💠ارادت شهید مصطفی صدرزاده به حضرت ابوالفضل(ع) و عنایت حضرت ابوالفضل(ع) به شهید💠
مادر شهید:
🌺🍃یکی از این اتفاقات پرت شدن ایشان از طبقه دوم خانه در سن #دو_سالگی بود که هیچ اتفاقی برایش نیفتاد.
🌷🍃 تا اینکه در سن حدود #سه_سال_و_نیم بود که من و دیگر فرزندانم به اتفاق هم در خانه پدری طبق روال هر سال در دهه اول محرم که تکیه عزای امام حسین(ع) برپا می شد، برای شرکت در روضه پدر حضور داشتیم.
❤️ در روز #تاسوعای حسینی پسرم در هنگامه ظهر گفت که می خواهد در کوچه بازی کنند که به ناگاه منجر به تصادف با یک موتور سیکلت می شود.
🌸🍃 وقتی که خبر این حادثه را برایم آوردند، گفتند که منجز به مرگ او شده است و در همان حین که حالی بد داشتم در حالت نشسته، چشمم به کتیبه ای که یا ابوالفضل العباس(ع) بود،😭😭 افتاد و همین که چشمانم غرق در این نام بود از او خواستم که او را نگه دارد تا سربازش کنم.😭😭😭😭
🌹🍃حدود ۱۰ دقیقه به اذان بود این اتفاق افتاد و در همان حین او را در آغوش کشیدم در حالی که @سر و #روی او #خونی بود و #پهلوی_چپ او هم بر اثر تصادف آسیب دیده بود ناگهان چشمان خود را باز کرد و گفت حالم خوب است.
🌼🍃وقتی که زمان شهادت ایشان را از دوستانشان سئوال کردم گفتند در همان نزدیکی #اذان #ظهر #روز_جمعه مصادف با #تاسوعای #حسینی و با #زبان_تشنه و در حال #ذکر_یاحیدر و #یا_ابوالفضل به درجه والای شهادت نائل آمدند و خوشحال شدم از اینکه حضرت ابوالفضل(ع) من را قابل دانست و به زیبایی فرزندم را خریداری کرد.😭😭😭
@seyyedebrahim
🌷 روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای #اذان آمد #احمد گفت"کجا نگه می داری تا #نماز بخوانیم؟"
گفتم "۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم وهمانجا نماز می خوانیم"
🌷 از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت "من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که #نماز_قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"❤ ️
🗣 راوی:علی مرعی (دوست شهید)
#شهید_احمد_مشلب🌷
📚 ملاقات در ملکوت
@seyyedebrahim
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطرات_همسر_شهید
✨بنا نبود زمان #عقدمان خیلی طول بکشد. از اول گفته بودم دوست ندارم. قرار بود فقط دوسه ماه عقد کرده بمانیم، چون این فاصلهی زمانی برای #شناختمان خوب بود، هم شناخت #خودمان و هم #خانوادههایمان.
🍃از جمله مواردی که در خانوادهی شما دیدم و سخت از آن خوشم آمد و برایش خدا را #شکر کردم، اینهاست که میگویم:
1⃣پایبندی افراد خانوادهتان به #نماز_اول_وقت، طوری که اگر آنجا بودم تا صدای #اذان بلند میشد، میدیدم همه به دنبال #وضو گرفتن و پهن کردن #سجادهاند.
2⃣و دیگر اینکه هیچکدام به دنبال #خرافات نبودید.
📚برگرفته از کتاب #اسم_تو_مصطفاست... انتشارات #روایت_فتح
@seyyedebrahim
به هنگام #اذان
یادشــــان باشیم
یاد ڪسانی ڪہ
جـان بر ڪف گرفتند
و از حیثیتمان دفـاع کردند
تا از برڪت حضورشان ...
دلهامان کمی رنگ خـدا گیرد ...
#طاعات_و_عبادات_قبول
#التماس_دعا