eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
936 دنبال‌کننده
384 عکس
486 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 یا‌قدیمَ‌الاِحسان بِحَقِّ‌الحُسَیْن 🏴 ▪️ فرج آقا امام زمان روحی فداه ، رفع گرفتاری ها ، شِفای همه یِ مریضا صلوات بفرستید ▪️ @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدایی از تهِ گودال می‌رسید ... بریدند گلو نشد پسِ سر ضربه‌یِ شدید بریدند چه گرد و خاکِ عجیبی به پا شد و خواهر ندید خنجرشان را ولی شنید بریدند غروب هر کسی از خیمه تحفه‌ای می‌برد رسید نوبتِ انگشترِ شهید بریدند @sehreashk
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل اوّل محرّم مدح ارباب و مرثیه‌یِ حضرت مسلم علیه‌السلام هرکس فقط رو زد به او با آبرو شد جذبِ نگاهَش هرکه شد مجذوبِ هو شد اِعجازِ برقِ چشم‌هایِ نافذِ اوست در طُرفَةُ‌العِینی زُهیرَش زیر و رو شد چشمَم به رویِ خیر و خوبی وا نمی‌شد مِیْ در سَبو با اَمرشان آبِ وضو شد محشر می‌آید تا ببیند چشمِ نوکر خواهانِ هرچه بود دلبر...موبه‌مو...شد دارد مقامی برتر از علّامه‌یِ دَهر آنکه زِ دنیا طعنه خورد وُ کَلبِ او شد پیشِ خدا جوُنِ سیاهَش روسفید است بدبو که آمد در حَرَم خوش‌رنگ و بو شد تنهایِ کوفه کوچه و پس کوچه‌ها را با گریه طِی کرد و پریشانِ گلو شد کوفه میا هر که دَم از یاریِ ما زد تا حرفِ دنیا شد به‌کُلّی زیر و رو شد تیرِ سه‌شعبه می‌دَرَد زیرِ گلو را حُلقومِ طفلِ خیمه چون چشمِ عمو شد ویرانه‌هایِ کوفه جایِ نازدانه‌َست ندبه دَوایِ غصّه و دردِ مَگو شد ۱۴۰۰/۵/۱۶📃 @sehreashk
الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل پیوسته_ دوّم محرّم_ورود قافله‌یِ حسینی به کربلا اِراده کرده خدا تا حَرم شود این خاک دلیلِ اَشکِ دو چشمِ تَرَم شود این خاک عَلَم بکوب زمین تا حَرَم پیاده شود تمامِ درد و غمِ خواهرم شود این خاک بِدان که قَتلِگَهَم می‌شود همین صحرا بیا که خاکِ علی‌اکبرم شود این خاک زمینِ کرب‌وبلا شاهدِ جهادِ علی‌ست مَزارِ باغ و بهارِ کَرَم شود این خاک حبیب و جوُن و بُرِیر و زُهیر و عون و سعید همه برایِ خدا جمله می‌شوند شهید زمینِ کرب‌وبلا می‌شود حریمِ علی هوایِ ماریه را پُر کند شمیمِ علی مُخَدَّراتِ حرم یک‌به‌یک پیاده شوند مَدَد به عَمّه دَهد کودکِ کریمِ علی ربابه طفلِ حرَم را کشیده در آغوش نَخورده بَر رویِ او هیچ جز نسیمِ علی رقیّه رویِ دو دستِ عمویِ خود عبّاس چه با وِقار می‌آید سویِ حریمِ علی حریمِ عشقِ علی نینوایِ ارباب است دو چشمِ کرب‌وبلا زیرِ پایِ ارباب است چه زود روزِ خوش و روزگار می‌گذرد تمامِ روضه میانِ غبار می‌گذرد اشاره کرد به گودال و‌ گفت از اینجا.... به پیشِ چشمِ شما دَه سَوار می گذرد سری به نیزه‌یِ کینه نشسته و طفلی... که از کنارِ همین نیزه‌دار می‌گذرد... به ضربِ سیلی و شلّاق راه می‌اُفتد وَ پابرهنه که از رویِ خار می‌گذرد... میانِ قَهقهه‌ها می‌کند نگاه به ماه عمو شده همه‌یِ پیکرم کبود و سیاه اَمان از این همه درد و بلایِ کرب‌وبلا ترابِ روضه شده خاکهایِ کرب‌و‌بلا تمامِ اهلِ زمین و تمامِ عرشِ بَرین به سر زدند به یادِ عزایِ کرب‌وبلا تمامِ روضه‌یِ گودال یک طرف امّا چه کرده با لب و دندان عصایِ کرب‌وبلا به رویِ چادرِ ناموسِ مرتضی مانده هنوز ردِّ لگد جایِ پایِ کرب‌وبلا اَمان از این همه درد و بلای بی‌پایان بیا دعایِ حرم تا که سر شود هجران 📃۱۴۰۰/۵/۱۷ @sehreashk