✍به مناسبت روز معلم
روزی که الفبای سخن یاد گرفتیم
از دست معلم گل و شمشاد گرفتیم
تک واژه احساس و گهر ،سحر کلامش
دریای سخن ، با نفس باد گرفتیم
گهواره تکان داد و با زمزمه ای خوش
با لفظ گهر بار چو نوزاد گرفتیم
هر نکته برامان چو عسل داشت انرژی
هر نکته چون صید و صیاد گرفتیم
شیرین نبود واژه به دفتر اگر از عشق
فرهاد صفت واژه به تعداد گرفتیم
در صفحه بماناد قلم ،لحن کلامش
از خانه ی گل جنت آباد گرفتیم
در قافیه((افشار )) نشد صورت حالش
این نام نکو از دل اوتاد گرفتیم
✍شاعر توانمند #آیت_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"آوای فراق "
دفتر غم ورقی خورد و غزل شد محزون
عالم از رنج فراقی شده تا لب در خون
ماه شوال شد و داغ بقیع تازه ز غم
جگر و سینه ی مولا شده از غم گلگون
گو بیاید ز غمش باز سراید نوحه
محتشم وار شده قافیه ها ، دل مجنون
بیرق ماتم و اندوه ببندید ز آوای فراق
مصرع و قافیه ی شعر شده نا موزون
می کند گریه قلم تا بنویسد دو سه خط
در بقیع حضرت صادق شده با غم مدفون
شده همسایه ی مادر گل و گل واژه ی علم
ز جفا و ستم بی خردی نا میمون
اشک از دیده ببارید و سیه جامه به تن
تا کویر دل غم نم بخورد از جیحون
آسمان غرق غم و دیده ی دل ((افشارا ))
جلوه گر ماه محرم ، غم دل شد افزون
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
🏴 شهادت ششمین اختر آسمان امامت و ولایت حضرت امام جعفر صادق (ع) بر همه عاشقان حضرتش تسلیت و تعزیت باد.
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"لنگر تا خورده "
ساز خود را کوک با دلداده ی دل می کنم
هم نوا و همره امواج ساحل می کنم
در کنار لنگری تا خورده از زخم فلک
شعر خود با قافیه در عشق کامل می کنم
دلبرانه می زنم پارو به آبی بی کران
جمله های خوش فدای جان عاقل می کنم
می سپارم تک حروف جمله ها بر آب چشم
دیده را دریا، نثار فکر ناقل می کنم
ساز من گر سست گردیده از آن تک واژه ها
با خطی زیبا غزل را نقش کاهگل می کنم
گر غزل از سینه (افشار ) با شادی وزید
این سخن را تا نفس نقل محافل می کنم
✍شاعر توانمند #آیت_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
" حدیث دلبران "
کبوتر وار می آیم به آب و دانه ای دلخوش
عطش دیده، ترک خورده، به سقا خانه ای دلخوش
دلم خورشید می خواهد ،هوایی گشته امشب دل
نما روشن دل و دیده شدم بر نافه ای دلخوش
خورم حسرت کبوتر را که بر صحنت کند پرواز
ببوسد گنبد زردت منم بر ناله ای دلخوش
چه فرخنده شبی باشد شب میلاد جان جان
هزاران تهنیت آقا به شعر ساده ای دلخوش
به رقص آمد ،قلم چیند کلام و نقطه بر صفحه
به شوق صحبت دلبر سیاهه نامه ای دلخوش
چه خوش باشد حدیث دلبران با دلبران گفتن
شرار از عشق می خیزد بدون باده ای دلخوش
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
🌟پیشاپیش میلاد با سعادت امام مهربانی ها ،شاه کشور عشق حضرت امام رضا (ع)خجسته باد
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"چشمه دل"
سراغ می نخواهم شد مرا دیوانه خواند دل
چه خوش بندم لب و دندان ز یاد ساقی محفل
ز دست نا مرادی ها کشم آهی ز سوز جان
که بلعیده به یکباره نم اشکم به خاک و گل
بسی خوردم زمین در ره سر و پایم شکست آخر
زدرد و گریه دیشب ببستم آخرش آتل
ولی این قلب بشکسته ندارد مرهمی جز نم
چکد از چشم خونبارم در این دریای بی ساحل
همی ترسم شود خشک و بیابان پهنه چشمه
زمین و خاک آن سازد برای تکه ای کهگل
بیا تا چشمه می جوشد بسازیمش خنک رودی
که آب رفته را مشکل توانست برد بر منزل
قلم یکباره بر دفتر فرو چرخید و گفت《افشار 》
بگو تا نقش زیبایی بسازم از خطی مشکل
✍شاعر توانمند #آیت_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
حزن دلتنگے ڪہ مے بخشد بہ آواے غروب؟
ڪاین چنین دلگیر و محزون است دنیاے غروب
مے گذارد سر بہ آرامے بہ روے دوش دل
موج اندوهے ڪہ برمے خیزد از ناے غروب
همدلے شبنم و گل، صبحدم زیباست لیڪ
دلنشین تر نیست از اندوہ دم هاے غروب
گویے از چشم شفق خونابہ غم مے چڪد
لحظہ جان ڪندن خورشید همپاے غروب
قصہ ها از غُصہ گوید بر مزار آفتاب
لالہ داغے ڪہ مے روید بہ صحراے غروب
هیچ فریادے رسا در غربت خورشید نیست
چون سڪوت پرشڪوہ و شرم سیماے غروب
چشم "حیران" تا غروب آفتاب زندگی
تاب دل ڪندن ندارد از تما شاے غــروب
📷عکاس: المیرا رادمهر/غروب طبیعت سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"نقطه های بی رنگ"
اهل سام آرامم.
زاده ی کوچه ی باغ.
دور تا دورش کوه
سبزه هایش انبوه.
راستی یادم رفت .
کوچه ی غم زده و بی نفس امروزی .
روزگاری نفسش تا دو سه فرسنگ بلند.
بچه هایش شاداب . کوچه ها پر نغمه .
اهل سام آرامم .
بدهم آدرسش را کامل.
بالای دنا.
محصور بین چشمه و کوه .
جاده اش ناهموار .
می نوازد آبش
چهره و روح و روان.
اهل سام آرامم .
می تراشم نقطه
گه گداری با غم.
علتش واضح و باز
از سر بیکاری.
دفتری دارم
از عهد قجر .
نقطه هایش بی رنگ ،
برگ آن ژولیده ،
خط به خط وصف دل افسرده.
اهل سام آرامم.
پیشه ام علافی است.
مدرک و تحصیلات : ارشد ادبیات.
مدرکم کیلویی نی .
بس کشیده ام زحمت
تا کنم دفاع از آن .
علتش بگویم چیست ؟
رشوه و جیب من خالی است.
اهل سام آرامم .
سرزمین من زخمی
زخم کینه های تو در تو .
سینه ام هزاران غم
دارد از غمی که چون دشنه
می خراشد از پهلو .
اهل سام آرامم.
شعر می گویم.
از دلی که همراهش
لغت است و وزن و آرایه.
می زنم قوافی را
تا کنم زنده و یاد
از میهن و مردمی به گل مانده.
شهر و مردمانش را .
رنج و فقر کودکانش را .
تا چه حد کنم شکوه .
اهل سام آرامم.
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"قرعه ی بی نوبت "
پدرم !کله ی صبح است ! برو داد مزن
خوانده ام من دو رکعت این همه فریاد مزن
توی ذهن تو فقط من رکعتی بگذارم
چشم جای دو رکعت تا سر شب پا کارم
من از امروز شوم معتکف مسجد و دیر
جای هفت جد و آبا شوم مظهر و خیر
می کنم روضه به پا ، سفره ی نذری هر شب
ماه روزه دم افطار کنم گریه بخوانم یا رب
هر چه گویی بپذیرم سخن و حرف شما
تا دم مرگ دعایت کنم حجله ببندم آنجا
بنشین با من درمانده و بیچاره دمی با رافت
که هزاران سخن مانده به دل چون نکبت
به خدا گل پسرت با ادب و فهمیده است
رسن زندگیش را به صد جوروجفا تابیده است
پدرم! ما همه در بند حروفیم و سخن
سخن تازه نباشد همه اش نوحه ای از عهد کهن
به خدا حق و حقیقت دم این منبر نیست
ناله و ضجه زدن در حرم و بر سر نیست
عقلمان زایل و در تنگ نشستیم و بلا
تا دم صبح بخوانیم خدایا برسان وادردا
گریه و ناله ی ما سفره برای دگری است
سفره ای پهن و آغاز اول سال قمری است
می زنی دم ز علی و پسران پس کو رحم؟
من شدم خسته از این دربدری و بی سهم
حمدلله که همه قاری قرآن شده اید
در دغل همدم فرعون و هامان شده اید
پیش خالق همگی با ادب و گردن کج
در ملا خون هم را بخورید از سر لج
ضجه از خانه ی همسایه مان است بلند
دختری کفش ندارد شده افسرده ، نژند
پدری هست خجل ،موی سرش گشته سپید
خسته از زندگی و ساحل و دریای امید
پرسشی دارم از این روح و تن خسته ی خود
تقدیر چرا بر دگری کاش برایم می شد
پدرم دین سخن بردن مال فقراست؟
با ریا ضجه زدن کار هر نوحه سراست؟
در سجل خورده به نامی و مسلمانی ما
در حقیقت نبود آیت ایمان به قبا
زیر این کهنه قبا هست هزاران شمشیر
من امیدی ندارم که شود دل تعمیر
ذکر و تسبیح و عبادت توکنی نی خدمت
گر دلی خنده کند قرعه خورد بی نوبت
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان 👇
@semirom_onlin
هدایت شده از سمیرم آنلاین اخبار شهرستان سمیرم
"عید رستن"
عید قربان است یاران بره قربانی کنید
هم جگر هم قلوه را با ناز بریانی کنید
گر نباشد در توان پول خرید گوسفند
لااقل این دیده را با نغمه خندانی کنید
نفس خود را در حصاری با هزاران دنگ و فنگ
در لحافی سخت پیچان حبس و زندانی کنید
دور هم در خانه یا صحرا و یا جایی دگر
دور از چشم شیاطین بحث انسانی کنید
گفته باشم قسمتی از ران را یا کله ی بیچاره را
بهر امواتت به بنده بخشش ، ارزانی کنید
خوش نباشد پر شود یخچال از انبوه گوشت
سهم خود را چرب تر نذر مسلمانی کنید
گریه ام می گیرد از وقت قتال و ذبح او
می شود بهر خدا در خانه پنهانی کنید
خوب دانم قیمت این بی زبان باشد طلا
حرمتش دارید و از جانش نگهبانی کنید
سفره ای دارم غذای غالبش خون جگر
ناروا باشد شکم را چرب و جانانی کنید
عید قربان است و روز شادکامی ها و بس
جای هر افکار بد دل را گل افشانی کنید
عید رستن از منال و مال و زر ((افشاریا))
خوش بود این دیده را با خنده مهمانی کنید
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"واژگان غزل "
یک غزل تازه سراییم ردیفش لبخند
از دلش واژه شکافیم به دل با ترفند
غزلی تازه سراییم ،شود قابل فیض
که به هربار شنیدن شود از جان خرسند
به خیالی که شود قرعه ی فالم تایید
می زنم نقطه شود قابل تایید و پسند
واژگان غزلی مختلف از نوع دگر
با دم عشق و امید و طراوت چون قند
پا به پای قدمش جمله بکاریم به نظم
جمله ای شاد سراسر نفس و مایه ی پند
چون شدی از غم این دوره رها و آزاد
خانه ی عیش و طرب بر کسی از پشت مبند
بگذارید بخندند که این حجله ی غم
نغمه از چهره ربوده شده ام زار و نژند
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"نغمه ی وصل "
ساقیا کن قدحم پر ، عید غدیر دگر است
عاشقان حجله ببندید ، خبر در خبر است
شده مشتاق ،ربوده نفس و صبر و قرار
عید عشاق ولایت سر و جان منتظر است
خبری تازه بیاورده از جانب حق
جامه ی وصل بپوشید سراسر ثمر است
چشمه جوشنده و صحرا شده پر عطر ، فضا
حامل وحی و خبر حضرت خیرالبشر است
داده فرمان به نبی حضرت حق ، وادی خم
که علی نایب تو زینت شمس و قمر است
عاشقان نو غزلی تازه سرایید ز جان
قالب شعر غزل ،قافیه ها شور و شر است
نغمه ی وصل بخوانید دلا گفت رسول
هر که مولای ویم پس علی مولا و سر است
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin
"غزل آب و فراق "
قالب شعر و غزل رنگ محرم شده است
نوحه گر قافیه ها با دم آدم شده است
کربلا ساحل غم ، صحبت خون است و قلم
محتشم قافله سالار دل غم شده است
باز آمد مه خون خیمه ی ماتم بزنید
کاروان ره دین اسوه به عالم شده است
بسرایید غزل کشتی و مصباح هدا
شرر افکنده دل و دیده پر از نم شده است
قافیه بند ز داغ گل پژمرده ی هفتاد و دو تن
حضرت زینب کبری کمرش خم شده است
این چه شوری به عالم که فکنده است حسین
خون چکد از قلم و قافیه ماتم شده است
موسم غم شده یاران غزل آب و فراق
در و دیوار پر از بیرق و پرچم شده است
خون گرفته است سراسر نفس و وادی و دشت
اشک از چشم روان بستر زمزم شده است
✍شاعر توانمند #آیت_الله_افشاری_سمیرم
#معرفی_هنرمندان_سمیرم
#سمیرم_آنلاین کانال خبری شهرستان سمیرم 👇
@semirom_onlin