eitaa logo
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
804 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
5.3هزار ویدیو
124 فایل
♦️شهیدمحمدحسین‌حــدادیان 🌹ولـــادت۲۳دی‌مـــــاه‌۱۳۷۴ 🌿شــهادت‌۱اسفـــندماه۱۳۹۶ 🌹ٺوســط‌دراویــش‌داعشی خادم: @sh_hadadian133 خادم تبادل: @falx111 کپی حلال برای ظهور آقا خیلی دعا کنید !❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
#رمان #دمشق_شهرِ_عشق #پارت‌_چهل‌_و‌_نهم 📚 سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه
(آخر) 📚 دو ماشین نظامی و عده‌ای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمی‌شد حلقه شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم می‌دود. آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه می‌درخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس‌نفس افتاد :«زینب اومده!» 📚 یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم را می‌گوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم می‌پیچید :«تمام منطقه تو محاصره‌اس! نمی‌دونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!» بی‌اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و به‌خدا حس می‌کردم با همان لب‌های خونی به رویم می‌خندد و انگار به عشق سربازی با همان بدن پاره‌پاره پَرپَر می‌زد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!» 📚 را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی‌اش را در سرمای صبح با چفیه‌ای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمه‌ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به ، گرای مسیر حمله را می‌داد. از طنین صدایش پیدا بود تمام هستی‌اش برای دفاع از حرم (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد. 📚 ما چند زن گوشه حرم دست به دامن (علیهاالسلام) و خط آتش در دست بود که تنها چند ساعت بعد محاصره شکست، معبری در کوچه‌های زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال‌های بعد بود تا چهار سال بعد که آزاد شد. در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بی‌امان تکفیری‌ها و ارتش آزاد و داعش، در ماندیم و بهترین برکت زندگی‌مان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند. 📚 حالا دل کندن از حرم (علیهاالسلام) سخت شده بود و بی‌تاب حرم (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری‌ها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دل‌مان را زیر و رو کرده بود. محافظت از حرم (علیهاالسلام) در داریا با حزب‌الله بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای به زیارت برویم. 📚 فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و می‌دیدم قلب نگاهش برای حرم (علیهاالسلام) می‌لرزد تا لحظه‌ای که وارد داریا شدیم. از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود. 📚 با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، می‌توانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده‌اند و مصطفی دیگر نمی‌خواست آن صحنه را ببیند که ورودی رو به جوان محافظ‌مان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟» دیدن حرمی که به ظلم زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمی‌خوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!» 📚 و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که (علیه‌السلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای و تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، (علیه‌السلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!» و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری (علیه‌السلام) را به چشم خود ببینیم. 📚 بر اثر اصابت خمپاره‌ای، گنبد از کمر شکسته و با همه میله‌های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دست‌شان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود. مصطفی شب‌های زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون (علیهاالسلام) می‌دانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم بمونیم بعد برگردیم ؟» 📚 دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق (علیهاالسلام) و (علیهاالسلام) می‌تپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا می‌مونیم و به کوری چشم و بقیه تکفیری‌ها این رو دوباره می‌سازیم ان‌شاءالله!»... ✍️نویسنده: 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
.💛🌸. . . . . | 🌱 | 🌼 | 💔 اشک‌هایم، بغض‌هایم، درد‌هایم‌را‌ببین... دوست‌دارم‌زائرت‌باشم، حسین‌جان... .😭🖤 . . .💛🌸. . . •••••• 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴 ••••••
جان به قربان تو مولا که معین الضعفایی😍🍃✨😢 ♥️ 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴
میگویند: قسمت‌ نیست،دعوت‌ است!! خدایا من‌معنی قسمت‌ و‌ دعوت‌ را‌ نمیدانم! اما تو…معنی طاقت‌ را میدانی،مگر‌نه؟! 😞❤️ 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴
حا سین یا نون تلک آیات الجنون...✨💗 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴
آقاجان همه چیز این درخانه ماندن، چاره دارد جز دلتنگیِ صحن و سرای شما آقاجان، با پای لنگ و دل تنگ چه‌کنیم؟ به قول شاعر ای دور از دست، پرِ تنهایی خسته است آقاجان، دلمان برایتان تنگ شده دلمان برایتان خیلییییی تنگ شده السلام عیلک یا علی بن موسی الرضا{ع} ✨الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج✨ 📿 🍂 ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 ولادت: ۷۴/۱/۲۶ شهادت: ۹۴/۸/۲۱ محل شهادت: سوریه العیس مادر شهید: بعضی ش
روایت مادر شهید محمدرضا دهقان 🌾 به پیاده روی اربعین رفتیم.محمدرضا هم خیلی اصرار داشت که بیاید ⚡️اما گفتیم که بگذار ببینیم اوضاع در چه حالی است کسب کنیم سال دیگر با هم💞 برویم. 🌾 ای که دوستش هدیه🎁 داده بود را داد تا در حرم (ع) تبرک کنم.اما من در شلوغی های حرم گمش کردم🙁 و هر چه گشتم پیدایش نکردم🚫 و خلاصه برایش یک خریدم و تبرک کردم. 🌾به جریان را گفتم،میدانستم خیلی به چفیه علاقه💞 داشت و از او کردم اما او در جواب گفت که فدای سرت من روا می شود😊. 🌾وقتی به رسیدیم در مورد حاجتش و چرایی آن از محمدرضا سؤال کردم❓ و او در جواب گفت که اگر چیزی را در ائمه گم کنی حاجت روا می شوی😍 .من حاجتم این است که بشوم .تا سال دیگر زنده نیستم🌷. 🌾من خیلی ناراحت شدم😔 و در جوابش گفتم که به عراق میروی⁉️گفت جنگ فقط آنجا نیست در هم هست من در سوریه . @sh_hadadian74🍃🌸
💫 وَ كَم مِن ضالٍّ رأى قُبَّةَ الحُسينِ(ع) فاهتَدى.. و چه بسیار گمراهانی که با دیدن گنبد حسین(ع) هدایت شدند.. 💔 •| @sh_hadadian74 |•
#حرم✨ این هوآ، پر معنآست؛ ابر‌هآ آمده‌اند .. تآ بگویند دلم بےتآب است .. ابر‌هآ آمده‌اند جآے من، سیر تمآشآ بڪنند .. صحن‌هآے حَرَمَت رآ آقآ ..🥺🕊💔 @sh_hadadian74💫
✨| ✨| سَدیر (یکی از یاران امام صادق علیه السلام) گفته است که امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای سدیر، آیا هر روز قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت می کنی؟ عرض کردم: خیر فرمود: چقدر شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر جمعه زیارت می کنید؟ عرض کردم: خیر فرمود: در هر ماه زیارت می کنید؟ عرض کردم: خیر فرمود: در هر سال زیارت می کنید؟ عرض کردم: گاهی زیارت می کنیم. فرمود: ای سدیر، چقدر به حسین علیه السّلام جفا می‏ کنید! آیا نمی دانی خداوند دو میلیون فرشته ژولیده موی و خاک آلود دارد که به طور مداوم بر حسین بن علی علیه السلام گریه می کنند و قبر او را زیارت می کنند و خسته نمی شوند؟ ای سَدیر، چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر او فرسخ ها فاصله است! فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن و سپس به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام توجّه کن و بگو: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ 🖐🏻♥️ اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می شود و هر زیارت معادل یک حجّ و یک عمره است. سدیر گفته است که گاهی می شد که در یک ماه بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم. 🌹 @sh_hadadian74 ❤️
میشه من برم عراق بپرسم داروخونه‌....؟ ببرنم‌ حرم؟! من حرم لازمم💔 باور کنید! @sh_hadadian74°•~❄️
17.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از فیلمی که رامبد جوان ساخته را ببینید . . ! چرابه این فیلم و امثال این فیلم ها مجوز میدید. ارگانی که قا.تل .... نه تهمته نه دروغه ،،، شما قضاوت کن... وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران ... نیاز به توضیح نداره..... تمسخر مهمترین واجب الهی امر به معروف و نهی از منکر تمسخر حجاب و عفاف • تمسخر اسلام• رامبد جوان که نمیفهمه زنش رو بره.نه کرده و... آهای هیئتی ها آهای مذهبی ها که سینه میزنید قمه میزنید میخواهی قمه بخوری ؟!!! توی این فیلم سرامام حسین (علیه السلام)داره بریده میشه° توی این فیلم حضرت زینب سلام الله یه بار دیگه داره به اسارت برده میشه ° واقعا نمی‌بینی این قضیه رو بیدارشو 👀 امام حسین (علیه السلام) امروز داره تو این فیلم هاکشته میشه• تکون بخور یه کاری بکن °°° امام حسین(علیه السلام) تو وصیت نامشون گفتن ... من به خاطر امر به معروف و نهی از منکر دارم قیام میکنم ° توی این فیلم ... امربه معروف و نهی از منکر داره به سخره گرفته میشه• انحراف خیلی خطرناک تر از نابودیه• وزارت ارشاد بیدار شوید ┄┅═✧❁..🇮🇷..❁✧═┅┄ °@sh_hadadian74° ┄┅═✧❁..🇮🇷..❁✧═┅┄