#مثنوی_آئینی
در روضه ی تو کور شفا می گیرد
چایی خور تو آب بقا می گیرد
کشتند ولی زنده و جاوید شدی
ای خون خدا قبله ی خورشیدشدی
در کشتی تو نوح مسافر شده است
در خون تو حق روشن و ظاهر شده است
عشق حرم ات برده دل از اهل جهان
بین الحرمین ات همه جا ورد زبان
عباس تو ساقی چه فراوان دارد
از مرحمتش بادیه باران دارد
صدها گره از دست قلم گشته او
وا می شود از لطف پر آوازه او
مشک و علمش شهره عالم شده است
عباس علی شافع آدم شده است
موسای کلیم تشنه انفاس حسین
عیسا به توسل درِ عباس حسین
جن و ملک اینجا به طواف آمده اند
سیمرغ و هما سجده ز قاف آمده اند
یک محشر کبری شده در کرب و بلا
یک ماتم عظما شده در کرب و بلا
گل کرده بهار از غم خونبار حسین
آری همه جا پر شده از یار حسین
بوی گل سرخ مست جراحات تنش
شد یاس سپید عاشق بوی کفنش
صد لاله دمید به دشت از درد فراق
باد آمده بود به باغ با ناله و داغ
آب اشک یتیمان شده بود از غصه
از کرده پشیمان شده بود از غصه
در واژه ی لب ترک هزاران افتاد
آتش به سراپرده ی باران افتاد
ابر از سر بیهوشی نیامد به وجود
در سایه ی تیر شاه سر آورد سجود
خاک قدمش سرمه مهیا می کرد
مهرش صفت آئینه پیدا می کرد
سجاده مگر ترمه شدن می دانست
تسبیح مگر پاره شدن می دانست
خون ،قیمت بازار خدا می طلبید
شمشیر عدو ، راس جدا می طلبید
آن کشته صحرای عطش مظلوم بود
از سبت نبی زاده دو معصوم بود
دشمن به خیام شاه دین می تازید
بر جهل و غرور پست خود می نازید
گمراهی این بشر نه پایان دارد
این ماه حرام مگر که قربان دارد؟؟
خوب است که اربعینیان در راهند
از ظلم و جنایت یزید آگاهند
امروز یزیدیان، فراوان داریم
در غزه دوباره عید قربان داریم
قربانی ما یهود اسرائیل است
این وارث خونخوار همان قابیل است
امروز دوباره هر زمین کرب و بلاست
یاران حسین بن علی به کربلاست
#آئینی_شوریده_ملحمدری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر ایرج میرزا
دربارۀ شهادت حضرت علیاکبر(ع)
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد
تا تقویت کند دل محنت کشیده را
یک جمع دعوتش به گل و بوستان کند
تا برکنندش از دل، خارِ خلیده را
جمع دگر برای تسلای او دهند
شرح سیاهکاری چرخِ خمیده را
القصّه! هر کسی به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطرِ حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟
آیا که غمگساری و اندُه بری نمود
لیلای داغ دیدۀ زحمت کشیده را؟
بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانۀ مرغ پریده را
+__________________+
علامه طباطبایی: کاش ایرج میرزا این بیت را به من میداد، من تفسیر المیزان را به او میدادم!
#علی_رستمی
#ایرج_میرزا
#علامه_طباطبایی
#سید_جواد_علوی_بروجردی
https://eitaa.com/joinchat/2249458362Cf790b32c92
🔹با این لينك به کتیبهی درد(صفحهی علیرستمی) بپیوندید
✨
جزای آن که نگفتیم شکرِ روزِ وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم زِ خیال!
#سعدی
❣
وقتی زمین به نیم نگاهی درست شد
آدم که شک نمود ، دوراهی درست شد!
شیطان که خنده کرد،شب از آسمان رسید
لبخند زد خدا و چه ماهی درست شد!
حوّا فقط گریست دلش چون گرفته بود
از اشکهاش برکه و چاهی درست شد..
هی قطره قطره اشک خودش را به چاه ریخت
هی قطعه قطعه کفتر چاهی درست شد!
وقتی خدای عزوجل ناله اش شنید
قلبش شکست و عفو الهی درست شد!
تا مست عشقمان کند از ابتدا خدا
دستور داد،شراب و صُراحی درست شد!
چون «کافه چی»به چشم غزالی علاقه داشت:
در جای پوست ، کاغذ کاهی ، درست شد!...
#کافه_چی
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا میدهد بیتابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را میزدی فریاد با گریه
گلویت غرقِ خون شد تا نمانَد هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد، نمیبینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت حقِ مطلبِ خود را ادا کردی
چه لبخندِ پُر از وحیی، چه اشک غرق الهامی
علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی
تو را از واهمه در قامتِ عباس میبیند
اگر تیر سهشعبه کرده پیشت عرضِاندامی
اَلا یا قَوم اِن لَم تَرحَمونی فَارحَمو هذَا ...
بُرید این جمله را ناگاه تیرِ نابههنگامی
چنان سرگشته شد آرامشِ عالم که برمیداشت
به سوی خیمهها گامی، به سوی دشمنان گامی
برایت با غلاف از خاکها گهواره میسازد
ندارد دفنت ای ششماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه ...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی ...
کنارِ گاهواره مادرِ چشمانتظاری هست
برایش میبَرَد با دستِ خونآلوده پیغامی ...
سیدحمیدرضا_برقعی
🖤
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوحهی شور هیات شیخداد
بر اساس استقبال غزلی از مولانا
ثواب اشکهای ریختهشده در ذکر این مصیبت، تقدیم شود به روح پاک مجاهدین شهید شهر اسدآباد در عملیات جزیره مجنون در این روز، ۶محرمالحرام۱۴۰۷ (برابر با ۲۰شهریور۱۳۶۵)
💠شهیدان؛
بهروز عبادی، اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
جلیل زارع، اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
حاج اللهرضا هنری، اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
نصرتالله رضایی، اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
شکرعلی نجفی، اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
“جان من است او، هی مزنیدش
آن من است او، هی مزنیدش”
سنگ نیارید، تیغ نبارید
آینه است او، چون شکنیدش
آینه یعنی، صورت و معنی
جلوهی ساقی، صوت مغنی
این بدن کیست؟ بوی تن کیست؟
خسته و خونین، پیرهن کیست؟
این تن مولاست، یوسف زهراست
تشنه و تنهاست، سر مبریدش
پای مکوبید، ای سم اسبان
تاب ندارد، این تن عریان
راه مبندید، خیل تماشا
اسب نتازید، بر تن مولا
های جماعت! باده بدستاید
نامه نوشتید، عهد شکستید
ما و دل تنگ، خصم بد آهنگ
طعنه و شمشیر هلهله و سنگ
با تو چه کردند، خرقه و اطلس؟
زهد ریایی جهل مقدس!
جهل جماعت، باز ترا کشت
برده به یغما، خاتم و انگشت
#شهاب_الدین_موسوی
#علی_رستمی
https://eitaa.com/joinchat/2249458362Cf790b32c92
🔹با این لينك به کتیبهی درد(صفحهی علیرستمی) بپیوندید
پسرم از نفس افتاد به دادم برسید
داد از این همه بیداد، به دادم برسید
تشنه ام، شیر ندارم، چه کنم؟ حیرانم
باید آخر چه به او داد؟ به دادم برسید
دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر
چاک خورده لب نوزاد، به دادم برسید
بوی آب و دل بی تاب و سپاهی بی رحم
طفلی و این همه جلاد، به دادم برسید
آب، دامی ست که دلبند مرا صید کند
وای از حیله ی صیاد، به دادم برسید
با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان
شاه پیغام فرستاد، به دادم برسید
بارالها چه بلائی سرش آمد؟که حسین
میزند اینهمه فریاد، به دادم برسید
آن کماندار که تیرش کمی از نیزه نداشت
گشته اینقدر چرا شاد؟به دادم برسید
#نـوكـــر_نـوشــت:
#حـسیـن_جـان😭
جز همین اشک نداریم برایت چیزی
با همین گریه به غمهای تو، از عُبّادیم
تا ابد گریهی آرام حرام است به ما
سالیانیست که در روضه پُر از فریادیم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدحمید_احمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم.
🖤