eitaa logo
𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ 𑁍
1.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
31 فایل
🔹️اینجاییم تا با خودسازی، برای فرج حضرت صاحب و آرامش معنوی خودمون قدمی برداریم الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 ↩ ارتباط با ادمین @Masoomehkarami313 @Mohammad_Taha_Abdolmaleki_2009
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای خوب و مهربونم.... امروز به فرشتگانت بسپار سبدی پر از لبخند و شادی سلامتی و تندرستی برکت و روزی فـراوان براے دوستانم به ارمغان بیاورند ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ امــروز شـــــــــنـــــــبه 🌞 29 اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشيدی 🌙 9 ذی القعده ۱۴۴۵ قمری 🎄 18 مــــــه ۲۰۲۴ میلادی مناسبت: روز جهانی موزه و میراث فرهنگی ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ خدای مهربانم چقدر خوب است که تو را دارم هر زمان که بخواهم در هر مکان که اراده کنم تو هستی جایی در حوالی من انگار گاهی هم نزدیک تر در مرکزی‌ ترین نقطه وجودم آرام می‌ شوم با حضورتان در نزدیک ترین حد ممکن مان خدایا شکرت که هستی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاری است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
اَلْمُؤمِنُ يَحْتاجُ اِلى تَوْفيقٍ مِنَ اللّه‏ِ وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ؛  [تحف العقول، ص 72 امام جواد علیه السلام:مـؤمن [به سه چـيز] مـحتاج است: توفيق الهى، كه كارها را بخوبى به پيش ببرد؛ واعظ درونى كه هر لحظه او را پند و انذار دهد؛ پذيرش نصحيت از كسى كه او را پند مى ‏دهد. ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تلاوت و ترتیل صفحه ی ۴۸۵ قرآن کریم همراه با ترجمه *"برای دیدن تلاوت لمس کنید"* ••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺•✾••• کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313
⁉️چرا مؤمن پس از نمازهایش برای فرج امام زمان علیه‌السلام دعا نمی‌کند؟ 🔸صاحب «مکیال‌المکارم» از قول یکی از زن‌های مؤمنه که در عالم رؤیا و در زمان تسلّط کفّار بر این مملکت این خواب را دیده بود، نقل می‌کند که کسی در آنجا این مطلب را فرموده بود: 🔸«اگر مؤمن همان طور که وقتی خودش مریض یا مقروض یا گرفتاری دیگری دارد برای رفع گرفتاری خود بر دعا کردن مواظبت می‌نماید، به همان شکل فراق علیه‌السلام باعث غم و ناراحتی او شده و قلبش را شکسته و حالش را پریشان نموده باشد و برای فرج مولایش پس از نمازهایش دعا کند، چنین دعایی در این حالت موجب یکی از آن دو امر می‌شود: ✔️یا موجب می‌شود امام زمانش سریعتر ظهور فرماید، ✔️و یا غم و ناراحتی آن مؤمن با برطرف شدن گرفتاری‌هایش، و نجات از فتنه‌ها مبدّل به خوشحالی می‌شود.» 📚مطلع‌الفجر، ص ۱۷۹ 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️خواسته دانشجوی برانداز: سلف مختلط دانشگاه خواسته دانشجوی آمریکایی: دفاع از مظلومان فلسطین 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
⭕️این زن فلسطینی با این وضعیت از زیر آوار در میارن از شدت خونریزی و ورم اصلا چیزی از سر و صورتش مشخص نیس بازم نایلون مشکی کشیده سرش تا موهاش دیده نشه اهالی غزه عجیب باخدا هستند ... حالا توی مملکت ما بی حجاب ها توی امنیت هار شدن و تمام هم و غمشون شده تتو، کاشت ناخن ... ‎ 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️‏همونا که با غول رسانه‌ایشون به بچه مسلمونا مشق آزادی ِجنسی رو دیکته می‌کنن؛ برای خودشون "تلفن همراه حلال" ساختن! 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه های وحید شمسایی وسط پخش،زنده و... پوشش همسر و دختران ایشان ،سرازیر شدن اشک آنها و...😭 درود بر مردانگی ،انسانیت، شرافت و دلدادگی شما به ائمه اطهار سلام الله علیها.😭این دیگه یک روحانی یا پاسدار یا بسیجی نیست یک سلبریتی مومن و با ایمان و با اصالت است. 🌹در ثواب نشر سهیم‌ باشیم🌹 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
🔑کلید افزایش رزق و برکت 🔸یکی از کلید‌های گشایش رزق و برکت، اخلاق نیکوست، اما بداخلاقی موجب تنگدستی و فقر می‌شود. اذیت نکردن دیگران از نشانه های اخلاق نیکو است. از نبی اکرم ص درباره‌ی حسن خلق نقل است که: «حُسنُ الخُلُقِ وكَفُّ الأَذى یَزیدانِ فِی الرِّزقِ= خوش اخلاقی و آزار ندادن دیگران، روزی را می‌افزاید». 🔸اذیت نکردن دیگران، در سطوح مختلف مطرح است: گاهی در مسائل اقتصادی، گاهی در مسائل گیاهی، گاهی در مسائل حیوانی، گاهی در مسائل علمی و گاهی هم در معنوی. اصل ارتباط بر عدم آزار دیگران است. تحت هیچ شرایطی حق نداریم دیگران را اذیت کنیم یا مزاحم کسی باشیم. مثلاً مرد می‌تواند به خانواده وسعت اقتصادی بدهد، ولی خساست به خرج می‌دهد. این مردم آزاری است. 🔸حتی اگر بیداری در شب باعث اذیت پدر و مادرمان می‌شود، حق نداریم بلند شویم. پس معنویت و کار عبادی هم نباید موجب آزار دیگران شود. در مطالعات علمی هم نباید مزاحم کسی باشیم. مثلا پدر و مادرها بچه‌ها را بخاطر کنکور چقدر در فشار می گذارند که باید امسال قبول شود و در کنار آن، چقدر بیماری‌ها بر اثر همین فشار والدین به بچه ها وارد می شود. این‌ها همه موجب از دست رفتن رزق و برکت می‌شود. پس آزار به هر شکلش حرام است. چون موجبات فشار قبر را برای انسان فراهم می‌کند. ✍استاد‌ محمد‌ شجاعی 🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ 𑁍
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» #رمـــان #جــان_شیـعه_اهــل_سنــت #پارت_چهارصد
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» و خدا میخواست شاهد از غیب برسد که حرفش را نیمه رها کرد و با اشاره دستش نشانم داد: همین تابلو رو ببین! نوشته اگه از آسمون داعش بباره، ما بازم میریم زیارت امام حسین ! کی غیر از امام حسین‌همچین دل و جرأتی به اینا میده؟ که به دنبال اشاره انگشتش، نگاهم رفت و تابلویی را دیدم که مقابل موکبی نصب شده و با اینچنین عبارتی، اوج عاشقی‌اش را به رخ همه کشیده بود که من هم به یاد وهابی خانه و خانواده خودم افتادم و بی‌اراده لبخند زدم؛ نوریه تاب دیدن لباس عزای محرم و صفر را نداشت، حتی از شنیدن نوای عزاداری اهل بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله میترسید و با چشم خودم دیدم که از هیبت حضور یک شیعه در خانه، چطور به وحشت افتاده بود و حالا کجا بود تا ببیند زمین و زمان به تسخیر عشق تشیع در آمده و تنها نام زیبای امام حسین در این جاده چه میکند و چطور اینهمه زن و مرد و کودک ِ و پیر و جوان را مجنون دشت و صحرا کرده که در برابر همه چنگ و دندان تیز کردن‌های داعش، این زیارت به راهپیمایی شکوهمند شیعیان تبدیل شده است و نه تنها شیعیان که دیروز در مقابل یکی از موکبها چند مرد اهل سنت را دیدم که با دست بسته، مشغول اقامه نماز بودند و چه جای تعجب که زینب‌سادات برایم تعریف میکرد سال گذشته اسقفهای مسیحی در شب اربعین در کربلا حاضر شده و هیئتی از کلیسای واتیکان در این مسیر همراه عاشقان امام حسین شده بودند! حالا پس از چند روز تنفس در هوای قلب تپنده تبلیغ تشیع، فهمیده بودم که قیام غیرتمندانه سید الشهداء علیه السلام به عنوان الگوی تمام حرکت‌های انقلابي در این دنیا، پس از چهارده قرن همچنان از آزادگان جهان دلبری میکند که شیعه و سنی و حتی مسیحی و دیگرانی که من نمیدانستم، به احترام فداکاری‌اش به پا میخیزند و جذب کربلایش میشوند، هر چند شرح عشقبازی و پا کبازی شیعه، حدیث دیگری بود! چیزی تا اذان ظهر نمانده بود که پا درد امان مامان خدیجه را برید و خوشبختانه در فواصلی کوتاه، ایستگاه‌های هلال احمر عراقی و ایرانی مستقر شده بودند که من و مجید و آسید احمد کنار جاده توقف کردیم و زینبسادات به همراه مادرش به هلال احمر رفتند تا حداقل قرص مسکن بگیرند به چادرهای برزنتی سفید رنگی که آن طرف جاده ردیف شده بودند، اشاره کرد و رو به من و مجید توضیح داد: اینا چادرهایی هستن که برای آواره‌های عراقی نصب کردن! و در برابر نگاه پرسشگر من و مجید، با ناراحتی ادامه داد: از خرداد ماه که داعش، موصل و چند تا شهر دیگه رو اشغال کرد، این بنده‌های خدا از خونه زندگی خودشون آواره شدن و حالا اینجا زندگی میکنن. خیلی‌هاشون هم همه سال رو تو همین موکبها زندگی میکنن. فقط اینجا هم نیستن، تو خود کربلا و نجف هم خیلی‌هاشون پناه گرفتن. همهشون هم مسلمون نیستن، خیلیهاشون مسیحی و ایزدی هستن. نگاهم به چادرها و ساختمان‌های سیمانی موکبها بود و از تصور اینکه خانواده‌هایی تمام سال را باید در این بیابان زندگی کنند، دلم به درد آمد که شاید این روزها، این منطقه شلوغ شده بود، اما باقی ایام سال باید با تنهایی و غربت این صحرا سر میکردند تا تروریستهای تکفیری برای خوش آمد آمریکا و اسرائیل در کشورهای اسلامی خوش رقصی کرده و خون مسلمانان را اینطور در شیشه کنند و زمانی به اوج رنج نامه این مردم مظلوم پِی بردم که شب را در کنار یکی از همین خانواده ِ ها سپری کردم. َ به قلم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313  
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» موکبی که در آخرین شب مسیر پیاده روی به میهمانیا‌ش رفته بودیم، در اختیار خانواده‌ای از اهالی موصل بود که بود که حالا بیش ازشش ماه بود که از شهر و خانه خود آواره شده و در این ساختمان کوچک زندگی میکردند و باز هم به قدری دلبسته امام حسین‌بودند که در همین وضعیت سخت و دشوار هم از ما پذیرایی میکردند. دختران جوان خانواده کنار ما نشسته و میخواستند سهم اینهمه تنهایی و بیکسی را با من و زینب‌سادات تقسیم کنند که به هر زبانی سعی میکردند با ما ارتباط برقرار کنند. دخترک عکس خانه‌ای زیبا و ویلایی را در منطقه‌ای سرسبز نشانمان میداد و سعی میکرد به ما بفهماند که این تصویر خانه‌شان پیش از اشغال موصل توسط تروریستهای ُ داعش است و طوری چشمانش از اشک پر شد که جگرم آتش گرفت. غربت و تنهایی طوری به این مردم مظلوم فشار آورده بود که دلشان نمیآمد از کنار و تا پاسی از شب با ما درد دل میکردند و هر چند میدانستند چیز زیادی از حرفهایشان متوجه نمیشویم، ولی با همان زبان علم و اشاره هم که شده، میخواستند بار دلشان را سبک کنند و در نهایت ما را مثل عزیزترین خواهرانشان در آغوش فشرده و با وداعی شیرین ما را به خدا سپردند. حالا به وضوح میدیدم که تفکر تکفیر، تکلیفی جز آواره کردن مسلمانان ندارد که به اشاره استکبار، آتش به کاشانه مردم میزند تا کشورهای اسلامی را از دورن متالشی کند و این دقیقا همان جنایتی بود که نوریه و برادرانش، در حق خانواده من کردند که به شیعه و سنی رحم نکرده و هر یک را به چوبی از خانه اخراج کردند، ولی باز هم از روی این مردم خجالت میکشیدم که نزدیکترین افراد خانواده‌ام نه از روی عقیده که پدرم به هوای هوس دختری فتانه و برادرم به طمع ثروتی باد آورده، راهی سوریه شده بودند تا در نوشیدن خون مسلمانان با تروریستهای تکفیری هم کاسه شوند. اندیشه تلخ و پریشانی که تا صبح خواب را از چشمانم ربود و اشکی هم برای ریختن نداشتم که تا سحر، تنها به تاریکی فضا خیره بودم. مدام از این پهلو به آن پهلو میشدم و از غصه سرنوشت شوم پدر و ابراهیم خون میخوردم که آتش شیطان به جانشان افتاد و آبی شدند بر آسیاب دشمن! حالا در این بد خواب و خیالی این ِ شب طولاني، دیگر بستر گرم و نرم و فضای آ کنده از مهر و محبت موکب هم برایم دلپذیر نبود که بار دیگر لشگر مصیبتهایم پیش چشمانم رژه میرفتند تا لحظه‌ای که صدای اذان صبح بلند شد و مرا هم از جاَ کند. نماز صبح را خواندم و حتی حال رو در رو شدن با مامان خدیجه و زینبسادات را هم نداشتم که هوای گرفته اتاق را بهانه کردم و با پوشیدن کفشهایم، به حیاط موکب رفتم. جایی دور از جمع مردانی که دیشب را در حیاط خوابیده بودند، نشستم و تازه فهمیدم کف پاهایم تاول زده و حالا که دوباره کفشهایم را پوشیده بودم، سوزش تاولها سر باز کرده بود، ولی حال من ناخوشتر از آنی بود که به این جراحتها خم به ابرو بیاورم و غرق دریای طوفانزده غمهایم، خیره به سیاهی شب بودم که صدای سلام مجیدم را شنیدم. به قلم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸نشرِ معارفِ الهی صدقه یِ جاریه است🌸 ┈┈••••✾•🍃🌺🍃•✾•••🍃🌺🍃•✾•••┈┈ کانال𑁍 سِدرَةُ المُنتَهیٰ𑁍 👇🏻 @sedratolmontaha313      ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌