eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
2.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
🌱درمنظومه شمسی سیاره ایست به نام زمین🌱 درگوشه ای از این سیاره جغرافیای ست به نام ایران در تاریخ ایستادگی ایران روایت ست بنام #دفاع_مقدس🌱 #نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس 🌱چه سر ها داده ایم برای سربلندی ایران🌱 #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻  خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی          ‌‌‍‌‎‌ ♦️در یکی از روزها تصمیم گرفتم به دیدار سرگرد «فاضل» بروم. از غروب با خودروی حامل جیره غذایی افسران به راه افتادم. پس از مدتی به جاده مملو از ماسه که موازی رودخانه میسان و در پشت خط مقدم واقع شده بود رسیدیم. ♦️از بدشانسی برخوردی بین نیروهای ما و نیروهای ایرانی صورت گرفت. خودرو را رها کرده و در یکی از سنگرهای نزدیک مخفی شدیم. نیم ساعت بعد تیراندازی متوقف شد. خیلی سریع به طرف خورو برگشتیم. هنگامی که روی صندلی جلو نشستم، چیز عجیبی را زیر نشیمنگاهم 👈احساس کردم. آن را که برداشتم، دیدم یک میان برد است. چراغ قوه ای را که همراه داشتم روشن کردم. سوراخی را روی در خودرو مشاهده نمودم. از این که لطف و عنایت خداوند شامل حالم شده بود دست سپاسم را به درگاه الهی دراز کردم. به طور حتم اگر آنجا نشسته بودم، کشته می‌شدم. به سرعت حرکت کردیم و ساعت ۹ شب به قرارگاه هنگ رسیدیم. ♦️ پس از پرس و جو در مورد مقر فرمانده هنگ دیدم که یک کامیون ایفا که در داخل سنگر بزرگی آشیان داشت به صورت دفتر فرماندهی در آمده است. شام را در حضور معاون و دستیار او خوردم. سپس ماجرای تیراندازی را برای آنها شرح دادم. 👈سرگرد فاضل مرا به خاطر آمدنم مورد نکوهش قرار داد. به او گفتم تا کی بایستی افسر احتیاط تیپ بیستُم باقی بمانی؟ جواب داد این مسئله خودم را هم نگران کرده است. متاسفانه باید به عنوان جانشین فرمانده هنگ دائم این طرف و آن طرف برویم، یا مورد قرار بگیریم و یا در حمله شرکت کنیم. به هر حال این مسئولیت بزرگی است. ساعت ۱۱ شب از آنها خداحافظی کردم. ♦️هنگام خداحافظی، سرگرد «فاضل» به من گوشزد کرد که بار دیگر به اینجا نیایم. از من خواست به جای خود، معاون پزشکی را به قرارگاه هنگ فرستادم. به واحد سیار پزشکی بازگشتم و روز بعد ابراهیم اسماعیل شذر، معاون پزشکی را نزد سرگرد فرستادم. در طول ماه دسامبر نیروهای ما هنوز سرگرم ساختن خط دفاعی بودند. در آن فاصله نیروهای مهندسی تمامی روستاهای واقع در ساحل رودخانه میسان و پشت آن و نیز روستاهای واقع در ساحل رود را با خاک یکسان کردند و خانواده های ماندگار خوزستانی را شبانه همراه دامهایشان به وسیله کامیونها به شهر القرنه نمودند. تا آنجایی که به خاطر دارم روستاهای شیخ خزعل و رفیع از جمله روستاهایی بودند که دستخوش تخریب شدند. ♦️ارتش تنها به انهدام منازل اکتفا نکرد بلکه درختان را نیز قطع کرد. عراق منطقه ای به عمق ۸۰۰ متر را مقابل رود کرخه گذاری کرد. بولدوزها و دیگر وسایل موتوری شب و روز مشغول روستا، قطع درختان و احداث خاکریز بودند. در یکی از روزها پس از این که بهیاران به منظور تحریک افسران قرارگاه تیپ، آتشی در واحد سیار پزشکی شعله ور کردند، به قرارگاه تیپ احضار شدم. به آنجا رفتم ♦️دیدم که افسران به طریقه اعراب سرگرم نوشیدن قهوه عربی هستند. پس از نوشیدن یک فنجان قهوه، در مورد آتش و دود حاصل آن برای آنها توضیح دادم. افسر اطلاعات متقاعد شد و توصیه کرد دودی در منطقه به راه نیفتد تا مبادا کنجکاو شوند. با استفاده از این فرصت به سنگر فرمانده تیپ رفتم. پس از سلام و ادای احترام به او گفتم 👈چرا روستاها را منهدم می‌کنید ؟ پاسخ داد: «برای این که ایران مجالی برای پیاده کردن نیرو علیه ما پیدا نکند.» گفتم: بسیار خوب! گناه درختان چیست ؟ ♦️پاسخ داد برای این که منطقه برویِ نیروهای ما باز باشد. گفتم شما اعمال ای در حق املاک مردم عرب و مسلمان مرتکب می‌شوید. ما همان گونه که شما ادعا می‌کنید برای رهایی آنها به اینجا آمده ایم! ♦️قدری مکث کرد. سپس اضافه کردم: «قربان شما موافق این کارها هستید؟» پاسخ داد: «نه... ولی این دستورات از سوی فرماندهی نیروهای مسلح صادر شده است.» باز مکث کرد. گفتم آیا فرماندهی کل از شخص رئیس جمهور دستور می گیرد؟» 👈گفت: «بله» سپس ادامه داد: «دکتر! شما از دیدگاه یک که دیدگاهی انسانی است به جنگ نگاه نکنید. ♦️جنگ به احدی رحم نمی کند و با مفهوم انسانیت است. جنگ وسیله ای برای کشتار و ویرانی است. این یک واقعیت است و شما بایستی قبول کنید. با خود گفتم این دستور از سوی قهرمان عربیت و پرچمدار قومیت عربی، صدام حسین صادر شده است. ملت عربستان (خوزستان) در قاموس او یعنی ریشه کن ساختن نسل آنها و آواره کردن این ملت برای ارضای هدفها و تمایلات بیمارگونه صدام.        ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas
عبرت های تاریخ ! 💢"جنگ جهانی دوم" 🖌 یکی از زندانیان روس در خاطراتش نوشته است: در سال ۱۹۴۱، آلمانی‌ها ما را مجبور کردند تا عمیق حفر کنیم. وقتی کارمان تمام شد، گروهی از :یهودیان را آوردند و آن‌ها را داخل این گودال‌ها انداختند. سپس به ما دستور دادند که آن‌ها را کنیم. ♦️ما قاطعانه از انجام این کار سر باز زدیم. در واکنش به این نافرمانی، آلمانی‌ها دستور دادند ما را به‌جای داخل گودال بیندازند و به همان گفتند که ما را زیر خاک کنند! 👈با ناباوری دیدیم که یهودی‌ها بدون هیچ شروع به خاک‌ریزی روی ما کردند! 👈خاک تا نزدیک دهان‌مان بالا آمده بود که ناگهان آلمانی‌ها آن‌ها را متوقف کردند و ما را از گودال بیرون کشیدند. ♦️فرماندهٔ آلمانی، فریادزنان به ما گفت: ما فقط می‌خواستیم به شما نشان دهیم چه‌جور آدم‌هایی هستند! آنان ناسپاس‌اند، دل‌شان به نمی‌آید و دوستی ندارند. ‌ کانال بچه های جبهه وجنگ جاماندگان 🖌سیّداخلاص موسوی      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
(35) دفاع مقدس به روایت دشمن ♦️ حمایت دولت‌های غربی از خرید تسلیحات توسط صدام حمله رژیم بعث به حلبچه در ۲۵ اسفند [۱۳۶۶] توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گسترده‌ای به نام عملیات بود که بر ضد مناطق کردنشین انجام گرفت. ♦️ در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و پیشروی رزمندگان ایرانی در مناطق غربی و مردم این مناطق از نیروهای ایرانی، صدام حسین به عمویش علی حسن المجید، معروف به شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. ♦️ در پی این حمله، حدود هزار تن از مردم حلبچه که👇 بودند، کشته شدند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حمله شیمیایی به حلبچه یک از سوی صدام بود. رمضان در این باره می‌گوید: ♦️«ایران بعضی از مناطق را بازپس گرفت و از فاو که مساحت آن پنجاه کیلومتر است، دفاع کرد. فاو نقطه تماس عراق با خلیج [فارس] به حساب می‌آید؛ اما در طی سال ۱۹۸۴، جریان جنگ به نفع عراق شد و در ماه فوریه، جنگ هوایی که بعداً به جنگ شهرها معروف شد، شدت یافت؛ به نحوی که عراق با به شهرهای دزفول، شوشتر، اندیمشک، اهواز، کرمانشاه، ایلام و آبادان حمله کرد. ایران با بمباران بصره، خانقین و مندلی جواب این حملات را داد و رسانه‌های گروهی جهان، خبرهایی درباره شمار زیاد کشته‌شدگان انتشار دادند. آنگاه طرفین، حملات خود را پس از دخالت سازمان ملل متحد متوقف ساختند. ♦️ تحلیل من از این مسئله این بود که صدام مایل به تشدید نزاع نیست؛ مگر اینکه پیروزی خود را در این امر ببیند.» ♦️ایرانی‌ها، پس از آن، صد کیلومتر مربع از خاک عراق را در منطقه هورهای هویزه نزدیک تصرف کردند. این منطقه برای عراق از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ ♦️ زیرا پنجاه حلقه چاه نفت استفاده‌نشده در آن وجود دارد. صدام مطرح کرد که اینک زمان کاربرد فرارسیده است. کاربرد این نوع سلاح، بر اساس معاهده [۱۹۲۵] ژنو، است؛ 👈اما این امر مانع نشد که صدام از گاز در بمباران منطقه معروف به استفاده نکند. ♦️ ژنرال ماهر عبدالرشید نیز در به اجرا درآوردن اوامر ویژه مربوط به این مسئله به خود راه نداد. او همیشه می‌گفت: «به من آن را بدهید تا با آن حشره‌ها را از بین ببرم.» 👈حضور تعداد زیادی سرباز و غیرنظامی عراقی در منطقه مانعی در مقابل ماهر عبدالرشید برای استفاده از سلاح شیمیایی نبود. همان‌طور که انتظار می‌رفت، عکس‌العمل در قبال این قضیه شدید بود؛ ♦️ اما صدام به سرعت کشورهای غربی را به اتخاذ سیاست یک بام و دو هوا متهم کرد. صدام به ترکیبات گاز خردل از دست یافت؛ اما شرکت سازنده ادعا کرد که آن مواد سموم دفع آفات زراعی است که به صدام فروخته است. یک شرکت دیگر به فروش ده هزار قطعه وسایل ضد سلاح شیمیایی به صدام اقدام کرد. این معامله با اطلاع کامل دفاع انگلستان انجام پذیرفت. ♦️بعد از سقوط صدام، فیلم‌ها و کتاب‌های متعددی در خصوص خوی او منتشر شده است. آثاری که نه تنها این بعد از شخصیت او را در مسائل سیاسی و بین‌المللی، بلکه حتی در مسائل نیز بیان می‌کند. کتاب #«شبیه صدام» نیز روایت‌های متعددی از این دست دارد؛ روایت‌هایی که خواننده را به تأمل وامی‌دارد و گاه احساس رعب از انسانیت در مخاطب ایجاد می‌کند. ♦️بسیاری از این روایت‌ها چنان تکان‌دهنده‌اند که در بخش‌هایی از آن، تنها این سخن به ذهن می‌آید: «دارم خجالت می‌کشم از اینکه پ ن 👈دقیقا مثل امروز های رژیم اسرائیل وجنایت در آیا انسانها خجالت نمیکشند که نام خود را انسان نهاداند؟! ‌‌‍‌‎‌ کانال بچه های جبهه وجنگ جاماندگان      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢 های پی در پی ترامپ به نتانیاهو ♦️ترامپ جنگ غزه را خواند ♦️رئیس‌جمهور آمریکا ضمن ابراز خوشحالی از آزادی بدون شرط «عیدان الکساندر»، تبعۀ آمریکایی اسیر شده در غزه گفت: امیدوارم این اولین گام از آخرین گام‌های لازم برای پایان دادن به این درگیری درغزه باشد. ♦️ترامپ و دور تندلج بازی با نتانیاهو که میخواست ترامپ طبق میل او پیش برود؛ در هر صورت لج بازی سگ وتوله سگ را به فال نیک میگیریم.      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
عبرت های تاریخ ! 💢"جنگ جهانی دوم" 🖌 یکی از زندانیان روس در خاطراتش نوشته است: در سال ۱۹۴۱، آلمانی‌ها ما را مجبور کردند تا عمیق حفر کنیم. وقتی کارمان تمام شد، گروهی از :یهودیان را آوردند و آن‌ها را داخل این گودال‌ها انداختند. سپس به ما دستور دادند که آن‌ها را کنیم. ♦️ما قاطعانه از انجام این کار سر باز زدیم. در واکنش به این نافرمانی، آلمانی‌ها دستور دادند ما را به‌جای داخل گودال بیندازند و به همان گفتند که ما را زیر خاک کنند! 👈با ناباوری دیدیم که یهودی‌ها بدون هیچ شروع به خاک‌ریزی روی ما کردند! 👈خاک تا نزدیک دهان‌مان بالا آمده بود که ناگهان آلمانی‌ها آن‌ها را متوقف کردند و ما را از گودال بیرون کشیدند. ♦️فرماندهٔ آلمانی، فریادزنان به ما گفت: ما فقط می‌خواستیم به شما نشان دهیم چه‌جور آدم‌هایی هستند! آنان ناسپاس‌اند، دل‌شان به نمی‌آید و دوستی ندارند. ‌ کانال بچه های جبهه وجنگ جاماندگان 🖌سیّداخلاص موسوی      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷