eitaa logo
شهید عباس دانِشگَر ♡
671 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
112 فایل
♦️شهید مدافع حرم عباس دانشگر سردار اباذری: شهید عباس دانشگر نمونه بارز یک جوان مومن انقلابی بود👌🏻♥️ #نشر مطالب کانال باعث زنده نگهداشتن یاد شهدا می شود فوروارد زیباتره♡ ¹³⁹⁸.⁹.²⁴ (: ✨🎈
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🦋 🌱 •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• بلافاصله بعد از قطع کردن تماسم با بابام شماره ریحانه رو گرفتم بعد از یه بوق برداشت و منم فوری گفتم - سلام ریحانه جان خوبی ؟ مامانمو راضی کردم فقط یادم رفت هماهنگ کنم کی بیام ؟ - سلام عزیزم چه خوب خدا رو شکر فرقی نداره گلم هر وقت اومدی قدمت سر چشم - ممنون بی شوخی کی بیام ؟ - فردا ناهار خوبه ؟ - میگم قرار بود من به تو شیرینی بدم اینطوری که تو داری به من شیرینی میدی می خوای تو بیای خونه ما ؟ - نه بابا اصلا تو خودت شیرینیی حالا الان پیش اومده تو بیا خونه ما دفعه بعدی من میام - باشه عزیزم پس بی زحمت آدرس تون رو برام پیامک کن - باشه گلم کاری نداری ؟ - نه خدا حافظ - یاعلی بعد از قطع کردن تماسم با خوشحالی از روی مبل پریدم و رفتم سمت آشپزخونه در یخچال رو باز کردم و توش سرکی کشیدم توی یخچال پر بود از خوراکی اما هیچی که دلم بخواد بخورم نبود 🤦🏻‍♀ منا خانم اومد سمتم و پرسید - چیزی می خواهید ؟ - آره. یه خوراکی - خوراکی ؟؟؟ خب توی یخچال پره دیگه - نه یه چیز باحال نداریم ؟؟ - مثلا چی ؟ - نمی دونم - وااااا 😟 برگشتم سمت پذیرایی نشستم روی مبل جلوی تلوزیون و دوباره مثل همیشه سعی داشتم خودم رو با تلوزیون سرگرم کنم تلوزیون رو روشن کردم و بدون توجه بهش سرم رو کردم توی گوشیم و فقط صداش رو‌گوش می کردم از یه جایی به بعد برام جالب شد سرمو آوردم بالا و نگاهی به تلوزیون کردم دیدم دو تا خانم چادری جلوی هم نشستن و دارن باهم حرف می زنن با دقت نشستم تا آخر برنامه رو دیدم برنامه خیلی جالبی بود یکی از خانما مجری بود و اون یکی خانم، خانمی بود که در گذشته مثل من یه حجاب بد داشته و با افتادن اتفاقاتی توی زندگی اش حالا چادری شده بود برام جالب بودش تا حالا نمی دونستم همچین آدمایی هم هستن در بین فامیل های دورمون کسایی بودن که چادری بودن اما بعد از مدتی چادرشون رو گذاشتن کنار و کم کم کلا حجابشون رو از دست دادند ولی نمی دونستم کسایی هم هستن که حجاب نداشتن و با حجاب شدن غرق در تلوزیون شده بودم و داشتم گوش می کردم ببینم چه اتفاقاتی افتاده که باعث شده این دختر عوض بشه که مونا خانم صدام کرد یه ظرف شیر و کیک و گذاشت رو میز جلومو گفت: - بفرمائید - ممنون - تا حالا ندیده بودم انقدر با دقت تلوزیون ببینید مگه برنامه چیه ؟؟ - آره 😂 برنامه خیلی قشنگیه به نظرم خیلی جالبه - آهان و بعد هم برگشت تا بره سمت آشپز خونه که گفتم: - نمی خواید ببینیدش - نه کار دارم شما ببینید اگر خیلی جالب بود برای منم تعریف کنید - باشه بعد از یه ربع برنامه تموم شد دلم می خواست برنامه رو از اولش می دیدم ولی نشد دوباره رفتم سمت گوشیمو و مشغول گشتن توی کانالا و گروها شدم خیلی مشتاقم که زمان به تندی بگذره تا بعد از چند وقت که ریحانه رو ندیده بودم ببینمش ... •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• رمان جدید عشق پاک در کانال زیر 😍👇🏻 💌| @sh_daneshgar