آقای پزشکیان در مسیر نهج البلاغه
در كار كارگزارانت بنگر و پس از آزمايش به كارشان برگمار، #نه به سبب دوستى با آنها#. و بى مشورت ديگران به كارشان مگمار، زيرا به رأى خود كار كردن و از ديگران مشورت نخواستن، گونه اى از ستم و خيانت است.
كارگزاران شايسته را در ميان گروهى بجوى كه #اهل تجربه و حيا# هستند و از خاندانهاى صالح، آنها كه در اسلام سابقه اى ديرين دارند. اينان به اخلاق شايسته ترند و آبرويشان محفوظتر است و از طمعكارى بيشتر رويگردان اند و در عواقب كارها بيشتر مى نگرند.
در ارزاقشان بيفزاى، زيرا فراوانى ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نيرو دهد و از دست اندازى به مالى كه در تصرف دارند، باز مى دارد. و نيز براى آنها حجت است، اگر فرمانت را مخالفت كنند يا در امانتت خللى پديد آورند.
پس در كارهايشان تفقد كن و كاوش نماى و جاسوسانى از مردم راستگوى و وفادار به خود بر آنان بگمار. زيرا مراقبت نهانى تو در كارهايشان آنان را به رعايت امانت و مدارا در حق رعيت وامى دارد.
و بنگر تا ياران #كارگزارانت تو را به خيانت نيالايند#. هر گاه يكى از ايشان دست به خيانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خيانت او گرد آمد و همه بدان گواهى دادند، همين خبرها تو را بس بود. بايد به سبب خيانتى كه كرده تنش را به تنبيه بيازارى و از كارى كه كرده است، بازخواست نمايى. سپس، خوار و ذليلش سازى و مهر خيانت بر او زنى و ننگ تهمت را بر گردنش آويزى.