eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 392 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
من و خورشید . . . بہ یڪباره ، توافق ڪردیم روزها . . . نوبتِ او باشد و شب نوبتِ تو iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
📸 پست اینستاگرام همسر ●طالبان، طالبان است... کپشن را در پست زیر بخوانید👇 ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
📸 پست اینستاگرام همسر #شهید_فاطمیون #شهید_محمدجعفر_حسینی ●طالبان، طالبان است... کپشن را در پست زیر
... !از طالبان خاطره خوبی ندارم نه اینکه چشمم به جمال بی‌جمالشان خورده باشد،نه! حداقلش این است که در سالهای نه چندان دور یکی از اقواممان به دلیل وضعیتی که طالبان ایجاد کرده بود به ایران مهاجرت میکند و اهل خانه ما میزبانشان؛سنی نداشتم اما خوب به خاطر دارم که چهره‌شان نگران بود و روانشان از جنگ و طالب بهم ریخته بود.به رسم ادب و میزبانی میخواهم با دخترشان که چندسالی از من بزرگتر هست دوست شوم،اولین سوالی که میپرسم این است:کلاس چندمی؟نگاهم میکند!میگوید:طالبان نمیذارند دخترها به مکتب بروند!این بار من نگاهش میکنم اما خیلی متعجبانه!زنی که آگاه باشد اهل خانه را آگاه میکند و فرزندانی تربیت میکند آگاه و روشن...حالا امارت اسلامی(طالبان)فتوا میدهد که دخترها نباید به مکتب بروند!عجب... طالبان ترس از آگاهی دارند همان آگاهی‌ای که اسلام محمدی(ص)به مراتب دربار‌ه‌اش با ما سخن گفته است.بماند که آن روزها چه چیزهای وحشتناکی از طالبان میشنیدم!طالبان در آن سالها فقط شیعه کشی نکرد که من شیعه نگران شیعیان افغانستانم باشم؛طالبان نسل کشی افغانستانی به راه انداخته بود! شیعه و اهل سنت،ازبک و تاجیک،هزاره و پشتون همه را از دم تیغ میگذراند که به اصطلاح حکومت امارت اسلامی داشته باشد...من از آنها ترس دارم و نفرت!ترس و نفرتی که ۱۲ ساله نماندند و با من بزرگ شدند و شدند به اندازه سنی که هستم؛من از طالبان کینه‌ای بسی بزرگتر به دل دارم،کینه آواره شدن و داغدار شدن هموطنانم. روزها سکوت کردم که سکوتم به معنای مهم نبودن این مهم برایم نبوده است،تحلیل‌ها را خواندم،موافقین و مخالفین. هموطنانم روزهای سختی را سپری میکنند و رنجی را تحمل میکنند که من ذره‌ای از آن را درک نمیکنم!و به یک نتیجه رسیدم نگاهم به طالبان همان نگاه هست و تغییر نکرده است چرا که: ... چه بسا کینه‌ام نسبت به آنها بیشتر شده است خیلی بزرگتر از سنی که هستم!به نظرم طالبان را میتوانیم به انسانهایی که در هفت سال دوم تربیت هستند در نظر بگیریم و در هفت سال سوم تربیت انسان،داعش تحویل بگیریم!اگر طالبان را انسانهایی متحول یافته ببینم به غیرت خودم توهین کرده‌ام. "پاره تنم افغانستانم،به امید روزی که زخم‌های کهنه‌ات روی آرامش را ببیند..." «الهی،پروردگارم،نگاه پرمهرت به افغانستانم باشد که این روزها،روزهای سختی را میگذرانند!سخت‌تر از همیشه...» ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
📸 مــ‌‌ـــــادر ۹ شهید ●حالا بعضی ها فکر میکنن برای این انقلاب خیلی زحمت کشیدن !! 🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
: ✍اینها روکه مینویسم بده نیروها تهیه ڪنند بعد بیان برای اعزام به ! ۱⇦توکل ۲⇦توسل ۳⇦غیرت ۴⇦تهذیب نفس ۵⇦فرمایشات آقا واز همہ مهمتر... اخلاص! 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
💔 دم بہ دم در فراٺ چشمانٺ ماتم مجسم بود چشم تو لحظہ ای نمےآسود همہ ‌ی عمر تو بود 💔 (ع)🥀 ● iD ➠ @sangarshohada 🏴
مداحی آنلاین - قاتل تو زخم غصه های کربلا شد - محمود کریمی.mp3
8.22M
(ع) ‌● 🌴قاتل تو زخم غصه های کربلا شد 🌴قاتل تو آتیشی که تو حرم بپا شد 🎤 iD ➠ @sangarshohada 🏴
●رزمنده مدافع حرم فاطمیون در جنگ با طالبان در افغانستان به شهادت رسید، مسئول فرهنگی لشکر فاطمیون با انتشار این تصویر در صفحه اینستاگرام خود از شهادت یکی از رزمندگان فاطمیون در جنگ با طالبان خبر داد. iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:8⃣2⃣ 🍃از اوخواستم یک زود پز برایم بیاورد ،خودم هم رفتم شهر مرغ خریدم برای مصطفی سوپ درست کنم .ناصر گفت: دکتر قبول نمی کند.گفتم: نمی گذاریم مصطفی بفهمد .می گوییم ستاد درست کرده . من با احساس برخورد می کردم .او احتیاج به تقویت داشت . دلم خیلی برایش می سوخت . زود پز را چون خودمان گاز نداشتیم بردیم اتاق کلاه سبزها. آن جا اتاق افسرهای ارتش بود و یخچال ، گاز و... داشت . 🍃به ناصر گفتم: وقتی زود پز سوت زد هر کس در اتاق بود نیم ساعت بعد گاز را خاموش کند.ناصر رفت زود پز را گذاشت . آن روز افسرها از پادگان آمده بودند و آن جا جلسه داشتند .من در طبقه بالا نماز می خواندم .یک دفعه صدای انفجاری شنیدم که از داخل خود ستاد بود . فکر کردیم توپ به ستاد خورده .افسرها از اتاق می دویدند بیرون و همه فکر می کردند اینها ترکش خورده اند .بعد فهمیدم زود پز سوت نکشیده و وسط جلسه شان منفجر شده .اتفاق خنده دار و در عین حال ناراحت کننده ای بود .همه می گفتند: جریان چی بوده ؟ زود پز خانم دکتر منفجر شده و...نمی دانستم به مصطفی چطور بگویم که ما چه کرده ایم در ستاد . برگشتم بالا و همان طور می خندیدم .گفتم: مصطفی یک چیز به شما بگویم ناراحت نمی شوید ؟ گفت: نه .گفتم: قول بدهید ناراحت نشوید . دوست داشتم قبل از دیگران خودم ماجرا را به او بگویم . بعد تعریف کردم همه چیز را و مصطفی می خندید و می خندید و به من گفت: چه کردید جلوی افسرها؟ چرا اصرارداشتید به من سوپ بدهید ؟ببینید خدا چه کرد 🍃غاده اگر می دانست مصطفی این کارها را می کند، عقب نمی آید ،اهواز می ماند و اینقدر به خودش سخت می گیرد ، هیچ وقت دعا نمی کرد زخمی بشود و تیر به پایش بخورد !هر کس می آمد مصطفی می خندید ومی گفت: غاده دعا کرده که من تیر بخورم و دیگر بنشینم سرجایم .و او نمی توانست برای همه آنها بگوید که او چقدر عاشق مصطفی است ،که این همه عشق قابل تحمل برای خودش نیست ، که مصطفی مال او است . 🍃آن وقت ها انگار در مصطفی فانی شده بودم ، نه در خدا . به مصطفی می گفتم ایران را ول کن .منتظر بهانه بودم که او از ایران بیاید بیرون . مخصوصاً وقتی جنگ کردستان شروع شد . احساس می کردم خطر بزرگی هست که من باید مصطفی را از آن ممانعت کنم .یک آشوب در دلم بود . انتظار چیزی ، خیلی سخت تر از وقوع آن است.من می گفتم: مصطفی تو مال منی . و او درک می کرد ، می گفت: هر چیزی از عشق زیبا است .تو به ملکیت توجه می کنی . من مال خدا هستم ، همه این وجود مال خدا هست ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 393 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
دلٺ ڪہ گرفٺـــــ دیگر منتـــــ زمین را نڪش راه آسمان باز اسٺـــــ اگر هیچ ڪس نیسٺـــــ خدا ڪہ هسٺــــ ... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
و سلام بر ! و تمام غصه‌ها و... روضه‌ها و... اشک‌های بی‌پایانش در مصبیت عظیم ... یعنی .. بازمانده عاشورا باشد امام شیعیان باشد اما روز شهادتش زائری نداشته باشد ... (ع)🥀 ● iD ➠ @sangarshohada 🏴
🔰 ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ،سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ 🔹 قسمتی از پیام امام خمینی(ره) که روز ۲۹ تیرماه در مورد پذیرش قطعنامه منتشر شد؛ در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون‌ها و شهادت‌ها و ایثار‌ها چه شد. این‌ها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بی‌خبرند و نمی‏ دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‏‌ای وارد نمی‏ سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. 🔻من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هر وقت خواستے ... اقتدار و صلابت توام با مهربانے را در چهره یڪ مرد ببینے چشمــــانت را بہ حاج ابراهیم همّت بدوز ... چشمان این مرد، مرگ را به سخره گرفته است 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
یهو میومد می‌گفت: چرا شماها بیکارید؟! می‌گفتیم: حاجی نمی‌بینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟! می‌گفت: نه. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر .. همینطور که نشستی، هرکاری که می‌کنی ذکر هم بگو... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:9⃣2⃣ 🍃می گفت: هر چیزی از عشق زیبا است .تو به ملکیت توجه می کنی . من مال خدا هستم ،همه این وجود مال خدا هست .برایش نوشتم:کاش یکدفعه پیر بشوی من منتظر پیرشدنت هستم که نه کلاشینکف تورا از من بگیرد و نه جنگ .و او جواب داد که: این خودخواهی است .اما من خودخواهی تورا دوست دارم . این فطری است . اما چطور مشکلات حیات را تحمل نمی کنی ؟ من تورا می خواهم محکم مثل یک کوه ،سیال و وسیع مثل یک دریا ابدیت، تو می گویی ملک ؟ ملکیت ؟تو بالاتر از ملکی .من از شما انتظار بیشتر دارم . من می بینم در وجود تو کمال و جلال و جمال را .تو باید در این خط الهی راه بروی . تو روحی ، تو باید به معراج بروی ، تو باید پرواز کنی .چطور تصور کنم افتادی در زندان شب.تو طائر قدسی .می توانی از فراز همه حاجز ها عبور کنی . می توانی در تاریکی پرواز کنی 🍃هر چند تا روزی که مصطفی شهید شد ، تا شبی که از من خواست به شهادتش راضی باشم ،نمی خواستم شهید بشود.آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند.گفته بود روز بعد برمی گردد . عصر بود و من در ستاد نشسته بودم ، در اتاق عملیات.آن جا در واقع اتاق مصطفی بود و وقتی خودش آنجا نبود کسی آن جا نمی آمد ولی ناگهان در اتاق باز شد ،من ترسیدم ، فکر کردم چه کسی است ، که مصطفی وارد شد .تعجب کردم ، قرار نبود برگردد. او مرا نگاه کرد ،گفت: مثل این که خوشحال نشدی دیدی من برگشتم ؟ من امشب برای شما بر گشتم . 🍃گفتم: نه مصطفی ! تو هیچ وقت برای من برنگشتی .برای کارت آمدی . مصطفی با همان مهربانی گفت: امشب برگشتم بخاطر شما . از احمد سعیدی بپرس .من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم ، هواپیما نبود .تو می دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ام ، ولی امشب اصرار داشتم برگردم ،با هواپیمای خصوصی آمدم که این جا باشم .من خیلی حالم منقلب بود.گفتم: مصطفی من عصرکه داشتم کنار کارون قدم می زدم احساس کردم آنقدر دلم پر است که می خواهم فریاد بزنم .خیلی گرفته بودم .احساس کردم هرچه در این رودخانه فریاد بزنم ، باز نمی توانم خودم را خالی کنم .مصطفی گوش می داد .گفتم: آنقدر در وجودم عشق بود که حتی اگر تو می آمدی نمی توانستی مرا تسلی دهی.او خندید وگفت :تو به عشق بزرگتر از من نیاز داری و آن عشق خداوند است. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 11 📿 12 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 394 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
شهادتـــــ، معطل مــــن و تـــــو ... تـــــو اگـــــر سرباز خدا نشوے، دیگرے میشود... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
آخرین بار با همسرش به خانه ما آمد و با هم روی مبل نشستند. ابتدا یک نامه‌ای در دست من گذاشت و گفت این به امانت پیش شما. وصیتنامه‌اش بود. بعد هم گفت: من می‌خواهم راهی شوم. جبهه است و هزار و یک اتفاق. شاید این سفر آخرم باشد. بروم و برنگردم. اگر رفتم و شهید شدم همسر من جوان است احتمال دارد بخواهد زندگی آزادی داشته باشد شاید بخواهد ازدواج کند. رهایش کنید تا برود دنبال زندگی‌اش. اما نگهداری از سید حسین فرزندم بر شما واجب است. تنها دارایی من در این دنیا فرزندم است که شما باید از او نگهداری کنید. من گفتم مادر جان خودت میایی و از بچه‌ات نگهداری می‌کنی. گفت دنیا حیات و ممات است باید وصیت کنم. بعد گفت مادر جان فرزندم را همان طور که من را تربیت کردی و به جامعه تحویل دادی پرورش بده که هم خودت هم مردم و هم ان شاء الله خدا از او راضی باشد. در اولین فرصت قرآن به ایشان بیاموز و به حوزه بفرست تا خادم دین اسلام شود. می‌خواهم پسرم جانشین من باشد. من راضی نیستم فرزندم را از خودتان دور کنید. ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊
❤️ شیعیان دیگر هوای دارد حسین «ع» روی دل با کاروان دارد حسین «ع» از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین «ع» می برد درکربلا ذبح عظیم بیش از این ها حرمت کوی منا دارد حسین «ع» .. 🌴 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش سردار سلیمانی به اعتراض معیشتی شهروند خوزستانی که میگفت مثل خمینی باشید! 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
برای تشنگانِ جنوب تَشا، تَشا، تَشاتَش، یُرید الماء اِسقاط العطش! یا هویزهٔ هول‌انگیز یا اهوازِ عَلَمدار بگو به ما ما با اشک‌های مادرانِ خود رفع عطش کنیم یا گلویِ بُریدهٔ باران را بشوئیم!؟ تَشا، تَشا، تَشاتَش، ای آسمانِ اَبتَر، ای بی‌خیالِ خَشْ‌خَش! تو ما را به تلخابِ این تشنگی چند فروخته‌ای، که شِمر از شوقِ دیدنِ خون تیغ بر گلویِ کبوتر کشیده است!؟ بارانا... بارانا...! نه صبحِ ستم، نه شامِ سراب، قَسَم به حضرتِ آب، دیگر نمی‌گذاریم که خولیا خود پَردهْ خوانِ خندق شود! ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊