eitaa logo
˼سنگر‌شھدا˹
5.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
38 فایل
•. از‌افتخــا‌رات‌این‌نسل‌همین‌بس‌ڪھ‌ اسرائیل‌قراره‌بھ‌دست‌مــا‌نابود‌بشھ ꧇). .! اینستامون: https://instagram.com/sangareshohadaa?igshid=ZDdkNTZiNTM= • ‌شرایط . - @Sharayett313 •. گردان .- •. @nashenassangareshohada •. -زیــر‌ سایھ حضرت‌قائم . . (꧇ . .
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 💎بدهے نجومے یڪ پاسـدار بھ سـپاھ؛ اگࢪ ڪسے از من طلبڪاࢪ اسـت طݪب او ࢪا بدهید. هࢪڪس از من طلبے داشـتھ؛ مدیون اسـت ڪھ از پدࢪ یا بࢪادࢪانم وصوݪ نڪند.. دࢪ ضمن ۲۰۰ تومان بابت تلفن‌هاۍشـخصے بھ سـپاھ بدهید. ســࢪداࢪ♥️🕊 💥
🦋 بھ قوݪ، قبݪا بوۍِایمان مےدادیم اݪآن [ ایمانمون بو میدھ..! ] قبݪا دنباݪِ گمنامے بودیم اݪآن دنباݪَ اینیم اِسـممون گُم نشـھ...! +خیݪے ࢪاسـت مےگـفت..ツ
⇦⇦⇦⇦امروز سوار يه تاكسى شدم صد متر جلو تر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد چند ثانيه گذشت راننده تاكسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه خانم مسافر: ممنون راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايينُ لباشو رو به آينه غنچه كرد. خانم مسافر: واقعاً؟؟! راننده تاكسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه كرد راننده تاكسى : با رنگِ لاكتون سِت كردين؟! واقعاً كه با سليقه اين تبريك ميگم خانم مسافر:واى ممنونم..چه دقتى معلومه كه آدمِ خوش ذوقى هستين تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن.. موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من.. خانم مسافر كارت رو گرفت يه چشمكِ ريزى هم زد و رفت.. اينُ تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده تاكسى... فقط ميخواستم بگم.. تويه اين چند دقيقه ممکنه کمتر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه كه راننده ى تاكسى هم يك خانم بود.. ما با تصوراتی كه تويه ذهنِ خودمونِ قضاوت ميكنيم 👍 @sangareshohadaa رمان پارت اول❌❌⬇️⬇️⬇️⬇️
🌱✨بہ نام شنونده ؎ راز ها🌱✨ . داسټانێسټ ڪہ قراره وسط اێټا انټحاری بزنہ😉 عاشقانہ ای مټفاوټ .اێنبار عاشق در چنگال داعش و معشوق بہ دنبالش....پر از ژانر هاے مخټلف .عاشقانہ،طنز،وحشټ،مذهبے،غمگێن و...همہ و همہ در رمان حسرت چشمانش....ټوضیحاټ بێشټر نمڪ داسټان رو از بێن مێبره رمان بہ قلم خودم هسټش اول قرار بود بره برا؎ خوندن و بعد اگہ شد چاپ شدن ولے من تصمێم گرفټم ڪہ اێن رمان رو ټقدێم نگاه زێباټون ڪنم. قبلا هم رمان نوشټم ولے اولێن رمان عاشقانہ و مذهبێمہ و ممڪنہ قلم ضعێف باشہ شما بہ بزرگے خودټون ببخشێد . بخشے از قسمټہا؎ رمان واقعێہ و بخشے هم زائیده ذهن پرێشان بند‌سټ. لطفا از همێن اول داسټان شروع بہ قضاوټ نڪنێد بعد از چند قسمټ داسټان بہ اوج خودش مێرسه اولێن پارټ رمان امشب راس ساعټ۲۰ در ڪانال قرار مێگێره بہ شرطے کہ ټا شب کسے لفټ ندھ ڪپے از رمان بہ شدټ حرامہ❌❌❌ حټے باذڪر نام نوێسنده و منبع اگر خواسټێد ڪسے رمان رو بخونہ دعوټش مێڪنێد بہ ڪانال ټا بټونن مطالعہ کنند در غێر اێن صورټ اگر کپی ببێنم بہ شدټ برخورد مێڪنم و اگر دور از چشم بنده ڪپے صورټ بگێره اون دنێا مێرسم خدمټټون براے عرض ادب😶 چون هم براے نوشټتش وقټ زیادے گزاشټم هم براۍ ټایپ ڪردنش رمان اولێن باره ڪه داره پخش مێشہ و باز هم ټاڪێد مێڪنم ڪہ بہ قلم خودم هسټ لطفا فردا صاحاب براش پێدا نشہ😐🔪 خوشحال مێشم بعد از پارټ گزارے نظرټون رو پێوے بێان ڪنێد☺️🙏🏻 ممنون از صبورێټون ایدی کانال برای معرفے بہ دوستانتون👇🏻 @sangareshohadaa و آیدی بنده براے نظراتتون👇🏻 @omg1753
✨ خجالت‌میڪشم اسمم‌را‌گذاشته‌ام:منتظر امّا زمـانۍڪه دفترانتظارم‌را‌ورق میزنۍمی‌بینی؛ فضاۍمجازۍرا بیشترازامامم‌میشناسم ؛ حتۍگاهۍصبح آفتاب‌نزده آنهارا چِڪ‌میڪنم؛امـا عهدم را نـــه.. 🥺💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ضرر های موسیقی در روایات اهل بیت (ع) 1️⃣ مرگ ناگهانی و قبول نشدن دعا امام صادق (ع) می فرمایند:خانه ای که در آن غنا و موسیقی باشد از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست ودعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.(1) 2️⃣ سبب نفاق امام صادق (ع) می فرمایند: نواختن موسیقی نفاق را در دل می رویاند همانطور که آب سبزه را می رویاند.(2) 3️⃣ موسیقی سبب رفتن برکت از زندگی. پیامبر می فرمایند: فرشتگان به خانه ای که قمار، شراب و وسایل موسیقی در آن باشد وارد نمی شود دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد. خیر و برکت هم از آنجا می رود.(3) 4⃣عذاب اخروی رسول خدا (ص) می فرمایند: کسی که به لهو گوش دهد در روز قیامت در گوشش سرب داغ ریخته می شود.(6) 5⃣سوء عاقبت مردی به امام صادق(ع) عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی) می نوازند . چه بسا به هنگام قضای حاجت نشستنم را طول می دهم، تا صدای آنها را بیشتر بشنوم.امام فرمودند: « این کار را نکن. در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذری نداری ؛ مگر سخن حق را نخواندی که می فرماید : گوش، چشم، دل، مسئولند و در برابر کارهایی که کرده اند، مورد سؤال واقع می شوند. » مرد عرض کرد : به خدا سوگند گویا این آیه را تاکنون نخوانده و نشنیده بودم. دیگر به خدا این کارها را انجام نمی دهم و از اوآمرزش می طلبم . امام سپس فرمودند: «برخیز و غسل کن و آن چه می توانی نماز بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه بد حال وتیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از دنیا می رفتی.»(7) 6⃣قساوت قلب رسول خدا (ص) به حضرت علي (ع ) مي باشد كه به ایشان فرموده اند:« يا على؛ سه كار دل راسخت كند: گوش دادن به آواز و موسيقى ، شكارکردن و به دربار سلاطين رفتن.(8) 7⃣بی حیایی و بی تفاوت شدن امام صادق علیه السلام :كسي كه در خانه اش چهل روز بربط ( نوعي تار ) نواخته شود خداوند متعال شيطاني را به نام قفندر بر او مسلّط مي كند كه عضوي از اعضاي وي باقي نمي ماند مگر اينكه او را در برمي گيرد و هنگامي كه اين گونه شد حيا از او گرفته مي شود به گونه اي كه نسبت به آنچه به او گفته مي شود بي تفاوت مي گردد». ‎‎‌‌‎
@sangareshohadaa امروز سوار يه تاكسى شدم صد متر جلو تر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد چند ثانيه گذشت راننده تاكسى : چقدر رنگِ رژتون قشنگه خانم مسافر: ممنون راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده خانم مسافر سايه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پايينُ لباشو رو به آينه غنچه كرد. خانم مسافر: واقعاً؟؟! راننده تاكسى خنديد با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه كرد راننده تاكسى : با رنگِ لاكتون سِت كردين؟! واقعاً كه با سليقه اين تبريك ميگم خانم مسافر:واى ممنونم..چه دقتى معلومه كه آدمِ خوش ذوقى هستين تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرمِ حرف زدن بودن.. موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من.. خانم مسافر كارت رو گرفت يه چشمكِ ريزى هم زد و رفت.. اينُ تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده تاكسى... فقط ميخواستم بگم.. تويه اين چند دقيقه ممکنه کمتر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه كه راننده ى تاكسى هم يك خانم بود.. ما با تصوراتی كه تويه ذهنِ خودمونِ قضاوت ميكنيم 👍 @sangareshohadaa اول پارت❌❌❌❌❌⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩
🌱✨بہ نام شنونده ے راز ها✨🌱 °•|📚|°• . دونه دونه به سنگ قبر ها نگاه میکردم و میرفتم سراغ قبر بعدی"شهید گمنام فرزند روح الله..." دلم نیومد ازشون عکس نگیرم دوربینمو تنظیم کردمو شروع کردم دونه دونه عکس انداختن کارم که تموم شد به عکسای خوشگلی که انداخته بودم نگا کردم لبخندی از سر رضایت زدم نگاهی به ساعتم کردم وای دیر شد هنوز خریدای مامانو انجام ندادم از مزار شهدا زدم بیرون که چشمم به یه دخترو پسر افتاد که با وضع ناجوری دست تو دست هم و باقهقه به سمت مزار میومدن!! تعجب کردم یعنی شهدا هوای همچین آدمایی رو هم دارن؟! پووف رویا بازم قضاوت کردی !!؟ ول کن اصلا به ما چه!! همینجور که به سمت ماشینم میرفتم به ما نگا میکردم چقدر این شهر عجیب شده!!قبلا اگه یه نفر مانتویی توی شهر میدیدی همه میگفتن طرف حتما برای یه شهر دیگست و قمی نیست ولی الان اگه چادری ببینن میگن از عهد قاجار اومده!! نگاهی به چادرم کردم ناخوداگاه لبخندی رو لبام نقش بست چادرمو سفت چسبیدمو فکرو خیالو دور کردم سوار ماشین شدمو به سمت فروشگاه حرکت کردم خریدایی که مامان گفته بود تمام و کمال خریدم رفتم سمت صندوق داری که حساب کنم یه خانم با آرایش غلیظ پشت میز بود و یکم اونور تر هم یه پسر جوون نشسته بود و داشتن باهم بگو بخند میکردن سعی کردم اینبار قضاوت نکنم ولی خدایی نمی شد!!فضول نیستما!ولی حرفاشونو شنیدم پسره میگفت :زهرا فردا شب خونه سامان پارتیه میای دیگ؟دختره گفت وای آره چرا نیام و.... خیلی سعی کردم گوشامو قانع کنم که گوش کردن به حرف دیگران زشته و بالاخره موفق شدم خریدارو گزاشتم تو ماشین و به سمت خونه راه افتادم هووف بازم چراغ قرمز شد امروز که من عجله دارم انگار کل چراغای شهر قصد قرمز شدن دارن همینجور که منتظر سبز شدن چراغ بودم صدای جرو بحثی توجهمو جلب کرد برگشتم سمت صدا..... . ❌ نویسنده:خانم ترابیان
*مؤسسه فوق تخصصی زیبایی*😍👇👇 🌹بدون هزینه و مشاوره؛ مادام العمر و بدون عوارض جانبی...‌ 🍀 *۱-برای زیبایی دستها؛* با دستهایتان صدقه بدهید.✋ 🌳 *۲-برای زیبایی صدا؛* قرآن کریم را تلاوت کنید.✨ 🌲 *۳-برای زیبایی چشمها؛* از ترس خدا اشک بریزید.🌈 🍀 *۴-برای زیبایی صورت؛* عادت وضو را ترک نکنید.😊 🌳 *۵-برای زیبایی اعصاب؛* در بارگاه خدا سجده کنید.🌺 🌲 *۶-برای زیبایی دل* در دلتان یاد خدا را جای دهید.❤️ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰
•|🌺✨|• پایان‌آدمیزاد نه‌از‌دست‌دادن‌رفیق‌است نه‌رفتن‌یار.. نه‌تنهایۍ..!! هیچ‌ڪدام!پایان‌آدمۍ‌نیستــ آدمۍ‌آن‌هنگام‌تمام مۍ‌شود‌ڪه↓ ← خدا‌‌فراموشش‌ڪند! ♥️
💯↶ ❌ توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلم‌های زننده پخش می کردند.😱 ⭕️ یه ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ😇 ⭕️ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ😤 ⭕️ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...😢 ⭕️ ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ😌 ⭕️ وﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ😞 ⭕️ ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود😤 ⭕️ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ[ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ❣] ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ😩 ⭕️ ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ😪 ⭕️ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ 🌺 ﺷﻬﯿﺪ 🌺 ﺷﺪﻩ🤧 ⭕️ ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ😓 ⭕️ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ😵 🛑 ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ [ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ‼️] ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ😨 🛑 ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ😶 🛑 ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ😭. 🛑 ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ😭 ⭕️ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.😢 🌹وصیتنامه 🍀شهید مجید محمودی🍀 🔰 برای اینکه چشمش به گناه نیفته بدنش نکه تکه شد😥 🔰 من و شما چی?😖 🔰 شهدا شرمنده ایم که همش شرمنده ایم😓 اون ها کجا بودن و کجاییم😔 ما حتی حاضر نیستیم تو تنهایی برای این که به گناه نیفتیم یه لحظه دستمونو رو آتیش بگیریم 😞 الهی العفو😭❤️ 🖤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🖤
✨🌸🍃✨🌸🍃 ✨🌸🍃✨🌸 ✨🌸🍃✨ ✨🌸🍃 ✨🌸 ✨ 📿ذڪرهاے آرامشـ💫 دهنده 😰 برای هر ترسی: لا اله الا الله 😔 برای هر غم و اندوهی: ما شاء الله 🍎 برای هر نعمتی: الحمدالله 😌 برای هر آسایشی: شکراً لله 😲 برای هر چیز جالبی: سبحان الله 😈 برای هر گناهی: استغفر الله 😖 برای هر مصیبتی: انا لله و انا الیه راجعون 😫 برای هر سختی و دشواری: حسبی الله 🤷🏻‍♀ برای هر قضا و قدری: توکلتُ علی الله 😒 برای هر دشمنی: اعتصمتُ بالله 💪🏻 برای هر کار و تلاشی: لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم 😍
🥀•﷽•🌙 ...| أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ سلام بر آن خون هاى جارى | 🥀
خود را ارزان نفروشیم🙃 درفروشگاه بزرگ هستی🌸 روی قلب انسان نوشته اند🍃♥️🍃 🍃💶قیمت = خدا🍃💶
❤️ 🔸نه مثل مختار بعد از واقعه...! 🔸نه مثل حر میان واقعه...! 🔸و نه مثل توابین بعد از واقعه...! 🖤 بلکه مثل عباس (ع) درتمام واقعه! 🖤 مثل مسلم پیشتاز واقعه! 🖤 در رکاب کسی باشم که به انتظارش ایستاده‌ام! ❤️الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❤️
˼سنگر‌شھدا˹
تعداد صلوات های امروز به نیابت از شهید روح الله قربانی است
۲۵۰۰صلوات فرستاده شد ب نیت شهید قربانی قبول باشه از عزیزانی که اعلام کنید اجرتون باشهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب شهدا🌱🌙
🎙 میشه‌ازتون‌خواهش‌کنم‌باچادرلاك‌نزنید! جذاب‌که‌نیست‌هیچ ارزش‌وماهیت‌حجاب‌میره‌زیرسوال اینم‌هیچ خزه!‌خز!‌خزه‌مؤمن‌خز‌ه!... ...
🌱⟧ بێـــــسێݦ‌چێ📞 🌸-- خواهَࢪااا_خواهَࢪااا.....🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -- حِجاب!..🌱 حِجابِتونومُحڪَم‌بگیرید.. حَتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اِینجابَچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ‌دُشمَن:)))✨ 💛🌻
🦋 بانـو چادر بہ سر بگـیر و بہ خود ببال کہ هیچ پادشاهـے بہ بلندۍِ چادر تو؛ تاجِ سرۍ ندیده است..♥️🌱
‌🔵سرکلاس بحث این بود که چرا بعضی از پسرهایی که هر روز با یک دختری ارتباط دارند، دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته اند برای ازدواج می گردند!😳🤔 اصلا برایمان قابل هضم نبود که همچین پسرهایی دنبال این طور دخترها برای زندگیشان باشند!😏 این وسط استادمان خاطره ای را از خودش تعریف کرد:😅 ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه، مشاور دانشجوها بودم،😎 روزی دختری که قبلا هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد،😳 سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت،🙄 سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه می انداخت و با پسرا کل کل می کرد و بگو بخند داشت، دختر شوخی بود و در عین حال ظاهر شادی داشت.😅 سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم در مورد مسئله ایی با شما صحبت کنم، اجازه هست؟☝️ گفتم بفرمایید و شروع کرد به تعریف کردن. راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسرَ رو میخوام،😍 ولی اصلا روم نمیشه بهش بگم،☺️ میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید،🙏 آخه اونم مثل خودم من خیلی راحت باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه،🙄 روحیاتمون باهم می خوره، باهم بگو بخند داره،😅 خیلی راحت تر از دختر های دیگه ای که در دانشکده هستن بامن ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه، از چشم هاش معلومه اونم منو دوست داره،😳🙄 ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه رو بهش بگید."😅 حرفش تمام شد و سریع به بهانه ایی که کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت.🚶 در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او بامن سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد.☺️ به خودم گفتم حتما این هم بخاطر این دخترک آمده، چقدر خوب که خودش آمده و لازم هم نیست من بخواهم نقش واسطه رو بازی کنم!😏 پسر حرفش رو اینطور شروع کرد که: من در کلاسهایی که می رم،دختری چشم من رو بد جور گرفته،😍 میخوام بهش درخواست ازدواج بدم،😉 ولی اصلا روم نمیشه و نمی دونم چطوری بهش بگم!🙄😳 بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی!😐 چشم هام گرد شد، 😳 دختری رو معرفی کرد که در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!!😥😳 گفتم تو که اصلا به این دختر نمی خوری😳 من باهاش چندتا کلاس داشتم، این دختر خیلی سرسنگین و سر به زیر ِ، بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الان توی هیچ کدوم از دخترهای این دانشکده ندیدم، ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته!😅 فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من خواست واسطه میان او و این پسر شوم) بیشتر مناسب شما باشه!😏 نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به پاسخ دادن: "من از دختر هایی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد،😒 من دوست دارم زن زندگی ام فقط مال خودم باشه،😍 دوست دارم بگو بخند هاشو فقط با مرد زندگیش بکنه،😅😍 زیبایی هاش فقط مال مرد زندگیش باشه،👌 همه دردو دل هاشو با مرد زندگی ش بکنه،💑 حالا شما به من بگید با دختری که همین الان و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آینده اش جا نذاشته من چطوری بتونم باهاش زندگی کنم؟!😒😥 من همون دختر سر به زیر سرسنگینی رو میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده،💓 همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس میشینه و حواسش به جای اینکه به این باشه که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده چار دنگ به درسش ِ و نمراتش عالی!💞😍 همون دختری که حجب و حیاءش باعث شده هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش شوخی کنه، و من هم بخاطر همین مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که اصلا به خودم جرات ندادم مستقیم درخواستم رو بگم." 😳 نـݜـر_پیـام_صدقہ_جاریہ🌿 اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🌤 ✨💥 🧕↶ ┈━═✨❁⁦☃⁩❁✨═━┈ 🌿⃟🌸 @sangareshohadaa 🌿⃟🌸 ┈━═✨❁⁦☃❁✨═━┈
این عکسو باز کن لطفا...!!!! اگھـــ اسم... عشقت بود بفرسش برا بقیه😌😉 ولی اگه نبود🙂 نفرس😔💔.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌺به باغبون بگویید دیگه لاله نکاره 🌺گوشه گوشه ی این سرزمین، لاله زاره ❣صبحتون شهدایی❣ @sangareshohadaa