15.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید تجربه گر مرگ چه عذاااابی کشیده😳😱
اون دنیا نمیتونیم بگیم اون بد
کرد منم بد کردم ⛔️⛔️
میگن تو مسوول رفتار خودت هستی
تو چگونه همسری بودی؟
#سید_حسینی 🌱
@seyedhoseiny_ir
آموزشگاه سید حسینی|خانواده_معنویت
خب تکلیف رو معلوم کنید رابطه با همسر یکطرفه هست یا دو طرفه؟ رابطه دو طرفه یعنی چی؟ #ارتباط_با_همسر
.
این کلیپ رو دیدی؟🥰👆
➕️یه عده پیام دادند میگند زندگی
مشترک با رابطه یک طرفه در ارتباط
با همسر باعث پر رو شدن همسر میشه
نظر شما چیه؟🤔
روی لینک زیر بزن و نظرت رو بگو👇
https://EitaaBot.ir/poll/3uz0
.
آموزشگاه سید حسینی|خانواده_معنویت
. این کلیپ رو دیدی؟🥰👆 ➕️یه عده پیام دادند میگند زندگی مشترک با رابطه یک طرفه در ارتباط با همسر باع
.
امروز رفتم بودم شهرداری بعد از کلی
پرس و جو از کارمند اونجا یهو گفت :
آقای محترم ما از رابطه یک طرفه خیر ندیدیم 😅
بعد گفت یه ربعه دارم فکر میکنم شما
رو کجا دیدم حالا فهمیدم کجا بودی
خلاصه بعد براش گفتم :رابطه یک طرفه
یعنی مقابله به مثل نکردن و حرفه ای و با
مهارت برخورد کردن. رابطه یک طرفه یعنی
منتظر اون نشینی و برای اصلاح رابطه زیر
نظر یک متخصص خودسازی کنی✅️
.
1.1M
#نظر شماره ۴۸۸
از کارگاه زوج درمانی
🪴
======================
این مباحث برای من مثل معجزه بود
اینقدر فرق کردم که شوهرم برام ماشین خرید و به نامم کرد🤩😳🤩
برای دیدن بقیه ویس ها👈 اینجا کلیک کن
.
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆❌️فقط متاهل ها ببینند❌️👆
همین الان بین این ۳ گزینه
یکیش رو انتخاب کن🍃💥
(داخل کلیپ گفتم)
#ارتباط_با_همسر
آموزشگاه سید حسینی|خانواده_معنویت
👆❌️فقط متاهل ها ببینند❌️👆 همین الان بین این ۳ گزینه یکیش رو انتخاب کن🍃💥 (داخل کلیپ گفتم) #ارتباط_
.
کدوم گزینه رو انتخاب کردی؟🤔👆
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️خودشون اصرار داشتند داستان
بیش از ۲۰ سال تلاش،برای ساختن
زندگی و به بن بست خوردن رو بیان
کنند ...
از زبان خودشون بشنويد...
♦️ایشون گزینه ی ۳ رو انتخاب کردند✅️
یا من لایُبعَدُ عَن قُلوب العارفین ...
ذکر روز بیست و هشتم #سفر_سیمرغ
#آموزشگاه_سید_حسینی 🌱
@seyedhoseiny_ir
32.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
آیا زندگیت "لِلّه" هست؟☘️
#سفر_سیمرغ
.
"به نام من به کام آسید محمد حیدر "
ساعت ۹ شب بود از دفتر رفتم درب خونه مادرخانمم که آسید محمد حیدر و ام حیدر رو سوار کنیم و بریم خونه ...
شرمنده بودم از اینکه دیر وقت دارم
میرم دنبالشون و خلف وعده کردم
از طرفی هم هنوز ذهنم مشغول به کار های آموزشگاه بود
کارفرما بودن همینه یهو یه چالشی در تیم پیش میاد و تو دیگه برات استراحتی باقی نمیمونه تا اونو حل کنی...
تو ماشین داشتیم میرفتیم رسیدیم به میوه فروشی رفتم خرید کردم اومدم تو ماشین که یهو خانمم این گل رو از روی صندلی عقب برداشت و به سمتم گرفت و گفت تولدت مبارک 💐
یه لحظه واقعا جا خوردم 😯
گفتم جدی تولدمه؟ اِ آره چه جالب
خندیدم و ازش تشکر کردم و بعد یه
نامهای بهم داد که بعدش ناخودآگاه
اشک تو چشمام حلقه زد
حال عجیب و هیجانات متناقضی داشتم
از طرفی یکسال از عمرم گذشته بود و توی آینه جلو ماشین موهای سفید و جدیدی که بین موهام رشد کرده بود رو دیدم ... به خانمم گفتم انکار دیگه خیلی هم جوون نیستم نه؟😅
از طرفی خوشحال بودم چون عمرم رو جایی گذاشتم که رسالت زندگی خودم میدونم ...
یعنی اگه بهم بگن اگه فقط یکسال دیگه زنده باشی چه میکنی ؟ میگم همین کار الانم ...من کمک میکنم افراد در این دو روز دنیا بهتر زندگی کنند و برای خانوادشون هم اثر مثبت داشته باشند
اگه بهم بگن فرض کن کلی پول داری، شهرت و قدرت داری و دیگه اینا برات جذاب نیست تو این موقعیت چهمیکردی؟
میگفتم همین کاری که الان دارم انجام میدم
پ ن : اگه پیام همسرم رو گذاشتم برای اینکه بگم اگه ایشون حامی و همراه و سنگ صبور من نبود من یه قدم هم نمیتونستم بردارم واینه ضرورت داشتن خانواده سالم🍃