هدایت شده از شهدای غریب شیراز
1_11672526.mp3
7.97M
🎤حاج محمود کریمی
🎧زمینه _ آی مـردم از دستتون پـیـر شد علـی
(علیه السلام)...😭😭
#جواب_سلامش_رو_نمیدادن
#بر_دشمن_مولا_لعنت
#یا_اول_مظلوم_عالم
#شــاه_نـجـف
🌹🍃🌹🍃
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بعد از ازدواج یقین پیدا کردم که محمد شهید خواهد شد. همیشه آرزوی شهادت داشت و هنگام عبادت ارتباط خوبی با خدا برقرار میکرد. برای غذا خوردن با هر لقمه بسمالله میگفت. از سحر تا طلوع آفتاب نماز و دعا میخواند. خیلی به دعای بعد از نماز مقید بود. آرامش خاصی داشت و خیلی متین بود.
✍ گاهی اوقات اگر من از دست بچهها عصبانی میشدم با خنده میگفت اینها بچه هستند خودت را ناراحت نکن. هیچوقت صدای بلندش را کسی نشنید. هر کاری و نظری داشتم خیلی متین و آرام گوش میداد بعد اگر درست نبود توجیه میکرد. خیلی راحت با مسائل و مشکلات کنار میآمد. حقالناس را خیلی رعایت میکرد حتی وقتی آب را باز میکرد تا وضو بگیرد. اگر سفره میانداختیم و چند قاشق غذا باقی میماند میبرد جایی برای مورچهها و پرندگان میریخت و میگفت اینها بخورند بهتر از دور ریختن است.
راوے : #همسر_شهید
#شهید_محمد_استحکامی🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽ ✧✦•
#دستهای_خـــــدا_روی
#زمیـــــن_باشید
✍سلام همسنگری های عزیز قصد داریم #مبلغی را برای یک خانواده مستضعف جمع اوری کنیم مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه
@FF8141
باتشکر🌹🌹
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :9⃣9⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 100
صادق پیدایم کرد و گفت: «بابا ناسلامتی ما برادریم، میخوایم بریم عملیات، از هم جدا میشیم... بیا حداقل خداحافظی کنیم!»
حرفهایش نتوانست مرا نرم کند: «خب همه دارن میرن عملیات، خداحافظی برای چی؟! اونجا بازم همدیگه رو میبینیم!»
صادق هر کاری کرد من با او خداحافظی نکردم. دل و زبانم میگفت احتیاجی به خداحافظی نیست، این راه را با هم میرویم. با حرفهای من صادق راهش را گرفت و به ستون خودشان پیوست. ما هم به حرکتمان ادامه دادیم. به جای دره مانندی رسیدیم که عراقیها مین گذاری کرده بودند. قسمتی از میدان مین، پاکسازی و معبری زده شده بود که یکی از گردانها از آن معبر پیش رفته بود. قرار بود ما منتظر بمانیم تا معبر دیگری گشوده شود. آنجا مجاور تپه های «سلمان کشته» بودیم؛ جایی بالای نفت شهر. در مدتی که تخریبچی ها روی معبر کار میکردند درگیری آغاز شد و تیپ های دیگر، اطراف تپه های سلمان کشته درگیر شدند.
از جایی که بودم فرمانده عراقیها را به خوبی میدیدم که سر نیروهایش داد میزد! هدف عملیات ما تصرف تپه سلمان کشته بود. امر محالی که قرار بود به دست غیرتمند بچه ها ممکن شود. در همان لحظات بود که ناگهان مه غلیظی منطقه را در برگرفت. چشم، چشم را نمیدید. عراقیها مرتب منور میزدند و زیر نور منورها بچه ها میتوانستند کلی از کارهایشان را انجام دهند. امداد غیبی پروردگارمان را به عینه میدیدیم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽ ✧✦•
#دستهای_خـــــدا_روی
#زمیـــــن_باشید
✍سلام همسنگری های عزیز ما قصد داریم #مبلغی را برای یک خانواده مستضعف جمع اوری کنیم مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه
@FF8141
باتشکر🌹🌹
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_12021256.mp3
8.11M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۲۲ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#شهید_جواد_تیموری
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍درود بر شما ای ملت ایران، ای مشعل داران راه امام حسین (ع) تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
#شهید_مرحمت_بالازاده
📚کتاب تا کربلا ، صفحه 163
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
دشمن با #دروغ_بزرگ هزینه درآمدهای کمیته امدا در #غزه علاوه بر ایجاد عملیات روانی علیه ملت (به نام فق
*8877#
👆👆
این شماره رو بگیرید و وارد سامانه پرداخت بشین
سلام
ما یه کمپین بزرگ کشوری راه اندازی کردیم به اسم #رکوردشکنی_کمیته_امداد
میخوایم در آستانه شب قدر، امروز و امشب از طریق سامانه
*8877#
به کمیته امداد کمک کنیم
لطفا هر چه در توانت هست کمک کن و بعد داخل #ایتا به این آیدی بفرست👇
@manambayadberam
بسم الله
از اینجا …
که من هستم ،
تا آنجا که تو هستی …
وجب به وجب ...
دلتنگـم …!
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات🌷
@sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا «منوتو» جرأت پخش این فیلم را دارد؟
🕊کانال سنگرشهدا🕊
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :0⃣0⃣1⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 101
سید احمد موسوی به من که نیروی آزاد گردان بودم، دستور حرکت داد: «سیم خاردارها رو بریدن، شما درگیر بشید تا عراقیها حواسشون به شما جلب بشه!» قرار بود ما دو سه نفری دشمن را سرگرم کنیم تا باقی نیروها از کنار دره خودشان را بالای تپه بکشند. سید احمد به ما تأکید میکرد کاری کنیم آتش دشمن فقط به سمت ما باشد. من به همراه اصغر غربی و یکی دیگر از بچه ها به نام «اسد» از قسمتی که سیم خاردار بریده شده بود، جلو رفتیم. از عراقیها خبری نبود. کمی جلوتر رفتیم. تا رسیدن به تپه اصلی سلمان کشته، چند تپه کوچک پیش رو داشتیم. از اولی بدون اینکه کسی ما را ببیند، گذشتیم. به تپه دوم رسیدیم و بالا رفتیم اما هنوز کسی متوجه ما نشده بود.
ـ بریم روی سومی!
ـ خیلی نزدیک شدیم! غیرممکنه ما رو نبینن!
اصغر و اسد مایل بودند از همانجا درگیر شویم. فکر میکردم هر چه جلوتر برویم به نفع ماست اما بالاخره حرف همراهانم را پذیرفتم. همانجا موضع گرفتیم. بحث میکردیم که اول با چه شروع کنیم، یک تیربار، یک کلاش و یک آر.پی.جی داشتیم. قرار شد همه با هم شروع کنیم، بسم الله گفتیم و تیراندازی کردیم. عراقیها هم بلافاصله جوابمان را دادند. با دولول، تیربار و حتی گلوله های تانک! اوضاع عجیبی شده بود. ما موضع محکمی نداشتیم فقط از بالای تپه به سمت آنها تیراندازی میکردیم تا توجه شان به ما جلب شود. آماج انواع تیرها بودیم و معلوم بود طرحمان کارگر بوده است.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :1⃣0⃣1⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 102
دقایقی بعد صدای تکبیر بچه ها را شنیدیم که بالا کشیده و از سوی دیگر با دشمن درگیر شده بودند. درگیری اصلی آغاز شده بود. گفتم: «زود بلندشید! ما هم باید بدویم طرف عراقیها!»
ـ بابا، ما رو میزنن، چی داری میگی؟!
ـ نه، حالا دیگه حواسشون به اون طرفه. از این به بعد اگه کسی ما رو بزنه بچه های خودی ان که به این طرف تیراندازی میکنن!
سریع حرکت کردیم. وقتی به مواضع عراقیها رسیدیم، دیدیم بچه ها از آنطرف درگیرند. ما هم از یک طرف شروع به پاکسازی سنگرها کردیم. در اولین سنگر تانک سالمی بود که غنیمت بزرگی به حساب می آمد. گفتم: «منفجرش نکنیم!» اما یکی از بچه ها متوجه نبود و نارنجکی داخلش انداخت و... به طرف سنگر دیگر رفتیم. محل درگیری با تپه اصلی سلمان کشته فاصله داشت. منتها ما با درگیری و پاکسازی به سمت بالا پیش میرفتیم. من از بچه ها فاصله گرفته بودم. کنار سنگری رسیدم و متوجه صدایی شدم. معلوم شد داخل سنگر کسی هست. بلافاصله نارنجکی داخل سنگر انداختم و دور شدم. چند ثانیه بعد سنگر با انفجار بزرگی به هوا رفت. فهمیدیم آنجا سنگر مهمات است. انفجار پی در پی در یک زمان کوتاه دشمن را شوکه کرده بود، بچه ها هم دلیرانه میجنگیدند و پیش میرفتند. یک آتشبازی حسابی راه افتاده بود و منطقه از شدت انفجارها روشن شده بود. معلوم بود دشمن برای مقاومت روحیه ای ندارد.
ـ فقط یه دولول مونده که بچه ها رو اذیت میکنه!
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽ ✧✦•
#دستهای_خـــــدا_روی
#زمیـــــن_باشید
✍سلام همسنگری های عزیز ما قصد داریم #مبلغی را برای یک خانواده مستضعف جمع اوری کنیم مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه
@FF8141
باتشکر🌹🌹