eitaa logo
مدافعان حرم
42.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «اسم تو مصطفاست» 🔹رهبر انقلاب: اراده و عزم راسخ در راه خدا نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید صدرزاده است. 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روایتی از زندگی و زمانه بسیجی مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده 🕊«سرباز روز نهم» حاصل زندگی مجاهدانه و خستگی‌ناپذیر شخصی است که می‌تواند در دورۀ حاضر، بی‌شک الگویی دست‌یافتنی باشد. او که از سال1392 با ده‌ها ترفند پایش را به سوریه باز می‌کند، ظرف دو سال از چهره‌های محبوب و مؤثر مدافعان حرم می‌شود؛ تا جایی که سردار شهید‌سلیمانی را به تمجید وامی‌دارد. در این کتاب سعی کردیم شهید و زندگی‌اش را آن‌طور که می‌تواند در میدان زندگی اجتماعی مردم الگو شود، نشان دهیم و نه صرفاً روایتی ماورایی و صرفاً معنوی و احساسی از شهید ترسیم کنیم. شاید گشتی در زندگی‌نامه‌ها و خاطرات شهدا آن‌طور که نشر شده‌اند، ما را به این رهنمون کرد که: «ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دست‌نیافتنی… 🛑رهبر معظم انقلاب: … گاهی اوقات شما می‌بینید از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به‌وجود می‌آید. ما از این مصطفی‌های صدرزاده در کشور بسیار داریم؛ این‌ها همه امیدبخش است. سفارش کتاب سرباز روز نهم 👇 https://b2n.ir/n56149 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
هدایت شده از قاصدک
فروش ویژه محصولات 🏴 هرچی برای سفر اربعین نیاز داری اینجا داره🤗👇👇 فروش تکی اونم به قیمت عمده😱😱 و.... ❗️❗️به همراه چاپ اختصاصی ❗️❗️❗️ https://eitaa.com/Tasbih_shoop https://eitaa.com/Tasbih_shoop محصولات فرهنگی تسبیح🌱 https://eitaa.com/Tasbih_shoop https://eitaa.com/Tasbih_shoop
32.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهید قسمت سوم از مصاحبه با خواهر شهید حیدر خلیلی... لباسش روکه می‌بینم یاد خاطره های خوبی که با حیدر داشتم می افتم یاد کارهای خوبی که می کرد...😭 ادامه در کلیپ...🥀 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «طِبْتُمْ وَطابَتِ‏ الْأَرْضُ الَّتي‏ فيها دُفِنْتُمْ» ايران الآن مَهد طهارت است، مهد طيّب بودن است... 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
⬆️ آخرين پيام شهید مدافع حرم 🌷محمد بلباسی🌷 امیدوارم که این حقیر را بخاطر بد رفتاری و سوء مدیریت عفو بفرمائید و اگر دینی به شما دارم بنده را حلال بفرمائید.. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 جدیدترین مستند از شهید منتشر شد / دانلود و تماشای رایگان «آقامصطفی» ⭕️ مستند «آقا مصطفی» همزمان با انتشار تقریظ‌‌‌ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «سرباز روز نهم» منتشر شد. 🎬 حکایتی از جهاد فرهنگی شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» است و روایتگر دنیای جوانانی شده که وی با روش‌های نامتعارف، آنان را به سوی پایگاه بسیج جذب کرده است. آنهایی که ابتدا او را تحقیر و حتی کتک زده‌اند و امروز همان بچه محل بسیجی دیروز، برایشان شده «آقا مصطفی». 🎥 تماشای رایگان با بلیت اختیاری: 🌐 b2n.ir/amste 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هجدهم برگه هارا گذاشت جلوی رویم. کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ه
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 نزدیک در به من گفت :«رفتم کربلا زیر قله به امام حسین (ع)گفتم :«برام پدری کنید فکر کنید منم علی اکبرتون! هر کاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید ، برای من بکنید !»😅☺️ دلم را برد ، به همین سادگی... پدرم گیج شده بود که به چه چیز این آدم دل خوش کرده ام . نه پولی ، نه کاری ، نه مدرکی ، هیچ ... تازه بعد ازدواج می رفتیم تهران . پدرم با این موضوع کنار نمی آمد . می پرسید :«تو همه اینارو میدونی و قبول می کنی ؟!»🤔😐 پروژه تحقیق پدرم کلید خورد . بهش زنگ زد : « سه نفر رو معرفی کن تا اگه سوالی داشتم از اونا بپرسم !» شماره و نشانی دونفر روحانی و یکی از رفقای دانشگاهش را داده بود. وقتی پدرم با آن ها صحبت کرد ، کمی آرام و قرار گرفت . نه که از محمد حسین خوشش نیامده باشد . اما برای آینده و زندگی مان نگران بود . برای دختر نازک نارنجی اش 😅 حتی دفعهٔ اول که او را دید ، گفت :«این چقدر مظلومه !»☹️😐 باز یاد حرف بچه ها افتادم .. حرفشان توی گوشم زنگ می زد :((شبیه شهداس)) یاد حس و حالم قبل از این روزها افتادم! محمد حسینی که امروز می دیدم ، اصلا شبیه آن برداشت هایم نبود .. برای من هم همان شده بود که همه می گفتند❤️ پدرم کمی که خاطر جمع شد ، به محمد حسین زنگ زد که «می خوام ببینمت !» قرار و مدار گذاشتند برویم دنبالش . هنوز در خانهٔ دانشجوی اش زندگی می کرد. من هم با پدر و مادرم رفتم . خندان سوار ماشین شد . برایم جالب بود که ذره ای اظهار خجالت و کم رویی در صورتش نمی دیدم😂 داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مصطفی عارفی 🔹️توصیه بنده به فرزندان عزیزم این است که تحقیق و تفکر درباره‌ی دین و مذهب خود را از اولویت‌های اول خود قرار دهید و همواره گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و سعی کنید با ولی زمانه خود ارتباط قلبی پیدا کنید که ضامن سلامت دنیا و آخرت شماست و بدانید که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست. 🔹️از مادر و همسر و خواهرانم اکیداً درخواست دارم در زمان آوردن جنازه‌ی من و مراسم دفن به هیچ عنوان صدای شیونشان بلند نشود و حرمت صدای زن را نگاه دارند. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💬 | متن پیام: سلام بزرگوار اشکال داره داستان شهدایی که داخل گروه میزارید رو برا گروه دوستانه ی خودم بزارم ؟؟؟؟ استفاده از مطالب کانال ما بی قید و شرط مجازه، نشر سیره و آثار شهدا نشر خوبیهاست. 🙏🙏🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 بیست و ششمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهیدمدافع حرم 🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️ برای همه گرفتارا دعا کنید🙏 🔴@sarbazanzeynab🔴
روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم نام و نشان مانند گشت و گذار در لابلای فرش های دست بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هر یک که به چشم می آید زیبایی خاصی را نمایان می کند که لحظه ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت انگیز. تجربه ای خاص و دلنشین. کتاب حاضر روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور. مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد. سفارش کتاب 👇 https://b2n.ir/s11926 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_نوزدهم نزدیک در به من گفت :«رفتم کربلا زیر قله به امام حسین (ع
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 پدرم از یزد راه افتاد سمت روستایمان اسلامیه . وسیر تا پیاز زندگی اش را گفت : از کوچکی اش تا ازدواج با مادرم و اوضاع فعلی اش . بعد هم کف دستش را گرفت طرف محمد حسین و گفت :«همهٔ زندگی م همینه ، گذاشتم جلوت . کسی که می خواد دوماد خونه من بشه ، فرزند خونه منه و باید همه چیز این زندگی رو بدونه !»☺️ اون هم کف دستش را نشان داد و گفت :« منم با شما رو راستم !» تا اسلامیه از خودش و پدر و مادرش تعریف کرد ، حتی وضعیت مالی اش را شفاف بیان کرد . دوباره قضیه موتور تریل را که تمام دارایی اش بود گفت . خیلی هم زود با پدر و مادرم پسر خاله شد!😐😂 موقع برگشت به پیشنهاد پدرم رفتیم امامزاده جعفر (ع) 😍 یادم هست بعضی از حرف ها را که می زد ، پدرم برمی گشت عقب ماشین را نگاه می کرد ، از او می پرسید :«این حرفا رو به مرجان هم گفتی ؟»🤔 گفت :«بله!» در جلسه خواستگاری همه رابه من گفته بود 😅 مادرش زنگ زد تا جواب بگیرد ‌. من که از ته دل راضی بودم😍😁 پدرم هم توپ را انداخته بود در زمین خودم . مادرم گفت :« به نظرم بهتره چند جلسه دیگه با هم صحبت کنن !»😁☺️ کور از خدا چه میخواهد ، دو چشم بینا! قار قرار صدای موتورش در کوچه مان پیچید. سر همان ساعتی که گفته بود رسید : چهار بعد از ظهر از روز های اردیبهشت. نمی دانم آن دسته گل را چطور با موتور این قدر سالم رسانده بود 😂 مادرم به دایی ام زنگ زد که بیاید سبک سنگینش کند . نشنیدم با پدر و دایی ام چه خوش و بش کردند . تا وارد اتاقم شد پرسید :«دایی تون نظامیه ؟»🤔 گفتم :«از کجا می دونید؟» خندید که «از کفشش حدس زدم !»😂😁 داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
هربار مادرش تماس می‌گرفت کاملا مودبانه رفتار می‌کرد... اگر درازکش بود می‌نشست اگر نشسته بود می‌ایستاد می‌گفت: درسته که مادرم نیست و نمیبینه ولی خدا که هست... شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
34.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت پایانی مصاحبه با خواهر بزرگوار شهید نشد به ملاقات حاج قاسم بریم😔 قرار بود حاجی به اردوگاه بیان و ما به ملاقاتش بریم چند روز مانده بود به قرار ملاقات که خبر شهادت ش را از تلوزیون شنیدیم.....💔🥀 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴همزمان با شام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها مراسم وداع با شهید تفحص شده مدافع حرم فاطمیون «سید هاشم حسینی» سه‌شنبه ۳۱ مرداد، ساعت ۲۱ مشهد، مسجد فقیه سبزواری شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹شهید مدافع حرم مهدی نعمایی🔹 ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۹ ◻️محل ولادت: البرز ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۳ ◻️محل شهادت: حما_سوریه ✍ همسرشهید‌سردار مهدی نعمایی وصیت کردند که مرا در امام‌زاده محمدکرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم.💛 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💠تصویر دست نوشته زیبای شهید مدافع حرم ، شهید علی اکبر زاده چند روز قبل از شهادت در یکی از مدارس اطراف شهر حلب 🔹شهادت دروازه ای داشت و اینک معبری تنگ، هنوز فرصت هست، باید دل را صاف کرد شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 برایم جالب بود ، حتی حواسش به کفش های دم در هم بود😂 چندین مرتبه ذکر خیر پدرم را کشید وسط برای اینکه صادقانه سیر تا پیاز زندگی اش را برای او گفته بود 😂 یادم نیست از کجا شروع شد که بحث کشید به مهریه .. پرسید :«نظرتون چیه ؟» گفتم :«همون که حضرت آقا میگن !» بال در آورد قهقهه زد :« یعنی چهارده تا سکه !» از زیر چادر سرم را تکان دادم که یعنی بله !😅 می خواست دلیلم را بداند ‌. گفتم :« مهریه خوشبختی نمیاره!» حدیث هم برایش خواندم :«بهترین زنان امت زنی است که مهریه او از دیگران کمتر باشد !» این دفعه من منبر رفته بودم 😁😉 دلش نمی آمد صحبتمان تموم شود 😂 حس می کردم زور می زند سر بحث جدیدی را باز کند😁 سه تا نامه جدید نوشته بود برایم 😂😅😅 گرفت جلویم و گفت :«راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه !» از ته دلم ذوق کردم 😍 نمی دانم اوهم از چهره ام فهمید یا نه ، چون دنبال این طور آدمی می گشتم😁 حس می کردم حرف دیگری هم دارد ، انگار مزه مزه می کرد ... گفت :«دنبال پایه می گشتم ، باید پایه م باشید نه ترمز! زن اگر حسینی باشه ، شوهرش زهیر می شه !»☺️ بعد هم نقلی قولی از شهید سید مجتبی علمدار به میان آورد : «هرکس رو که دوست داری ، باید براش ارزوی شهادت کنی! داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 مسئول اعتکاف دانش آموزی یزد بود . از وسط برنامه ها می رفت و می آمد . قرار شد بعد از ایام البیض برویم کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه عقد کنیم 😅 رفته بود پیش حاج آقای آیت اللهی که بیایند برای خواندن خطبه عقد 😁 ایشان گفتند بودند :«بهتره برید امامزاده جعفر (ع)یزد» خانواده ها به این تصمیم رسیده بودند که دوتا مراسم مفصل در سالن بگیرند : یکی یزد، یکی هم تهران . مخالفت کرد ، گفت :« باید یکی و ساده بگیریم!»😑 اصلا راضی نشد ، من را انداخت جلو که بزرگ تر ها را راضی کنم . چون من هم با او موافق بودم 😁 زور خودم را زدم تا آخر به خواسته اش رسید 😂 شب تا صبح خوابم نبرد . دور حیاط راه می رفتم🚶🏻‍♀ تمام صحنه ها مثل فیلم در ذهنم رد می شد ... همه آن منت کشی هایش 😅 از آقای قرائتی شنیده بودم :«۵۰ درصد ازدواج تحقیقه و ۵۰ درصدش توسل❤️ نمیشه به تحقیق امید داشت ، ولی می توان به توسل دل بست! » بین خوف و رجا گیر افتاده بودم . با اینکه به دلم نشسته بود ، باز دلهره داشتم ... متوسل شدم . زنگ زدم به حرم امام رضا (ع) . همان که خیرم کرده بود برایش 😅 داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴