eitaa logo
سیدیاسر تقوی
159 دنبال‌کننده
296 عکس
13 ویدیو
157 فایل
نوشته‌ها و گزیده‌های سیدیاسر تقوی ارتباط با من @t_sedyaser کانال سرائر: @saraeer
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ماجرای اظهارات وزیر اطلاعات درباره گرایش به مسیحیت (بخش دوم) 📌گزارشی از متن و حواشی اظهارات سیدمحمود علوی که در سایت مباحثات منتشر شد 🔸... سایت «محبت نیوز» وابسته به برخی جریان‌های مسیحی با درج مطلبی با عنوان «وزیر اطلاعات در مورد گرویدن شهروندان به مسیحیت چه اعترافاتی کرد؟» ضمن انعکاس اظهارات علوی نوشت:«این سخنان و در واقع اعترافات وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی چند مسئله اساسی را آشکار میکند؛ اختلاف عمیق و شکاف میان حوزویان، افزایش گرویدن شهروندان عادی به مسیحیت برای رسیدن به آرامش، ناتوانی حوزههای علمیه و مبلغان در مقابل گرویدن مردم به مسیحیت و در نهایت ورود وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی و قوه قضائیه و اطلاعات سپاه برای مقابله با مسیحیان که مؤید شکست نهادهای تبلیغاتی اسلامی است که با مخارج و بودجههای سنگین فقط جیب مردم را خالی میکنند و مفتخواران شاغل در آن از اقتصاد میمکند. در حقیقت این اظهارات وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی مهر تاییدی است بر شکست اسلام ولایی- سیاسی». 🔸شایان ذکر است سخنان سیدمحمد علوی و حواشی آن در حالی مطرح شد که ۹ اردیبهشت (سه روز پیش از اظهارات وی) کمیسیون بین‌المللی آزادی مذهبی ایالات متحده آمریکا که ایران را از سال ۱۹۹۹ در لیست کشورهای مورد نگرانی ویژه نسبت به آزادی مذهبی قرار داده است، در گزارش سال ۲۰۱۹ خود با تأکید بر اتهامات سابق آورده: «‌روند آزادی‌های مذهبی در ایران در سال ۲۰۱۸ مانند سال پیش از آن همچنان منفی بوده و حکومت اسلامی سرکوب بهایی‌ها و مسیحی‌ها و حتی مسلمانان، به ویژه اقلیت سنی مذهب و درویش‌ها، را تشدید کرده است». 🔸در پایان به نظر می‌رسد، طبق معمول، سخن درباره مواجهه جامعه اسلامی با ادیان و مذاهب چالش آفرین است. اول آنکه جذابیت‌های عمومی برخی ادیان و مذاهب، زمینه طرح «اسلام رحمانی» و طرد دافعه‌های طبیعی دین را فراهم می‌آورد و حتی به نادیده‌گرفتن قانون دربرابر آشوب‌گران و محکومان امنیتی نیز منتج می‌شود. دوم آنکه سکوت حوزه علمیه قم در برابر حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی اجازه مصادره این مسأله را به اپوزیسیون داده و آن را به موضوعی سیاسی-امنیتی تبدیل می‌کند که می‌توان با احیای دیپلماسی حوزوی در این زمینه، تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کرد. 📌بخش نخست این گزارش را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/sedyaser/83 🔻🔻🔻 @sedyaser
🔺تبلیغ یکی از کانال‌های حوزوی 🔸قریب به دو سال پیش یادداشتی درباره نقش فضای مجازی در تحولات حوزه با عنوان 'مساله نقد و تغییر کانون قدرت در حوزه' نوشتم که شاید بازخوانی‌اش خالی از لطف نباشد: https://eitaa.com/sedyaser/8 🔻🔻🔻 @sedyaser
🔺دوست‌مان اشتباه می‌کند. من مدافع شیعه انگلیسی و مبلغ آن نیستم. نسبت فامیلی هم با آقای شیرازی ندارم که البته داشتنش هم چیزی را اثبات نمی‌کند. من فقط نگاهم با ایشان درباره بیت شیرازی متفاوت است. این تفاوت را تا حدودی در یادداشتی توضیح داده‌ام. اینجا بخوانید: https://eitaa.com/sedyaser/12 🔻🔻🔻 @sedyaser
هدایت شده از شرح حال
✅وقتی بی‌تقوایی و عدم فرهیختگی در کنار هم جمع شود نتیجه‌اش می‌شود اینکه: 🔹به دوست عزیزی چون «سیدیاسر تقوی» که بنده چندین سال است او را از نزدیک و از نظر خانوادگی می‌شناسم، نسبت می‌دهند که ارتباط خانوادگی با شیرازی‌ها دارد؛ 🔹و ضایع‌تر اینکه دو متن خوب او در نقد جریان عدالت‌خواهی انحرافی را گذاشته‌اند به عنوان سند انحرافی بودن او، اینقدر از ماجرا پرت هستند و متوجه نیستند که این متن در نقد چه کسانی است. 🔹لابد اینکه سیدیاسر در تحلیل ماهیت جریان شیرازی نظری متفاوت از آنها داشته، برایشان حجت شده که هر حدس و گمانی در تحلیل آبکیشان را به او نسبت دهند. 🔹از این جهت که برادر سیدیاسر تقوی را دوستی بسیار با ایمان و حزب الهی و هوشمند خصوصا در عرصه فعالیت مجازی می‌دانم لازم دانستم این نکات را عرض کنم ولو مصلحت نباشد سابقه فعالیت‌های انقلابی‌ او را عرض کرده باشم.
☑️راهی میان وحشت تبلیغ و تضعیف 📌در حواشی یک توئیت 🔸روز گذشته توئیت زدم: «آقای سیدابراهیم رئیسی، آقای علیرضا اعرافی، آقای صادق آملی لاریجانی، آقای سیداحمد خاتمی، آقای سید حسن خمینی... رهبری آینده ایران بر دوش چه کسی است؟» پس از چند ساعت حجم قابل توجهی از توئیری‌های علاقه‌مند به نظام و انقلاب اقدام به درج نظرات خود کردند. حوالی نیمه شب جریان واکنش تغییر کرد و اکانت‌های ضدانقلاب حمله‌ور شدند. محتوای هر دو گروه با کمی تفاوت سرشار از ناسزا و بی‌احترامی بود. 🔸برخورد هتاکانه پیاده‌نظام ضدانقلاب دور از انتظار نیست اما درباره جریان حزب‌اللهی قابل تأمل است. به نظر می‌رسد ما منسوبان به گفتمان انقلاب اسلامی نسبت به طرح برخی مسائل آسیب‌پذیریم و احساس وحشت‌زدگی می‌کنیم. اگر کسی درباره رهبری سخن بگوید حمل بر تضعیف و یا «تخریب» می‌کنیم و اگر از نواندیشان و روشنفکران مطلبی نقل کند تلقی «تبلیغ» داریم. به طور مثال اگر کسی از رهبری آینده سخن به میان آورد تضعیف کننده آیت الله خامنه‌ای قلمداد می‌شود. از سوی دیگر اگر اشاره‌ای به برخی محسنات جریان‌های منتقد داشته باشد تبلیغ کننده آنها محسوب خواهد شد. این واهمه‌ را می‌توان «وحشت تبلیغ و تضعیف» نامید. لذا کنش‌گری رسانه‌ای خود را در همین دو قطبی طراحی می‌کنیم، مدام از راه و منش خود تبلیغ کرده و دیگران را به کمترین مناسبتی تخریب می‌کنیم و هیچ وقت فرصت «تحلیل» به او نمی‌دهیم. 🔸 «وحشت تبلیغ و تضعیف» اجازه گفتگو درباره مسائل را نمی‌دهد. مسائل اجتماعی و فرهنگی را به چالش‌های سیاسی و امنیتی تبدیل می‌کند. از مخالف و منتقد، دشمن و معاند می‌تراشد. علما و اساتید و روشنفکران را منزوی می‌کند. از سوی دیگر فضای ایزوله‌ای فراهم می‌کند که مخاطب ناچار می‌شود برای شنیدن سخن مخالف به رسانه‌های معاند پناه ببرد. جوانان انقلابی را نسبت به آینده انقلاب و پرسش‌هایی که حول مبانی گفتمانی آنان طرح می‌شود وحشت‌زده می‌کند. و... 🔸در همین فقره اخیر بازخوردهای توئیت بنده نشان داد دوستان انقلابی ما حتی از «تصور» دوران پس از رهبری آیت الله خامنه‌ای نیز واهمه دارند. حجم انبوهی از منشن‌ها (کامنت‌ها)- که البته بعید نیست از یک گروه خاص هدایت شده باشد- رهبری آینده را به «امام زمان» (عج) حواله داده‌اند و در برخی موارد نوشته‌اند «این وظیفه خبرگان است. بهتر است در اموری که به ما مربوط نیست دخالت نکنیم». این در حالی است که بدنه انقلابی در مواجه با سایر ساختارهای نظام خود را صاحب رأی و نظر می‌داند و برای قضاوت آنان دچار لکنت و وحشت نمی‌شود. 🔸به نظر می‌رسد راهی میان وحشت تبلیغ و تضعیف وجود داشته باشد. و آن گفتگو و تحلیل است. مخاطب امروز رسانه‌، مخاطبی نیست که بتوان او را در فضایی ایزوله نگه داشت و با تکفیر و شعار علیه این و آن او را به مقابله مجاب کرد. مخاطب امروز به دنبال ادبیات اقناعی می‌گردد. نیازمند گفتگو، تأمل و تحلیل است. مخاطبی که ذهنیت‌ش نسبت به ولایت فقیه مبتنی بر عملکرد یک شخصیت بی‌نظیر حوزوی همچون آیت الله خامنه‌ای است و با پرسش از رهبری آینده برآشفته می‌شود را فرداروز نمی‌توان به راحتی پای همراهی با هر منتخبی از سوی خبرگان آورد. 🔻🔻🔻 @sedyaser
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ویدئوی کوتاه از سلسله مصاحبه‌ها و نشست‌های باحضور حجج‌اسلام عبدالرسول هاجری و احمد رهدار ◀️ گام اول: معیشت طلاب و اشتغالات حوزوی ⏮ فیلم کامل؛ به‌زودی در خبرگزاری رسمی حوزه... @HawzahNews
☑️نمازجمعه‌ برای همه شهروندان 📌در حاشیه گفتگو با آقای ایزدهی 🔸سه روز پیش گفتگویی با آقای ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره «نماز جمعه» داشتم. پس از مقدمه‌ی گفتگو که به تطورات فقهی موضوع گذشت و تصویر اجمالی خوبی از پیشینه علمی آن ارائه شد، تصمیم گرفتم نظرشان را درباره ادبیات حاکم بر تریبون‌های نماز جمعه جویا شوم. 🔸بر خلاف آنچه علیه تریبون‌های نماز جمعه گفته می‌شود من ائمه جمعه را سیاست‌زده و جناحی نمی‌دانم. بلکه معتقدم ائمه جمعه با به کارگیری ادبیات حداکثری و آرمانی و نیز موضع‌گیری علیه جریان‌های سیاسی‌ غرب‌گرا ناخواسته موجب ریزش پیوست اجتماعی آن جریان‌ها می‌شوند. به بیان ساده‌تر وقتی ائمه جمعه علیه جریان سیاسی غرب‌گرا موضع‌گیری می‌کنند، ناخودآگاه عقبه فرهنگی و اجتماعی آن که ضرورتا معاند نظام نیستند اما به لحاظ فرهنگی تمایل زیادی به فرهنگ سکولار غرب دارند نیز از نمازجمعه فاصله می‌گیرند. 🔸لذا پرسش خود از آقای ایزدهی را اینگونه مطرح کردم که: «...در این تعارض چه باید کرد که ما علاوه براینکه آرمان‌ها و خطوط سیاسی خودمان را مشخص کنیم و راجع به مباحث کلان سیاسی مملکت صحبت و موضع‌گیری کنیم، در عین حال بتوانیم آن طیف قابل توجهی از جامعه ایران که به لحاظ فرهنگی تمایلی نسبت به فرهنگ غربی دارند را از نماز جمعه حذف نکنیم؟» 🔸پاسخ او جالب و غیرمنتظره بود. گفت: «وقتی گفته می‌شود که رویکرد نماز جمعه فقط مومنانه نیست، و صرفا برای تعبد نیست، بدین معنا است که نماز جمعه برای شهروندان است، وقتی نماز جمعه به مثابه یک نهاد حکومتی برای ابلاغ، تعمیق و تثبیت کارکردهای حکومت را دارد و البته در تعامل میان مردم و حکومت از پایین به بالا و از بالا به پایین است، بدین معنا است که نباید کارکردهایش را به زندگی شخصی مومنان محدود کنند. اینکه در نماز جمعه مباحث سیاسی مطرح می‌شود، بدین معنا نیست که ما فقط برای مومنان بصیرت‌افزایی کنیم. بلکه نماز جمعه در یک جغرافیای منطقه‌ای یک شهر، مخاطبش هم مردم یک شهر است.» 🔸و بعد اضافه کرد: «مساله در حال حاضر این است که کارکرد نماز جمعه در حکومت برای بصیرت‌افزایی مومنان است، حال آنکه کارکرد نماز جمعه در حد یک رسانه یا یک نهاد حکومت برای ایجاد تعامل میان همه افراد یک جامعه، حتی مذاهب مختلف، ولو اینکه کافر است و نماز نمی‌خواند است. مهم این است که احساس کند که این مباحث، بحث‌های مورد ابتلاء او است، به کار او می‌آید و یک فضای عمومی است، پس باید او بتواند از این فضا استفاده کند، ولو اینکه حضور هم پیدا نکند. مهم این است که از مباحث نماز جمعه بتواند استفاده کند.» 🔸آقای ایزدهی با رویکرد حکومتی به موضوع نمازجمعه، این نهاد دینی را با محوریت «شهر» بازتعریف می‌کند و مخاطب آن را عموم شهروندان می‌داند. این نگاه می‌تواند در بازبینی ادبیات حاکم بر تریبون‌های نماز جمعه ما را یاری دهد. البته بدیهی است این به معنای حذف مواضع نظام اسلامی و یا اولویت‌های دینی از خطبه‌های نماز نیست. بلکه نحوه پرداخت به این مواضع می‌تواند از بیان ایدئولوژیک و حداکثری به بیان عرفی و مبتنی بر منطق منافع شهری (ملی) تبدیل شود. 📌پیشنهاد می‌کنم مشروح این گفتگو را در سایت مباحثات مطالعه کنید: http://mobahesat.ir/20663/amp 🔻🔻🔻 @sedyaser
📌حل مسائل کشور یا عبور از تئوری حکومت اسلامی امام؟! 🔻🔻🔻 @sedyaser
📌بزرگ‌تری در عراق قواعد خاص خودش را دارد! 🔻🔻🔻 @sedyaser
📌مهم‌تر از آنکه چه کسی می‌خواهد مرجع‌ تقلید شود... 🔻🔻🔻 @sedyaser
📜چرا تربیت حوزوی، طلبه را برای ازدواج مهیا نمی‌کند؟ 🔻مباحثات|سیدیاسر تقوی: 🔹این روزها از اختلافات خانوادگی و بعضا طلاق در میان خانواده‌های طلبه زیاد می‌شنویم. نارضایتی در زندگی می‌تواند عوامل فردی و اجتماعی گوناگونی داشته باشد. البته می‌توان افزایش طلاق و تنش‌های خانوادگی را امری اجتماعی و فراگیر تلقی کرد تا یک مسأله صنفی. اما جامعه روحانیت وضعیت متفاوتی دارد. چه آنکه خود را متولی علوم وحیانی و مروج سبک زندگی دینی می‌داند و از سوی دیگر در پدیده ازدواج، «طلبگی» به معنای صنفی‌اش حائز اهمیت و اثرگذار است. بعضی‌ دختران جوان که ممکن است از خانواده روحانیت نیز باشند، خواستگار طلبه را به هیچ وجه نمی‌پذیرند. از سوی دیگر برخی نیز تمایل دارند با یک طلبه زندگی کنند. در هر صورت «روحانیت» در امر ازدواج متأثر از ابعاد صنفی خود است. 🔹در آسیب‌شناسی زندگی طلبه‌های جوان با مسائلی روبرو می‌شویم که در میان صنف روحانیت فراگیر است و اصل آسیب را متوجه سیاست‌‌گذاری و نظام تربیتی حوزه می‌کند. به عنوان نمونه «عدم توانمندی لازم در تعامل اجتماعی» را می‌توان یکی از آفت‌های عمومی تربیت حوزوی قلمداد کرد که در ازدواج و مدیریت زندگی ظهور و بروز می‌یابد و به تنش‌ها و تلخی‌ها دامن می‌زند. مشاوران حوزوی مسائل خانواده بر این مطلب صحه می‌گذارند که برخی طلاب جوان از همان گام‌های نخستین انتخاب همسر تا عبور از مقدمات ازدواج و بعد مدیریت زندگی، از یک ناتوانی مزمن در نحوه تعامل و ارتباط اجتماعی رنج می‌برند. اما چرا نظام تربیتی حوزه، طلبه را در تعاملات اجتماعی تقویت نمی‌کند؟ این مسأله را می‌توان در لایه‌های پنهان سلوک علمی و اخلاقی طلبه‌ها جستجو کرد. 🔹در بستر علمی، طلبه با حجم انبوهی از تراث فقهی مواجه است که کارکردی جز آشنایی با ابواب فقه و فرایند اجمالی استنباط ندارد. فقدان رویکرد «حل مسأله» در فعالیت‌های علمی، طلبه را از فهم پدیده‌های اجتماعی امروزین خود بی‌نیاز می‌کند و ایده‌آل‌های دینی او را مبتنی بر حیات اجتماعی پیشینیان شکل می‌دهد. از این رو «سنت» در بستر فقه حجیت می‌یابد و با زیست جدید اجتماعی و ابهامات آن متعارض جلوه می‌کند. البته گاهی گزاره‌های فقهی پویا و ناظر به تحولات اجتماعی است اما از آنجا که طلبه نسبتی با اقتضائات اجرایی آن گزاره‌ها ندارد، در پیاده‌سازی آن در زندگی دچار چالش می‌شود. 🔹از سوی دیگر، طلبه بواسطه مؤانست با اصول و دغدغه «استناد» در مواجهه با متن، کمتر به زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی فهم کلام و رفتار دقت می‌کند. این آفت در زندگی زناشویی طلبه و ارتباطات اجتماعی، زمینه‌ساز سوءتفاهم‌هاست. تأثیرات معرفتی اصول در زندگی اجتماعی، اجازه همدلی و فهم تفسیری کلام و رفتار اطرافیان را نمی‌دهد. به خصوص در امر ازدواج که طلبه با یک خانواده جدید و احیانا در بستر فرهنگی و اجتماعی متفاوتی روبرو می‌شود فهم انتظارات، حساسیت‌ها و کنش و واکنش‌های دیگران نیازمند عبور از لایه‌های سطحی متن (کلام و رفتار) و فهم و تفسیر زیرمتن و انگیزه‌های مطرح در کنار آن است که طلبه در این زمینه ناکام می‌ماند. 🔹از منظری دیگر، حاکمیت «اخلاق اخباری» در نظام تهذیب حوزه، نقش «عقل» و «عرف» را در مناسبات اجتماعی ضعیف می‌کند. طلبه در فرایند اجتماعی‌شدن و فهم هنجارهای عرفی همیشه با این پرسش مواجه است که فرهنگ عمومی چه نسبتی با زیست اخلاقی برآمده از اخبار و روایات دارد و او تا کجا می‌تواند با آن همراهی و تعامل داشته باشد؟ قواعد حاکم بر زندگی زناشویی و مهارت‌های لازم در برقراری صحیح با همسر چه نسبتی با متن دین دارد؟ آیا برای بهبود زندگی خود می‌تواند به توصیه‌ی مشاوران خانواده عمل کند؟اگر میان متن دین و توصیه‌ها احساس تعارض کرد چه باید بکند؟ به طور کلی ابهامات موجود در جایگاه عقل و عرف و نیز دغدغه تطبیق دقیق جزئیات زندگی با متن دین (آیات و روایات) فرصت تحلیل فرهنگ عمومی و لوازم معقول آن را به او نمی‌دهد و به لحاظ سبک زندگی او را در فضای اجتماعی منزوی و انگشت‌نما می‌کند و از آنجا که این تمایز و انزوا، «تعبد به دین» تلقی می‌شود،تا آنجا پیش می‌رود که عدم تعامل با فرهنگ عمومی را پایداری در سیر و سلوک حوزوی خود دانسته و به آن افتخار می‌کند. 🔹در مجموع می‌توان گفت،سلوک علمی و اخلاقی حوزه، ذهن طلبه‌ را متن‌گرا (اخباری) و انتزاعی بار می‌آورد و او را برای امر مهم ازدواج مهیا نمی‌سازد. از این رو به جهت جایگاه مبهم عقل و عرف (جامعه) در نظام معرفتی حوزه، طلبه دچار دوگانه خودساخته زیست دینی-زیست عرفی می‌شود و هر آنچه که با متن دین تطبیق نیابد را به معنای فاصله گرفتن از سلوک حوزوی و عرفی‌شدن تعبیر و تفسیر می‌کند و از آنجایی که هویت خود را در صیانت از معارف دینی می‌داند در ازدواج و زیست اجتماعی خود دچار تعارض و بحران هویت می‌شود. خطری که بازخوانی نظام علمی و اخلاقی حوزه را ضروری جلوه می‌دهد. @saraeer
📌روش به حاشیه‌راندن علمای انقلابی 🔻🔻🔻 @sedyaser