتم
سر و صورت خاکی و پوتین های کهنه ات را که دیدم گفتم
#تو_مهدی_هستی
#مهدی_باکری
#فرمانده_لشگر_عاشورا
تو اینجا ٢٨ سالت است، ولی چرا انقدر خسته؟
شک ندارم که این عکس خستگی های بعد #عملیات را نشان میدهد؛
فکر کنم ٣_٤ شب نخوابیده ای که چشمهایت از خستگی باز نميشود
#آخ_که_چقدر_من_عاشقم
#عاشق سادگی و سر و روی خاکی ات.
عاشق #مردانگی و تواضع ات
عاشق بی ادعایی ات
راستی #سردار
سر دوشی ات کو؟
لباس فرمت؟
آقا رحیم صفوی ميگفت:
"دوست داشتی مثل بقیه باشی و فرقی نکنی
گاهی حتی رزمنده ها و سربازانت هم نمیشناختند فرمانده لشگرشان را
آقامهدی
#نمیدانم_دقیقا_کجایی
اما میدانم به #اروند پیوستی و #دریا شدی
آه که چقدر با تو حرف دارم
چقدر از خودم خجالت میکشم
از سالهای عمری که طی شدوحتی لحظه ای شبیه تو نبودم
حال این روزهای من شاید خوب باشد اما بالم.
روزمرگی ها، تعلقات و عادات دنیای ما
#پای_رفتن و #بال_پرواز را بسته و حسابی زمین گیر شدیم.
#میدانی
دنیای این روزهای ما،مثل شما راکم دارد
25اسفند #سالروز_شهادت
شهید مهدی باکری می گفت از خدا خواستم:
بدنم حتی یک وجب از خاک رو اشغال نکنه
و آب دجله آقا مهدی باکری رو
برای همیشه با خودش برد ..
#شهیدانه
#سالروز_شهادت🕊
•|📻|•
زندگیباآقامهدیخیلیشیرینبود
آقامهدی،مهربانوشوخطبعبود
وقتیبهخانهمیآمد،آنچنانمیگفتو
میخندیدکهدر،روزهایسفرشبا
خاطرههایحضورششادبودم!
آقامهدیفردیمقیدبهمسائلشرعی واجبات،مستحباتومسائلبیتالمال بود،یکبارخودکاریازمیانوسایلش برداشتمکهبنویسم،وقتیمتوجهشد نگذاشتباآنبنویسم
گفت:خودکارمالمننیست
مالِبیتالمالاست!
گفتم:میخواستمدو،سهکلمهبنویسم!
گفت:اشکالدارد!
+راوی:همسرشهید
#معراجیون📿'!
#سالروز_شهادت🕊'!
#شهیدمهدیباکری✨'