14صلوات امشب هدیه میکنیم به 😊👇
#شهید مصطفی صد رزاده
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل
#فرجهم
#التماس_دعا
🍃🌸
@seedammar
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره: آیا پدر ابراهیم مشرک بود؟؛ در قرآن درباره فرد بت پرستی به نام آزر سخن گفته می شود که گویا سرپرست ابراهیم بوده است. قرآن او را "اب" ابراهیم می نامد. هر چند معنای اولیه ای که برای "اب" به نظر می رسد، کلمه پدر است، اما باید گفت که این واژه معانی گسترده ای را شامل می شود که شامل جد مادری، عمو ، مربی و .... هم می شود. با توجه به مجموعه آیات قرآن در این باره قابل اثبات است که آزر پدر ابراهیم نیست و مطابق نظر مفسران عموی ایشان است. تورات هم این ادعا را تأیید می کند بدین ترتیب که نام پدر ابراهیم در آن "تارخ" ذکر شده است و البته حدیث مهم و معروفی از پیامبر اسلام وجود دارد که در این زمینه برای ما حجت است: (همواره خداوند مرا از صلب پدران پاك به رحم مادران پاك منتقل مى ساخت ، و هرگز مرا به آلودگيهاى دوران جاهليت آلوده نساخت ). پس چون پیامبر از نسل ابراهیم علیه السلام است، قطعا پدر ابراهیم نمی تواند آلوده به شرک باشد. بنابراین در این آیه آزر عموی ابراهیم است که او را بزرگ کرده است و به گونه ای حق پدری بر گردنش دارد. اما قطعا پدرش نیست.
🔷 آیه روز:
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ (انعام / آیه 74)
🔶 ترجمه:
(به خاطر بیاورید) هنگامى را كه ابراهیم به پدرش ( عمویش) «آزر» گفت: «آیا بتهائى را معبودان خود انتخاب مى كنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بینم.»
📅 شنبه 15 دی 1397
#نبوت ، #ابراهیم ، #آزر ، #شرک
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت چهل وهفتم 🔸 #شوخ_طبعی😂
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت چهل وهشتم
🔸 #دوبرادر
برای مراسم ختم شهیدشهبازی راهی یکی از شهر های مرزی شدیم طبق روال وسنت آنجا مراسم از صبح تا ظهر برگزار می شد ظهر هم برای مهمانان آفتابه ولگن می آوردند وبا شستن دستهای آنها با صرف نهار تمام می شد
ابراهیم وجواد دو دوست_صمیمی بودند در بالای مجلس باهم نشسته بودند در پایان مجلس صاحب عزا یه ظرف آب ولگن آورد واولین نفری هم که به سراغش رفت ؛ جواد بود وجلوی جواد گذاشت جواد هم از رسم ورسوم مراسم چیزی نمیدانست؛ ابراهیم چیزی در گوش جواد گفت که متوجه نشدم ولی جواد با تعجب گفت جدی میگی؟!!!
ابراهیم هم آرام گفت یواش هیچی نگو بعد #ابراهیم به سمت من آمد و خیلی شدید وبدونه صدا خنده میکرد . گفتم چی شده #ابراهیم زشته نخند!
رو به من گفت به جواد گفتم آفتابه را آوردند سرت را بشور چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد وجواد داشت سرش را زیر آب گرفت جواد در حالی که آب از سر ورویش میچکید به اطرافش نگاه میکرد گفتم چیکار کردی جواد مگر اینجا حمامه بعد چفیه ام رو دادم تا سرش راخشک کنه😬😂
🔸🔷🔸
🔸در یکی از روزها خبر رسید ابراهیم وجواد و رضا گودینی پس از چند روز ماموریت در حال بازگشت هستند از اینکه آنها سالم بودند خیلی خوشحال شدیم لحظاتی بعد ماشین آنها آمد #ابراهیم و رضا پیاده شدند بچه ها خوشحال دورشان جمع شده بودند
اما جواد را ندیدیم ناگهان یکی از بچه ها سوال کرد آقا ابراهیم جواد کو؟!
#ابراهیم مکثی کرد ودر حالی که بغض کرده بود گفت جواد....
بعد به عقب ماشین اشاره کرد یک نفر پشت ماشین دراز کشیده بود وسرش پتو داده شده بود ابراهیم ادامه داد جواد...😔
بعد اشک از چشمانش جاری شد😭 سکوت همه جا را فرا گرفته بود چند نفر از بچه ها با گریه داد زدند جوااد ، جوااد وبه سمت عقب ماشین رفتند که ناگهان جواد از خواب پرید😳
جواد هاج واج اطرافش را نگاه میکرد بچه ها باچهره هایی اشک آلود وعصبانی😡 دنبال ابراهیم میگشتند😬 اما ابراهیم سریع به داخل ساختمان رفته بود...😉
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
┄═❁๑🍃๑🌸🌸๑🍃๑❁═┄
📼 بعد از شهادت محمد تا چند
روز در اردوگاه فقط نوارهاے مداحے
و مناجاتهاے محمد را پخش مےکردند.
🎤 بیشتر مناجاتها و مداحےهاے
محمد در مورد #امـام_زمـان بود؛
خیلے ناراحت بودم تا اینکه
یک شب محمد را در خواب دیدم،
🌻خوشحال بود و بانشاط،...
لباس فرم سپاه بر تنش بود.
چهرهاش خیلے نورانےتر شده بود؛
یاد مداحےهای او افتادم.
❓پرسیدم:محمد، این همه در دنیا
از آقا خواندے، توانستے او را ببینے؟
محمد در حالے که مےخندید...
گفت: من حتے آقـا #امـام_زمـان(عج) را
در #آغـوش گرفتم.
#شهید_محمدرضا_تورجے_زاده🌷
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
#خواهم_آمد_مهدویت_انتظار
584f31b730e03b4437200899784b9049175c4119.mp3
4.24M
⏯ #شور احساسی #مدافعان_حرم
🍃اون نگاه آخرت
🍃از جلو چشام نمیره
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌 فوق زیبا
🌹 #التماس_دعا
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
بسم رب الحسین
#خاطرات_حاج_حسین
( عشق به سپاه )
زمانی که حسین میخواست وارد سپاه بشه , ما مخالفت بودیم. دایی ها و عموهایش هم که سپاهی هستند , مخالف بودند. میگفتیم حسین تحصیلات دانشگاهیت رو تمام کن و با تحصیلات بالا برو سپاه.این برات بهتره .زمانیکه میخواست وارد سپاه بشه , در کنکور سراسری رشته تکنسین اتاق عمل قبول شده بود.یه روز به من گفت: بابا من اگر دکتر هم بشم , میخواهم برم سپاه.پس قبول کنید الان برم سپاه و تو اونجا ادامه تحصیل بدم. من در انتخاب شغل و تحصیل, بچه هام رو مختار گذاشته بودم و گفته بودم خودتان انتخاب کنید و من هم حمایتتان میکنم. راجع به حسین هم همین کار رو انجام دادم. بهش گفتم اگه الان وارد سپاه بشی یک نیروی جزئی خواهی بود ولی اگر با مدرک دکتری وارد بشی فرد تاثیر گذاری میشی.
حسین گفت: بگذار وارد سپاه بشم , قول میدم اونجا تا دکتری ادامه تحصیل بدم.
گفتم : چرا?
گفت: "هیچ اعتباری نیست که من وارد دانشگاه بشم و با این عقیده از دانشگاه خارج بشم. "
و ما قبول کردیم طبق خواسته ی خودش عمل کند.
به نقل از (پدر بزرگوار شهید)
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
♨️خبر مهم♨️
🔵در آستانه هفدهم دی ماه، سالروز کشف حجاب رضاخانی، اولین پویش سراسری عفاف و حجاب به نام «پویش حجاب فاطمی» در حال شکل گیری است.
♦️این کانال افتخار دارد که یکی از کانال های عضو این پویش می باشد.
📄اطلاعات تکمیلی در روز آینده ...
#پویش_حجاب_فاطمے
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت چهل وهشتم 🔶 #عاشق_ولایت ولایت فقیه را نایب امام زمان عج
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌾🌴🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت چهل ونهم
🔶 #سوءظن
در روایات دینی ما و در آیات قرآن بسیار درباره امر به معروف و نهی از منکر سفارش شده تا جایی که آن را در کنار نماز آورده اند. سید مجتبی از کسانی بود که به امر به معروف، به عنوان یک فریضه مهم دینی نگاه ميکرد. بنابراين هر گاه ميدید کسی راه را اشتباه ميرود یا دچار لغزش شده بدونه توجه به جایگاه و ُپست و مقام او در مقابلش می ایستاد و با لحنی آرام به او تذکر ميداد. البته در تذکر دادن به دستورات دین در باره حفظ آبروی شخص، نحوه امر
به معروف و ... خیلی دقت ميکرد.
اما به هر حال کسانی بودند که خود را باالتر از همه ميدانستند و تاب یک تذکر را نداشتند. بنابراين برخی با او دشمنی ميکردند.این امر تا به آنجا پیش رفت که عده ای با او برخورد کردند. حتی به او ضد ولایت فقیه ميگفتند!!
وقتی سید ميپرسید: چرا این حرف را ميزنید؟ ميگفتند تو اگر تابع ولایت بودی نام هیئت را رهروان امام خمینی; نمی گذاشتی، بلکه نام آن را رهروان ولایت فقیه و یا ... قرار ميدادی.
سید هم در جوابشان ميگفت: من همین ایراد شما را با رهبر عزیزم در آن دیدار مطرح کردم. ایشان فرمودند به حرف کسی کاری نداشته باش. محکم و استوار راهت را ادامه بده.
وقتی کسی کار فرهنگی آن هم با آن گستردگی در سطح شهر انجام دهد و دوستان زیادی در اطرافش باشند یقینًا دشمنانی هم خواهد داشت که حسادت چشمانشان را کور ميکند. به سید ایراد ميگرفتند که چرا هیئت سیاسی شده!؟ چرا از فلان سخنران دعوت کردهای که زمانی طرفدار ... بوده! برای همین سید مجتبی از روحانیان مختلف استفاده ميکرد. ميگفت: به
خدا ما سیاسی نیستیم. ما از هر سخنرانی که بتواند برای جوانها مفید باشد استفاده ميکنیم.
راست ميگفت. بیشترین سخنرانی هیئت را در زمان سید، آیت الله صمدی آملی انجام ميداد.
یک بار که سید از دست این افراد خسته شده بود در حضور اعضای اصلی هیئت با صدای بلند گفت: ما درباره احزاب سیاسی و ... یک نظر بیشتر نداریم. ما نه به چپ کار داریم نه به راست. ما ميگوییم درود بر چپ و راست با
ولایت، و مرگ بر چپ و راست بی ولایت.
دامنه کارهای پشت پرده علیه سید به محل کار او هم کشیده شده بود. عده ای علنًا در حضورش به او بد ميگفتند. به هیئت رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل مذهبی سطح کشور بود، ميگفتند هیئت غشی ها و ...
من را صدا کردند. رفتم دفتر آقای ... در سپاه، آن موقع من در تبلیغات سپاه ساری مسئولیت داشتم. پرسید: از سید مجتبی علمدار چه ميدانی؟ گفتم: چطور!؟ گفت: خواهش ميکنم. مطلب مهمی پیش آمده، هرچه که ميدانی بگو.
گفتم: پشت سر او خیلی حرف ميزنند. اما من از زمان جنگ با او دوست هستم. هیچ کدام این حرفها صحیح نیست. سید مجتبی یک شهید زنده است. بعد ادامه دادم: سید با سربازها خوب برخورد ميکند. همه سربازها عاشق او هستند. اما برخی از پرسنل از این کار خوششان نمی آید. سید به برخی از افراد تذکر ميدهد که کارشان را درست انجام دهند اما خیلیها خوششان نمی آید.
بنابراين پشت سر سید حرف ميزنند و ...
آن مسئول یک به یک سؤال ميکرد و من با دلیل جواب سخنان او را ميدادم. در پایان گفت: خیلی از تو ممنونم. مشکل مرا حل کردی! تعجب کردم. پرسیدم: چه مشکلی؟! نميخواست جواب دهد اما با اصرار من گفت: برای سید پرونده درست
شده بود. قرار بود من پرونده را امضا کنم و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت ميخواستم امضا کنم. اما گفتم بگذار فردا پرونده را بخوانم بعد.
دیشب در عالم خواب شهید محلاتی، نماینده امام; در سپاه، را دیدم. ایشان فرمودند: حضرت امام; از تو راضی نیست! من گفتم: چرا؟!
گفتند: این پرونده چیست که ميخواهی امضا کنی؟!من از خواب پریدم. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده سید مجتبی بود. برای همین شما را صدا کردم.
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره : نزول قرآن بر بزرگان و ثروتمندان؟؛ يكى ديگر از بهانه هاى واهی و بی اساس مشرکان در برابر پیامبر اسلام این بود که می پرسیدند چرا قرآن بر یکی از افراد سرشناس و ثروتمند این دو شهر بزرگ مکه و طائف نازل نشده است و از میان همه تو پیامبر شده ای؟ چرا که از ديدگاه آنها معيار ارزش انـسـانـهـا ثروت و مقام ظاهرى و شهرت آنان بود، اين سبك مغزان تصور مى كـردنـد ثروتمندان و شيوخ ظالم قبائل آنها مقربترين مردم در درگاه خدا هستند، (چون مال و شهرت دارند) لذا تعجب مـى كـردنـد كـه ايـن مـوهـبـت نـبوت ، چرا بر يكى از اين قماش افراد نازل نشده است ؟ و به عكس بر يتيم و فقير و تهيدستى به نام محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نازل شده است. بلاى بزرگ جوامع بشرى و عامل اصلى انحراف فكرى آنها همين نظامات ارزشى غلط است كه گاه حقايق را كاملا واژگون نشان مى دهد.
🔷 آیه روز:
وَ قَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ (زخرف / آیه 31)
🔶 ترجمه:
و گفتند چرا اين قرآن بر مرد بزرگي (مرد ثروتمندي) از اين دو شهر (مكه و طائف) نازل نشده است؟!
📅 یکشنبه 16 دی 1397
#نبوت ، #اجتماعی ، #ثروت ، #وحی