#روایت_عشق^'
⚘شب ڪه دیر مے اومد خونه؛
در نمے زد،
از روی دیوار مے پرید تو حیاط
و تا اذان صبح صبر مے ڪرد.
بعد به شیشه مے زد و
همه را برای نماز صبح بیدار مےڪرد.
⚘بعد از شهادتـش
مادرم هر شب با صدای برخورد باد به شیشه
مے گفت: ابراهیم اومد..
#شهید_ابراهیم_هادی♥️🕊
#روایت_عشق^^
⚘اوایل جنگ بود
ومرزها دست عراق بود..
باحسرت بہ ابراهیم گفتم:
«یعنے میشہ مردمِ ما راحت از این
جاده عبور و بہ شهر خودشون برن؟
⚘ابراهیم گفت:
«چے داری میگے! روزی میاد که از
همین جاده مردم ما دستہ بہ دستہ
بہ #کربلا سفر مےکنند..»
#شهید_ابراهیم_هادی♥️
﴿سنگࢪشہدا﴾
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
↻[💖🌱]@sangareshohadaa