💍 خرید عقدمان
یک حلقه ۹۰۰ تومانی بود
برای من ؛ همین و بس!
بعد از عقد رفتیم حرم
بعدش گلزار شهدا
شب هم شام خانهی ما
صبحِ زود مهدی برگشت جبهه..!
" همسر شهید "
#ازدواج_آسان
#ازدواج_به_سبک_شهدا
#شهید_سردار_مهدی_زینالدین
@sangarshohada 🕊🕊
⚠️ در این عروسی فاقد هرگونه زینتی باشید
شهید مختار سلیمانی فرماندهی گردان میثم لشکر۲۷ حضرت رسول ﷺ در هنگام ازدواج ۲۲ سال داشت و مراسم ازدواجش را در خانه خدا (مسجد) برگزار کرد.
او در کارت عروسیش تذکراتی را به مهمان ها داده بود و نوشت: « از کلیه خواهران گرامی تقاضامند است علاوه بر رعایت حجاب کامل اسلامی، فاقد هر گونه تزئینی بوده و حرمت خانه خدا را در نظر گرفته و ما را که اقدام به یک عمل اسلامی نمودهایم در برابر خداوند متعال سرافراز فرمائید»
#عروسی_خوبان
#ازدواج_به_سبک_شهدا
#غیرت_علوی_حجاب_فاطمی
@sangarshohada 🕊🕊
📢 قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجیدقربانخانی توسط رهبر انقلاب
👈 خطبه عقد خواهر شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع حرم که سال ۱۳۹۴ درمنطقه خانطومان سوریه به شهادت رسیده بود توسط رهبر انقلاب قرائت شد
🔹خانواده شهید مجیدقربانخانی به همراه تعدادی دیگر ازخانواده شهدای مدافع حرم در فهرست میهمانان ویژهای قرار داشتند که صبح روز سهشنبه۳۰ خرداد مصادف با اول ذیحجه سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س) درحسینیه امام خمینی(ره) میهمان رهبر انقلاب اسلامی بودند.
🔹 در این دیدارخانواده شهید درخواست کردند تاخطبه عقد دخترشان زینب قربانخانی توسط رهبر انقلاب جاری شود و مهریه نیز به رسم مالوف همیشگی ۱۴سکه بهار آزادی مقرر شده بود.
🔹 پس ازقرائت خطبه عقد، پدرشهید قربانخانی ازحضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا از مادرشهید بخواهند تا لباس مشکی خود راعوض کند؛ درخواستی که با پاسخ مثبت ایشان روبرو شد:لباس مشکی راعوض کنید. ماچشم حقیقتبین نداریم و نزدیکبین هستیم
اگر چشم حقیقتبین داشتیم و جایگاه شهدا را در آن دنیا میدیدیم قطعاً برای آنها خوشحالی وشادی میکردیم و عزا نمیگرفتیم
@sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شهید
🔻سالهاي 58 و 59 معمولا نهار را در محل کار مي خورديم. قبل از ظهر، يکي از همکاران نهار را از آشپزخانهي سپاه ميآورد. بعد از اقامهي نماز سفره را پهن مي کرديم. دور سفره مي نشستيم و نهار مي خورديم.
يک روز که طبق معمول سفره را انداختيم، محمد بلند شد. گمان کردم مثل هميشه روزه است. نهار خورديم و مشغول کار شديم. کمي بعد يکي از دوستان با سيني چاي وارد اتاق شد و آن را روي ميز گذاشت. محمد به طرف ميز رفت و استکان چاي را برداشت. با تعجب پرسيدم: « مگر روزه نيستي ؟!» پاسخ داد: « نه، نيستم.» گفتم : « چرا نهار نخوردي؟ » سکوت کرد.
🔻من هم اصرار کردم. وقتي متوجه شد دست بردار نيستم، گفت: « قانوناً نهار سپاه را افرادي مي خورند که از صبح تا بعد از ظهر يکسره کار مي کنند.» گفتم: « تو هم از صبح در محل کار بودي.» گفت: « بله، بودم .ولي امروز مدتي درگير مسائل شخصي و خانوادگي شدم . بنابراين تمام وقت براي سپاه کار نکردم و نمي توانم نهار سپاه را بخورم!
#شهید_محمد_طایی🌷
#سالروز_ولادت
●ولادت : ۱۳۳۳/۳/۳۰ کرمان
●شهادت : ۱۳۵۹/۹/۱۳ مهاباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 43 🔰 گفتم بابا چیزی شده؟ ✳️ بابا هادی گفت ... دائی منصور... 🔰 گفتم دائی منصور چی
#رمان_محمد_مهدی 44
🔰با ناراحتی رفتیم خونه و با کمک بابا سفره گذاشتیم و ناهار خوردیم ، سر ناهار می خواستم قضیه سوالی که امروز خانم معلم گفته بود رو با باباهادی مطرح کنم ، اما دیدم وقت مناسبی نیست و بابا خیلی تو فکر بود
معلوم بود خیلی میل به غذا خوردن نداره
گفتم بابا جون ، چرا به دائی منصور زنگ نمی زنین و نمیرین پیشش تا باهاش صحبت کنین و آرومش کنین؟
💠 باباهادی گفت : نمیشه ، آقا منصور اگه به این نتیجه برسه که کاری درسته ، اون کار رو انجام میده ، فرقی نمیکنه من بگم نادرست هست یا فلان آیت الله ، حرف گوش نمیده بابا
خودش رو عقل کل میدونه ، فقط نظر خودش در زمینه دین رو درست می دونه
مثل...
لا اله الا الله ، هیچی نگم بهتره
تو اصلا خودت رو ناراحت نکن ، به درسهات برس
امروز مدرسه چه خبر؟
چی یاد گرفتی؟
تکالیفت رو انجام بده
این مشکل رو من و مادرت حل می کنیم
🔰من که از ظهر تا حالا منتظر بودم قضیه سوال خانم معلم رو به پدرم بگم با همه ذوف گفتم اتفاقا امروز خانم معلم یه سوال داد به ما
گفته برین از خانواده هاتون بپرسین که خدا رو چه کسی خلق کرده؟
💠 باباهادی خیلی تعجب کرد و گفت : چی؟؟
خدا رو چه کسی خلق کرده؟؟؟
این سوال رو چرا باید خانم معلم به شما بچه های کلاس اول بده؟
🔰 من گفتم نگران نباش بابا، خداروشکر خانم معلم با سوادی داریم و از طرح این سوال ، منظور خاصی داشت
💠 بابا با تعحب گفت : منظور ؟ چه منظوری؟
🔰 گفتم دلیل اصلی این تکلیف دادن ، سوال ساسان بود !!!
💠 بابا با تعجب بیشتر از قبل گفت ساسان ؟؟؟
مگه چه سوالی کرد ؟ تو که می گفتی اون همیشه تو کلاس ساکت هست و به زور به درس ها گوش میده
🔰 گفتم آره ، برای منم خیلی تعحب داشت ، نمی دونم دقیقا ، خانم معلم داشت علوم درس می داد ، حرف از خلقت جهان توسط خدا زد، یه مرتبه ساسان این سوال رو پرسید
💠 بابا گفت فهمیدم ، فهمیدم این سوال رو چرا پرسیده
#رمان_محمد_مهدی 45
🔰 بابا هادی گفت به طور کلی بچه های این سن و سال سوالاتی رو تو مدرسه از معلم می پرسن که تو خونه زیاد دربارش صحبت میشه ،برای خود ما هم اتفاق می افتاد ، یه چیز ثابت شده ای هست تقریبا
وقتی ساسان میاد این سوال رو می پرسه ، معلوم میشه تو خونه اونها از این حرفها زیاد زده میشه
حالا یا برنامه های ضد دینی خارجی نگاه می کنن یا پدر و مادرش از این حرفها می زنن یا با اقوام و افرادی در ارتباط هستن که اونها چنین عقیده ای دارن
💠 منم سریع پریدم تو حرف بابا و گفتم هر سه تا !!!
🔰 بابا هادی : تو از کجا می دونی؟
💠 گفتم خودش به من گفت ،
خودش به من گفت که پدرش با افرادی در ارتباط هست که تو شبکه های خارجی ، برنامه تلویزیونی دارن و علیه ایران و اسلام حرف می زنن ، حتی علیه خدا هم حرف می زنن
میگفت پدرش گاهی ساعت ها تو خونه با این و اون درباره این موضوعات صحبت می کنه ،
می گفت خیلی از اقوامشون هم ، چنین عقیده ای دارن و اصلا محرم و نامحرم رو رعایت نمی کنن و حتی ...
🔰 حتی چی پسرم ؟ چی ؟
💠 حتی می گفت غذاهایی و نوشیدنی هایی هم که می خورن ، بعضی هاش حلال نیست
🔰 بابا هادی: خب این آقا ساسان که اطلاع زیادی درباره دین نداره، چه میدونه چی حلال هست و چی حرام؟
💠 گفتم آره اتفاقا ، خودش هم به من گفت که اصلا از قبل نمی دونست چی حلال هست و چی حرام ، ولی مادرش اینها رو بهش یاد داده بود ، می گفت مادرش با اونکه یک مسلمان ساده هست و نماز هم نمی خونه ، ولی این چیزها رو اعتقاد داره
و مثل پدرش بی دین و بی اعتقاد نیست
حتی گاهی غذای نذری هم درست می کنه و پخش می کنه
چون از یه خانواده خیلی مذهبی بوده و این اعتقادات در وجودش هست و تا الان هم لب به غذای حرام و نوشیدنی حرام نزده
🔰 باباهادی: درسته ، احسنت ، همین یه ذره امیدی که به درست شدن ساسان داریم همین هست ، اگه مادرش هم مثل پدرش بود ، معلوم نبود چی میشد ، اما خداروشکر که مادرش این چیزها رو رعایت میکنه
من و مادرت از وقتی به دنیا اومده بودی ، خیلی روی غذاهایی که می خوردیم حساس بودیم
حتی افرادی که می دونستیم درامد اونها مخلوط به حرام هست، یا ازشون غذاهایی مثل غذای نذری نمی گرفتیم یا اگر به رسم ادب می گرفتیم، دور می ریختیم، یا اگر به خاطر دید و بازدید قوم و خویشی می رفتیم خونه اونها ، خیلی کم غذا می خوردیم و بعدش بلافاصله خمس غذایی که می خوردیم رو حساب می کردیم تا خدای نکرده لقمه حرام روی تربیت بچه مون اثر نگذاره
💠 گفتم یعنی چی بابا جون؟ یعنی چی خمس غذا رو حساب می کردین؟
🔰 باباهادی: ان شالله بعدا برات توضیح میدم ، الان زود هست
خب بریم سر سوال اصلی
حالا چی به ذهنت میاد برای جواب سوال خانم معلم که خدا رو چه کسی خلق کرده؟....
#رمان_محمد_مهدی 46
🔰 گفتم بابا جون من تو کتاب هایی که برام خریدین خوندم که خدا از بس بزرگ هست و قوی هم هست ، کسی نیست که بتونه مثل ایشون باشه ، یعنی توان رقابت با خدا رو نداره
یعنی ... یعنی...
یه چیزی تو ذهنم هست، بلد نیستم توضیحش بدم
🌀 باباهادی : یعنی چی؟ بذار کمکت کنم
فرق بین چیزهایی که خدا خلق کرده با خود خدا چیه؟
🔰 گفتم که خب زیاد فرق دارن ،
⬅️ مثلا اینکه عمر مخلوقات محدود است و بالاخره یه روزی می میرن ، اما خدا همیشه هست ،
⬅️ ما مریض میشیم، اما خدا هیچوقت مریض نمیشه
⬅️ ما اشتباه می کنیم و فراموش کار هستیم، اما خدا هیچوقت چیزی رو فراموش نمی کنه
⬅️ ما نمی تونیم همه کارها رو انجام بدیم و زورش رو نداریم ، اما خدا میتونه هرکاری دوست داره انجام بده
⬅️ خدا میتونه هر چیزی رو خلق کنه و به هرشکلی میتونه ، اما ما توانایی ایجاد خلق کردن چیزی رو نداریم
🌀 بابا هادی: آفرین پسرم ، خوب گفتی
حالا به من بگو اگه بخواهیم چیزی رو خلق کنیم، باید قدرتش رو داشته باشیم ، درسته؟
🔰 گفتم بله ، درسته ، مثلا من میتونم با چهارتا سنگ ، یه خونه کوچیک بسازم ، اما هیچوقت نمیتونم خونه بزرگ و واقعی بسازم ، توانش رو ندارم
🌀 باباهادی گفت پس اگه بخواهیم بگیم خدا رو چه کسی خلق کرده باید بگیم یه نفری باید باشه که از خدا قوی تر هست و توان خلق خدا رو داره ، درسته؟
🔰 گفتم آره ، آره ، درسته باباجون ، همینه ، جواب سوال همین هست
پس کسی وجود نداره که بتونه خدا رو خلق کنه ، اگه وجود داشت که همونی که خدا رو خلق کرده میشد خدا !
ممنونم باباجون ، ممنونم کمکم کردی
🌀 باباهادی : بله پسرم ، خدا بی نیاز از همه چیز هست ، در حالیکه ما برای زندگی نیاز به خدا داریم ، هرچیزی که بی نیاز باشه ، نیاز به کسی نداره که اون رو خلق کنه
اینکه تو سوره توحید میخونی " الله صمد " ، دقیقا یعنی همین، یعنی خدا بی نیاز هست و کسی اون رو خلق نکرده و اصلا به کسی نیازی نداره
حالا پاشو و همین چیزهایی که خودت گفتی و من هم کمکت کردم رو تو دفترت بنویس ، که دانش آموز خوب اونی هست که سریع تکالیف خودش رو انجام بده و نگذاره برای آخر شب
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمد_طایی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
کاش یک #تخریبچی
میزد به #معبر_نفس ما؛
تخریب میکرد
آنچه من است و #هوای_نفس !
که گاهی بدجور گیر میکنیم،
میان مینهای القاب و #شهرتها ...
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔹شهید چمران: از انقلابیونِ دروغین گُریختهام. از تُجارِ مادهپرست که به اسلحهیِ انقلاب مُسلح شدهاند بیزارم. از این ماکیاول صِفتانی که همه چیز مردم را، حیات و هستی و شَرف خَلق را و حتی نام مقدس انقلاب را فدایِ مَصالحِ شخصی و اَغراض پَست مادی خود میکنند، گُریزانم.
📎۳۱خرداد ماه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد
#شهید_دکتر_چمران🌷
#اسطوره_ملی🇮🇷
#سالروز_شهادت
@sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #ڪلیپ
💠 غاده جابر، همسر شهید، از شب شهادت دکتر چمران میگوید.✨
#بہ_مناسبت_سالگرد_شهادت
#چمران_مردخدا
#سی_ویڪ_خرداد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 46 🔰 گفتم بابا جون من تو کتاب هایی که برام خریدین خوندم که خدا از بس بزرگ هست و قو
#رمان_محمد_مهدی 47
🔰 غروب که شد مامان جون از خونه دائی اومد ، ناراحت بود ، چیزی نمی گفت ، منم فکر کردم شاید بخواد چیزی به بابا بگه که جلوی من نمیگه ، برای همین بلند شدم و رفتم توی اتاق
همین که داشتم می رفتم بابا برگشت گفت پسرم ، قبل اذان آماده باش بریم مسجد
امشب شب اول ماه ذی الحجه هست و نماز معروفی داره که میخوام باهاش آشنا بشی
منم گفتم چشم و رفتم تو اتاقم ، دیگه متوجه نشدم مامان چی به بابا گفت
با خودم گفتم اگه نیاز باشه ، خود بابا به من میگه
💠 موقع اذان که شد بابا اومد و درب اتاق من رو زد و گفت آماده باش که بریم مسجد
من آماده بودم ، چون خیلی ذوق داشتم ببینم این چه نمازی هست که زمانش از امشب شروع میشه
👈 تو راه مسجد بابا رو به من کرد و گفت اگه قضیه بین دائی و زندایی رو بهت نمیگم فقط برای این هست که خدای نکرده غیبت نشه ، ان شالله خودت به وقتش می فهمی ،
منم گفتم مهم نیست باباجون
ان شالله که خیر هست و ختم به خیر بشه
بابا لبخندی به من زد و با سرعت بیشتری رفتیم مسجد
✳️ نماز مغرب که تمام شد ، حاج اقا عسکری که هیچوقت عادت نداشت بین دو نماز حرف بزنه ، بلند شد و رو به نمازگزاران کرد و گفت :
نماز گزاران و مومنین محترم ، برادران و خواهران گرامی توجه کنند که امشب ، شب اول ماه ذی الحجه هست ، ایام حج هست و کم کم اعمال حج تمتع شروع میشه ، از امشب نمازی رو باید بخونیم که در اعمال دهه اول ماه ذی الحجه وارد شده
این 10 شب همان ده شبی هست که خدا به وعده سی روزه خودش با حضرت موسی (ع) اضافه کرد تا تبدیل به 40 شب بشه
این نماز هم باید بین نماز مغرب و عشا خونده بشه، و در هر رکعت بعد از حمد و توحید ، این آیه 142 سوره اعراف خوانده بشه که این لحظه حاج آقا به من اشاره کردند که بلند بشم و رفتم برگه هایی که دستشون بود رو گرفتم و بین نمازگزاران پخش کردم
در برگه ، آیه 142 سوره اعراف نوشته بود
#رمان_محمد_مهدی 48
💠 در حین پخش برگه های نماز ، دیدم چند نفر از جمله باباهادی برگه نگرفتن، از باباجون سوال کردم چرا نگرفتین؟
گفت من حفظ هستم این آیه رو و نیاز ندارم به برگه
همونجا تو دل خودم گفتم پس منم همین امشب قبل خواب حفظش می کنم 😊
🔰 بعد از دو نماز ،حاج اقا به منبر رفتند و گفتند 30 روز دیگه ماه محرم شروع میشه ، ماه عزاداری امام حسین (ع) و 40 روز دیگه هم روز عاشورا خواهد بود، خوب هست عزیزان از همین امشب نیت کنند و در تهذیب نفس و خودسازی خودشون تلاش بکنند تا ماه محرم رو بهتر درک کنن و بهره ببرن و به خدا نزدیک تر بشن ( راستش هیچی از این حرفهای حاج اقا نفهمیدم !)
✳️ بعد مسجد که داشتیم می اومدیم خونه ، از باباهادی سوال کردم امشب حاج اقا یه چیزهایی درباره تهذیب نفس و ... گفت، یعنی چی بابا؟ من اصلا نفهمیدم
👈 باباگفت ببین پسرم، وقتی شما میخوای بری مهمانی یه آدم عزیز و دوست داشتنی، هیچوقت حاضر نیستی با لباس کثیف یا شلخته و اتو نکرده بری
هیچوقت حاضر نیستی با بدن حمام نرفته و کثیف بری مهمانی
کار خوب و بهتر این هست که بری حمام و قشنگ خودت رو تمیز کنی و بهترین و زیباترین لباس ها رو بپوشی و خودت رو معطر کنی و بری مهمانی که قطعا هم شخصیت خودت رو حفظ کردی و هم میزان احترام خودت رو به اون میزبان و صاحب خانه محترم نشون دادی
🔰 حالا ما می خواهیم وارد ماه عزیز محرم بشیم، ماهی که صاحب خانه اون امام حسین (ع) است، ماهی که در اون همه اهل بیت (ع) عزادار امام حسین (ع) هستند و می تونیم بگیم همه این عزیزان صاحب عزا و صاحب مجلس هستند.
پس بهتره وقتی که می خواهیم وارد چنین مهمانی ای بشیم ،خوش بو و خوش لباس وارد بشیم
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
#ختم_قران_شهدا
#دویست_نود_نهمین
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 3 📿 4 📿 5 📿 7 📿15 📿 16 📿 21 📿 22 📿 23 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 30 📿
صلواتهای ختم شده⇩⇩⇩
( #s3_362_400)
May 11
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_مختار_سلیمانی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
سہ #شهید . . .
سہ #رفیق . . .
سہ #عاشق . . .
شهیدان مدافع حرم حضرت زینب (س):
#علی_امرایی
#حسن_غفاری
#محمد_حمیدی
تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۴/۱
بہ مناسبت سالگرد شهادت ..🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
سہ #شهید . . . سہ #رفیق . . . سہ #عاشق . . . شهیدان مدافع حرم حضرت زینب (س): #علی_امرایی #حسن_غفاری
#فرازے_از_وصیت_نامہ
خواب دیدم . خواب #کربلا را ،
حضرت از ضریح مبارک بیرون آمد و فرمودند :
"تو هم مال این دنیا نیستی خودت را صاف کن ، اعمالت را صاف کن ، بیا پیش ما ..." .
اگر به زیارت کربلا رفتید سلام مرا به آقا برسانید و بگویید : . "ارباب غریبم ، دلم برایتان تنگ شده بود ،
ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان برمن واجب تر است ..."
راستی به جای من سفر مشهد بروید که خیلی دلم تنگ است. .
#شهید_علی_امرایی🌷
#بہ_مناسبت_سالگرد_شهادت
#یڪ_تیر
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
امام زمان 014.mp3
3.97M
❣بابی انت و امي...
یعنی؛ توبرایم عزیزترینی!
اما من، بودنت را،
تنهایی وآوارگی ات را،فراموش میکنم!
چراباور نمیکنم؛ تو برایم عزیزترینی؟
#صوت ۱۴
#امام_زمان( عج)
سخنران : استاد شجاعی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#کار_برای_امام_زمان
🍃از همين امروز سعي كن هر روز صدقه بدهي.
بعضي مواقـع هـم
شيطان خوب را ما مي گول زند؛ مي آييم بيرون مـي خـواهيم صـدقه بـدهيم،
دست در مي جيب كنيم ، ميگوييم آقـا پـول خـرد نيسـت، پـنج تومـاني، ده
توماني است، پول نياز هم داري ، نميتواني را همه صـدقه بـدهي را روز آن و
بدون صدقه مي گذراني.
سيستمهاي پرداخت الكترونيكي را انتخاب مي كنـي،
مي گويد، را مبلغ واردكن، به را مبلغ مي ريال نويسي، حداقل صدتومـان،
تا صد تك توماني، يعني هزار ريال، يعني اگر توانـت كـم اسـت، مـي تـواني
روزي صدتومان صدقه بدهي.
روزي صدتومان مي شـود، مـاهي سـه هـزار
تومان چيز زيادي كه نمي شود عدد مورد نيازت را مـي نويسـي، بعـد شـماره
كارت بانكي و بعد رمز دوم هر روز ميتواني به همين راحتي صـدقه بـدهي
اما ي نكته مهم صدقه كه را داري ميدهي بگو
خدايا، اين صدقه از را طـرف
امام رضا، امام حسين، حضرت زهرا، اميرالمؤمنين، رسول اللّـه، كـلاً چهـارده معصوم
اهل بيت پاك مثل چهارده معصوم، مثـل حضـرت زينـب، حضـرت
عباس و يكي دو تا از شهدايي هاآن به كه علاقه ي خاصي داري و آن بـا هـا
رفيقي.
صدقه به را اين نيت عزيزان مـي دهـم ، بـراي سـلامتي و
تعجيل در و فرج طول عمر حضرت
همان اول صبح ثوابي ميبري تا كه آسمان ها باقيست نميتواند ايـن
ثواب را براي تو بنويسد چـون دو طـرف كـار معصـوم اسـت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #کلیپ | #ریلز #استوری |
کی میـدونه
شاید دلتـنگیُ آفریـدی
تا با "حُسیـن" درمونـش کنیـم:)
-یااباعبدالله-
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 48 💠 در حین پخش برگه های نماز ، دیدم چند نفر از جمله باباهادی برگه نگرفتن، از بابا
#رمان_محمد_مهدی 49
✳️ گفتم باباجون این که شما میگین، هنوز 30 روز مونده به ماه محرم ، خوب ما یه روز قبل محرم میریم خودمون رو تمیز می کنیم و لباس سیاهامون رو اتو می کشیم و تمیز و خوش بو وارد مسجد یا هیات های عزاداری میشیم ، چرا از الان حاج اقا توصیه به این کار کردن؟
🔰 دیدم بابا هادی داره میخنده !
بابا با همون حالت لبخند گفتند عزیز من ، منظور حاج اقا این نبود که فقط ظاهرت رو زیبا کنی، بلکه باید دل خودت رو هم پاک کنی ، یعنی هم دل باید پاک باشه ، هم ظاهر
با تعجب پرسیدم من درون خودم رو چطور پاک کنم؟
بابا گفت ببین پسرم، درون ما ، قلب ما ، به خاطر گناهانی که می کنیم آلوده میشه ، هرچقدر این آلودگی بیشتر باشه، از خدا و اهل بیت (ع) بیشتر دور میشیم ، تو نمازها حواسمون جمع نیست، موقع انجام عبادت ، حال خوش و معنوی نداریم ، تو مجلس عزای اهل بیت (ع) اصلا نمی تونیم گریه کنیم و...
به نظرت راهش چیه که این آلودگی رو برطرف کنیم؟
⬅️ با صدای بلند گفتم " توبه " " توبه " ، من تو سخنرانی ها شندیم که میگن وقتی میخوای از دست گناهان راحت بشی باید توبه کنی و از خدا معذرت خواهی کنی و دیگه سمت اون گناه نری
🔰 باباهادی : آفرین پسرم ، آفرین ، راهش توبه هست
این تهذیب نفس و خودسازی که حاج اقا امشب گفت دقیقا یعنی همین، یعنی شما نمازگزاران از امشب با خدا قرار بذارین که تا شروع ماه محرم ، سعی کنین گناه نکنین و اگه کردین سریع توبه کنین ، سعی کنین با انجام واجبات در درجه اول و بعدش اگر فرصت داشتین با انجام مستحبات، خودتون رو بیشتر به خدا نزدیک کنین
اینطوری می تونین درون خودتون رو هم پاک کنین و دل خودتون رو آماده کنین برای ماه محرم
اگه دل آماده بشه، از ماه محرم بهتر میتونین استفاده کنین و اشک بریزین و عزاداری کنین و به خدا نزدیک تر بشین
البته باید حواسمون هم باشه که گریه کردن برای اهل بیت (ع) وقتی ارزش داره و ما رو به خدا نزدیک می کنه که عمل و رفتار ما هم خدایی بشه و کارهای خوب بکنیم و از کارهای بد گذشته دور بشیم
#رمان_محمد_مهدی 50
🔰شب موقع خواب به حرف های بعد مسجد بابا خیلی فکر کردم
واقعا این حرف های بابا هادی خیلی قشنگ بود ،
واقعا باید حواسمون باشه که نماز و روزه و اعمال دینی وقتی میتونه به ما کمک کنه و باعث رشد ما بشه ، که در عمل و رفتار ما هم اثر...
اثر...
اثر...
آهان ، یادم اومد
تازه یادم اومد
درسته
بابا امروز میخواست به این موضوع اشاره کنه و نکرد
👈👈👈دائی منصور!
👌 پس بگو چرا دائی منصور با این همه ادعای مذهبی بودن و نماز خوندن و عمل به دین ، باز هم تاثیراتش در زندگی شخصی خودش معلوم نیست!
چون سعی نکرده این اعمال و اطلاعات دینی رو ، در زندگی خودش پیاده کنه
🌀دین اسلام فقط به نماز خوندن نیست ، یادم هست حاج اقا قرائتی هم تو برنامه درس هایی از قرآن بارها این رو گفت و آیه " الذین آمنوا و عملوالصالحات " رو بارها به عنوان مثال ذکر کردند که مسلمان واقعی هم باید ایمان داشته باشه و هم عمل
هر دو باید در کنار هم باشن
اسم یه گروهی رو هم آوردن که جلوی امام علی (ع) ایستادند و جنگیدند ،اسمشون...
اسمشون...
آهان ،
خوارج ، گروه خوارج بود
گروهی که زیاد نماز و قرآن می خوندن اما آخرش با حضرت علی (ع) جنگیدن
حالا فردا تو راه مدرسه از بابا درباره این گروه سوال می کنم
واقعا باید جالب باشه که چطور شده افرادی که همیشه نماز و قرآن می خوندن و در تابستان های گرم روزه می گرفتند، کارشون به جایی رسیده که جلوی امام معصوم بایستن و جنگ کنن
🔰 دیگه داشتم می خوابیدم که یاد توصیه بابا افتادم ...
بابا به من گفت که شب ها قبل از خواب اگه حال و حوصله اش رو داری این اعمال مهم رو انجام بده که بسیار ثواب داره
اعمال....
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی