#مسجدوجماعت
#جریمه_وجدان
گفتم: ای بابا! باز هم روزه ای؟ مگه تو چقدر روزه ی قضا داری؟
گفت: این روزه ها جریمه است نه بدهی.
گفتم: داداش جان! یک جوری حرف بزن که ما هم بفهمیم.
گفت: یک خرده فكر کنی می فهمی آدم کی جریمه می شه.
گفتم: وقتی کار خطایی انجام بده.
گفت: آفرین! همینه.
گفتم: ما که نفهمیدیم، مگه تو چكار کردی؟
گفت: اون رو دیگه خودم بهتر میدونم.
خیلی کنجكاو شده بودم. با اصرار گفتم: بگو، بگو! یا الله بگو!
خندید و گفت: باشه میگم، ولی قول بده که فقط من بدونم و تو.
گفتم: قول!
گفت: وقتی که نتونم واسه #نمازجماعت #مسجد برم، فرداش جریمه میشم و باید روزه بگیرم.
با تعجب گفتم: وای چقدر سخت! حالا کی جریمه ات می کنه؟
گفت: #وجدان، آبجی خانم! #وجدان.
۸۱-شهید محمّد حسین اشرف
📚منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج۱ ،ص۴۶۰
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak 👈 عضویت
╚🕊✿ ••••══════╝
#مسجدوجماعت
#مثل_موج_دریا
به اردوگاه عنبر وارد شدیم. بچه ها را در اتاق ها و ما بیست و سه قطع نخاعی را در بهداری اردوگاه جا دادند. دورتادور اردوگاه، سیم خاردار فشرده و متراکم بود که عمق آن به ده متر می رسید. فرمانده اردوگاه با غرور به سراغ ما اسرای تازه وارد آمد و اعلام کرد: نماز جماعت ممنوع!
هر گونه تجمع، دعا خواندن، گریه کردن و سوگواری ممنوع! اما رقص و آواز آزاد است!
بچه ها که فهمیدند اگر به چرندهای او گوش بدهند تا آخر، بنده ی حلقه به گوش او خواهند شد؛ به سیم آخر زدند و صفوف منظم و باشكوه نماز جماعت را تشكیل دادند. آن جا بلوک بسیجی ها وافسران و سربازان جدا بود. تازگی به همه لباس بلند عربی داده بودند.
تصور کنید! ناگهان صدها نفر با لباس های بلند سفید، دوش به دوش هم و بی حرکت، به نماز جماعت بایستند و هنگام رکوع و سجود، مثل دریا موج بردارند. طوری شده بود که گاهی خود عراقی ها می ایستادند و با حیرت و حسرت به آن ها خیره می شدند. حتی آن عراقی که تحت تأثیر نماز جماعت قرار می گرفت، می رفت و در جمع دوستانش این ماجرا را تعریف می کرد و این تبلیغ خوبی بود. بعضی ها هم باورشان نمی شد که ایرانی ها مسلمانند و نماز می خوانند.
آن ها می گفتند: شما مجوسید؛ پس چه طور نماز می خوانید؟
ما بیست و سه نفر هم دوست داشتیم در بهداری #نمازجماعت بخوانیم؛ اما وجود جاسوس ها مانع این کار بود.
۱۰۸-خاطره ی حسین معظمی نژاد
📚قصه ی نماز آزادگان، ص ۱۹۱
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝
#نماز_اول_وقت
#سرعت_برای_عبادت
بِهمان گفت من تندتر می رم، شما پشت سرم بیاین.« تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد.
غروب نشده،رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. #نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم. گفت کجا با این عجله؟ می خواستیم به #نمازجماعت برسیم که رسیدیم.
۱۳۹- شهید مهدی باکری
📚یادگاران، ج ۳ ،کتاب شهید مهدی باکری، ص ۳۰
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝
هدایت شده از ابوذر ۳۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿📿📿📿📿
📿#نمازجماعت در #سواحل_مازندران
🔹گویا پس از جولان دادن بی حجاب ها و اراذل و اوباش و روزه خواری علنی وبی بند و باری ها،در سواحل شمالی ایران، مردم شهید پرور و غیرتمند مازندران و جمعی از مسافران نوروزی،با حضور و برپایی #نمازجماعت فضا را برای این جماعت گستاخ تنگ کردن،هرجا کار دست مردم افتاد به خوبی از عهدش بر اومدن،بدون کوچکترین هزینه مردم جذب دین میشوند.
💎باید زمین بازی رو از دست #شیطان گرفت.
🎊🎊🎊🎊🎊🎊
✨#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرج
#انتشارحداکثری_با_شما
#لبیک_یا_خامنه_ای
@SAboozar313