eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
654 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
429 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim
مشاهده در ایتا
دانلود
هنوز آفتاب نزده بود که به رسیدیم. بعضی بچه ها تازه رسیده بودند و کنار راه آهن داشتند می خواندند. حاجی تا این صحنه را دید، رنگش پرید و قدم هاش تند شد. ..... ـ این چه وضعشه؟ بچه ها باید رو سنگ و کلوخ ها نماز بخونن؟ اقلًا یه بزنین این جا. ـ بودجه نیست، حاجی. حاجی از کوره در رفت. ـ اگه بودجه نیست، یه بزنین که هر کی از این جا رد می شه دو تومن توش بندازه. این جوری بودجه تأمین می شه. آشفتگی حاجی را که دید، با شرمندگی گفت ... دیگه چوب کاری نكنین. ان شاء اهلل درست می شه. گوشه ی انبار یک کلنگ بود. حاجی برش داشت و گفت ... کلنگ اول رو می زنم. اگه تا بیست روز دیگه پول جور نشد، صندوق رو به پا می کنم. ۲۲۳-📚یادگاران، جلد ۳ کتاب شهید محمد ابراهیم همت، ص ۵۱ ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
وقتی رضا به می ایستاد، عجیبی داشت. دنیا را به عینه فراموش می کرد. چه در ، چه در و چه در غرق در و بود. از همه چیز بریده بود و به بود تمام فراغش در و خواندن خلاصه می شد. با های اش برای همه هم رزم هایش مثال زدنی شده بود. ۲۲۸-📚کتاب سیرت شهیدان، ص ۵۱ ،شهید رضا طالبی ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
برادرم عبدالله، همیشه لباس های ساده می پوشید. تمیز و مرتب بود. مخصوصاً هنگامی که می خواست بخواند، موهایش را به دقت شانه می کرد. عطر و گلاب بر بدنش می زد و می گفت: می خواهم به دیدار و مهمانی بروم، باید تمیز و نظیف به مهمانی رفت. ۲۳۱-📚کتاب سیرت شهیدان، ص ۴۳ ،شهید عبدالله فلاحی ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
مرا همیشه برای از خواب بیدار می کرد و خودش تا طلوع آفتاب در حال دعا و مناجات بود یک بار به او گفتم: تو خسته نمی شوی؟ خواب نداری؟. در جواب من آرام با رویی باز گفت: تو نمی دانی که وقتی آدم با محبوب خود در دل شب راز و نیاز می کند چه صفایی دارد.... روح آدم به پرواز درمی آید و احساس آرامش می کند؟ ۲۳۲-📚کتاب سیرت شهیدان، ص ۵۲ ،شهید مجید جلوئی ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
حسین چوپانیان بین بچه ها معروف بود. به خاطر نمازهایی که می خواند، شده بود ضرب المثل.در عملیات کربلای پنج، پشت خاکریز همین طور پشت سر هم گلوله های توپ و خمپاره بود که فرود می آمد دور و برمان. تمام تنم شده بود پر از خاک. دهانم خشک شده بود. در هر ثانیه شاید یكی دو انفجار روی می داد. مخمصه ی غریبی بود. مضطرب شده بودم. نمی دانستم باید چه کار کنم! هر جا نگاه می کردم گرد و خاک بود و انفجار. حال عجیبی داشتم. توی همین هول و ولا بودم که نگاهم افتاد به چند سنگر آن طرف تر. حسین ایستاده بود به . دستهایش را گرفته بود جلوی صورتش، رو به آسمان. توی آن شلوغی و گرد و خاک، انگار نه انگار. حتی به انفجارهای اطرافش هم توجه نداشت. همه حواسش معطوف به بود. از خودم خجالت کشیدم. سرم را انداختم پایین. یكهو احساس کردم که آرام شده ام. همه ی اضطراب و وحشتم رفته بود، طوری که انگار مسكنی بهم تزریق کرده باشند. ناخودآگاه لبهایم جنبیدند: ـ اَلا بذکرالله تطمئن القلوب ـ . فهمیدم که در هر شرایطی می تواند انسان را کند و به او بدهد. این را شهید چوپانیان با نمازش به من آموخت. ۲۳۳-📚پیشانی سوخته، ص ۱۳ ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
یادم هست پسرم یزدان به خواندن و خیلی می داد به طوری که یک روز یكی از افرادی که به نماز پایبند نبود به نماز خواندن ایشان ایراد گرفت و این کار را نشانه عقب ماندگی می دانست و به پسرم یزدان می گفت: شما تا کی می خواهید به این کارتان ادامه دهید؟ خسته نشده اید از بس این کارهای تكراری را در شبانه روز انجام می دهید؟ من تا به حال از خیلی از بزرگترها این سوال را پرسیده ام و جوابی نگرفته ام. ایشان با متانت و خوشرویی به او گفت: خیلی ها فلسفه ی را نمی دانند. شما در طول روز چند بار عمل تكراری غذاخوردن را انجام می دهید؟ همان طور که غذاخوردن نیروی کافی را به جسم انسان می دهد و غذای است. شهید با این استدلال آن شخص را راضی نمود و عاقبت وادار به خواندن کرد. ۲۳۴-📚اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و ۳۲۰۰۰ شهید استانهای خراسان، شهید یزدان شیخ نژاد ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
💢 🔹🔸زدیم بغل. وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءاللّه.» نگاهم کرد. ‌گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. ــ حاج‌آقا شما همه نمازهاتون قبوله. ♦قصه‌اش فرق ‌می‌کرد. رفته بود . قرار داشت با . تا رئیس‌جمهور روسیه برسد وقت شد. حاجی هم بلند شد. و را گفت. صدایش ‌پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به . همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش همچین از نبرده بوده. پایان را گذاشت روی . به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ اومدم اینجا خوندم.» ✍راوی: ابراهیم شهریاری | منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، صفحه ۱۰۹ ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
بیسیم، خبر محاصره شدن تعدادی از رزمندگان را داد، آن هم در منطقه ای صعب العبور. فرماندهان و شهید بروجردی خیلی ناراحت و نگران بودند. هیچ راه حلی برای رهایی نیروهای محاصره شده پیدا نمی کردند. شهید بروجردی بلند شد وضو گرفت و به ایستاد. پر از حضور ؛ پس از نماز بر اثر خستگی خوابش برد. بعد از چند دقیقه، ناگهان از خواب پرید؛ سراسیمه به سوی نقشه عملیاتی دوید، مدتی به نقشه زل زد، بعد با صدای بلند همه فرماندهان را به اتاق فرا خواند و طرحی را برای کمک به نیروهای در محاصره مطرح کرد؛ طرحی نو که همه را به تعجب وا داشت. همه موافق این طرح بودند. با اجرای طرح، محاصره شكسته شد و رزمندگان آزاد شدند. با خوشحالی به سمت رفتم و در مورد طرح، سؤال کردم؛ اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: هر وقت با مشكلی مواجه می شوم به می ایستم و توسل به پیدا می کنم. این کار راه هایی را جلوی رویم باز می کند. 📚زیر این حرف ها خط بكشید؛ ص۷۰ ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
22.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿💎📿💎📿💎📿💎📿 🔰 عاقبت دزدی که می‌خواند! برشی ازسخنرانی ⁉️ چطور از ها در امان بمانیم؟! ♨️ نماز قطعا یک روزی دست انسان را خواهد گرفت... 💎 💎 💎 📌 @SAboozar313
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
روز خود را با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع کنید: 💎امام رضا علیه السلام : ✨خداوند را به‌ مربوط كرده‌ است‌ و به‌ طورجداگانه‌ نمى‌پذيرد. ❶ را با ذكر كرده‌ است‌ ، (هركس‌ نماز بخواند و زكات‌ ندهد نمازش‌ پذيرفته‌ نيست‌). ❷ نيز و از را با هم‌ ذكر كرده‌ است‌. ( از اين‌ رو هركس‌ از خود قدردانى‌ نكند از خدا قدردانى نكرده‌ است‌.) ❸ نيز در قرآن سفارش‌ به‌ و سفارش‌ به‌ (نزدیکان) در كنار هم‌ آمده‌ است‌. (پس‌ اگركسى‌ به‌ و ننمايد با تقوا محسوب‌ نمى‌شود.) 📚عيون‌ اخبارالرضا ج‌۱ ص‌ ۲۵ 📿ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات 🔝 @SAboozar313
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
yon.ir/m81YB 🌹گرامیباد 21 فروردین سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی 🌹رنگ و بوی خدا 🌹فرمانده نیرو که شدم خیلی نامه‌ی تبریک برایم آمد، اما در میان این نامه‌ها، نامه از همه زیباتر بود. معلوم بود برای نوشتن آن وقت گذاشته؛ هنوز هم آن نامه را دارم. 🌹او برایم نوشته بود: «در حدیث برای ما نقل کرده‌اند که اگر میخواهی حال و روح درستی در اقامه‌ی نماز واجبت داشته باشی، به این بیندیش که این ، نماز آخرت است. 🌹وبعد افزوده بود:با الهام از این نکته همیشه به خودم نهیب میزنم اگر میخواهی از تکلیف خدا درست بیرون بیایی باید به این بیندیشی که مسئولیت کنونی‌ات آخرین است که بر دوشت نهاده شده است. 🌹آن وقت است که زمینه پیدا می‌کنم تا نیت، فکر، زبان، قلم و عملم رنگ گیرد و کار را برای خدا انجام دهم. با چنین روحیه و تفکری قلبم مالامال می‌شود به اینکه خدای متعال به من معرفت، بصیرت و دست گیری(از جانب خودش) بخشد. چون کار به خودش تعلق دارد...» و بعد هم تبریکات معمول را گفته بود. 📚برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده 🔝 @SAboozar313
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
💢آخرین وصیت امام صادق(ع)؟ ✅ اینکه امام صادق(ع) در زندگی خود، در نفسهای واپسین اهل خانواده و کسان را جمع کند و مهمی بیان کنند، یعنی آن وصیت فوق العاده اهمیت دارد که حضرت در لحظات آخر هم به آن توصیه میکنند. اما حضرت چه چیزی را تاکید میکنند؟ ابوبصیر از همسر امام صادق(ع) در مورد ساعات پایانی عمر ایشان سوال کرد؛ ✅حضرت در آن لحظه فرمود: كساني كه نسبت به بي اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بيت عصمت و طهارت(ع)شامل حالشان نمي گردد.  قابل دقت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بي نماز نمي شود؛ بلكه فرمود: ما شامل حال افراد بي اعتنا به نماز، نمي شود.  📚 بحارالانوار: ج 47، ص 2، ح 5.  🔝 https://eitaa.com/SAboozar313