eitaa logo
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
25 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
9 فایل
باحضور شاعران شهرستان اسدآباد و شعرای میهمان
مشاهده در ایتا
دانلود
آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دستهای خالی ام حتی کلافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه ی توحید باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نور راهم از هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه ی زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟ بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می دوخت سهم حسینش جز لباس دستبافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست : 💔 و اشک ز چشمم جاری داغ را به دلـم نگذاری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
برگـرد آقا، کوفه جای آمدن نیست  مخروبه های شهر جای یاسمن نیست   اینجا زمانی عطر و بویی از داشت  جان خودم یک ذره بوی نیست  اینها تماما نامه هاشان کذب محض است  دیدم که اینجا یک نفر هم پشت من نیست  خوب است آدم در دیار خود بمیرد  برگرد آقا ، اینجا که وطن نیست  نگذار دلشوره وجودش را بگیرد  چون کوله بار خواهرت غیر از محن نیست  باشد بیا؛ اهل و عیالت را نیاور  آقای من ولله کوفه جای زن نیست  من بیشتر فکر حضور دخترانم  چون در میان کوفه کم دست بزن نیست  اینها تماما با تو قصد جنگ دارند  با اصغرت هم جنگ اینها تن به تن نیست  اینجا حیا و غیرت و ایمان ندارند  می بینی آخر بر تنت هم پیرهن نیست   برگرد، اینجا صحبت از قتل است و غارت  پایان کار خیمه ات جز سوختن نیست  : گـر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیده ی پُر نم باشد 🖤
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط هرچه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط یک گفتم و عمریست، دهانم عسلی‌ست ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط هرکه دنبال طلا رفته خبردار شود هرچه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم ؟ زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط بس که بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم ذکر دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش برگه‌ی نوکری ام گیر یک امضاست فقط : ♥️ غلام خانه زاد توست کاری به غیر از نوکری کردن بلد نیست