#پاسخ_به_شبهه ؛
🔴 وهابیون میگویند: چرا شما نيز همانند علي [عليهالسلام] كوتاه نمیآييد؟!
🔻متن شبهه:
⁉️اگر در واقع حق با علي بود، چرا از حق خود كوتاه آمده است؟ چرا شما نيز همانند علي(ع) كوتاه نمیآييد؟
✅ پاسـخ: 👇👇
علي عليهالسلام و عباس گفتگويی پيرامون بعضي از مسائل با ابوبكر داشتهاند كه مهمترين آن بحث پيرامون ميراث پيامبر بوده است.
راوي اين گفتگو عمربنخطاب است كه نقل میکند:
ابوبكر گفت: من جانشينِ رسولخدا هستم، پس شما دو تن (علي و عباس) براي گرفتن ارث نزد وی آمديد، و تو اي عباس ارث پسر برادرت و او نيز ميراث همسرش را از پدرش ميخواست.
ابوبكر گفت: رسولخدا فرمود: ما چيزي به ارث نميگذاريم، هرچه باقي گذاريم صدقه است، پس شما دو تن او را دروغگو، بدكار، حيلهگر و خيانتكار دانستيد ولي خدا میداند كه او [ابوبکر] راستگو، در مسير درست و تبعيت كننده از حق بود. سپس او از دنيا رفت و من [عمـر] جانشين رسولخدا و جانشين ابوبكر شدم. شما دو تن من را نيز دروغگو، بدكار، حيلهگر و خيانتكار دانستيد ولي خداوند ميداند كه من راستگو، نيكوكار و در راه درست و تبعيت كننده از حق هستم....
در اين نقل به #اعترافِ شخص عمر، علي عليهالسلام، خليفه اول و دوم را دروغگو، غاصبِ خلافت و افرادي خائن میدانست.
بنابراين، آيا میشود ادعا كرد كه علي عليهالسلام كوتاه آمده و هيچ اعتراض و مخالفتي نكرده؟!
و آيا مخالفت و اعتراض از اين روشنتر ميتوان يافت كه با جرأت و شهامت تمام شرط انتقال خلافت كه رعايت سيــرهٔ شيخيـن بود را كنار میزند و روش آن دو را باطل و مردود اعلام میكند؟
✅ سند تاریخی دیگر:👇👇
هنگامي كه خوارج در كوفه خروج كردند، علی(ع) نزد اصحاب و شيعيانش آمد، با او بيعت كردند و گفتند: یاعلی! ما با هركس دوستي كني دوست بوده و هركس را دشمن بداري دشمن ميداريم.
علی(ع) با آنان شرط كرد كه به سنت رسولخدا عمل كنند.
ربيعة بن ابوشداد در حالي كه پرچم قبيلهٔ خثعم را همراه داشت، نزد حضرت آمد ـاو در جمل و صفين حضور داشتـ اميرمؤمنان به وی گفت: بيعت كن بر كتابخدا و سنت رسولخدا؛
پرسید: بر سنتِ ابوبكر و عمر؟
علی(ع) به وي گفت: وای بر تو؛ اگر ابوبكر و عمر به غير سنت رسولخدا عمل كرده باشند، هيچ حقي ندارند.
سپس [ربیعه] با حضرت بيعت كرد.
هنگامي كه اميرمؤمنان سيره ابوبكر و عمر را قبول ندارد چطور ادعا میكنيد كه وي با آنان از روی ميل بيعت كرده و آنان را خلفای رسولخدا میدانست؟
📚 الطبري، أبيجعفر محمدبن جرير (متوفاي۳۱۰)، تاريخ الطبري، ج۳، ص۱۱۶
@seraj1397
.