🔘 شب سوم محرم ▪️ زمزمه - حضرت رقيه سلام‌الله‌عليها 📝یوسف رحیمی چشامو ببین که پر از غمه بابا با تازیونه اومدن همه بابا شونه‌ای نبود غیر پنجه‌های باد موهامو نبین خیلی درهمه بابا معلومه از این قد کمونم بار یتیمی سنگینه به روی شونه‌م دستای دشمن خیلی بزرگ بود یه سیلی زد اما کبود شد هر دو گونه‌م . دست کوچیکم اسیره تو سلسله نداره توون پاهای پر آبله اگه غم تو نکشه منو بابا منو می‌کشه کینه‌های حرمله یه دنیا روضه توی نگامه مَنِ الّذی أیتمنی ذکر لبامه اون‌که دلم رو، آتیش کشیده انگار که تیغش از گلوت بوسه‌ها چیده #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب سوم محرم ▪️ زمينه - حضرت رقيه سلام‌الله‌عليها 📝یوسف رحیمی باباجون رفتی و من جا موندم خسته و تنها موندم، همدم غم‌ها موندم بعد از تو قلب پر آهی دارم بعد از تو عمر کوتاهی دارم بعد از تو چشم من شد بارونی بعد از تو کارمه اشک‌افشونی امون از روزگار نیلی امون از طعنه‌های سیلی . بابا جون بی تو بودن دلگیره دختر تو می‌میره، دیگه از دنیا سیره رفتی و خیمه‌هامون غارت شد رفتی و دشمنت بی‌غیرت شد رفتی و هر چی داشتیم کم‌کم رفت رفتی و بابا گوشواره‌م هم رفت دل از این زندگی بریدم تا سرت رو رُو نیزه دیدم #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب چهارم محرم ▪️ زمزمه - طفلان حضرت زينب سلام‌الله‌عليها 📝یوسف رحیمی تو که نمی‌خوای پیش نجمه و رباب بشه زینبت آخر از خجالت آب بیا بپذیر هدیه‌های زینبو نذا که بشه ماتم من بی حساب نذر غم تو دار و ندارم تموم هستی‌مو می‌خوام به‌پات بذارم آخه نمی‌خواد دنیا رو زینب وقتی قراره نباشی دیگه کنارم . تو که نباشی زندگی سراب می‌شه غمای جهان رو سرم خراب می‌شه تو که نباشی نصیب زینب تو تازیانه و حلقۀ طناب می‌شه گلهام چطوری آروم بشینند جون میدن آخه دستامو بسته ببینند طاقت ندارند شام خرابو محلۀ یهودی و بزم شرابو #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب پنجم محرم ▪️ زمزمه - حضرت عبدالله سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی نصیب حرم دل خون و پرپره دیگه گمونم لحظه‌های آخره محشری شده حالا توی قتلگاه غرق خاک و خون بدنی مطهره دیگه نمونده تو خیمه یاری فایده نداره این تب و این بیقرای باید برم من تا بین مقتل دستای کوچیکم کنید آبرو داری . میون نگاش دنیایی از اشک و آه هر جوری که بود رد شد از بین سپاه با یه دل خون با یه قلب بی شکیب خودشو رسوند به عمو تو قتلگاه دستاش سپر شد برا عموجون از ماتمش چشم عمو شد غرق در خون حرمله دیده گلوی طفلو داره سه شعبه میاره بازم به میدون #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب ششم محرم ▪️ زمزمه - حضرت قاسم سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی غرق خاک و خون افتاده نور دو عین روی لبشه گمونم شهادتین هر چی که رمق داره جمع می‌کنه تا بتونه بگه دوباره عمو حسین یاس سپیدی در خون نشسته شاید که خاک و خون راه نفس رو بسته کرب‌وبلا شد انگار مدینه شد تازه داغ مادری پهلو شکسته . کوفیا دیدن نمی‌شن حریف ماه دوره ش می‌کنن مثه ابرای سیاه توی بارون نیزه و سنگ و سنان عزیز حسن می‌مونه چه بی پناه وقت عروجِ این یا کریمه اما تو میدون نصیبش داغی عظیمه هجوم آوردن بیشتر به سمتش کوفیا وقتی فهمیدن قاسم یتیمه #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب ششم محرم ▪️ واحد 📝یوسف رحیمی این شام تار اهل دنیا من چون صبح صادقم ای مردم من آیینۀ رسول اللهم من قرآن ناطقم ای مردم نه اهل ضعف و سازش و تسلیم نه اهل ننگ و ذلت و عارم من سربلندِ عالم هستی هیهات منا الذلّه شعارم «مثلی لا یبایع مثلَه» . ما هم ابتدای نور الهی ما هم انتهای فضل خداییم ما با آیۀ لِیُذهِبَ عَنکُم از هر ظلمتی هماره جداییم ما اهل‌بیت وحی و رسالت او اهل ظلم و قتل و جنایت کی همچو من به بیعتِ فردی همچون یزید داده رضایت «مثلی لا یبایع مثلَه» #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب هفتم محرم ▪️ زمزمه - حضرت علی‌اصغر سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی تشنگی مگه به کسی امون می‌ده بیشتر دم ظهر خودشو نشون می‌ده نداره رمق دیگه غنچۀ رباب حتی لباشو دوباره تکون بده رو دست مادر بی‌هوش یا خوابه لبای خشکش قاتل قلب ربابه مادر خسته‌ش با چشم پر اشک خیمه به خیمه دنبال یه جرعه آبه . نمونده آبی دیگه توی خیمه‌ها عمه علی رو می‌ده به دست بابا رفته بابا و قنداقه رو دستشه اما حیایی ندارن این کوفیا حرمله داده جواب آخر رو دستای بابا شده آلاله پرپر یکی نبود که ازش بپرسه آخه سه شعبه کجا و گلوی اصغر #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب هشتم محرم ▪️ زمزمه - حضرت علی‌اکبر سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی هستی منی هستی برادرم نداره قرار بعد تو چشم ترم صدا می‌زنی باباتو ولی علی داغ تو آتیش می‌زنه بر جگرم پرپر شدی تو ای یاس زهرا که پیچیده عطر تنت در بین صحرا پیراهنت کو ای یوسف من تاریک شده دنیا پیش چشمای بابا . از تو شنیدم وقتی که شهادتین کشتی منو با ماتمت ای نور عین سخته که بیام وسط نامحرما اما نکنه قبل من بیاد حسین جون می‌ده آخه تو رو ببینه ببینه هستیش غرق خون روی زمینه باید عزیزم کاری کنم من کنار جسم پرپرت کمتر بشینه #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب هشتم محرم ▪️ زمینه - حضرت علی‌اکبر سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی خلق و خوی و جمال علی مثل طاها هیبت، قامت، دلاوریاش مثل مولا بی‌ماننده داره نگاهش نور زهرا قدر و کوثر و هل أتاست، آیینۀ نور خداست در کرامـت و آقایی‌، بی‌کـرون و بی‌انتهاست غرق تجلی نور خدا، پر می‌شه صحرای کرب‌وبلا از صدای اذون علی نداره همتایی تو عالمین، دار و ندار آقامون حسین اسوۀ هر جوونه علی . توی میدون دوباره به‌پا می‌شه محشر می‌گن همه زنده شده گویا پیغمبر مثل حیدر باز می‌زنه به قلب لشکر پشت و پناه قافله، دلاور و دریادله محشریه قد و بالاش، شبیه ابوفاضله لشکری رو حریفه یک‌تنه، کرب‌وبلا با نگاش روشنه این جوون کیه؟ ماه حسین با یه نگاش دلا بی‌تاب شده، دلخوشی دل ارباب شده روشنی نگاه حسین #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 شب نهم محرم ▪️ زمزمه - حضرت ابالفضل سلام‌الله‌عليه 📝یوسف رحیمی توی دستشه حالا مشکی پر از آب داره می‌بره برای طفل رباب اما زیر لب می‌کنه خدا خدا که نشه یه وقت همه آرزوش سراب بارون سنگ و بارون تیره باید بره هر طور شده که خیلی دیره شش‌ماهه از هوش رفته تو خیمه آبو اگه نرسونه علی می‌میره . همه اومدن نذارن صاحب علم مشک آبشو برسونه تا حرم بوسه زده تیر به چشای آقامون دست رشیدش بمیرم شده قلم مشکو می‌گیره حالا به دندون راهی می‌شه تا خیمه‌ها با چشم پرخون تیری رسید و شد پاره مشکش دیگه میون علقمه مونده پریشون #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 هنگامه‌ی زیارت - ۲ 📝یوسف رحیمی کاش منو نذاری یک‌لحظه به حال خودم خیلی از تو خوندم، اما مثل تو نشدم نه رفتار من عطری از شما گرفت نه حرفای من بوی نینوا گرفت نه دنیای من رنگ کربلا گرفت چقدر از تو دورم چقدر از تو دورم چرا دل من، فقط به اسم نوکری خوشه چقدر از تو دورم دعا کن آقا که زندگی‌مون مثل تو بشه «سفینة النجاتم حسین یا حسین» . از تو می‌خونم تا مثل تو بشه لحظه‌هام پای روضه‌هات با امید یه نگا میام چی می‌شه منم اهل نینوا بشم چی می‌شه که از غیر تو جدا بشم منم دم‌به‌دم با تو هم‌صدا بشم می‌خوام با تو باشم می‌خوام با تو باشم حسینی باشم، تا که حسینی زندگی کنم می‌خوام با تو باشم می‌خوام آقاجون، به عشق تو خوب بندگی کنم «سفینة النجاتم حسین یا حسین» #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee

🔘 حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 📝یوسف رحیمی این لیلۀ قدر است که در حال شروع است ماه است و درخشنده‌تر از صبح طلوع است دریاست و در شور قیام است و رکوع است آرامش طوفانی او عین خشوع است حَوراست و سجاده‌اش از بال فرشته‌ست با هر مَلَکی تحفه‌ای از باغ بهشت است یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک در خانۀ تو گرم طواف‌اند یکایک این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود از درک بشر منزلت توست فراتر تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر لبریز تبسم شده چشمان محمد با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد! با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟ یا عطر بهشت است چنین می‌شود احساس از چشم تو افتاده درخشان‌تر از الماس دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس بر چادر تو وصله زد امروز قناعت تا روز قیامت شود اسباب شفاعت هر گوشه‌ای از خانۀ تو قبله‌نما بود هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود دیدیم چراغی که به این خانه روا بود، خورشید فروزندۀ شام فقرا بود از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است بارانی و بخشنده‌تر از ابر بهاری تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری نَه طاقت شرمندگی‌اش را تو نداری یک خندۀ او را نفروشی به جهانی نَه، عشق ندارد به‌جز این خانه نشانی با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله» صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده «از خون جوانان یمن لاله دمیده» این لشکر صبح است که تا شام رسیده تا سر بزند از افق غزّه سپیده آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک» #یوسف_رحیمی 🆔 @setayeshgaran_ashuraee