حسین جان🍃🍃
شوق بین الحرمین وعطش دجلہ فرات
بازدرصحن دلم قیل ومقالیست حسین
من هوایے شدهام ڪنج قفس سرگردان
همہ بیچارهگےام بےپر وبالیست حسین
اللهم ارزقنا ڪربلا
@seyyedebrahim
#دلتوبزرگ_کن_تا_بهشتی_بشی💚💚
#کینه_هارو_ازدلت_بیرون_کن
#تابهشتی_بِشی
#نکنه_دِلت_مثل_دلِ_جهنمی_ها_تنگ_باشه❌❌❌
#قلب_تنگ_جاش_توبهشت_نیست
#بهشت_جای_قلبهای_وسیعه💚✅
#حاج_اسماعیل_دولابی
#بهشت خیلی وسیع هست، آنقدر
بهشت وسعت دارد و بزرگ هست که
حتی #مومن یک #حیاط_کوچک در
#بهشت داشته باشد میتونه اولین تا
آخرین خلق را #مهمانی بدهد.
💠این وسعت بهشت اثر همون #قلب💚💚
مومن که همه توش جا میشن، دوست داره همه را مهمان کند، اما #جهنم جا نیست، خیلی #تنگ، کسی را راه نمیدهند، میگن خودمون جا نداریم
تو اومدی اینجا!
🍃بهشت خوبه وسیع، ان شاالله در همین دنیا #اهل_بهشت بشید و بهشت
را ببینید. همین الان هم میشه #بهشت
و #جهنم را دید.
@seyyedebrahim
4_5859201532028781089.mp3
7.53M
❤️❤️🌸واقعه ی غدیر 🌸❤️❤️
پیشنهاد دانلود ✅✅
نشر دهید 🙏🙏
@seyyedebrahim
#پدر_شهید:
🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید که پدر شده باز هم لحظهای در حضورش در #سوریه و منطقه عملیاتی شک نکرد.
🌷این بار آخری که اعزام میشد همسرش #باردار بود. وقت اعزامِ مرتضی هنوز جنسیت بچه مشخص نشده بود، بعد گفتند که بچه دختر است اما مرتضی در سوریه که بود یک بار که رفته بود حرم حضرت #زینب(س) برای زیارت، #قرآن را باز کرده بود و به ما گفت :
🌷من آیهای را دیدم که اول و آخر آیه اسم #علی بود و بقیه کلمه ها مقابلم محو میشدند. همانجا به او الهام شد😇 که خداوند یک #پسر به او داده و اسمش هم علی است. در سونوگرافی مجدد دکتر گفت که بچه پسر است😍
🔻همسرشهید #مرتضی_حسین_پور:
علی من بایدلباس جهاد بپوشه، اسلحه به دست بگیره؛ رجز #أنامحب_الزهرا درکوچه های مدینه سر بده✊
#علی کوچولو تنها فرزند شهید مرتضی حسین پور چهارماه بعد از #شهادت پدر به دنیا آمد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#فرمانده_شهید_حججی
#سالروز_شهادت
@seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#پدر_شهید: 🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنی
💠سقای تشنه
🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی😪 برای او دوره #خودسازی بود.در عملیات آبی خاکی شمال کشور🇮🇷 در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک #عملیات را تکرار کنند.
🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب💧 له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش #اکبرشهریاری که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 #حضرت_زینب(س) به #شهادت رسید🌷 سقا شده،وخود بدون نوشیدن #جرعه ای آب به پادگان باز می گردند.
🔰مرتضی درجریان #عملیات_حلب نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی👤 برای شناسایی موقعیت #تروریست های تکفیری👹 خطر می کرد و #آخرشب باز می گشت.
🔰یک شب زمستانی☃ وقتی از شناسایی بازگشت به شدت #گرسنه بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان🍞 مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد #دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید.
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#سالروز_شهادت
@seyyedebrahim
بدلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانوادهای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد.
@seyyedebrahim
علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت. همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد. تعصب آگاهانه و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت.
@seyyedebrahim
🔰 پاسخ رهبر انقلاب به گلایهی یکی از نخبگان حاضر در دیدار:
👈 ناامیدی، سمّ است/ مشکلات نباید جوان را متوقف و ناامید کند/ هیچ بهانهای مجوز ناامیدی نیست
🔻 حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به گلایهی یکی از جوانان نخبه از مشکلات موجود بر سر راه #نخبگان:
🔹️ مشکلات نباید جوان را متوقف و ناامید کند، زیرا ناامیدی، سمّ است و هیچ بهانهای مجوز ناامیدی نمیشود و مجوز فرار نمیشود.
🔺️ اگر نسلهای قبل متوقف و ناامید میشدند، ما باید همچنان در همان دوران فساد و طاغوت میماندیم ولی اکنون به برکت همان جوانان نسل قبل، در کشور شرایطی فراهم شده است که استعدادهای #جوان_نخبه بروز و ظهور پیدا میکند و میتواند با #صراحت بایستد و حرفهای خود را بزند.
@seyyedebrahim
بخشی از کتاب اسم تو مصطفی است🌷
گفته بودم حامله ام و حالم اصلا خوب نیست، حتی امکان بستری شدنم هست، اما بی خیال این ها رفته بودی. نزدیک چهل روز از رفتنت می گذشت، فاطمه را برده بودم آموزشگاه قرآن. سر کلاس بود که من زنگ زدم به تو و در حالی که با من حرف می زدی، به عربی جواب یکی دیگر را هم می دادی.
ذوق زده شده بودم بعد مدتی صدایت را می شنیدم.
- مصطفی با کی حرف می زنی؟
- یکی از بچه های عراقی.
- مگه پیش ایرانیا نیستی؟
- عراقیا هم هستن.
- مگه توی آشپزخونه نیستی؟
- چقدر سین جیم می کنی سمیه؟
خداروشکر کردم که صدای تیر و تفنگ نمی آمد، گرچه صدای ظرف و ظروف هم نمی آمد.
گفتی: مژده گونی چی می دی.
- برا چی؟
- آخر همین هفته میام.
به گریه افتادم.
- ولی چون پول همراهم نیست یه عروسک بخر و کادو کن تا وقتی اومدم بدم فاطمه.
@seyyedebrahim
در ایام فتنه ۸۸ شب و روز آرام و قرار نداشت. تمام اخبار و وقایع فتنه را رصد میکرد و در معرکه دفاع سخت از انقلاب اسلامی در ایام فتنه، چندین بار جان خود را به خطر انداخت. صاحب موضع بود و در بحثها بخوبی استدلال میکرد. میگفت این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد، میتواند جبهه مستضعفین و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت.
@seyyedebrahim