eitaa logo
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
25 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
9 فایل
باحضور شاعران شهرستان اسدآباد و شعرای میهمان
مشاهده در ایتا
دانلود
باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم او چه کرده است ندانم همه شب بیمارم نیت روزه نمودم که به مِی لب نزنم یاد رخساره ی تو شد سبب افطارم گر بُود صفحه ی روشن به کتاب عمرم لحظاتی ست که خرج تو شده ای یارم بس که از وصف تو گفتم همه مشتاق تواَند لیک پرسند چگونه است رخ دلدارم کاش تصویر گناهم به دو چشم تو نبود تو به رویم نزدی من خجل از کردارم گر نشانی ز تواَم بود همه رفت از دست کاروان رفته و من گمشده ی دیدارم از تو دلگیر شوم گر به سرایم آیی خواب باشم بروی و نکنی بیدارم آرزویم همه این است که در خیمه ی تو بنگـرم از کـرمت بنده ی خدمتکارم : مثل هر جمعه دلـم حس عجیبی دارد حس دیدار تو این جمعه کمی بیشتر است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام مهدی فاطمه(عج) ❣
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین من عهد کرده ام که به پایت بایستم سرباز لشکر حرم زینبم حسین گریه برای توست همان اصل دین ما با این حساب مؤمن این مذهبم حسین با یاد گریه می کنم شکر خدا که خادم این موکبم حسین شیرینترین عبادت من گریه بر شماست شیرینترین عبادت روز و شبم حسین من را غلام خانه ی زینب حساب کن نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین لطفی کن و دوباره به من کربلا بده رحمی کنید، کـرببـلا واجبم حسین تا وقت مرگ نام تو را جار میزنم زیباترین ترانه ی روی لبم حسین... : تا زمانی که حُسین است رفیق دل من میل همـراه شدن بــا دگـران نیست مرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير
روزیه شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانـوی کـلابیه پسـر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمـر آورده هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرِم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید چه عـمـویی دارد او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا : ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻗﻤﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺤﻀﺮ ﺳﺮ ﺗﻮ ﭘﺎﯾﯿن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، ولادت با سعادت و مبارک❤ ❣
عنوان نوکـری تـو شد اعتبار ما از جلوه ی عنایت توست اقتدار ما داغت ربوده صبر و قرار از قرارها ای کوه صبر، از تو رسیده قرار ما عشقت کشیده سوی جنون کار عاشقان ما عاشقیم و عشق تو شد افتخار ما نامت نمی رود ز لبانم که نام توست ذکری که تا به روز قیامت شعار ما هر قطره اشک روضه ی تو گوهری بود گوهر کجاست، تا که بسنجد عیار ما ما نوکـران نوکـر ارباب عـالـمیم این جمله حک کنید به سنگ مزار ما هرگز خزان حادثه بر دل اثر نداشت وقتی که هست بزم عـزایت بهار ما اشکی چه میشود تو به چشمان ما دهی تا تر شود ز آب دو دیده عـذار ما کرب و بلا نرفته نداند که غصه چیست؟ کی میشود که سر رسد این انتظار ما : هر شب جمعه تو را ندبه کنان میخوانم نفسم سینه زنی کرد و دلـم گفت حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
نوشته‌اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی‌شود سپری نیازمند تکامل به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی‌دهد ثمری دو فیض، توشه ی راه سلوک عاشق هست و هزار نافله خواندن چه فایده دارد اگر نداشته باشد به عاشقان نظری به هر دری که زدم باز پشت در ماندم بس است در زدن من، بس است در به دری برای بنده خریدن بیا سر بازار چه خوب می‌شود این مرتبه مرا بخری بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری همیشه خیر قنوت تو می‌رسد به همه اگر چه نام مرا در نوافلت نبری خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد دعای من به خودم هم نمی‌کند اثری : شده نزدیک که هجران تو مارا بکشد اشتیاق تو مرا سوخت کجایی آقا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ❣
فطرس شدم که بال و پرم را شفا دهد یا بر دل شکسته ز عشقش صفا دهد بی اذن حضرتش که نباید نفس کشید باید که او اجازه به این سینه ها دهد حتما نفس کشیدن ما از دعای اوست آری هم اوست آنکه به سینه نوا دهد من زنده ام به عشق عنایات اهل بیت رزق مرا به خاطر ایشان، خدا دهد حق آفریده عالـم هستی برای تو بیچاره آن کسی که به تو کم بها دهد نوکـر زیاد دور و برت دست و پا زند اما کم است آنکه سر و دست و پا دهد عیسی نشسته بر سر راهش امیدوار تا آنکه بر دمش اثر کیمیا دهد آذر به یک نظر شده جنت برای دوست آقای ماست آنکه به موسی عصا دهد یوسف کجاست همچو ذلیخا شود اسیر یک لحظه گر که ذلف خودش را هوا دهد جنت نشین شوم همه عمر خویش را یک شب اگر میان حـرم جا مرا دهد اینجا فقط به عشق همین سینه می زنیم آیا بود که روزیمان دهد؟ : بی بضاعت هستم امّا، باز هم خوشحالم لااقل این عُمرِ خودم را صرف هیئت می‌کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ❣
آنکه را حُبِّ علی نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی هیچ کسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی پیدا نیست ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی و آل علی زیبا نیست : در نجف می گیرد آرامش قلوب مومنین نیست بهتر از حریمت بارگاهی مرتضی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر،
درد فراق، ساده مداوا نمی شود  باید به هم رسید وَ اِلّا نمی شود  از شنبه بسته ایم به جمعه دخیل اشک  تا تو نیایی این گره ها وا نمی شود  هر شب به این امید که یک آن ببینمت  کوچه به کوچه میدَوَم اما نمی شود  بی خود دلم خوش است به اشعار انتظار  این حرفها برای من آقا نمی شود  یک گوشه چشم تو دل ما را ربود و برد  مجنون که بی خود عاشق لیلا نمی شود  مثل منِ گدا سر کویت زیاد هست  امّا کریم مثل تو پیدا نمی شود  تنها تویی که واسطه ی فیض رحمتی  ورنه براتِ عفو من امضا نمی شود : تمام مُهرهای جمکران را بوسه خواهم زد که شاید ردی از پیشانی‌ات سهم لبم باشد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ❣
هرکجا نام تو را بردیم “کوه ِطور” شد آفت و شَرّ و بلا فوراً از آنجا دور شد جای ِلبهای ِتو دیشب اشک ِهجران خوردم و کام ِمن شیرین با این قطره های ِشور شد در فراق ِیوسفش افتاد بر جان ِخودش آنقَدَر گریه زلیخا کرد آخر کور شد روضه های ِخانگی برکت به خانه میدهند خانه یِ تاریک ِما با روضه غرق ِنور شد جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی کفش ِروضه جفت کردم کارهایم جور شد صبح ِمحشر که شَوَد ، مأمور ِقَصرَت میشود آنکه در روضه دم ِدر خادم و مأمور شد وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد شاه ِما خیلی سفارش کرده: “فَابْکِ لِلْحُسَیْن” نزد ِما ایرانیان این جمله اش دستور شد قبل از آنکه شمر در گودال مَذْبوحَش کند بر گلویش نیزه ای بوسه زد و مَنْحور شد آنقَدَر خنجر زدند و آنقَدَر نیزه زدند که بِلاتشبیه مثل ِلانه ی ِزنبور شد موقع ِدفن ِپدر وقتی پسر، انگشت را از زمین پیدا نمود اعضای بابا جور شد از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند اولش نگذاشت اما آخرش مجبور شد : روی ِ قـبـرم بنویسـید به یک خط درشت دوری از شـارع بینِ الحرمین او را کـشت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دوست دارم خاک باشم در قدمهای علی تا کنم در رهگذار او تماشای علی دوست دارم اشک باشم، چشمه‌چشمه جوبه‌جو تاکه قطره قطره اُفتم در قدمهای علی دوست دارم باد باشم با امید و آرزو سرنهم مثل نسیمِ صبح، بر پای علی دوست دارم چون کبوتر باشم و با بالِ شوق پَر زنم تا گلشن سبز و دلـآرای علی دوست دارم گوش باشم تا به بزم انس او بشنوم از دوستانش صوت آوای علی دوست دارم چشم باشد عضو‌عضوم تا مگر وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب گاه با یاد علی، گاهی به زهرای علی دوست دارم دست مارا او بگیرد روز حشر نامـه‌ی اعمـال ما باشد به امضای علی : مدح حیدر روبروی کعبه شک می آورد مینویسم قبله، اما باز میخوانم نجف سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام
همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود هر کس میان صحن حرم راه می رود از هرچه غصه دارد و غم، می شود رها هر سائلی به خدمت این شاه می رود وقتی فرشته های حرم بال می زنند از سینه های شعله زده آه می رود اینجا بهشت روی زمین فرشته هاست از کوی تو فرشته به اکراه می رود خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست هر شب به پای بوسی آن ماه می رود راه ورودی به قلب توست حاجت رواست هرکه از این راه می رود ": و شاهدند ما از کسی‌ به‌ غیر تو حاجت‌ نخواستیم♥️ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر ❣
آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود چرخ گردون، چو یکی گوی به دامان تو بود خاک پای تو گِل آدم و حوّا گردید خضر از خانه به دوشان بیابان تو بود رفت فرزند فدای تو کند ابراهیم نوح را در دل دریا، غم طوفان تو بود موسی آن دم که عصا بر دل دریا میزد یکی از سوختگان لب عطشان تو بود عیسی آن لحظه که بر اوج سما کرد عروج نگهش سوی زمین، بر تن عریان تو بود چشم یعقوب که بر یوسف خود می‌افتاد یاد داغ پسر و دیده گریان تو بود عضو عضو بدنت را چو نبی می‌بوسید نگهش یکسره بر زخم فراوان تو بود تن پاک تو به گودال و سرت زیب تنور یاد آن شب، که دو جا فاطمه مهمان تو بود نه فقط غربت تو بود شب یازدهم صبح هم صحنه ای از شام غریبان تو بود بعد از آنی که پیمبر دو لبت را بوسید چوب، عاشق پی بوسیدن دندان تو بود : 💔 بگو چگونه فروشم غمت به شادیِ عالم؟ که شادیِ دو جهآن دادم و غمِ‌تو خریدم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر ❣