eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
125.3هزار عکس
11.6هزار ویدیو
151 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ... دورانی که در بطن مادر بود با نجوای جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد. 🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با عجین کرده بود مانع شود برای از حریم خواهر حسین. نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو شو اما نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد. 🍃طلبه عاشق، را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد. شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند. حال مادرش می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم فرزندش بود که شد و براستی که زیرپای مادران است.... ✍️: منتظر سالروز شهادت تاریخ تولد: ۱۳۷۳ تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ محل شهادت :حلب @sangareshohadababol
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🆔 @sangareshohadababol
بعنوان یڪ وظیفہ مقدس،باید از فلسطین و جبل عامل را سرلوحہ انسانی همه قرار دهیم و نابودے صهیونزیسم و امپرپالیسم جهانے را جز رسالت مقدس اسلامے خود میدانیم. 📎پ ن : | نمےدانم این شهیـد را چگونه مےشود توصیف ڪرد گاهے عارفـ ، گاهی فیلسوفــ گاهی دانشمند، گاهے فرمانـده گـــاهی عاشــــق ... ولــے هر ڪہ بـود، دیگر ماننـدش نخواهد آمد | ... 🌷 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
‍ 🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ... 🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد. 🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با عجین کرده بود مانع شود برای از حریم خواهر حسین. 🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو شو اما نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد. 🍃طلبه عاشق، را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد. شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند. 🍃حال مادرش می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم فرزندش بود که شد و براستی که زیرپای مادران است.... ✍️نویسنده : منتظر به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ 🕊محل شهادت :حلب 🥀مزار : @sangareshohadababol
🔸 تقدیم به مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🆔 @sangareshohadababol
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نغمه های ماندگار: 🌷ای راهیان کربلا وقت پیکار است... 🔰حاج صادق آهنگران -مقدس ✅ @sangareshohadababol
هم کردیم هم زیربار نرفتیم ما آمده بودیم مردانه بمیریم در پیچ و خم جنگ دلیرانه بمیریم 📎پ.ن: سال شصت و سه اعزام به جبهه 🌷 @sangareshohadababol
🔸 تقدیم به مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🆔 @sangareshohadababol
هم کردیم هم زیربار نرفتیم ما آمده بودیم مردانه بمیریم در پیچ و خم جنگ دلیرانه بمیریم 📎پ.ن: سال شصت و سه اعزام به جبهه 🌷 @sangareshohadababol
🔆 سن و سال نمیشناخت. و نمیشناخت . دفاع از ، از دفاع از بود .... می‌خواست و . . @sangareshohadababol
🌹آنها را دوست نداشتند برایشان بود ... @sangareshohadababol
🔸 تقدیم به مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🆔 @sangareshohadababol