eitaa logo
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
3.9هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
7.2هزار ویدیو
74 فایل
🔆 برای ارسال خبر، عکس، فیلم یا حتی نظر و انتقاد میتونی به اکانت ادمین یعنی آیدی زیر بفرستی. 💬 @sarm_news_admin ❗ کانال ما رو به بقیه هم معرفی کنید😁 ❗ یادتون نره برامون اخبار و عکس و فیلم بفرستید😉 💥تبلیغات شما را پذیراییم🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
#کف_خیابون 97 وقتی 233 داشت از جون و سر ابوالفضل محافظت میکرد تا ضربه مغزیش نکنند، اون طرف تر داشتن
98 نتونستم تحمل کنم... جون دادن که نه... کشتن یه زن مظلوم و شجاع... جلوی اون همه نامحرم... هیچ کاری هم از دستت بر نیاد... با میلگرد سنگین... چشمام دیگه بسته شد... نفهمیدم چی شد... وقتی به هوش اومدم، علاوه بر خون زیادی که از کمر خودم رفته بود، غم بچه هام تو کف خیابون هم رو دل و سینم سنگینی میکرد... به زور نفس میکشیدم... چندان قادر به تکلم نبودم... به زور تونستم حرف بزنم... به کسی که بالای سرم بود به زور و بدبختی تونستم بگم: «بچه ها را آوردن؟! ابوالفضل... 233 ...» با چشم گریه گفت: «نه قربان!» گفتم: «چرا؟! الان که داره یه ساعت میگذره!» با لکنت و ناراحتی گفت: «ابوالفضل را بردن بیمارستان همون نزدیکی... الحمدلله ضربه مغزی نشده...» گفتم: «233 چی؟! چرا حرف نمیزنی؟!» با هقهقه گفت: «حاجی! خدا صبرمون بده! روم سیاه... شرمنده... اما نشده هنوز جمعش کنن! بچه های اورژانس زیر بار نرفتن...» شروع کردم به سر و صورتم زدم... همینجور خودمو میزدم... نمیتونست منو بگیره.... دست خودم نبود... وسط گریه هام می گفتم: «وااااااااااااااای.... واااااااااااای.... ینی هنوز جنازه اش کف خیابونه؟!» گفت: «الان دیگه احتمالا جمعش کردن حاجی! حاجی خودتونو کنترل کنین... من از نیم ساعت قبلش خبر دارم... همون موقع همه بچه های بسیج و ضد شورش، دور تا دور 233 سی چهل تا حلقه انسانی زدند تا کسی ..... بهش نزدیک نشه!» با گریه گفتم: «مگه دیگه میخواستن چی بر سرش بیارن؟! نامردااااااااا» ابوالفضل، جون سالم به در برد... با فداکاری که 233 کرد... وقتی از بیسیمش شنیده بود که ابوالفضل تو دردسر افتاده و ممکنه نتونه زهره را کنترل کنه، راه افتاده بود و خودشو از روی گراهایی که ما به هم میدادیم به ابوالفضل رسونده بود... پرستار بیمارستانش میگفت حتی وقتی داشتن دنده هاش را معاینه میکردن، بیسیم از دستش نمیفتاده و مدام مراقب اوضاع ما بوده! درباره این طور بچه هایی که جونشون میذارن کف دست برای اسلام و نظام و انقلاب... چی میشه گفت؟! چی باید گفت؟! ... حیفه بگیم خدا رحمتش کنه... فقط میشه گفت «خدا به برکت خون شهدای مظلوم سال های فتنه (دقت کنید به این کلمه: سالها...!) و شهدای مظلوم و گمنام امنیت، ما را ببخشه و بیامرزه!» خودم اینجوری رو تخت... ابوالفضل بیهوش و رو تخت... 233 مظلوم هم که متلاشی... فقط مونده بود خانم عبداللهی! بیسیم زدم و گفتم: «عبداللهی ! لطفا اعلام موقعیت!» عبداللهی با صدای با صلابت اما پر از غم و غصه گفت: «قربان! تسلیت میگم... عفت و ندا و تا حدودی هم فائزه، با رشادت های شما و بقیه بچه ها جمع و جور شدند... اجازه میخوام... ینی دارم میرم که کار ابوالفضل و 233 را تموم کنم!» گفتم: «شما هیچ جا نمیری! به والله اگر.....» حرفام را قطع کرد و گفت: «قربان! لطفا قسم نخورید که مجبور میشید کفاره بدید... من تصمیمو گرفتم... حداکثر بعدش ... البته اگر جون سالم به در بردم... توبیخم کنید... به جرم سرپیچی از فرمان، اخراجم کنید... اما الان دارم میرم دنبال کار نیمه تموم ابوالفضل... کار نیمه تموم 233 مادر دو تا بچه ای که الان یتیم شدند!» زبونم قفل شده بود... گفتم: «برنامت چیه؟!» گفت: «برای برنامه ریزی یه کم دیره... رد ون زهره و اینا را گرفتم... متاسفانه حدس شما مثل همیشه درست بود... دارن اونا را میبرن کهریزک!! یادمه که فرمودید اگر اشتباهی در کهریزک رخ بده، پای آبروی همه وسطه! قربان! دارم خودمو تحویل نیرو انتظامی میدم... میخوام به عنوان شورشی و فتنه گر برم کهریزک! فقط اینطوریه که میتونیم به نقشه زهره و رامین پی ببریم! قربان! امری ندارین؟! الان وقتشه!» گفتم: «میکرو باهات باشه! شاید خودمم اومدم!» گفت: «جی پی و میکرو توی دندونمه! الان لینک شدم روی سیستم شما... حلال بفرمایید... خدانگهدار!» عبداللهی را فرستادم تو دهن شیر... آرزو داشتم بمیرم... دوس داشتم مثل 233 باشم که حتی سردخونه ها هم در اون شرایط، مسئولیت نگهداریم را به عهده نگیرن! پاشدم لباسمو پوشیدم... پلاک شاهرودی را برداشتم و انداختم گردنم... رفتم که جنازه 233 را تحویل بگیرم... باید کارهای تحویل و کفن و دفنش را انجام بدم... خیلی کار داشتم... گوشیمو برداشتم... شماره شوهرش را پیدا کردم... باید اول برای شوهرش تماس میگرفتم... لحظات سختی بود... همش خدا خدا میکردم که بچه هاش گوشیو برندارن... من خبر یتیمی و بی عزیز شدن مردم بلد نیستم بدم... همین حالاش هم بلد نیستم... آب دهنم نمیتونستم قورت بدم... لکنتم شدیدتر شده بود.. (داشت زنگ میخورد... ما با ولایت میمانیم... شور ما از عاشوراست...) الو... سلام علیکم... دلام... بفلمایید! وای چه کوچولویی.... سلام... خوبی عزیزم؟! آره... شما کی هسدی؟! من دوست بابا جونتم... با بابایی کار داشتم... خونه است؟ نچ... نیسدش...لفته مامولیت! مامانمم لفته... نیستن... ادامه دارد.. 🆔 @sarm_news
پست بانک ایران به عنوان بانک عامل برای ثبت نام خودروهای وارداتی و داخلی اعلام شد. جدیدترین اخبار در کانال روستایی قم 👇👇👇👇👇👇👇   🆔 @sarm_news
بسمه تعالی السلام علی المهدی و آبائه شورای فرهنگی روستای صرم با همکاری کتابخانه شهدای روستا و مسجد چهارده معصوم روستای صرم برگزار می کند: 🌹مسابقه بزرگ طلوع خورشید 🌹 ویژه ولادت امام مهدی عجل الله فرجه 🎁🎁با اهدای جوایز ارزنده 🎁🎁 ۷ جایزه ۲۰۰ هزارتومانی و ۷ جایزه ۱۰۰ هزار تومانی به قید قرعه به نفرات برتر 📣📣 شرایط مسابقه طلوع خورشید ۱‌. ویژه بزرگسالان رده سنی ۱۲ سال به بالا (خواهران و برادران)🧕👨‍🔧 ۲. ثبت نام به صورت حضوری در مسجد چهارده معصوم یا به صورت مجازی با ارسال مشخصات کامل ( اسم و فامیل و تاریخ تولد و کد ملی و شماره تلفن ) به شماره ۰۹۱۹۱۴۷۲۲۳۶📞 ۳. مطالعه فایل متنی مسابقه📖📖 ❇️❇️ نحوه تهیه متن مسابقه جهت مطالعه: الف. دانلود فایل Pdf که در پیوست ارائه می گردد. ب. دانلود مستقیم متن کتاب در فرمت های مختلف مناسب با سیستم عامل های مختلف https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=4283&lang=fa ج. تهیه متن مجازی کتاب طلوع خورشید با نصب نرم افزار قایمیه اصفهان و جستجو و نصب رایگان کتاب لینک دانلود نرم افزار قائمیه اصفهان 👇 http://zil.ink/ghaemiyeh د. پرداخت هزینه برای درخواست خرید کتابچه طلوع خورشید 💳یا 💶=📘 درخواست خرید کتاب تماس ۰۹۱۹۱۴۷۲۲۳۶📞 ۴. شرکت در آزمون حضوری و تستی مسابقه طلوع خورشید👌👌 ⏰⏰زمان آزمون: ساعت ۱۵ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ مکان آزمون: مسجد چهارده معصوم روستای صرم🕌🕌 🎁🎁اهدای جوایز شب ولادت حضرت امام زمان علیه‌السلام در مسجد چهارده معصوم 🕌🕌 🌹شورای فرهنگی روستا صرم 🌹
4283-fa-entezare5-toloe-khorshid.pdf
764.4K
متن کتاب طلوع خورشید ویژه مسابقه نیمه شعبان ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وضوی قبل خواب یادت نره رفیق👏👏👌 التماس دعای فرج شبتون غرق ارامش😍😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ ای بهترین قرارِ دلِ بی قرارِ ما ای آبروی خلقِ دو عالم نگارِ ما ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه آقا فدای تو همه ایل و تبارها 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " 🆔 @sarm_news