1_290249322.mp3
1.22M
#دُعـاے_عَـہـد🌹🍃
🎤 با صدای استاد فرهمند
#محرم🥀
#قرار_به_رسم_هرروز 🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
﷽
#السلامعلیڪیااباعبداللہ♥️🖇
یڪ نگہِ ڪربلا
بِہ بُوَد از صدبهشٺ
جنٺ اهلِ دل اسٺ،
صحڹوسراے حسـیڹ ...
#صبحتون حسینی🥀
#محرم🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
✨🏴✨🏴✨🏴✨
#خانواده_ارزشی 🕊
#تفاوت_زن_و_مرد👫
شماره ۱۲
💞 زنان جزئی نگر هستند، ماهرانه متوجه آهنگ های ظریف صدا، علائم ظاهری، حالت ها و تغییرهای چهره شده و از این طریق به علاقه ها، اندیشه ها و روحیه طرف مقابل به خوبی و سریع پی می برند؛ راست و دروغ حرف های طرف مقابل را به سرعت کشف می کنند.
💝 اما مردان کلی نگر هستند و به جزییات زیاد توجه نمی کنند لذا تمایل، احساسات و هیجان های طرف مقابل را از چهره اش به خوبی درک نمی کنند.
💖 خانم محترم نگو تو از قیافه من نفهمیدی و آقای عزیز نگو از کجا میدونی.
✨🏴✨🏴✨🏴✨
📚 تفاوت زنان و مردان ص۹ شعیبی
#محرم🖤
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❖✨﷽✨❖
🖤عمود_1452🖤
دݪـــــــــــــم غریبہ...
فضاے سینہ ام پر از شمیم سیبہ..
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
❀ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
#حدیث_نور ✨
🌷امام رضا (عليه السلام) :
▫️إنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ کانَ أهْلُ الجاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ القِتالَ، فَاسْتُحِلَّت فِیهِ دِماؤُنا، وَهُتِکَتْ فِیهِ حُرْمَتُنا، وَسُبِیَ فِیهِ ذَرارِینا وَنِساؤُنا.
«محرّم ماهی است که [حتّی] مردم زمان جاهلیّت جنگ را در آن حرام میدانستند، [امّا] در آن ماه خون ما را حلال شمردند، حرمت ما را پایمال و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند.»
📚 منبع: بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۸۳
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
#تلنگر ✌️🏼
حقالناس اوج حماقت است،
نه زرنگی!
چون روزقیامت اعمال خوبت را
مجبور میشویبهکسیبدهی
کهدر زندگی از آن متنفر بودی
وغیبتش راکردی :)
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
پیام ابدی و جهانی #عاشورا👆👆
🌟 عکس باز شود 🌟
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
◾️براي دوستانتان ارسال كنيد
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
📱💻📲
#خدایا...
هر چند وقت یکبار به من یادآوری کن
نامحرم، نامحرم است....
چه در دنیای حقیقی...
چه در دنیای مجازی...
✅یادمان بینداز فاطمه(س) را،
که از نابینا رو می پوشاند....
🙂🦋
#تلنگرانہ
#دم_اذانی 🍃
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
❀ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
🕊| #ڪلام_شهـید
📄| شهید محمودرضا بیضایے:
اگر "العجل" بگوییم
و برای ظهور آماده نشویم
کوفیان آخرالزمانیم
ظهور تو پایان جنگ هاست...!💔
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
∞💎🌿∞
🌼آنها ...
🌿بارِ #سفر ،
🌼بستند و رفتند ...
.
🌸و ما #امّا
دل💓 بسته شدیم
به #مسافرخانه دنیا . . ..
نیازمند #نگاهتان هستیم😔
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
🔰سخن نگاشت | خروجی ۱۲ ساله آموزش و پرورش باید تربیت انسان منطبق بر تفکر اسلامی باشد
🔻رهبر انقلاب: ما در جمهوری اسلامی میخواهیم در این مجموعهی دوازدهساله انسان تربیت بشود. خصوصیّت این دوازده سال هم این است که بهترین زمانهای فراگیری است؛ از این جهت مهم است. ما میخواهیم خروجی این دستگاه عظیم، یک خروجیای باشد منطبق بر تفکّر اسلامی. ۹۹/۶/۱۱
🏷 ارتباط تصویری رهبر انقلاب با سی و چهارمین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
❀ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
Part03_علی از زبان علی.mp3
9.18M
کتاب صوتی
📗#علی_از_زبان_علی_علیه_السلام
"زندگی و زمانه امام علی (ع) از زبان خودش"
اثر حجت الاسلام محمد محمدیان
قسمت 3️⃣
*پیمان برادری با رسول خدا(ص)
* ده سند افتخار امیرالمومنین (ع)
* ماجرای ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا (س)
*خواستگاری امیرالمومنین (ع) از حضرت زهرا(س)
*خرید جهیزیه و وسایل خانه
*برگزاری مراسم عروسی
#محرم🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
Part04_علی از زبان علی.mp3
5.26M
کتاب صوتی
📗#علی_از_زبان_علی_علیه_السلام
"زندگی و زمانه امام علی (ع) از زبان خودش"
اثر حجت الاسلام محمد محمدیان
قسمت 4⃣
*جهاد در رکاب رسول خدا
*شان نزول ایه " مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ..."
*جنگ بدر نخستین نبرد با مشرکان
*خاطراتی از جنگ احد
*ندای آسمانی "لا فَتى اِلاّ عَلِىّ و لا سَيفَ اِلاّ ذُو الفَقار"
#محرم🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
#رمان
#دمشق_شهرِ_عشق
#پارت_چهل_و_یکم
📚 ساکت بودم و از نفس زدنهایم وحشتم را حس میکرد که به سمتم چرخید، هر دو دستم را گرفت تا کمتر بلرزد و #عاشقانه حرف حرم را وسط کشید :«زینب جان! همونطور که اونجا تو پناه #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بودی، مطمئن باش اینجام #حضرت_زینب (علیهاالسلام) خودش حمایتت میکنه!»
صورتم به طرف صورتش مانده و نگاهم تا #حرم کشیده شد و قلبم تحمل اینهمه وحشت را نداشت که معصومانه به گریه افتادم.
📚 تازه نبض نگرانی نگاه مصطفی در تمام این شش ماه زیر انگشت احساسم آمده و حس میکردم به هوای من چه وحشتی را تحمل میکرد که هر روز تارهای سفید روی شقیقهاش بیشتر میشد و خط پیشانیاش عمیقتر.
دوباره طنین #عشق سحرگاهی امروزش در گوشم نشست و بیاختیار دلم برای لحن گرمش تنگ شد تا لحظهای که به اتاق برگشتیم و اولین صوتی که شنیدم صدای مردانه او بود :«تکلیف حرم سیده سکینه چی میشه؟»
📚 انگار به همین چند لحظه که چشمانم را ندیده بود، #دلتنگی نفسش را گرفته و طاقتش تمام شده بود که رو به ابوالفضل سوالش را پرسید و قلب نگاهش برای چشمان خیسم من میتپید.
ابوالفضل هم دلش برای حرم #داریا میلرزید که همان پاشنه در روی زمین نشست و نجوا کرد :«فعلاً که کنترل داریا با نیروهای ارتش!» و این خوشخبری ابوالفضل چند روز بیشتر دوام نیاورد و اینبار نه فقط #تکفیریهای داخل شهر که رفقای مصطفی از داریا خبر دادند ارتش آزاد با تانک وارد شهر شده است.
📚 فیلمی پخش شده بود از سربازی سوری که در داریا مجروح به دست #ارتش_آزاد افتاده و آنها پیکرش را به لوله تانک بسته و در شهر چرخانده بودند.
از هجوم وحشیانه ارتش آزاد، بیشتر مردم داریا تلاش میکردند از شهر فرار کنند و #سقوط شهرکهای اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود.
📚 محلههای مختلف #دمشق هر روز از موج انفجار میلرزید و مصطفی به عشق دفاع از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) جذب گروههای مقاومت مردمی زینبیه شده بود.
دو ماه از اقامتمان در #زینبیه میگذشت و دیگر به زندگی زیر سایه ترس و #ترور عادت کرده بودیم، مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهاییام در این خانه بود تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند و نگاه مصطفی پشت پردهای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد.
📚 شب عید #قربان مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی سادهای پخته بود تا در تب شبهای ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده که چشمان پُر چین و چروکش میخندید و بیمقدمه رو به ابوالفضل کرد :«پسرم تو نمیخوای خواهرت رو #شوهر بدی؟»
📚 جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده و میخواهد دلم را غرق #عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم.
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت :«اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!»
📚 و اینبار انگار شوخی نکرد و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند که با #محبتی عجیب محو صورتم شده بود و پلکی هم نمیزد.
گونههای مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبانماه، از کنار گوشش عرق میرفت که مادرش زیر پای من را کشید :«داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!»
📚 موج #احساس مصطفی از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم میکوبید و نفسم بند آمده بود که ابوالفضل پادرمیانی کرد :«مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟»
و محکم روی پا مصطفی کوبید :«این تا وقتی زن نداره خیلی بیکلّه میزنه به خط! زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط میکنه کار دست خودش و ما نمیده!»
📚 کمکم داشتم باور میکردم همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند که مادر مصطفی از صدایش شادی چکید :«من میخوام مصطفی رو زن بدم، منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!»
بیش از یک سال در یک خانه از #داریا تا #دمشق با مصطفی بودم، بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در #حرم حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم و باز امشب دست و پای دلم میلرزید.
📚 دلم میخواست از زبان خودش حرفی بگوید و او همه #احساسش در نگاهش بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو میکرد.
ابوالفضل کار خودش را کرده بود که از جا بلند شد و خندهاش را پشت بهانهای پنهان کرد :«من میرم یه سر تا مقرّ و برمیگردم.» و هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید و انگار میخواست فرار کند که خودش داوطلب شد :«منم میام!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
↷✨#ʝσɨŋ↓
°| ❥• @sh_hadadian74 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌿
سلام از بدترین نوکر...
به بهترین آقا✋🏻♥️
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
❀ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
✨|| #مقاممعظم_دلبری
حضرت ماه 🌙
#محرم🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
🔴 اینجا دفتر جنجالی طبری است!
🔹 دفتر کار طبری که محل انجام بسیاری از فسادها و زدوبندها بود، پس از محاکهاش تبدیل به مرکز ارتباطات مردمی شد
#محرم🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان✨
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🏴