أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ،
سلام بر آن آغشته به خون، سلام بر آنکه (حُرمت) خیمه گاهش دریده شد، سلام بر پنجمینِ اصحاب کساء.،
#زیارت_ناحیه_مقدسه
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
✒️📃 🎓 ڪــــ🎒ـــــلاس درس مهدویت 📝قسمت 1⃣از 7⃣ 💠 نصرت امام زمان(عج) با عزاداری برای اباعبدالله الح
✒️📃
🎓 ڪــــ🎒ـــــلاس درس مهدویت
📝قسمت 2⃣از 7⃣
🌟نصرت و يارى امام زمان (عليه السلام)، با 👈نصرت ويارى امام حسين(عليه السلام)🌟
✅اين كيفيت، از تمام طرق نصرت ولی عصر (عج) برتر و ارزشمند تر است، و براى روشن شدن اين مطلب شناخت سه امر لازم و ضرورى است:
🔳🔲🔳 🔲🔳🔲 🔳🔲🔳
1⃣امر اوّل🍃: دلائل عقلى و نقلى بر اين كه به نصرت و يارى حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام)، نصرت و يارى حضرت صاحب الامر (عليه السلام) حاصل مى شود.
2⃣امر دوّم🍃: در بيان چگونگى نصرت و يارى حضرت سيّدالشهداء (عليه السلام) و اين كه بهترين نوع آن، زيارت و عزادارى آن بزرگوار است.
3⃣امر سوّم🍃: در بيان بعضى از فضائل و ثوابهائى كه براى زيارت و عزادارى آن حضرت نقل شده است.
📚 شیوه های یاری قائم آل محمد، فقیه ایمانی
#کلاس_درس_مهدویت
ا___________________
🌿🔔🔸🔸🔶🔸🔸🔔🌿
🍃🌾🌴🌴🌴🌾
🍁روز قيامت هرچشمى گريان است؛ مگرچشمى كه درمصيبت وعزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است وبه نعمتهاى بهشتى مژده داده مےشود
🌷#پيامبر_اکرم صلےالله عليه وآله
📕بحار، ج۴۴، ص۲۹۳
🌿این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین
مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین🌿
🍃🌾🍃
🌴
🍀 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🍀
⚫عاشــــورا یعنی:↘
✅بفهمیم که امام حسین (ع)
امام زمان آن دوره بود
اورا نشناختند
یاری نکردند
و فاجعه ای شد که جان اهل زمین و ۷ آسمان را سوزاند
ما آیا امام زمانه ی خود را میشناسیم
او کیست
ایا او را شناخته ایم
آیا دستی به یاری آن نور آسمانی بلند کرده ایم
مهدی (عج) تنها تر از جدش مانده است
امام حسین یک عاشورا دید
اوهزاردویست عاشورامیبیند و درک میکند
👈اگر هر سال به عاشورا میرسیم
یعنی هنوز برای ظهور قطب عالم امکان حضرت ولی عصر اماده نشده ایم
🔸به خود آییم
🔸به امید ظهورش
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🔹سه سال بود که تو عراق و #سوریه به دفاع👊 از حریم حرم اهل بیت پیامبر (ص) مشغول بود.اسم مستعارش تو سوریه " #عمار " بود و همه "حاج عمار" صداش میکردن
🔸شجاع و نترس بود💪 و محبوب دلـ❤️ـها
وقتی ازش میپرسیدیم تو #سوریه چکار میکنی؟ میگفت: #سربازی️.
🔹روز تشییع پیکرش⚰ وقتی #فرماندهان نظامی رو دیدم ازشون پرسیدم: مگه #محمدحسین اونجا چکاره بود⁉️سردار گفت:
👈فرمانده تیپ هجومی #سیدالشهدا(ع) !
🔸سالها بعد از #دفاع_مقدس اومد تو میدون، بعد از ما اومد و قبل از ما رفت😔. محمدحسین زود بارش رو بست. #سردار میگفت و میسوخت و #غبطه میخورد😞...
🔹مرامهای خاص زیاد داشت⚡️ اما بعضی چیز ها برایش #قانون بود و خط قرمز داشت⭕️ و یکی از آن خط قرمز ها این بود :👈محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشم خورش👀 از بقیه جاها بیشتر بود را به #عکس_شهدا تعلق میداد
🔸و تو باید قبول میکردی✅ که به واسطه عکس شهدا🌷 #حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی .⚡️وگرنه...قرارداد که تمام میشد و خانه🏡 را که میخواستیم عوض کنیم بعضأ عکس ها هم #نو میشد
🔹یادم هست وقتی #پوسترهای کم عرض شهدا 🌷مد شده بود محمدحسین کلی ذوق کرد که عکس های #بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
🔸با این حال ولی همیشه یک پوستر #تکراری بود ؛ قدیمی بود؛ و ✘نه نو میشد و ✘نه قرار بود سایزش عوض شود و آنهم👈 تمثال شهید مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور #محمد_عبدی بود
🔹خیلی دوست داشت #مثل "محمد عبدی" باشد همیشه از خنده های😄 لحظه های اخرش و #حین_شهادت محمد عبدی میگفت ؛وقتی فهمیدم اسم جهادی محمدحسین خودمان39; #عمارعبدی 39; است اصلا جا نخوردم
🔸ولی زمانی که #عکس_صورتش را در معراج شهدای🌷 تهران دیدم ؛ با آن لبخند ملیح آن موقع باورم شد.
🌾تا در طلب گوهر کانی کانی
🌾تا در هوش لقمه نانی نانی
🌾این نکته ی رمز اگر بدانی دانی
🌾هرچیز که در جستن آنی،آنی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت شصت و نه 🔗بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث وتوج
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت هفتاد
📌يادم هست كه در تهران تصويرنسبتاً بزرگ شهيد ابراهيم هادي را جلوي
موتور نصب كرده بود واين طرف و آن طرف مي رفت.
🌟هادي هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از مشكلات خلق خدا برطرف كند.
🔗بايد اشاره كرد كه نشستن و دعاكردن، براي اينكه خداوند بركت خودرا
نازل كند، در هيچ روايتي وارد نشده.
🔘انسان اگر مي خواهد به جايي برسد، بايد تلاش كند. زماني كه هادي
ذوالفقاري در تهران بود و در بازار آهن فعاليت مي كرد
💟هميشه دست خيرداشت.خصوصاًبراي هيئتها بسيار خرج مي كرد.
هادي مي گفت بايد مجلس امام حسين پررونق باشد.
🔳بايد اين بچه ها
كه به هيئت مي آيند خاطره ي خوشي داشته باشند.
✴هر بار كه براي هيئت و يا كارهاي فرهنگي مسجد احتياج به كمك مالي داشتيم اولين كسي كه جلو مي آمدهادي بود.
🌀 هميشه آماده بود براي هزينه كردن.
يك بار به هادي گفتم: از كجا اين همه پول مياري؟ مگه توي بازار
چقدربهت حقوق ميدن❓
🔵خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه براي اينطور كارها پول داشته
باشم. خدا هم كمكم مي كنه.
❓پرسيدم: چطوري؟
گفت: بايد تلاش كرد. بعد ادامه داد: براي اينكه برخي خرجها رو تأمين
كنم
✳بعد از كار بازار آهن، با موتور كار مي كنم. بار ميبرم، مسافر و... خدا
هم توي پول ما بركت قرار ميده.
⭕هادي در نجف هم دست از اين كارها بر نمي داشت.
بسياري ازطلبه هاي نجف از فعاليتهاي هادي مي گفتند
❇و اينكه نمي دانستند هادی از کجا می اورد
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری