همش میگفت: توکلم اول به خدا و بعد به بی بی جونم #رقیه (س) ست.
شب سوم محرم باهم #حرم بی بی جان بودیم، روضه و #عزاداری که تمام شد، گفت: عجب شبی بود امشب، انگار خود حضرت رقیه (س) بین #عزادارا بود...
و تک بیت گر دخترکی پیش پدر ناز کند… را #زمزمه میکرد و با خانم درد دل می کرد.
الحمدلله نازدانه ارباب با همان دستان کوچک زخم خورده گره از کارش باز کرد...
#شهید_نوید_صفری🌷
🍃🌹🍃🌹
༻﷽༺
#صبحگاهان ڪه خیالٺ بہ سرم مےآید
دسٺ برسینہ دلم سمٺ #حرم مےآید
بعد هر ذڪر #سلامے ڪه بہ تو مےگویم
#عطرسیب اسٺ ڪه از دور وبرم مےآید
#صبحم_بنام_شما🌤
#صلےالله_علیڪ_یاسیدالشهدا🌷
ایـن شـهــدا
اول از #دلـشـون مـراقـبت کـردنـد
بعدمدافع حرم شدند
چـون قلـ♥️ـب؛ خـونـه ی خـداسـت
از #حـرم خـدا دفـاع کـردنـد
کـه بهـشـون لـیـاقت دفــاع از
حــرم حضـرت زینـب(س)رو دادنـد...
#حاج_حسین_یکتا
#مــراقــب_دلــت_بـــاش❤️
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
«با دستهای خالی» #پدر_موشکی_ایران
🔸با سردار طهرانی مقدم شروع به طراحی و ساخت #سکوی_پرتاب موشک کردیم. ولی در ابتدا باید خودرو 🚗 را از برخی کشورها🌎 مانند فرانسه، آلمان یا ... میخریدیم. لذا به همراه #شهید_مقدم به چندین کشور سفر کردیم.
🔹ولی در نهایت هیچ کشوری حاضر به فروش این #ماشینآلات به ما نشد⛔️ و ما با دست خالی😔 به کشور بازگشتیم. شهید مقدم خیلی بابت این مسئله ناراحت بود. ولی باز #امید خود را از دست نداد❌ و دنبال #راه_حل برای این مسأله رفت.
🔸به حمد و یاری #خداوند، ما در عرض یکسال خودرو را ساختیم! اولین خودرو با عرض 3 و طول 14 متر تولید شد✌️🇮🇷 اولین جایی که ما این خودرو را بردیم، #حرم مطهر امام راحل(ره) بود و پس از آن به یک نمایشگاه بینالمللی که در آن شرکت کردیم👥
🔹در آنجا بسیاری از کشورها🗺 شرکت داشتند و اکثرا برای بازدید به #غرفه_ما میآمدند. دقیقا روبهروی غرفه ما، غرفه #آلمانیها بود که ما متوجه میشدیم که آنها از پشت شیشه دائما به این ماشین نگاه میکنند و عکس📸 میگیرند. به واقع تولید این خودرو در داخل #ایران برای همگان غیرقابل باور بود!
🔸آن هم با کمترین امکانات و #تحریمی که ما در آن قرار داشتیم! حتی برای مسئولین داخلی خودمان هم بسیار #شگفتانگیز بود😃 تمامی اینها با کمک #خداوند و تلاش تیم متخصص و دانش فنی و مدیریت #شهید_طهرانی مقدم به سرانجام رسید✅
کتاب «با دستهای خالی»
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم
#پدر_موشکی_ایران
صلوات 🌷🍃
#گروه_جهادی_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@seedammar
@ebrahim_hadi_mallasani
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
یکی میگفت↓✨
_بچه ها!
نگید #حضرت_زهرا حرم نداره...
یِه بَرگِه بِگیرین روش بِنِویسین بِیت الزَهرا(س) بِزنین سَر دَر اُتاق یا خونَتون!
بگید #مادر من میخوام🙃🌱
ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه
اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید...
ظرف هم می شورید به نیت
ظرفای حرمش،هیئتش بشورید..
شما هم #حرم بسازید🕌😉
دیگہ ناخودآگاه مراقب رفتارمونیم
مبادا تو حرم هر #حرفی ...
#گناهی...!😌❌
#حرم_بسازید_شما_هم
#اےواےمآدرم
🖤مهدویت🖤
بیاید برای ظهور آقا تلاش کنیم ....!
@mhdaveett
#کانال_ای_که_انتظارم_را_می_کشی_خواهم_آمد
باذنالله...
تاسوعا در نقطه صفر مرزی...
چهار سال است که آسمان ایرانشهر #خاطرهای تلخ را مرور میکند. آن روزهایی که #اشرار برای تاراج خاک سرزمینمان از جنوب شرق و غرب دندان میساییدند و #حرم عمه سادات را نشانه رفته بودند، مردی با نبوغ نظامی و باریزی هوایی در نیروهای مسلح رخ نمایی میکرد.
فرماندهای در قامت استاد خلبان، که زادگاهش موطن #شهدا است و به برکت وجود چونانی، دارالشهدا، نگین انگشتری تهران نام گرفته است.
این #چهارمین بهار است که #چهارم_فروردین آن دارالشهدای تهران در #روز_میلاد_حاج_احمد_مایلی او را در زیست دنیایی، کنار خود حس نمیکند و آسمان بهار، بدون درخشش چتربازی او، به زمستان پیوند میخورد...
اما من باور دارم وجوه اجتماعی و روحیات #عرفانی و رسم ایثار و جوانمردی در جبهه معرفتِ امثال شهید مایلیها در این سرزمین، نقش آفرین و اثر گذار بوده و هست...
بیشک این گوشه از تهران در هیچ مقطعی از تاریخ انقلاب بیاثر نبوده است و #ایران با سربازان، شهدا، #جانبازان و #گمنامان این تکه از شهر، جان گرفته و جان بخشیده است.
📝 پینوشت:
سردار شهید حاج #احمد_مایلی، معروف به حاج احمد متولد ۱۳۳۵/۱/۴ در تهران، محله امام زاده حسن علیه السلام(دارالشهدای تهران) و فرمانده یگان ویژه هوایی صابرین و قرارگاه هوایی قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در ۱۳۹۵/۷/۱۹ شب #تاسوعا در ایرانشهر با درجه رفیع #شهادت بازنشسته شد.
📅تولد: ۱۳۳۵/۱/۴، تهران
📅شهادت: ۱۳۹۵/۷/۱۹.ایرانشهر
#شهید_حاج_احمد_مایلی
#
🌹🍃🌹صلوات
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#کتاب_عارفانه 🌙 #قسمت_سی_ام با بچه ها خدمت مرحوم آیت الله ناصر صراف ها (قرائتی) در مسجد محله چال رف
#کتاب_عارفانه 🌙
#قسمت_سی_و_یکم
از همانجا با آنها رفیق می شد و...
بعد ازبازی گفتم:احمد اقا،شما کجا،اینجا کجا؟!😅
گفت:یار نداشتند به من گفتند بیا بازی،من هم قبول کردم..
بعد ادامه داد :
فوتبال وسیله خوبیه برای جذب بچه ها به سوی مسجد.
بعد از بازی چندتا از بچه های مسجد به من گفتند:
ما نمیدونستیم که احمد اقا اینقدر خوب بازی میکنه⁉️😁
گفتم :
من قبلاً بازی احمد اقا رو دیده بودم.
خیلی حرفهای بازی میکنه.😌
تازه برادرش هم که شهـــــ💔ـــــید شد بازیکن جوانان استقلال بوده.
بعد به اون ها گفتم :
قدر این مربی را بدانید احمد اقا تو همه چیز استاده...
✨✨✨✨✨
یکی دیگر از برنامههای فرهنگی که احمد اقا خیلی به آن توجه میکرد اردو بود.
یکبار بچههای مسجد را برای برنامه مشــ❤️ـــهد انتخاب کرد.
آن موقع امکانات مثل حالا نبود.
بچه ها هم خیلی شیطنت می کردند.😕
خیلی برای این سفر اذیت شد،اما بعد از آن سفر شنیدم که میگفت:بسیار زیارت بابرکتی بود.❤️
گفتم :
برای شما که فقط اذیت و ناراحتی و...بود.😢
اما احمد اقا فقط از برکات این سفر و زیارت امام رضا(علیه السلام)می گفت.💚
ما نمیدانستیم که احمد اقا
در این سفر چه دیده❗️
چرا انقدر از این سفر تعریف میکند.🤔
اما بعد ها در دفترچه خاطراتی که از او جا مانده بود ماجرای عجیبی را درباره این سفر خواندیم :
↘️↘️↘️
...وقتی در حرم مطهر بودم
(به خاطر #بدحجابی_ها و...)خیلی ناراحت شدم.
تصمیم گرفتم که وارد حرم نشوم.😔
به خاطر #ترس_از_نگاه_ڪردن_به_نامحرم.
که #آقا به ما فهماندند که مشرف شوید به داخل #حرم....
در جایی دیگر درباره همین سفر نوشته بود:
در روز سه شنبه 8/13 در حرم مطهر بودم.❤️
از ساعت نه و سی دقیقه الی یازده حال بسیار خوبی بود.الحمدلله..💙
✨✨
از دیگر برنامههای احمد اقا برای بچه ها،زیارت مزار شهدا در بهشت زهرا (س)بود.😍
تقریبا هر هفته با سختی راهی بهشت زهرا(س) میشدیم وزیارت بسیار معنوی و خوبی داشتیم.
#ادامه_دارد
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهید ابراهیم هادی
#گروه_جهادی_ابراهیم_هادی
🕊🕊🕊
@seedammar
یڪی
از دنیـ🌎ـا دل ڪند و
رفت زیارت #حرم
رو سنگ مزارش نوشتن
#شهید_مدافع_حرم...
یکی مثل من👤
اسیرِ دنیاست
باید بشه #سهمش فقط
دیدن عکسای شهدای مدافع حرم 🌷😔
🌹🍃🌹🍃صلوات
@seedammar
#مصطفی_صدرزاده
هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در #مُحرم خلاصه می شود. #قرار_بی_قرار را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود.
حسرت هایش برای نبودن در #کربلا ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر #علمدار و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف #حرم عمه سادات آرام گرفت.
عشق به شهید #ابراهیم_هادی در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی #سید_ابراهیم را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش.
دلش در #سوریه گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد.
در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده #شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود.
مردانه پای قولش می ماند. با #ابوعلی عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش #ارباب کند .
با شهادتش #شفاعت رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست .
مصطفی در صدر قلب ها بود چه
در سوریه که #سردار_دلها از محبتش به او گفت و چه در #شهریار که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند.
او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، #شهادت می خواست .در روز #تاسوعا شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش .
تقویم را ورق می زنم.امسال هم #تولدش چهارشنبه است.
سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما #اسیران بلاتکلیف.
✍نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر
#مصطفی_صدرزاده
📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
🗺مزار : بهشت رضوان
روحش شاد . صلوات 😭🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسیـن اقـام
همــه مـــیرن
تـو میـــمونی
بـــــــــــرام....
#پیشنهاد_دانلود
#دلتنگی
#حضرت_ارباب
#محرم
#حرم
در مکتب شهادت
معبری از نور
خاکریز سعادت
🕊مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش را میداد. نترس و #شجاع بود...
🕊مجید تو #حرم گریه میکرد😭 که بی بی بخرتش میگف ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
یاد عزیزش با صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#یاامامحسن(علیهالسلام )
میسازیم....😔
یه روزی به هر قیمتی این #حرم رو میسازیم 😢
حریم پر از نور#شاه کرم
رو میسازیم 😭
سید امیر حسینی 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[♥️خوشآندلیکہپیوندش توباشی...🌿امام رضا قربون کبوترات...😭😭بابا جان فدای کرمت بشم یه نگاهی لطفی بکن به حال ما....🥀😔
#حرم
#شهیدانه
همسر طلبه شهید مدافع حرم #محمد_کیهانی نقل میڪند:
شهید محمد قبل از آخرین اعزام وقتے بہ مرخصے آمده بود به ما گفت مےخواهم شما را به #مشهد ببرم. ما را به زیارت #امام_رضا علیه السلام برد.
یڪبار وقتے از #حرم بیرون آمدیم، نگاهش ڪردم همه محاسنش از شدت گریہ و زارے خیس شده بود. به محمد گفتم من را آوردے زیارت یا آمدهاے ڪار خودت را پیش امام رضا علیه السلام راه بیندازے؟!
گفت: شرمندهام جبران میےڪنم. انگار وعده شهادت را از امام رضا علیه السلام گرفته بود.
بہ محمد نگاهی کردم و گفتم: محمد جان آخرش کار خودت را ڪردی.
در نهایت هم در ۸\۸\۹۵ با اصابت گلوله به پیشانیاش به آرزویش رسید و نذرش را با ریختن خونش در راه اسلام و یاری دین پیامبر اکرم (صل الله علیه وسلم) ادا کرد.
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
✅خیمه عزا، حکم حرم امام حسین❤️علیه السلام را دارد...
🎙حضرت آیتالله #ناصری رحمةاللهعلیه:
💠در جلسات #روضه شرکت کنید و مؤدب باشید و بدانید که #امام_زمان💛 و #حضرت_زهرا💚سلاماللهعلیهما بر این مجالس نظر دارند..
💠برای خشنودی این دو بزرگوار شرکت کنید. من معتقدم این خیمههای عزایی که در خانهها و جاهای دیگر میزنند،
حکم #حرم #امام_حسین❤️ علیهالسلام را دارد.
💢چشم #پدر دلگرم به لبخند #مادر و چشم مادر خیره به #اشک شوق پدر شد و بار دیگر جوانمردی پا به عرصه هستی گذاشت.
⚜پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی👌 که راه ورسم #مردانگی رابه اوآموخت. #محمدرضا شیفته ی مردانگی سیدالشهدا و غیرت #ابوالفضل شد. رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند، ردپایی که عطر #ایمان در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش می کند.
💢در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر که #شهید شوم آخر»
سر را فدای #حرم عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش♥️ را #فدا کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد❌
⚜چه عاشقانه پر کشید🕊 و جام #شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که #عشق به وصالِ معشوق دارند💞 و آرزوی نوشیدن جام #شهادت در دل....
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#سالروز_شهادت 8/21
#خاطره_ای_از_شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی
🌷با شهید نصر به مشهد رفته بودیم . ایشان از شب تا صبح در #حرم گریه میکردند .
فردای آن از شهید نصر سوال کردم :
خب انشاالله شفای خودت را گرفتی؟
ایشان با کمال #خوشرویی گفت: من شفانخواستم.
با تعجب پرسیدم پس چه خواستی؟
شهید نصر با خنده پاسخ داد: من از خدا #شهادت خواستم و #امام_رضا (ع)را شفیع قرار دادم.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹
بهشگفتم:
بابکمنبهخاطرخانوادمنمیتونمبیام
دفاعاز #حرم
گفت:
تویکربلاهمدقیقاهمینبحثبود💔
یکیگفتخانوادم
یکیگفتکارم
یکیگفتزندگیم
اینطوریشدکهامام حسین(علیهالسلام)تنهاموند
ومنواقعاجوابینداشتمبرایحرفش🥀
#شهیدبابک نوری هریس🌷
#امام_زمان
#سلامبرشهیدان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج
https://eitaa.com/seadamaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق #حرم باشد
سهل است بیابانها
#حضرت_دلبر♥️
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام، جان داد
از هلند تا کربلا.......
جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیهالسلام فوت کرد،
بدون هیچگونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی....
جوان مرفهی از خانوادهای غیرمذهبی، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی، اما به یکباره برمیگردد
همه زرق وبرق و خوشی و ثروت را رها میکند و میگوید که میخواهد سرباز امام زمان شود
خانوادهاش اصلا متوجه حرف او نمیشوند
او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش میخواهد به کربلا برود
به مادرش می گوید
مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت
با دوستش دونفری به عراق می آیند،
دوستش میگوید مستقیم کربلا بریم،
امیر حسین قصه ما،میگه:
"اگر کربلا بریم، من دیگه نجف را نمیبینم، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود.
♨️و #نجف را ندید
در همان #حرم امام حسین علیهالسلام امیر حسین تمام کرد
با اینکه عتبه #حسینی سه جا برای قبر در #حرم به آنها پیشنهاد داد:
اما امیر #حسین همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد.
😭😭😭😭😭😭😭
https://eitaa.com/seedammar
🔴مراقب کربلاهایمان باشیم...
🔵آیت الله فاطمی نیا :
🔸مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به #کربلا مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند.
🔹یک روز که پس از #زیارت از حرم بیرون آمده و برمی گشتند، این زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزاردهنده به وی می گوید.
هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبول می گوید، به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟ من این همه راه آمده ام کربلا، مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود:
🔹از #حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
📚 نکته ها از گفته ها، دفتر اول
https://eitaa.com/seedammar